علم
علم
علم (واژهای عربی از ریشه علم به معنای آموختن) ساختاری است برای تولید و ساماندهی دانش دربارهٔ جهان طبیعی در قالب توضیحها و پیشبینیهای آزمایششدنی. یک معنای قدیمیتر و نزدیک که امروزه هنوز هم به کار میرود متعلق به ارسطو است و دانش علمی را مجموعهای از آگاهیهای قابل اتکا میداند که از لحاظ منطقی و عقلانی قابل توضیح باشند. (بنگرید به بخش تاریخ و ریشهشناسی)
تاریخ علوم
از عصر کلاسیک علوم به عنوان یک نوع دانش با فلسفه ارتباط نزدیکی داشتند. در اوایل عصر مدرن دو کلمه علم و فلسفه در زبان انگلیسی به جای هم به کار برده میشدند. در قرن ۱۷ میلادی فلسفه طبیعی (که امروز علوم طبیعی نامیده میشود) به تدریج از فلسفه جدا شد. با این حال علم همچنان کاربردی وسیع برای توضیح آگاهیهای مطمئن در مورد یک موضوع داشت. به همین ترتیب هم امروزه در عصر مدرن همچنان برای موضوعاتی همچون علم کتابداری و یا علوم سیاسی به کار میرود.
در عصر مدرن، علم معادل علوم طبیعی و فیزیکی به کار میرود، لذا محدود به شاخههایی از آموختن است که به پدیدههای دنیای مادی و قوانین آنها میپردازد. این هماکنون معنای غالب علم در کاربرد روزمرهاست. این معنای محدودتر از علم که خود بخشی از علم شدهاست، تبدیل به مجموعهای از تعریفهای قوانین طبیعت شده که بر مبنای مثالهای اولیهای همچون قانون کپلر، قوانین گالیله و قوانین حرکت نیوتن بنا شدهاند. در این دوره رایجتر شد که به جای فلسفه طبیعی علوم طبیعی به کار رود. در طی قرن نوزدهم میلادی کلمه علم بیش از پیش مرتبط ب مطالعه منظم دنیای طبیعت شد، شامل فیزیک، شیمی، زمینشناسی و زیستشناسی. این منجر به قرارگیری مطالعات تفکر انسان و جامعه در یک برزخ زبانشناسی شد. که در نهایت منجر به قرارگیری این مطالعات دانشگاهی در زیر عنوان علوم اجتماعی شد. به همین ترتیب هم امروز قلمروهای بزرگی از مطالعات منظم و دانش وجود دارند که زیر سرفصل کلی علم قرار دارند، همچون علوم کاربردی و علوم صوری.
به طور کلی اطلاعات مجموعهای از دادههای خام و پردازش نشدهاست. پردازش اطلاعات، تولید علم میکند، و علمی که روشش تجربی و نتایجش آزمون پذیر و موضوعش جهان خارج باشد، علم تجربی است.
مفهوم دیگر علم در زبان فارسی
علم در زبان فارسی به معنایی متفاوت و عام تر از معادل انگلیسی اش (Science) به کار میرود. در این مفهوم علم معادل هر نوعی از دانش (Knowledge) است. واژه علم در این مفهوم کلی شامل هر نوع آگاهی نسبت به اشیاء، پدیدهها، روابط و غیرهاست، اعم از اینکه مربوط به حوزه مادی و طبیعی باشد و یا مربوط به علوم معنا و ماوراء الطبیعه. در این تعریف قواعد روش علمی برای دستیابی به آن دانش الزامی نیست و علم شامل مجموعهای از آگاهیها، دانشها و معلوماتی است که انسان توانسته از طریق روشهای گوناگون تا به امروز به آنها آگاهی پیدا کند. اصطلاحاتی چون علم اخلاق، علم حدیث و علم ریاضیات نشان دهنده کاربرد این معنا از علم هستند.
در مقابل مفهوم علم بهطور خاص وجود دارد که معادل واژه انگلیسی Science است که از ریشه لاتینی «ساینتیا» به معنای دانستن گرفته شدهاست و متناظر با آن بخشی از دانش بشری است که از طریق روشهای تجربی حاصل شدهاست و قواعد علوم تجربی بر آن حاکم است.
علم از دیدگاه صوفیه
جواد نوربخش (پیر سلسله نعمت اللهی و روانپزشک): صوفیه به علوم ظاهری و رسمی که شرط اصلی آنها تقلید و تکرار است توجهی ندارند، و علومی را اصیل میخوانند که از طریق صفای نفس و تهذیب اخلاق و گشادهدل حاصل میشود.
آنان معتقدند که علم ظاهری موجب شک و تردید میگردد و خود حجاب اکبر است، تنها علمی مفید فایده است که انسان را به حق نزدیک سازد، و لذا علم مورد نظر آنها، علم عشق و حال است، نه دانش قیل و قال.
خواجه عبدالله انصاری:
علم که از قلم آید از آن چه خیزد، علم آن است که حق بر دل ریزد.
علوم نرم
علوم نرم یا دانش نرم (Soft science) به زمینههایی از دانش اطلاق میشود که برعکس علوم سخت، به ریاضیشدن، به صورتی دقیق بیان شدن، قابل تکرار یکسان در تجارب و آزمایشها بودن، و یا عینی و آفاقی (objective) بودن تن نمیدهند.
علوم اجتماعی
علوم اجتماعی به گروهی از رشتههای دانشگاهی گفته میشود که به مطالعهٔ جنبههای اجتماعی انسان میپردازند. علوم اجتماعی بخشی از علوم انسانی است که به بعد اجتماعی انسان می پردازد بر خلاف دیگر علوم انسانی که ممکن است اصلا بعد اجتماعی انسان برایش مهم نباشد مثل دانش روان شناسی .
بر خی از علوم اجتماعی عبارتند از:
۱.جمعیت شناسی
۲.جامعه شناسی
۳.مردم شناسی
۴.علوم سیاسی
۵.جغرافیای انسانی
۶.اقتصاد
۷.مدیریت
۸.علوم ارتباطات اجتماعی {{سخ}
دانششناسی
واژه دانششناسی نخستین بار توسط دکتر هوشنگ ابرامی به کار برده شد. دکتر ابرامی واژه دانششناسی را برای رشته علوم کتابداری و اطلاعرسانی به کار برد. در واقع، سه رکن اصلی دانششناسی عبارتاند از:
داده ماده خام اطلاعات
اطلاعات ماده خام دانش
دانش که در رأس هرم قرار دارد.
بر این اساس علم "دانششناسی" با سه عنصر داده، اطلاعات و دانش سرو کار دارد. به عبارت دیگر، دانششناسی به بحث و بررسی پیرامون دانش و عناصر سازنده آن یعنی داده و اطلاعات میپردازد.
مدیریت دانش
مدیریت دانش، مدیریت دانایی یا مدیریت اندوختههای علمی(به انگلیسی: Knowledge management - KM) به معنای در دسترس قرار دادن نظاممند اطلاعات و اندوختههای علمی است، به گونهای که به هنگام نیاز در اختیار افرادی که نیازمند آنها هستند، قرار گیرند تا آنها بتوانند کار روزمره خود را با بازدهی بیشتر و موثرتر انجام دهند. مدیریت دانش شامل یک سری استراتژی و راهکاربرای شناسایی، ایجاد، نمایندگی، پخش وتطبیق بینش ها و تجارب در سازمان می باشد.برنامه اجرایی مدیریت اندوختههای علمی بر این دو جزء اصلی بنا میشود:
فرآیندهایی که این اندوختهها را مدیریت میکنند،
ابزار و تمهیداتی که دسترسی به این سرمایههای علمی را آسان میکنند.
واژهگزینی
در زبان فارسی تا به حال اصطلاح «مدیریت دانش» برای Knowledge Management متداول بوده است. در زبان انگلیسی میان Science و Knowledge تفاوت وجود دارد. Knowledge به تمامی آگاهی ها و مهارتهایی گفته می شود که از آزمایش و آموزش به دست آمده است. در حالیکه Science به کوشش عملی و هوشمندانه ای گفته می شود که از راه مشاهده و آزمایش به مطالعه ی منظم رفتار و ساختار جهان طبیعی و دیدنی می پردازد.(فرهنگ لغت آکسفورد) بنابراین واژه ی دانش را به جای Knowledge و واژه ی دانشگری را به جای Science می توان پیشنهاد کرد.
در این متن، به جای استفاده از واژه دانش در مقابل Knowledge، گاهی از واژه دانایی استفاده شدهاست.البته واژه دانایی معانی خاص خودش را در حوزههای گوناگون دیگر همچون فلسفه، روانشناسی و جامعهشناسی نیز داراست. ازآنجا که تحقیقات کاربردی در حوزه مدیریت دانایی نسبتاً جدید است، در این خصوص تعریف خاص و دقیقی که مورد قبول محققین قرار گیرد وجود ندارد. آنچه مسلم است آن که میتوان با آشنایی با تعاریف گوناگون، ابعاد و مصادیق این امر را بیشتر شناخت و آن را بهتر به کار گرفت.
داده، اطلاعات، دانش
برای تعريف مديريت دانش بايد چندين واژه تعريف شود. ابتدا از دادهها صحبت میكنيم. دادهها منبع حياتی به شمار میروند كه با بهرهبرداری صحيح از آنها میتوان دادهها را به اطلاعات بامعنی تبديل نمود. بدين ترتيب اطلاعات میتوانند به دانش و در نتيجه حكمت تبديل شوند. به عبارتی میتوان از واژگان فوق نتيجه گرفت كه :
مجموعهای از دادهها، اطلاعات را تشكيل نمیدهد.
مجموعهای از دانش، حمكت را تشكيل نمیدهد.
مجموعهای از حمكت، حقيقت را شكل نمیدهد.
در واقع، اطلاعات، دانش و حكمت، بيش از مجموعههای فوق هستند و به نوعی كل آنها از هم افزايی اجزا تشكيل میشوند، نه جمع جبری اجزا. ابتدا از دادهها آغاز میكنيم، دادهها نقاط بیمعنی در فضا و زمان هستند كه هيچگونه اشارهای به فضا و زمان ندارند. دادهها شبيه رويداد حرف يا كلمهای خارج از زمينه میباشند. در اينجا به "خارج از زمينه" اشاره نموديم. خارج از زمينه بدين معنا است كه دادهها هيچگونه رابطهای با هيچ چيزی ندارند.
مجموعهای از دادهها، اطلاعات را نمیسازد. زيرا در اين مجموعه دادهها با يكديگر هيچگونه رابطهای ندارند. برای اينكه بتوان از مجموعهی دادهها، اطلاعات را نتيجه گرفت بايد رابطهی بين دادههای مختلف را درك كرد. در واقع اطلاعات از درك ارتباط بين قطعات مختلف دادهها حاصل میشود، در حالي كه اطلاعات برگرفته از درك ارتباط بين دادههای مختلف است اما نمیتواند دادهها را توصيف كند تا نحوهی تغيير دادهها را با مرور زمان تشخيص دهد. اطلاعات ماهيت ايستا و خطی دارد. در اينجا از واژهی ديگری به نام رابطه صحبت كرديم. الگو فراتر از رابطه است. الگو رابطهی روابط است اگر در برگيرندهی سازگاری و جامعيت روابط میباشد و بر قابليت تكرار و پيشبينی اشاره دارد. اينك، الگو میتواند به طور بالقوه دانش را نشان دهد. دانش زمانی شكل میگيرد كه فرد بتواند الگوها و معنایشان را درك نمايد. الگو به زمينهی اطلاعات وابسته نيست. بلكه خود زمينهسازی میكند (self-contextualize). نمايانگر دانش سطح بالايی از اطمينان و پيشبينی را فراهم میآورد و به ندرت ماهيت ايستايی دارد. حكمت زمانی شكل میگيرد كه فرد با اصولی كه الگوها را میسازند، آشنا باشد. اين اصول سراسری و كاملاً مستقل از زمينه هستند. پس به طور خلاصه میتوان گفت:
اطلاعات به توصيف، تعريف يا ديدگاه (چه، چه كسی، چه هنگام، كجا) وابسته است.
دانش در برگيرندهی استراتژی، عمل، متد يا شيوه (چگونگی) است.
حكمت، بينش، اصول ، اخلاق (چرايی) را شامل میشود.
مدیریت دانش و خدمت مرجع
یکی از شاخههای فرعی اقتصاد دانش است؛ مدیریت دانش، کاملاً یک مفهوم و روش جدید مدیریت را معرفی می کند. این مفهوم بر تبدیل موهبتهای عقلانی کارکنان و سازماندهی نیروهای سودمند درونی اعضاء کارکنان – نیروی رقابت و ارزش جدید- عمل می کند. مدیریت دانش بر پیوند اطلاعات با اطلاعات، اطلاعات با فعالیتها و اطلاعات با فرد- برای تحقق اشتراک دانش ( از قبیل دانش ضمنی و دانش صریح) توجه دارد. و با مدیریت اطلاعات کاملا متفاوت است. کارکردهای سنتی کتابخانه؛ گردآوری، پردازش، اشاعه، ذخیره سازی، بهره برداری از اطلاعات مدرک به منظور فراهم آوردن خدمت برای جامعه است. در دوره اقتصاد دانش، کتابخانه به عنوان گنجینه دانش بشری، سهیم شدن در پیشرفت دانش و حلقه ارتباطی مهم در زنجیره پیشرفت دانش خواهد بود. در قرن بیست و یکم کتابخانهها بطور اجتناب ناپذیری با موضوع جدید مدیریت دانش مواجه خواهند بود. مدیریت دانش در کتابخانهها می باید بر پژوهش و توسعه دانش، ایجاد پایگاه دانش، مبادله و اشتراک دانش بین کارکنان کتابخانه ( از جمله کاربرانش)، آموزش کارکنان کتابخانه، تسریع پردازش صریح از دانش غیر صریح و تحقق اشتراک آن تمرکز کنند. تعریف مدیریت دانش: مدیریت دانش رویکرد نظام مند یافتن، درک کردن و استفاده از دانش برای دستیابی به اهداف سازمانی است و از طریق کاهش زمان و هزینهٔ آزمایش و خطا یا تکرار، ایجاد ارزش میکند.
تعاریف گوناگون
برای تعریف دانایی باید چندین واژه تعریف شود. ابتدا از دادهها صحبت میکنیم. دادهها منبع حیاتی به شمار میروند که با بهرهبرداری صحیح از آنها میتوان دادهها را به اطلاعات بامعنی تبدیل نمود. بدین ترتیب اطلاعات میتوانند به دانایی و در نتیجه حکمت تبدیل شوند. در واقع اطلاعات، دانایی و حکمت، بیش از مجموعههای فوق هستند و به نوعی کل آنها از هم افزایی اجزا تشکیل میشوند، نه جمع جبری اجزا.
دادهها نقاط بی معنی در فضا و زمان هستند که هیچگونه اشارهای به فضا و زمان ندارند. دادهها شبیه رویداد حرف یا کلمهای خارج از زمینه (بدون رابطه) میباشند. دانایی مجموعهای از شناختها و مهارتهای لازم برای حل مسئلهاست، لذا اگر اطلاعاتی که در دست است بتواند مشکلی را حل کند میتوان گفت دانایی وجود دارد. ضمن اینکه دانایی باید امکان تبدیل به دستورالعمل اجرائی و عملی شدن را داشته باشد. «نوناكا» بر اين اعتقاد است كه دانش ضمني كاملا شخصي بوده، رسمي كردن آن بسيار مشكل است، از اين رو انتقال آن به ديگران به آساني موثر نيست.(مهدی زاده ملاباشی، تورج ، "سنجش جایگاه دانش سازمانی در زنجیره ارزش سازمانهای استراتژی محور"، 1388)
مفهوم مدیریت دانش
مدیریت دانش طیف وسیعی از فعالیتها است که برای مدیریت، مبادله، خلق یا ارتقای سرمایههای فکری در سطح کلان به کار میرود. مدیریت دانش طراحی هوشمندانه فرایندها، ابزار، ساختار و غیره با قصد افزایش، نوسازی، اشتراک یا بهبود استفاده از دانش است که در هر کدام از سه عنصر سرمایه فکری یعنی ساختاری، انسانی و اجتماعی نمایان میشود. مدیریت دانش فرایندی است که به سازمانها کمک میکند تا اطلاعات و مهارتهای مهم را که بعنوان حافظه سازمانی محسوب میشود و به طور معمول به صورت سازماندهی نشده وجود دارند، شناسایی، انتخاب، سازماندهی و منتشر نمایند. این امر مدیریت سازمانها را برای حل مسائل یادگیری، برنامه ریزی راهبردی و تصمیم گیریهای پویا به صورت کارا و موثر قادر میسازد. علل پیدایش مدیریت دانش:
۱- دگرگونی مدل کسب و کار صنعتی که سرمایههای یک سازمان اساسا سرمایههای قابل لمس و مالی بودند(امکانات تولید، ماشین، زمین و غیره) به سمت سازمانهایی که دارایی اصلی آنها غیرقابل لمس بوده و با دانش، خبرگی، توانایی و مدیریت برای خلاق سازی کارکنان آنها گره خوردهاست.
۲- افزایش فوق العاده حجم اطلاعات، ذخیره الکترونیکی آن و افزایش دسترسی به اطلاعات به طور کلی ارزش دانش را افزوده است؛ زیرا فقط از طریق دانش است که این اطلاعات ارزش پیدا میکند، دانش همچنین ارزش بالایی پیدا میکند. زیرا به اقدام نزدیک تر است. اطلاعات به خودی خود تصمیم ایجاد نمیکند، بلکه تبدیل اطلاعات به دانش مبتنی بر انسانها است که به تصمیم و بنابراین به اقدام میانجامد.
۳- تغییر هرم سنی جمعیت و ویژگیهای جمعیت شناختی که فقط در منابع کمی به آن اشاره شدهاست. بسیاری از سازمانها دریافتهاند که حجم زیادی از دانش مهم آنها در آستانه بازنشستگی است. این آگاهی فزاینده وجود دارد که اگر اندازه گیری و اقدام مناسب انجام نشود، قسمت عمده این دانش و خبرگی حیاتی به سادگی از سازمان خارج میشود.
۴- تخصصی تر شدن فعالیتها نیز ممکن است خطر از دست رفتن دانش سازمانی و خبرگی به واسطه انتقال یا اخراج کارکنان را بهمراه داشته باشد.
در بدو امر به مدیریت دانش فقط از بعد فن آوری نگاه میشد و آن را یک فناوری میپنداشتند. اما به تدریج سازمانها دریافتند که برای استفاده واقعی از مهارت کارکنان، چیزی ماورای مدیریت اطلاعات موردنیاز است. انسانها در مقابل بعد فناوری و الکترونیکی، در مرکز توسعه، اجرا و موفقیت مدیریت دانش قرار میگیرند و همین عامل انسانی وجه تمایز مدیریت دانش از مفاهیم مشابهی چون مدیریت اطلاعات است.
راهبردهای مدیریت دانش
مدیریت کلان جهت کارآمدی زیرسیستمهای خود میبایست ماهیت، اصول و ابعاد مدیریت دانش را بشناسد. راهبردهایی که ماهیت و توانایی متفاوت مدیران را منعکس مینماید عبارتنداز
۱- راهبرد دانش بعنوان راهبرد کسب وکار که روشی جامع و با وسعت سازمانی برای مدیریت دانش است، که بیشتر بعنوان یک محصول در نظر گرفته میشود.
۲- راهبرد مدیریت سرمایههای فکری که بر بکارگیری و ارتقای سرمایههایی که از قبل در سازمان وجود دارند، تاکید دارد.
۳- راهبرد مسئولیت برای سرمایه دانش فردی که از کارکنان حمایت و آنها را ترغیب میکند تا مهارتها و دانش خود را توسعه دهند و دانش خود را با یکدیگر درمیان گذارند.
۴- راهبرد خلق دانش که بر نوآوری و آفرینش دانش جدید از طریق واحدهای تحقیق و توسعه تاکید میکند.
۵- راهبرد انتقال دانش که بعنوان بهنرین فعالیت در بهبود کیفیت امور و کارایی سازمان مورد توجه قرار گرفتهاست.
۶- راهبرد دانش مشتری- محور که با هدف درک ارباب رجوع و نیازهای آنها بکار گرفته میشود تا خواسته آنها به دقت فراهم شود.
تعریف مدیریت دانایی
تحقیق در ادبیات مدیریت، نشان میدهد که هیچ تعریف مورد توافقی از مدیریت دانایی وجود ندارد. تعاریف عمدتاً بر قابلیتهای سازمانی در خصوص تولید ثروت از داراییهای داناییمدار متمرکز هستند. و نقش مدیریت دانایی، اکتساب، جمعآوری و استفاده از دانایی فنی سازمانی و درسهای آموخته شدهاست.
کمی بیش از ده سال از عمر ابداع مفهوم کلی مدیریت دانایی میگذرد و در این مدت، تعاریف گوناگونی در این خصوص ارائه گردیده که هر یک ابعادی از این موضوع را نمایش میدهند. در ذیل به بیان مهمترین این تعاریف میپردازیم:
مدیریت دانایی فرآیند سیستماتیک منسجمی است که ترکیب مناسبی از فناوری های اطلاعاتی و تعامل انسانی را به کار می گیرد تا سرمایه های اطلاعاتی سازمان راشناسایی، مدیریت وتسهیم کند.این دارایی ها شامل پایگاه های اطلاعاتی، اسناد، سیاست ها، و رویه ها می شود. علاوه براین هم شامل دانش آشکار وهم دانش ضمنی کارکنان را دربر میگیردو از روش های متنوع و گسترده برای تصرف، ذخیره سازی و تسهیم دانش در داخل یک سازمان استفاده می کند.1
مدیریت دانایی، کسب دانایی درست برای افراد مناسب در زمان صحیح و مکان مناسب است، بهگونهای که آنان بتوانند برای دستیابی به اهداف سازمان، بهترین استفاده را از دانایی ببرند.
مدیریت دانایی، بنایی سنجیده، صریح و اصولی برای تجدید و استفاده از دانایی در جهت افزایش تأثیر و بازگشت دانایی مربوط به سرمایه دانایی است.
تعریف مدیریت دانایی، اغلب به حوزههای تخصصی نویسندگان مقالات وابستهاست. مدیریت دانایی را به صورت فرآیند مستمر اطمینان از توسعه تجربی سازمانها در جهت بهبود قابلیت حل مشکلات سازمانی، و حمایت از مزیت رقابتی تعریف میکنند. مدیریت دانایی را به عنوان قابلیت خلق ارزش افزوده از طریق داراییهای ناملموس سازمانی تعریف میکنند.Waltz عقیده دارد که مدیریت دانایی، به محدودههای سازمانی، فرآیندها و فناوریهای اطلاعاتی مختلفی مربوط است که برای دستیابی، خلق و نشر دانایی جهت تحقق مأموریت سازمانی، اهداف کسب و کار و استراتژیها به کار گرفته میشوند
فرایند خلق، انتشار وبکارگیری دانش بمنظور دستیابی به اهداف سازمانی.
فلسفهای که شامل مجموعهای از اصول، فرایندها، ساختارهای سازمانی وفن آوریهای بکار گرفته شده که #افراد را بمنظور اشتراک و بکارگیری دانششان جهت مواجهه با اهداف آنها یاری میرساند
مدیریت دانایی مجموعه فرایندهایی است که خلق، نشر و کاربری دانایی راکنترل میکنند.
مدیریت دانایی، رسمی سازی و دسترسی به تجربه، دانایی و دیدگاههای استادانه را که قابلیتهای جدید، قدرت کارایی بالاتر، تشویق نوآوری و افزایش ارزش مشتری را در پی داشته باشند، هدف قرار میدهد.
مدیریت دانایی، دانستن ارزش دانایی، فهم اطلاعات سازمان، استفاده از سیستمهای تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات به منظور حفظ، استفاده و کاربرد دوباره دانایی میباشد.
مدیریت دانایی شامل فرایند ترکِب بهینه دانش و اطلاعات در سازمان و ایجاد محیطی مناسب بمنظور تولید، اشتراک و بکارگیری دانش وتربیت نیروهای انسانی خلاق و نوآور است.
مدیریت دانایی، مدیریت اطلاعات و داده به همراه مهار تجربیات ضمنی و نهایی افراد جهت تسهیم، استفاده و توسعه توسط سازمان است که به بهرهوری بیشتر سازمان منجر میگردد.
مدیریت دانایی به مثابه چتری است که مباحث متعدد مربوط به ارزش دانایی به عنوان یک عامل تولیدی را در بر میگیرد.
مدیریت دانایی، فرایند کشف، کسب، توسعه و ایجاد، نگهداری، ارزیابی و بکارگیری دانایی مناسب در زمان مناسب توسط فرد مناسب در سازمان است که از طریق ایجاد پیوند میان منابع انسانی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و ایجاد ساختاری مناسب برای دستیابی به اهداف سازمانی صورت پذیرد.
دانایی صریح و ضمنی
تحقیقات بسیاری نشان میدهد که تنها ۲۰٪ دانایی آشکار و واضح (Explicit) و ۸۰٪ مابقی تلویحی و نهفته (Tacit or implicit) است. مفاهیم مربوط به این دو نوع دانایی و صفات و ویژگی های آ نها را در تعاریف زیر بهتر میتوان دریافت:
دانایی صریح
دانایی است که وضوح کافی برای درک آن وجود دارد. دانای صریح، دانایی است که قابل کد شدن است. منظور از کد، هر گونه کد، اعم از کد نوشتاری، گفتاری، رفتاری و... است. مصادیق این نوع از دانایی، کتاب، مقاله، سخنرانی، روشهای مدون سازمانی و سایر مستندات مشابه، میباشد.....
دانایی تلویحی
چنین دانایی به سه دلیل از شفافیت و وضوح کافی برخوردار نیست:
توانایی تشریح و تعریف دانایی وجود دارد ولی هنوز به عنوان یک دانایی عرضه و معرفی نشدهاست.
توانایی تشریح و تعریف وجود دارد، اما اراده و قصد آن وجود ندارد.
توانایی تشریح دانایی وجود ندارد.
معمولاً باید این نوع دانایی را در درون اذهان انسانها، رویههای سازمان، و نیز در اندوختههای فرهنگی جوامع گوناگون مستتر یافت. هرچند که مدیریت دانایی ضمنی، به مراتب مشکلتر از دانایی آشکار است، اما ارزش آن در کسب مزیت رقابتی در سازمان، بیشتر میباشد.
فواید مدیریت دانش
بیش از آنکه به فواید مدیریت دانش در دنیای امروز بپردازیم، بایستی به ضرورت آن فکر کنیم. مدیریت دانش در سازمانهای ما یک ضرورت است،چراکه ما هر روزه در حال تولید دانشها، تجربهها و نکات طلایی جدید هستیم که ممکن است بارها در گذشته تولید شده یا در آینده مجددا مورد نیاز باشد. این گنجینهها به سادگی از دست میروند و با جابهجاییها و خروج افراد دیگر به دست نمیآیند. پس مدیریت دانش یک ضرورت برای ادامه حیات سازمان است. اما میتوان فواید آن را به صورت زیر، فهرست وار عنوان نمود:
- جلوگیری از تولید مجدد تجربهها و دانشها و صرف صحیح هزینه برای بهبود آنها و نه بازتولید آنها؛
- کاهش خطاهای ناشی از عدم دسترسی به تجارب قبلی؛
- افزایش تعلق سازمانی و مطلوبیت برای پرسنل به جهت ملموس شدن تولیدات دانشیشان در سازمان و ارتباط موثر بین پرسنل و بهبود روابط؛
- شناسایی نقاط ضعف دانش سازمان و سرمایهگذاری آگاهانه روی آنها؛
نکات مهم در موفقیت بهرهگیری از مدیریت دانش
به منظور موفقيت فرايند مديريت دانش توجه به موارد زير ضروری است:
قابليت اتصال: تكنولوژی به تنهايی برای موفقيت رويكرد مديريت دانش كافی نيست. اما میتواند زيرساخت مناسبی برای به اشتراك گذاشتن دانش و فعالساز مهمی باشد. دسترسی همهی بخشهای سازمان به معمار مديريت دانش، برنامههای مبتنی بر وب، بخشهای سيار، ابزارهای دادهكاوی (data mining)، پيشنیازهای پشتيبان زيرساخت مديريت دانش هستند. تكنولوژی رفتارهای جديد دانشی را فعال میسازد.
محتوا: در ابتدا، سازمان بايد مميزی دانش را انجام دهد تا نقاط درونی و بيرونی تأثيرگذار بر دانش را شناسايی كند. نيروهای درونی و بيرونی تأثيرگذار بر دانش اشكال مختلفی دارند مانند: دانش مشتری يا ظهور رسانههای جديد.
اجتماع: مديريت دانش موفق به اجتماع عملكردها يا گروهی از افرادی كه در درون سازمان همكاری دارند، وابسته است. اين افراد در مراحل مختلف نظير آمادهسازی، راهاندازی، انجام عمليات و كسب نتيجهی نهايی با يكديگر تعامل دارند.
فرهنگ: پشتيبانی و حمايت مديريت ارشد، همسويی عقايد، اعتماد، انگيزش اجزاء اصلی فرهنگ مديريت دانش به شمار میروند و توجه مستمر به اين اجزا ضروری است. به عبارتی شما بايد به اطلاعاتی كه از همكاران دريافت میكنيد، اعتماد داشته باشيد و اطلاعاتی كه همكار ديگر از شما دريافت میكند با توجه به اعتمادی كه به كار شما دارد، ارزشمند خواهد بود و اگر اين روند استمرار يابد موفقيت مديريت دانش را سبب میشود.
تعاون: جريانهای كاری در سازمانهای دانش بسيار به هم وابسته هستند. اين تعاون رمز موفقيت مديريت دانش است، چرا كه میتواند موانعی نظير تفاوت فرهنگها را از ميان بردارد و افراد سازمان را در جهت رسيدن به اهداف هدايت كند.
سرمايه گذاری: سرمايهگذاری در مديريت دانش به منظور تسريع بهرهگيری از نوآوریها و افزايش دانش افراد سازمان عامل مهمی به شمار میرود. پس میتوان گفت درك سيستماتيك و توجه به نكات فوق به سازمانها كمك میكند تا مميزی دانش را انجام دهند و استراتژی مديريت دانش اثر بخش را با موفقيت پياده سازی نمايند.
مدیریت دانش جامع
مدیریت دانش جامع(TKM)رویکرد جدید همه جانبه نگر و فراگیر به مدیریت دانش به منظور دستیابی به دانش جامع می باشد . رویکرد مدیریت دانش جامع معطوف به فراگیری فرایندهای مدیریت دانش درون گرا و برون گرا در سراسر زنجیره ارزش سازمان بوده و زیر ساخت اصلی پشتیبان در رویکردهای نوین مدیریت نوآوری جامع ، مدیریت تعالی سازمانی جامع و مدیریت جامع خلق ارزش (Total Quapronovation Management)محسوب می گردد(گلستان هاشمی،1389 ).
مدیریت دانش ناب
مدیریت دانش ناب ( LKM) رویکرد جدیدی در مدیریت دانش مبتنی بر رویکرد ناب ( Lean Approach ) یا تفکر ناب ( Lean Thinking )است که به دانش ناب ( Lean Knowledge ) و فرایندهای مدیریت دانش ناب معطوف می باشد. رویکرد مدیریت دانش ناب بر تفکیک و متمایز ساختن دانش ارزش آفرین از دانش غیرارزش آفرین و توجه به موداهای مدیریت دانشی تاکید می نماید. مدیریت دانش ناب از مولفه های مهم مدیریت جامع خلق ارزش ( TVCM )محسوب می گردد (گلستان هاشمی،1390 ).
مهندس دانش
مهندس دانش (Knowledge Engineer) فردی است که در فرآیند مهندسی دانش (Knowledge Engineering) تبحر دارد؛ وی می تواند سه فعالیت استخراج، تحلیل و مدلسازی دانش را انجام دهد. این سه فعالیت منجر به تولید یک پایگاه دانش ساخت یافته مبتنی بر مدل های دانش با قابلیت استفاده مجدد می شود که می تواند به عنوان محتوای ورودی در یک سیستم مبتنی بر دانش استفاده شود. در نگاه های غیرحرفه ای تر مهندس دانش به عنوان نقشی برای اجرای برخی فرآیندهای ساده مدیریت دانش تنزل پیدا می کند.
ابعاد مدیریت دانش
ابعاد مدیریت دانش به سه محور فرهنگ سازمانی، ساختار و تکنولوژی اطلاعات تقسیم می شود. پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان نیازمند فعالیت همزمان در سه حوزه فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و تکنولوژی اطلاعات (سیستم نرم افزاری مدیریت دانش) است. یکی از الزام های اصلی برای پیاده سازی مدیریت دانش در هر سازمان، توجه به حوزه فرهنگ سازمانی است. در حوزه فرهنگ سازمانی، مجموعه فعالیت هایی به منظور تبدیل فرهنگ سازمان از دانش قدرت است “به” تبادل دانش قدرت است باید صورت پذیرد. به منظور پیاده سازی مدیریت دانش در هر سازمان، باید مجموعه قوانین، آیین نامه ها و مقرراتی وجود داشته باشد که با استناد به آن افراد سازمان بتوانند به سیستم مدیریت دانش اعتماد کند و با اطمینان خاطر نسبت به حفظ تمام حقوق مادی و معنوی خویش به فعالیت در سیستم های مدیریت دانش بپردازد. در پیاده سازی مدیریت دانش و در حوزه ساختار سازمانی، مجموعه آیین نامه های مدیریت دانش که بیانگر حقوق و وظایف تمام افراد سازمان در حوزه مدیریت داتش است و نیز آیین نامه های مربوط به نظام های پاداش دهی و انگیزشی سازمان تصویب می گردد. سیستم های اطلاعاتی مدیریت دانش بستر تکنولوژیکی لازم برای پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان را فراهم می آورد. این سیستم ها قابلیت جمع آوری، ارزیابی طبقه بندی و بازیابی دانش های تولید شده در سازمان حین فرایندهای کاری را داراست. این سیستم همچنین با بهره گیری از ماژول های نقشه دانش، فروم، ROK، پاداش دهی و …، امکان انواع تبادلات دانشی را در سازمان ایجاد می کند.
سیستم های مدیریت دانش
دانش به عنوان یک فاکتور رقابتی کلیدی در اقتصاد جهانی شمرده میشود، لذا به منظور حفظ دانش درون یک سازمان که از مزیت های رقابتی آن سازمان محسوب می شود بحثی تحت عنوان مدیریت دانش شکل گرفت و شرکت های زیادی برای پیاده سازی این بستر درون سازمان دست به اقدام زده و نرم افزارهای قدرتمندی را در این راستا عرضه نموده اند.
مدیریت دانش با Microsoft SharePoint
فناوری SharePoint اولین بار در سال 2001 توسط شرکت مایکروسافت به منظور فراهم آمدن بستری برای انجام تعاملات درون سازمانی ارایه شد. این فناوری در سال 2003 با امکانات گسترده و معماری برای افزودن کدهای سفارشی به نام وب پارت ( معادل پورتلت ها در فناوری جاوا ) وارد بازار پرتال های تجاری شد. این محصول سریع ترین رشد فروش در تاریخ محصولات سرور در شرکت مایکروسافت را از آن خود کرد. مهمترین مشخصه این سیستم این است که به مدیریت فناوری اطلاعات سازمان این امکان را می دهد تا همه وقت و انرژی خود را صرف طراحی منطقی و اصولی گردش اطلاعات نماید. چرا که جهت طراحی و توسعه کاربرد ها در این سیستم کمتر نیاز است به لایه های پایین تر همچون نوشتن کد وارد شد. مدل سازی سازمان و روند تصمیم گیری در یک سازمان دانش محور و یاد گیرنده بر اساس استاندارد های مطرح انجام شده و چگونگی بکار بردن ابزارهای داده کاوی به منظور استخراج رویکردهای تولید دانش و تصمیم گیری بهتر مطالعه و پیاده سازی شده است. از مزایای این سیستم می توان به موارد زیر اشاره کرد:
قابلیت ایجاد نماهای سفارشی و شخصی سازی برای هر کاربر قابلیت محلی سازی و استفاده از چندین ساعت و تاریخ به صورت همزمان قابلیت جستجو در همه قسمتها و داخل مستندات واحد مرکزی امنیت و کنترل دسترسی کاربران و گروه ها امکان راه اندازی و پیکر بندی چندین سرور و سرویس دهی همزمان قابلیت اتصال به همه قسمتها به صورت Web Service & RSS امکان دسترسی از طریق اینترانت، اینترنت و اکسترانت
سیستم مدیریت دانش ایرانی MTAShare
نرم افزار مدیریت دانش MTAShare يک سیستم اطلاعاتي مبتني بر وب است که امکان نصب روي شبکههاي محلي و جهاني را دارا بوده و قابليت كسب، خلق، ارزيابي، ذخيرهسازي، تسهيم و بازيابي دانشهاي خلق شده توسط پرسنل سازمان در حين فرآيندهاي كاري را فراهم میکند.
نرم افزار مدیریت دانش MTAShare فواید زیر را برای سازمان شما به همراه خواهد داشت:
• کسب و حفظ داراییهای فکری؛
• ایجاد یک بانک دانش سازمانی قابل جستجو؛
• کاهش هزینههای عملیاتی و افزایش بهرهوری سازمانی؛
• تشویق کار تیمی؛
• شناسایی شکافها در دانش سازمانی؛
• کاهش زمان آموزش کارکنان (کوتاهسازی منحنی یادگیری)؛
• بهینهسازی بازیابی منابع دانشی؛
• اطمینان از ارزش و اعتبار دانشها؛
• آگاهی از میزان اثربخشی دانشها در سازمان؛
• افزایش انگیزه مشارکت در فعالیتهای مدیریت دانش؛
• تحلیل تمامی فعالیتهای دانشی انجام شده در نرم افزار .
زیر سیستم ورود دانش نرمافزار MTAShare به هرکاربر این امکان را میدهد که از هر نقطه و در هر زمان آموزه فراگيري شده خود را به صورت طبقهبندی شده جهت ثبت بهنام خود به نرمافزار وارد و اطلاعات پیوست مورد نیاز را بدون محدودیت در نوع فایل به آن پیوست کند. آموزههای وارد شده سپس جهت ارزیابی براي خبرگان موضوع (که توسط نرمافزار انتخاب ميشوند) ارسال میشوند. در مرحله ارزیابی، دانشها توسط خبرگان بررسی شده و نمره کسب میکنند. زیرسیستم ارزیابی، نمرات داده شده را تجميع و بهعنوان نمره نهایی دانش ثبت میکند. دانشهايی که در مرحله ارزیابی نمره قابل قبول دریافت کردهاند، در بانک دانشهای نرمافزار ثبت میشوند. بانک دانشی MTAShare قابلیتهای گوناگونی را جهت استفاده از دانشهای ثبت شده در اختیار کاربران قرار میدهد که میتوان آنها را به دو دسته قابلیتهای جستجو پیشرفته و یکپارچه و قابلیتهای تعاملی (interactive tools) تقسیم کرد. امکان ارائه گزارشهای بکارگیری دانشها، قابلیتی است که به منظور آگاهی سازمان از اثربخشی دانشهای کارکنان در نرم افزار مدیریت دانش MTAShare تعبیه شده است. MTAShare همچنین این امکان را به شما میدهد تا دانش آشکار موجود در سازمان خود را با استفاده از زیر سیستم مستندات دانشی گردآوری، طبقهبندی و مدیریت کنید. زیر سیستم انجمنهای خبرگی این نرمافزار با بهرهگیری از قابلیت شکلدهی و مدیریت انواع انجمنهای خبرگی در سازمان، ایجاد پرسش و پاسخهای دانشی و برگزاری و مدیریت جلسات حضوری، فضایی شکل میدهد که مبنای برقراری تعاملات دانشی هرچه موثرتر میان اعضای هر انجمن میباشد. زیر سیستم نقش دانش MTAShare سازمان را از تمامی منابع دانشی خود در حوزههای دانشی مرتبط با سازمان آگاه کرده و به کاربران این امکان را میدهد که این منابع را به راحتی شناسایی کرده و مورد ارجاع قرار دهند. بهمنظور انگیزهمند نمودن کارکنان سازمان جهت مشارکت هرچهبیشتر در فعالیتهای مدیریت دانش، نرم افزار MTAShare از دو زیر سیستم انگیزشی نشانهای دانشی و پاداشدهی بهره میبرد. با استفاده از این دو زیر سیستم، کلیه فعالیتهای دانشی کاربران از طریق نرمافزار رصد شده و کاربران توسط نرمافزار به سوی مشارکت در فعالیتهای دانشیای که تا کنون کمتر به آنها پرداختهاند، هدایت میشوند. نرم افزار MTAShare مجموعه کاملی از انواع گزارشها از وضعیت دانشی سازمان را در اختیار مدیران برخوردار از سطح دسترسی لازم قرار میدهد تا بتوانند با استفاده از آنها به درکی جامع از وضعیت فعالیت دانشی سازمان برسند. این گزارشها عبارتند از:
• وضعیت دانشها در چرخه دانش
• وضعیت بکارگیری دانش
• کلیه فعالیتهای انجام شده توسط کاربران
• وضعیت فعالیت دانشی واحدها
• وضعیت فعالیت خبرگان ارزیاب
• وضعیت قوت و ضعف فیلدهای دانشی
• بررسی روند فعالیت دانشی واحدها در طی سال
• شناسایی بهترین فعالان حوزه مدیریت دانش
آموزش الکترونیکی
آموزش (یادگیری) الکترونیکی یا آموزش و پرورش اینترنتی (برخط) (به انگلیسی: electronic-learning) رشتهای است که از پیدایش اینترنت و گسترش این پدیدهٔ فناوری و استفاده از قابلیتهای آن ایجاد گردیده است و در حقیقت تکامل شیوه آموزش از راه دور برطرف کننده نیاز انسانهای پرسوجوگر و خواهان یادگیری با توجه اختیاری بودن زمان و مکان است. آموزش الکترونیکی امروزه توجه بسیاری از دست اندرکاران آموزش را به خود جلب نموده و از مباحث و مصارف بسیار اساسی در اینترنت است.کوتهنوشته های مثل (CBT(Computer-Based Training , (IBT (Internet-Based Training یا (WBT (Web-Based Training به عنوان مترادف آموزش الکترونیکی به کار برده میشوند.
کتاب الکترونیک
کتاب الکترونیک یا ئیبوک (به انگلیسی: E-book) کتابهایی هستند که به شکل پروندههای رقومی تولید و خوانده میشوند. کتابهای الکترونیکی صرفاً نسخههای الکترونیکی مطالب مکتوب نیستند، بلکه میتوانند علاوه بر متن و تصویر، فیلم، صوت و پویانمایی را نیز شامل شوند. بافت کتابهای الکترونیک پروندههایی است که میتواند توسط یک رایانه خوانده شود مانند بافتهای ایپاب، HTML ،Word، پیدیاف و حتی پروندههای اجرایی. این پدیده میتواند نظام آموزش و اطّلاعرسانی را دگرگون کند.
پروژه گوتنبرگ
در سال ۱۹۷۱ میلادی، جنبشی تحت عنوان پروژهٔ گوتنبرگ با هدف تبدیل کتابهای کاغذی به کتابهای الکترونیکی پایه گذاری شد.اکنون با تلاش داوطلبان این جنبش، هزاران کتاب که پیش از این در کتابخانههای خصوصی قرار داشتند در بافت رقومی در دسترس همگان قرار دارند.
ابزار خواندن
برای خواندن کتابهای الکترونیک وسیلههای همراه زیادی در بازار است از جمله آمازون کیندل. با وجود انواع و قیمتهای مختلف این ابزار در بازار، استفاده از آن هنوز در جامعه فراگیر نشده است. بسیاری معتقدند خواندن کتاب کاغذی لذت بخشتر است. تکنولوژی جوهر الکترونیکی (به انگلیسی: E-Ink) کمک زیادی به امکان مطالعه بلند مدت با کتابخوانهای دیجیتال کرد.
کتاب الکترونیک در ایران
«کتابخانه ملی کودکان و نوجوانان ایران» یک کتابخانه مجازی است که با مدیریت مصطفی رحماندوست اداره میشود. برخی نویسندگان نامآشنا مانند هوشنگ مرادی کرمانی پذیرفتهاند کتابشان را در این کتابخانه مجازی در اختیار مخاطبان قرار دهند. مرادی کرمانی معتقد است انتشار الکترونیکی کتاب تاثیر بسیاری بر فروش کتاب در بازار ندارد و میگوید: «به یقین میتوانم بگویم با وجود دو کتابی که از من در فضای مجازی منتشر شد، فروش کتابهایم در بازار افت نکرد.»
عباس جهانگیریان، شیوا مقانلو و محمدهاشم اکبریانی دیدگاههایی مخالف درباره نشر الکترونیک دارند.
علم (واژهای عربی از ریشه علم به معنای آموختن) ساختاری است برای تولید و ساماندهی دانش دربارهٔ جهان طبیعی در قالب توضیحها و پیشبینیهای آزمایششدنی. یک معنای قدیمیتر و نزدیک که امروزه هنوز هم به کار میرود متعلق به ارسطو است و دانش علمی را مجموعهای از آگاهیهای قابل اتکا میداند که از لحاظ منطقی و عقلانی قابل توضیح باشند. (بنگرید به بخش تاریخ و ریشهشناسی)
تاریخ علوم
از عصر کلاسیک علوم به عنوان یک نوع دانش با فلسفه ارتباط نزدیکی داشتند. در اوایل عصر مدرن دو کلمه علم و فلسفه در زبان انگلیسی به جای هم به کار برده میشدند. در قرن ۱۷ میلادی فلسفه طبیعی (که امروز علوم طبیعی نامیده میشود) به تدریج از فلسفه جدا شد. با این حال علم همچنان کاربردی وسیع برای توضیح آگاهیهای مطمئن در مورد یک موضوع داشت. به همین ترتیب هم امروزه در عصر مدرن همچنان برای موضوعاتی همچون علم کتابداری و یا علوم سیاسی به کار میرود.
در عصر مدرن، علم معادل علوم طبیعی و فیزیکی به کار میرود، لذا محدود به شاخههایی از آموختن است که به پدیدههای دنیای مادی و قوانین آنها میپردازد. این هماکنون معنای غالب علم در کاربرد روزمرهاست. این معنای محدودتر از علم که خود بخشی از علم شدهاست، تبدیل به مجموعهای از تعریفهای قوانین طبیعت شده که بر مبنای مثالهای اولیهای همچون قانون کپلر، قوانین گالیله و قوانین حرکت نیوتن بنا شدهاند. در این دوره رایجتر شد که به جای فلسفه طبیعی علوم طبیعی به کار رود. در طی قرن نوزدهم میلادی کلمه علم بیش از پیش مرتبط ب مطالعه منظم دنیای طبیعت شد، شامل فیزیک، شیمی، زمینشناسی و زیستشناسی. این منجر به قرارگیری مطالعات تفکر انسان و جامعه در یک برزخ زبانشناسی شد. که در نهایت منجر به قرارگیری این مطالعات دانشگاهی در زیر عنوان علوم اجتماعی شد. به همین ترتیب هم امروز قلمروهای بزرگی از مطالعات منظم و دانش وجود دارند که زیر سرفصل کلی علم قرار دارند، همچون علوم کاربردی و علوم صوری.
به طور کلی اطلاعات مجموعهای از دادههای خام و پردازش نشدهاست. پردازش اطلاعات، تولید علم میکند، و علمی که روشش تجربی و نتایجش آزمون پذیر و موضوعش جهان خارج باشد، علم تجربی است.
مفهوم دیگر علم در زبان فارسی
علم در زبان فارسی به معنایی متفاوت و عام تر از معادل انگلیسی اش (Science) به کار میرود. در این مفهوم علم معادل هر نوعی از دانش (Knowledge) است. واژه علم در این مفهوم کلی شامل هر نوع آگاهی نسبت به اشیاء، پدیدهها، روابط و غیرهاست، اعم از اینکه مربوط به حوزه مادی و طبیعی باشد و یا مربوط به علوم معنا و ماوراء الطبیعه. در این تعریف قواعد روش علمی برای دستیابی به آن دانش الزامی نیست و علم شامل مجموعهای از آگاهیها، دانشها و معلوماتی است که انسان توانسته از طریق روشهای گوناگون تا به امروز به آنها آگاهی پیدا کند. اصطلاحاتی چون علم اخلاق، علم حدیث و علم ریاضیات نشان دهنده کاربرد این معنا از علم هستند.
در مقابل مفهوم علم بهطور خاص وجود دارد که معادل واژه انگلیسی Science است که از ریشه لاتینی «ساینتیا» به معنای دانستن گرفته شدهاست و متناظر با آن بخشی از دانش بشری است که از طریق روشهای تجربی حاصل شدهاست و قواعد علوم تجربی بر آن حاکم است.
علم از دیدگاه صوفیه
جواد نوربخش (پیر سلسله نعمت اللهی و روانپزشک): صوفیه به علوم ظاهری و رسمی که شرط اصلی آنها تقلید و تکرار است توجهی ندارند، و علومی را اصیل میخوانند که از طریق صفای نفس و تهذیب اخلاق و گشادهدل حاصل میشود.
آنان معتقدند که علم ظاهری موجب شک و تردید میگردد و خود حجاب اکبر است، تنها علمی مفید فایده است که انسان را به حق نزدیک سازد، و لذا علم مورد نظر آنها، علم عشق و حال است، نه دانش قیل و قال.
خواجه عبدالله انصاری:
علم که از قلم آید از آن چه خیزد، علم آن است که حق بر دل ریزد.
علوم نرم
علوم نرم یا دانش نرم (Soft science) به زمینههایی از دانش اطلاق میشود که برعکس علوم سخت، به ریاضیشدن، به صورتی دقیق بیان شدن، قابل تکرار یکسان در تجارب و آزمایشها بودن، و یا عینی و آفاقی (objective) بودن تن نمیدهند.
علوم اجتماعی
علوم اجتماعی به گروهی از رشتههای دانشگاهی گفته میشود که به مطالعهٔ جنبههای اجتماعی انسان میپردازند. علوم اجتماعی بخشی از علوم انسانی است که به بعد اجتماعی انسان می پردازد بر خلاف دیگر علوم انسانی که ممکن است اصلا بعد اجتماعی انسان برایش مهم نباشد مثل دانش روان شناسی .
بر خی از علوم اجتماعی عبارتند از:
۱.جمعیت شناسی
۲.جامعه شناسی
۳.مردم شناسی
۴.علوم سیاسی
۵.جغرافیای انسانی
۶.اقتصاد
۷.مدیریت
۸.علوم ارتباطات اجتماعی {{سخ}
دانششناسی
واژه دانششناسی نخستین بار توسط دکتر هوشنگ ابرامی به کار برده شد. دکتر ابرامی واژه دانششناسی را برای رشته علوم کتابداری و اطلاعرسانی به کار برد. در واقع، سه رکن اصلی دانششناسی عبارتاند از:
داده ماده خام اطلاعات
اطلاعات ماده خام دانش
دانش که در رأس هرم قرار دارد.
بر این اساس علم "دانششناسی" با سه عنصر داده، اطلاعات و دانش سرو کار دارد. به عبارت دیگر، دانششناسی به بحث و بررسی پیرامون دانش و عناصر سازنده آن یعنی داده و اطلاعات میپردازد.
مدیریت دانش
مدیریت دانش، مدیریت دانایی یا مدیریت اندوختههای علمی(به انگلیسی: Knowledge management - KM) به معنای در دسترس قرار دادن نظاممند اطلاعات و اندوختههای علمی است، به گونهای که به هنگام نیاز در اختیار افرادی که نیازمند آنها هستند، قرار گیرند تا آنها بتوانند کار روزمره خود را با بازدهی بیشتر و موثرتر انجام دهند. مدیریت دانش شامل یک سری استراتژی و راهکاربرای شناسایی، ایجاد، نمایندگی، پخش وتطبیق بینش ها و تجارب در سازمان می باشد.برنامه اجرایی مدیریت اندوختههای علمی بر این دو جزء اصلی بنا میشود:
فرآیندهایی که این اندوختهها را مدیریت میکنند،
ابزار و تمهیداتی که دسترسی به این سرمایههای علمی را آسان میکنند.
واژهگزینی
در زبان فارسی تا به حال اصطلاح «مدیریت دانش» برای Knowledge Management متداول بوده است. در زبان انگلیسی میان Science و Knowledge تفاوت وجود دارد. Knowledge به تمامی آگاهی ها و مهارتهایی گفته می شود که از آزمایش و آموزش به دست آمده است. در حالیکه Science به کوشش عملی و هوشمندانه ای گفته می شود که از راه مشاهده و آزمایش به مطالعه ی منظم رفتار و ساختار جهان طبیعی و دیدنی می پردازد.(فرهنگ لغت آکسفورد) بنابراین واژه ی دانش را به جای Knowledge و واژه ی دانشگری را به جای Science می توان پیشنهاد کرد.
در این متن، به جای استفاده از واژه دانش در مقابل Knowledge، گاهی از واژه دانایی استفاده شدهاست.البته واژه دانایی معانی خاص خودش را در حوزههای گوناگون دیگر همچون فلسفه، روانشناسی و جامعهشناسی نیز داراست. ازآنجا که تحقیقات کاربردی در حوزه مدیریت دانایی نسبتاً جدید است، در این خصوص تعریف خاص و دقیقی که مورد قبول محققین قرار گیرد وجود ندارد. آنچه مسلم است آن که میتوان با آشنایی با تعاریف گوناگون، ابعاد و مصادیق این امر را بیشتر شناخت و آن را بهتر به کار گرفت.
داده، اطلاعات، دانش
برای تعريف مديريت دانش بايد چندين واژه تعريف شود. ابتدا از دادهها صحبت میكنيم. دادهها منبع حياتی به شمار میروند كه با بهرهبرداری صحيح از آنها میتوان دادهها را به اطلاعات بامعنی تبديل نمود. بدين ترتيب اطلاعات میتوانند به دانش و در نتيجه حكمت تبديل شوند. به عبارتی میتوان از واژگان فوق نتيجه گرفت كه :
مجموعهای از دادهها، اطلاعات را تشكيل نمیدهد.
مجموعهای از دانش، حمكت را تشكيل نمیدهد.
مجموعهای از حمكت، حقيقت را شكل نمیدهد.
در واقع، اطلاعات، دانش و حكمت، بيش از مجموعههای فوق هستند و به نوعی كل آنها از هم افزايی اجزا تشكيل میشوند، نه جمع جبری اجزا. ابتدا از دادهها آغاز میكنيم، دادهها نقاط بیمعنی در فضا و زمان هستند كه هيچگونه اشارهای به فضا و زمان ندارند. دادهها شبيه رويداد حرف يا كلمهای خارج از زمينه میباشند. در اينجا به "خارج از زمينه" اشاره نموديم. خارج از زمينه بدين معنا است كه دادهها هيچگونه رابطهای با هيچ چيزی ندارند.
مجموعهای از دادهها، اطلاعات را نمیسازد. زيرا در اين مجموعه دادهها با يكديگر هيچگونه رابطهای ندارند. برای اينكه بتوان از مجموعهی دادهها، اطلاعات را نتيجه گرفت بايد رابطهی بين دادههای مختلف را درك كرد. در واقع اطلاعات از درك ارتباط بين قطعات مختلف دادهها حاصل میشود، در حالي كه اطلاعات برگرفته از درك ارتباط بين دادههای مختلف است اما نمیتواند دادهها را توصيف كند تا نحوهی تغيير دادهها را با مرور زمان تشخيص دهد. اطلاعات ماهيت ايستا و خطی دارد. در اينجا از واژهی ديگری به نام رابطه صحبت كرديم. الگو فراتر از رابطه است. الگو رابطهی روابط است اگر در برگيرندهی سازگاری و جامعيت روابط میباشد و بر قابليت تكرار و پيشبينی اشاره دارد. اينك، الگو میتواند به طور بالقوه دانش را نشان دهد. دانش زمانی شكل میگيرد كه فرد بتواند الگوها و معنایشان را درك نمايد. الگو به زمينهی اطلاعات وابسته نيست. بلكه خود زمينهسازی میكند (self-contextualize). نمايانگر دانش سطح بالايی از اطمينان و پيشبينی را فراهم میآورد و به ندرت ماهيت ايستايی دارد. حكمت زمانی شكل میگيرد كه فرد با اصولی كه الگوها را میسازند، آشنا باشد. اين اصول سراسری و كاملاً مستقل از زمينه هستند. پس به طور خلاصه میتوان گفت:
اطلاعات به توصيف، تعريف يا ديدگاه (چه، چه كسی، چه هنگام، كجا) وابسته است.
دانش در برگيرندهی استراتژی، عمل، متد يا شيوه (چگونگی) است.
حكمت، بينش، اصول ، اخلاق (چرايی) را شامل میشود.
مدیریت دانش و خدمت مرجع
یکی از شاخههای فرعی اقتصاد دانش است؛ مدیریت دانش، کاملاً یک مفهوم و روش جدید مدیریت را معرفی می کند. این مفهوم بر تبدیل موهبتهای عقلانی کارکنان و سازماندهی نیروهای سودمند درونی اعضاء کارکنان – نیروی رقابت و ارزش جدید- عمل می کند. مدیریت دانش بر پیوند اطلاعات با اطلاعات، اطلاعات با فعالیتها و اطلاعات با فرد- برای تحقق اشتراک دانش ( از قبیل دانش ضمنی و دانش صریح) توجه دارد. و با مدیریت اطلاعات کاملا متفاوت است. کارکردهای سنتی کتابخانه؛ گردآوری، پردازش، اشاعه، ذخیره سازی، بهره برداری از اطلاعات مدرک به منظور فراهم آوردن خدمت برای جامعه است. در دوره اقتصاد دانش، کتابخانه به عنوان گنجینه دانش بشری، سهیم شدن در پیشرفت دانش و حلقه ارتباطی مهم در زنجیره پیشرفت دانش خواهد بود. در قرن بیست و یکم کتابخانهها بطور اجتناب ناپذیری با موضوع جدید مدیریت دانش مواجه خواهند بود. مدیریت دانش در کتابخانهها می باید بر پژوهش و توسعه دانش، ایجاد پایگاه دانش، مبادله و اشتراک دانش بین کارکنان کتابخانه ( از جمله کاربرانش)، آموزش کارکنان کتابخانه، تسریع پردازش صریح از دانش غیر صریح و تحقق اشتراک آن تمرکز کنند. تعریف مدیریت دانش: مدیریت دانش رویکرد نظام مند یافتن، درک کردن و استفاده از دانش برای دستیابی به اهداف سازمانی است و از طریق کاهش زمان و هزینهٔ آزمایش و خطا یا تکرار، ایجاد ارزش میکند.
تعاریف گوناگون
برای تعریف دانایی باید چندین واژه تعریف شود. ابتدا از دادهها صحبت میکنیم. دادهها منبع حیاتی به شمار میروند که با بهرهبرداری صحیح از آنها میتوان دادهها را به اطلاعات بامعنی تبدیل نمود. بدین ترتیب اطلاعات میتوانند به دانایی و در نتیجه حکمت تبدیل شوند. در واقع اطلاعات، دانایی و حکمت، بیش از مجموعههای فوق هستند و به نوعی کل آنها از هم افزایی اجزا تشکیل میشوند، نه جمع جبری اجزا.
دادهها نقاط بی معنی در فضا و زمان هستند که هیچگونه اشارهای به فضا و زمان ندارند. دادهها شبیه رویداد حرف یا کلمهای خارج از زمینه (بدون رابطه) میباشند. دانایی مجموعهای از شناختها و مهارتهای لازم برای حل مسئلهاست، لذا اگر اطلاعاتی که در دست است بتواند مشکلی را حل کند میتوان گفت دانایی وجود دارد. ضمن اینکه دانایی باید امکان تبدیل به دستورالعمل اجرائی و عملی شدن را داشته باشد. «نوناكا» بر اين اعتقاد است كه دانش ضمني كاملا شخصي بوده، رسمي كردن آن بسيار مشكل است، از اين رو انتقال آن به ديگران به آساني موثر نيست.(مهدی زاده ملاباشی، تورج ، "سنجش جایگاه دانش سازمانی در زنجیره ارزش سازمانهای استراتژی محور"، 1388)
مفهوم مدیریت دانش
مدیریت دانش طیف وسیعی از فعالیتها است که برای مدیریت، مبادله، خلق یا ارتقای سرمایههای فکری در سطح کلان به کار میرود. مدیریت دانش طراحی هوشمندانه فرایندها، ابزار، ساختار و غیره با قصد افزایش، نوسازی، اشتراک یا بهبود استفاده از دانش است که در هر کدام از سه عنصر سرمایه فکری یعنی ساختاری، انسانی و اجتماعی نمایان میشود. مدیریت دانش فرایندی است که به سازمانها کمک میکند تا اطلاعات و مهارتهای مهم را که بعنوان حافظه سازمانی محسوب میشود و به طور معمول به صورت سازماندهی نشده وجود دارند، شناسایی، انتخاب، سازماندهی و منتشر نمایند. این امر مدیریت سازمانها را برای حل مسائل یادگیری، برنامه ریزی راهبردی و تصمیم گیریهای پویا به صورت کارا و موثر قادر میسازد. علل پیدایش مدیریت دانش:
۱- دگرگونی مدل کسب و کار صنعتی که سرمایههای یک سازمان اساسا سرمایههای قابل لمس و مالی بودند(امکانات تولید، ماشین، زمین و غیره) به سمت سازمانهایی که دارایی اصلی آنها غیرقابل لمس بوده و با دانش، خبرگی، توانایی و مدیریت برای خلاق سازی کارکنان آنها گره خوردهاست.
۲- افزایش فوق العاده حجم اطلاعات، ذخیره الکترونیکی آن و افزایش دسترسی به اطلاعات به طور کلی ارزش دانش را افزوده است؛ زیرا فقط از طریق دانش است که این اطلاعات ارزش پیدا میکند، دانش همچنین ارزش بالایی پیدا میکند. زیرا به اقدام نزدیک تر است. اطلاعات به خودی خود تصمیم ایجاد نمیکند، بلکه تبدیل اطلاعات به دانش مبتنی بر انسانها است که به تصمیم و بنابراین به اقدام میانجامد.
۳- تغییر هرم سنی جمعیت و ویژگیهای جمعیت شناختی که فقط در منابع کمی به آن اشاره شدهاست. بسیاری از سازمانها دریافتهاند که حجم زیادی از دانش مهم آنها در آستانه بازنشستگی است. این آگاهی فزاینده وجود دارد که اگر اندازه گیری و اقدام مناسب انجام نشود، قسمت عمده این دانش و خبرگی حیاتی به سادگی از سازمان خارج میشود.
۴- تخصصی تر شدن فعالیتها نیز ممکن است خطر از دست رفتن دانش سازمانی و خبرگی به واسطه انتقال یا اخراج کارکنان را بهمراه داشته باشد.
در بدو امر به مدیریت دانش فقط از بعد فن آوری نگاه میشد و آن را یک فناوری میپنداشتند. اما به تدریج سازمانها دریافتند که برای استفاده واقعی از مهارت کارکنان، چیزی ماورای مدیریت اطلاعات موردنیاز است. انسانها در مقابل بعد فناوری و الکترونیکی، در مرکز توسعه، اجرا و موفقیت مدیریت دانش قرار میگیرند و همین عامل انسانی وجه تمایز مدیریت دانش از مفاهیم مشابهی چون مدیریت اطلاعات است.
راهبردهای مدیریت دانش
مدیریت کلان جهت کارآمدی زیرسیستمهای خود میبایست ماهیت، اصول و ابعاد مدیریت دانش را بشناسد. راهبردهایی که ماهیت و توانایی متفاوت مدیران را منعکس مینماید عبارتنداز
۱- راهبرد دانش بعنوان راهبرد کسب وکار که روشی جامع و با وسعت سازمانی برای مدیریت دانش است، که بیشتر بعنوان یک محصول در نظر گرفته میشود.
۲- راهبرد مدیریت سرمایههای فکری که بر بکارگیری و ارتقای سرمایههایی که از قبل در سازمان وجود دارند، تاکید دارد.
۳- راهبرد مسئولیت برای سرمایه دانش فردی که از کارکنان حمایت و آنها را ترغیب میکند تا مهارتها و دانش خود را توسعه دهند و دانش خود را با یکدیگر درمیان گذارند.
۴- راهبرد خلق دانش که بر نوآوری و آفرینش دانش جدید از طریق واحدهای تحقیق و توسعه تاکید میکند.
۵- راهبرد انتقال دانش که بعنوان بهنرین فعالیت در بهبود کیفیت امور و کارایی سازمان مورد توجه قرار گرفتهاست.
۶- راهبرد دانش مشتری- محور که با هدف درک ارباب رجوع و نیازهای آنها بکار گرفته میشود تا خواسته آنها به دقت فراهم شود.
تعریف مدیریت دانایی
تحقیق در ادبیات مدیریت، نشان میدهد که هیچ تعریف مورد توافقی از مدیریت دانایی وجود ندارد. تعاریف عمدتاً بر قابلیتهای سازمانی در خصوص تولید ثروت از داراییهای داناییمدار متمرکز هستند. و نقش مدیریت دانایی، اکتساب، جمعآوری و استفاده از دانایی فنی سازمانی و درسهای آموخته شدهاست.
کمی بیش از ده سال از عمر ابداع مفهوم کلی مدیریت دانایی میگذرد و در این مدت، تعاریف گوناگونی در این خصوص ارائه گردیده که هر یک ابعادی از این موضوع را نمایش میدهند. در ذیل به بیان مهمترین این تعاریف میپردازیم:
مدیریت دانایی فرآیند سیستماتیک منسجمی است که ترکیب مناسبی از فناوری های اطلاعاتی و تعامل انسانی را به کار می گیرد تا سرمایه های اطلاعاتی سازمان راشناسایی، مدیریت وتسهیم کند.این دارایی ها شامل پایگاه های اطلاعاتی، اسناد، سیاست ها، و رویه ها می شود. علاوه براین هم شامل دانش آشکار وهم دانش ضمنی کارکنان را دربر میگیردو از روش های متنوع و گسترده برای تصرف، ذخیره سازی و تسهیم دانش در داخل یک سازمان استفاده می کند.1
مدیریت دانایی، کسب دانایی درست برای افراد مناسب در زمان صحیح و مکان مناسب است، بهگونهای که آنان بتوانند برای دستیابی به اهداف سازمان، بهترین استفاده را از دانایی ببرند.
مدیریت دانایی، بنایی سنجیده، صریح و اصولی برای تجدید و استفاده از دانایی در جهت افزایش تأثیر و بازگشت دانایی مربوط به سرمایه دانایی است.
تعریف مدیریت دانایی، اغلب به حوزههای تخصصی نویسندگان مقالات وابستهاست. مدیریت دانایی را به صورت فرآیند مستمر اطمینان از توسعه تجربی سازمانها در جهت بهبود قابلیت حل مشکلات سازمانی، و حمایت از مزیت رقابتی تعریف میکنند. مدیریت دانایی را به عنوان قابلیت خلق ارزش افزوده از طریق داراییهای ناملموس سازمانی تعریف میکنند.Waltz عقیده دارد که مدیریت دانایی، به محدودههای سازمانی، فرآیندها و فناوریهای اطلاعاتی مختلفی مربوط است که برای دستیابی، خلق و نشر دانایی جهت تحقق مأموریت سازمانی، اهداف کسب و کار و استراتژیها به کار گرفته میشوند
فرایند خلق، انتشار وبکارگیری دانش بمنظور دستیابی به اهداف سازمانی.
فلسفهای که شامل مجموعهای از اصول، فرایندها، ساختارهای سازمانی وفن آوریهای بکار گرفته شده که #افراد را بمنظور اشتراک و بکارگیری دانششان جهت مواجهه با اهداف آنها یاری میرساند
مدیریت دانایی مجموعه فرایندهایی است که خلق، نشر و کاربری دانایی راکنترل میکنند.
مدیریت دانایی، رسمی سازی و دسترسی به تجربه، دانایی و دیدگاههای استادانه را که قابلیتهای جدید، قدرت کارایی بالاتر، تشویق نوآوری و افزایش ارزش مشتری را در پی داشته باشند، هدف قرار میدهد.
مدیریت دانایی، دانستن ارزش دانایی، فهم اطلاعات سازمان، استفاده از سیستمهای تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات به منظور حفظ، استفاده و کاربرد دوباره دانایی میباشد.
مدیریت دانایی شامل فرایند ترکِب بهینه دانش و اطلاعات در سازمان و ایجاد محیطی مناسب بمنظور تولید، اشتراک و بکارگیری دانش وتربیت نیروهای انسانی خلاق و نوآور است.
مدیریت دانایی، مدیریت اطلاعات و داده به همراه مهار تجربیات ضمنی و نهایی افراد جهت تسهیم، استفاده و توسعه توسط سازمان است که به بهرهوری بیشتر سازمان منجر میگردد.
مدیریت دانایی به مثابه چتری است که مباحث متعدد مربوط به ارزش دانایی به عنوان یک عامل تولیدی را در بر میگیرد.
مدیریت دانایی، فرایند کشف، کسب، توسعه و ایجاد، نگهداری، ارزیابی و بکارگیری دانایی مناسب در زمان مناسب توسط فرد مناسب در سازمان است که از طریق ایجاد پیوند میان منابع انسانی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و ایجاد ساختاری مناسب برای دستیابی به اهداف سازمانی صورت پذیرد.
دانایی صریح و ضمنی
تحقیقات بسیاری نشان میدهد که تنها ۲۰٪ دانایی آشکار و واضح (Explicit) و ۸۰٪ مابقی تلویحی و نهفته (Tacit or implicit) است. مفاهیم مربوط به این دو نوع دانایی و صفات و ویژگی های آ نها را در تعاریف زیر بهتر میتوان دریافت:
دانایی صریح
دانایی است که وضوح کافی برای درک آن وجود دارد. دانای صریح، دانایی است که قابل کد شدن است. منظور از کد، هر گونه کد، اعم از کد نوشتاری، گفتاری، رفتاری و... است. مصادیق این نوع از دانایی، کتاب، مقاله، سخنرانی، روشهای مدون سازمانی و سایر مستندات مشابه، میباشد.....
دانایی تلویحی
چنین دانایی به سه دلیل از شفافیت و وضوح کافی برخوردار نیست:
توانایی تشریح و تعریف دانایی وجود دارد ولی هنوز به عنوان یک دانایی عرضه و معرفی نشدهاست.
توانایی تشریح و تعریف وجود دارد، اما اراده و قصد آن وجود ندارد.
توانایی تشریح دانایی وجود ندارد.
معمولاً باید این نوع دانایی را در درون اذهان انسانها، رویههای سازمان، و نیز در اندوختههای فرهنگی جوامع گوناگون مستتر یافت. هرچند که مدیریت دانایی ضمنی، به مراتب مشکلتر از دانایی آشکار است، اما ارزش آن در کسب مزیت رقابتی در سازمان، بیشتر میباشد.
فواید مدیریت دانش
بیش از آنکه به فواید مدیریت دانش در دنیای امروز بپردازیم، بایستی به ضرورت آن فکر کنیم. مدیریت دانش در سازمانهای ما یک ضرورت است،چراکه ما هر روزه در حال تولید دانشها، تجربهها و نکات طلایی جدید هستیم که ممکن است بارها در گذشته تولید شده یا در آینده مجددا مورد نیاز باشد. این گنجینهها به سادگی از دست میروند و با جابهجاییها و خروج افراد دیگر به دست نمیآیند. پس مدیریت دانش یک ضرورت برای ادامه حیات سازمان است. اما میتوان فواید آن را به صورت زیر، فهرست وار عنوان نمود:
- جلوگیری از تولید مجدد تجربهها و دانشها و صرف صحیح هزینه برای بهبود آنها و نه بازتولید آنها؛
- کاهش خطاهای ناشی از عدم دسترسی به تجارب قبلی؛
- افزایش تعلق سازمانی و مطلوبیت برای پرسنل به جهت ملموس شدن تولیدات دانشیشان در سازمان و ارتباط موثر بین پرسنل و بهبود روابط؛
- شناسایی نقاط ضعف دانش سازمان و سرمایهگذاری آگاهانه روی آنها؛
نکات مهم در موفقیت بهرهگیری از مدیریت دانش
به منظور موفقيت فرايند مديريت دانش توجه به موارد زير ضروری است:
قابليت اتصال: تكنولوژی به تنهايی برای موفقيت رويكرد مديريت دانش كافی نيست. اما میتواند زيرساخت مناسبی برای به اشتراك گذاشتن دانش و فعالساز مهمی باشد. دسترسی همهی بخشهای سازمان به معمار مديريت دانش، برنامههای مبتنی بر وب، بخشهای سيار، ابزارهای دادهكاوی (data mining)، پيشنیازهای پشتيبان زيرساخت مديريت دانش هستند. تكنولوژی رفتارهای جديد دانشی را فعال میسازد.
محتوا: در ابتدا، سازمان بايد مميزی دانش را انجام دهد تا نقاط درونی و بيرونی تأثيرگذار بر دانش را شناسايی كند. نيروهای درونی و بيرونی تأثيرگذار بر دانش اشكال مختلفی دارند مانند: دانش مشتری يا ظهور رسانههای جديد.
اجتماع: مديريت دانش موفق به اجتماع عملكردها يا گروهی از افرادی كه در درون سازمان همكاری دارند، وابسته است. اين افراد در مراحل مختلف نظير آمادهسازی، راهاندازی، انجام عمليات و كسب نتيجهی نهايی با يكديگر تعامل دارند.
فرهنگ: پشتيبانی و حمايت مديريت ارشد، همسويی عقايد، اعتماد، انگيزش اجزاء اصلی فرهنگ مديريت دانش به شمار میروند و توجه مستمر به اين اجزا ضروری است. به عبارتی شما بايد به اطلاعاتی كه از همكاران دريافت میكنيد، اعتماد داشته باشيد و اطلاعاتی كه همكار ديگر از شما دريافت میكند با توجه به اعتمادی كه به كار شما دارد، ارزشمند خواهد بود و اگر اين روند استمرار يابد موفقيت مديريت دانش را سبب میشود.
تعاون: جريانهای كاری در سازمانهای دانش بسيار به هم وابسته هستند. اين تعاون رمز موفقيت مديريت دانش است، چرا كه میتواند موانعی نظير تفاوت فرهنگها را از ميان بردارد و افراد سازمان را در جهت رسيدن به اهداف هدايت كند.
سرمايه گذاری: سرمايهگذاری در مديريت دانش به منظور تسريع بهرهگيری از نوآوریها و افزايش دانش افراد سازمان عامل مهمی به شمار میرود. پس میتوان گفت درك سيستماتيك و توجه به نكات فوق به سازمانها كمك میكند تا مميزی دانش را انجام دهند و استراتژی مديريت دانش اثر بخش را با موفقيت پياده سازی نمايند.
مدیریت دانش جامع
مدیریت دانش جامع(TKM)رویکرد جدید همه جانبه نگر و فراگیر به مدیریت دانش به منظور دستیابی به دانش جامع می باشد . رویکرد مدیریت دانش جامع معطوف به فراگیری فرایندهای مدیریت دانش درون گرا و برون گرا در سراسر زنجیره ارزش سازمان بوده و زیر ساخت اصلی پشتیبان در رویکردهای نوین مدیریت نوآوری جامع ، مدیریت تعالی سازمانی جامع و مدیریت جامع خلق ارزش (Total Quapronovation Management)محسوب می گردد(گلستان هاشمی،1389 ).
مدیریت دانش ناب
مدیریت دانش ناب ( LKM) رویکرد جدیدی در مدیریت دانش مبتنی بر رویکرد ناب ( Lean Approach ) یا تفکر ناب ( Lean Thinking )است که به دانش ناب ( Lean Knowledge ) و فرایندهای مدیریت دانش ناب معطوف می باشد. رویکرد مدیریت دانش ناب بر تفکیک و متمایز ساختن دانش ارزش آفرین از دانش غیرارزش آفرین و توجه به موداهای مدیریت دانشی تاکید می نماید. مدیریت دانش ناب از مولفه های مهم مدیریت جامع خلق ارزش ( TVCM )محسوب می گردد (گلستان هاشمی،1390 ).
مهندس دانش
مهندس دانش (Knowledge Engineer) فردی است که در فرآیند مهندسی دانش (Knowledge Engineering) تبحر دارد؛ وی می تواند سه فعالیت استخراج، تحلیل و مدلسازی دانش را انجام دهد. این سه فعالیت منجر به تولید یک پایگاه دانش ساخت یافته مبتنی بر مدل های دانش با قابلیت استفاده مجدد می شود که می تواند به عنوان محتوای ورودی در یک سیستم مبتنی بر دانش استفاده شود. در نگاه های غیرحرفه ای تر مهندس دانش به عنوان نقشی برای اجرای برخی فرآیندهای ساده مدیریت دانش تنزل پیدا می کند.
ابعاد مدیریت دانش
ابعاد مدیریت دانش به سه محور فرهنگ سازمانی، ساختار و تکنولوژی اطلاعات تقسیم می شود. پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان نیازمند فعالیت همزمان در سه حوزه فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و تکنولوژی اطلاعات (سیستم نرم افزاری مدیریت دانش) است. یکی از الزام های اصلی برای پیاده سازی مدیریت دانش در هر سازمان، توجه به حوزه فرهنگ سازمانی است. در حوزه فرهنگ سازمانی، مجموعه فعالیت هایی به منظور تبدیل فرهنگ سازمان از دانش قدرت است “به” تبادل دانش قدرت است باید صورت پذیرد. به منظور پیاده سازی مدیریت دانش در هر سازمان، باید مجموعه قوانین، آیین نامه ها و مقرراتی وجود داشته باشد که با استناد به آن افراد سازمان بتوانند به سیستم مدیریت دانش اعتماد کند و با اطمینان خاطر نسبت به حفظ تمام حقوق مادی و معنوی خویش به فعالیت در سیستم های مدیریت دانش بپردازد. در پیاده سازی مدیریت دانش و در حوزه ساختار سازمانی، مجموعه آیین نامه های مدیریت دانش که بیانگر حقوق و وظایف تمام افراد سازمان در حوزه مدیریت داتش است و نیز آیین نامه های مربوط به نظام های پاداش دهی و انگیزشی سازمان تصویب می گردد. سیستم های اطلاعاتی مدیریت دانش بستر تکنولوژیکی لازم برای پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان را فراهم می آورد. این سیستم ها قابلیت جمع آوری، ارزیابی طبقه بندی و بازیابی دانش های تولید شده در سازمان حین فرایندهای کاری را داراست. این سیستم همچنین با بهره گیری از ماژول های نقشه دانش، فروم، ROK، پاداش دهی و …، امکان انواع تبادلات دانشی را در سازمان ایجاد می کند.
سیستم های مدیریت دانش
دانش به عنوان یک فاکتور رقابتی کلیدی در اقتصاد جهانی شمرده میشود، لذا به منظور حفظ دانش درون یک سازمان که از مزیت های رقابتی آن سازمان محسوب می شود بحثی تحت عنوان مدیریت دانش شکل گرفت و شرکت های زیادی برای پیاده سازی این بستر درون سازمان دست به اقدام زده و نرم افزارهای قدرتمندی را در این راستا عرضه نموده اند.
مدیریت دانش با Microsoft SharePoint
فناوری SharePoint اولین بار در سال 2001 توسط شرکت مایکروسافت به منظور فراهم آمدن بستری برای انجام تعاملات درون سازمانی ارایه شد. این فناوری در سال 2003 با امکانات گسترده و معماری برای افزودن کدهای سفارشی به نام وب پارت ( معادل پورتلت ها در فناوری جاوا ) وارد بازار پرتال های تجاری شد. این محصول سریع ترین رشد فروش در تاریخ محصولات سرور در شرکت مایکروسافت را از آن خود کرد. مهمترین مشخصه این سیستم این است که به مدیریت فناوری اطلاعات سازمان این امکان را می دهد تا همه وقت و انرژی خود را صرف طراحی منطقی و اصولی گردش اطلاعات نماید. چرا که جهت طراحی و توسعه کاربرد ها در این سیستم کمتر نیاز است به لایه های پایین تر همچون نوشتن کد وارد شد. مدل سازی سازمان و روند تصمیم گیری در یک سازمان دانش محور و یاد گیرنده بر اساس استاندارد های مطرح انجام شده و چگونگی بکار بردن ابزارهای داده کاوی به منظور استخراج رویکردهای تولید دانش و تصمیم گیری بهتر مطالعه و پیاده سازی شده است. از مزایای این سیستم می توان به موارد زیر اشاره کرد:
قابلیت ایجاد نماهای سفارشی و شخصی سازی برای هر کاربر قابلیت محلی سازی و استفاده از چندین ساعت و تاریخ به صورت همزمان قابلیت جستجو در همه قسمتها و داخل مستندات واحد مرکزی امنیت و کنترل دسترسی کاربران و گروه ها امکان راه اندازی و پیکر بندی چندین سرور و سرویس دهی همزمان قابلیت اتصال به همه قسمتها به صورت Web Service & RSS امکان دسترسی از طریق اینترانت، اینترنت و اکسترانت
سیستم مدیریت دانش ایرانی MTAShare
نرم افزار مدیریت دانش MTAShare يک سیستم اطلاعاتي مبتني بر وب است که امکان نصب روي شبکههاي محلي و جهاني را دارا بوده و قابليت كسب، خلق، ارزيابي، ذخيرهسازي، تسهيم و بازيابي دانشهاي خلق شده توسط پرسنل سازمان در حين فرآيندهاي كاري را فراهم میکند.
نرم افزار مدیریت دانش MTAShare فواید زیر را برای سازمان شما به همراه خواهد داشت:
• کسب و حفظ داراییهای فکری؛
• ایجاد یک بانک دانش سازمانی قابل جستجو؛
• کاهش هزینههای عملیاتی و افزایش بهرهوری سازمانی؛
• تشویق کار تیمی؛
• شناسایی شکافها در دانش سازمانی؛
• کاهش زمان آموزش کارکنان (کوتاهسازی منحنی یادگیری)؛
• بهینهسازی بازیابی منابع دانشی؛
• اطمینان از ارزش و اعتبار دانشها؛
• آگاهی از میزان اثربخشی دانشها در سازمان؛
• افزایش انگیزه مشارکت در فعالیتهای مدیریت دانش؛
• تحلیل تمامی فعالیتهای دانشی انجام شده در نرم افزار .
زیر سیستم ورود دانش نرمافزار MTAShare به هرکاربر این امکان را میدهد که از هر نقطه و در هر زمان آموزه فراگيري شده خود را به صورت طبقهبندی شده جهت ثبت بهنام خود به نرمافزار وارد و اطلاعات پیوست مورد نیاز را بدون محدودیت در نوع فایل به آن پیوست کند. آموزههای وارد شده سپس جهت ارزیابی براي خبرگان موضوع (که توسط نرمافزار انتخاب ميشوند) ارسال میشوند. در مرحله ارزیابی، دانشها توسط خبرگان بررسی شده و نمره کسب میکنند. زیرسیستم ارزیابی، نمرات داده شده را تجميع و بهعنوان نمره نهایی دانش ثبت میکند. دانشهايی که در مرحله ارزیابی نمره قابل قبول دریافت کردهاند، در بانک دانشهای نرمافزار ثبت میشوند. بانک دانشی MTAShare قابلیتهای گوناگونی را جهت استفاده از دانشهای ثبت شده در اختیار کاربران قرار میدهد که میتوان آنها را به دو دسته قابلیتهای جستجو پیشرفته و یکپارچه و قابلیتهای تعاملی (interactive tools) تقسیم کرد. امکان ارائه گزارشهای بکارگیری دانشها، قابلیتی است که به منظور آگاهی سازمان از اثربخشی دانشهای کارکنان در نرم افزار مدیریت دانش MTAShare تعبیه شده است. MTAShare همچنین این امکان را به شما میدهد تا دانش آشکار موجود در سازمان خود را با استفاده از زیر سیستم مستندات دانشی گردآوری، طبقهبندی و مدیریت کنید. زیر سیستم انجمنهای خبرگی این نرمافزار با بهرهگیری از قابلیت شکلدهی و مدیریت انواع انجمنهای خبرگی در سازمان، ایجاد پرسش و پاسخهای دانشی و برگزاری و مدیریت جلسات حضوری، فضایی شکل میدهد که مبنای برقراری تعاملات دانشی هرچه موثرتر میان اعضای هر انجمن میباشد. زیر سیستم نقش دانش MTAShare سازمان را از تمامی منابع دانشی خود در حوزههای دانشی مرتبط با سازمان آگاه کرده و به کاربران این امکان را میدهد که این منابع را به راحتی شناسایی کرده و مورد ارجاع قرار دهند. بهمنظور انگیزهمند نمودن کارکنان سازمان جهت مشارکت هرچهبیشتر در فعالیتهای مدیریت دانش، نرم افزار MTAShare از دو زیر سیستم انگیزشی نشانهای دانشی و پاداشدهی بهره میبرد. با استفاده از این دو زیر سیستم، کلیه فعالیتهای دانشی کاربران از طریق نرمافزار رصد شده و کاربران توسط نرمافزار به سوی مشارکت در فعالیتهای دانشیای که تا کنون کمتر به آنها پرداختهاند، هدایت میشوند. نرم افزار MTAShare مجموعه کاملی از انواع گزارشها از وضعیت دانشی سازمان را در اختیار مدیران برخوردار از سطح دسترسی لازم قرار میدهد تا بتوانند با استفاده از آنها به درکی جامع از وضعیت فعالیت دانشی سازمان برسند. این گزارشها عبارتند از:
• وضعیت دانشها در چرخه دانش
• وضعیت بکارگیری دانش
• کلیه فعالیتهای انجام شده توسط کاربران
• وضعیت فعالیت دانشی واحدها
• وضعیت فعالیت خبرگان ارزیاب
• وضعیت قوت و ضعف فیلدهای دانشی
• بررسی روند فعالیت دانشی واحدها در طی سال
• شناسایی بهترین فعالان حوزه مدیریت دانش
آموزش الکترونیکی
آموزش (یادگیری) الکترونیکی یا آموزش و پرورش اینترنتی (برخط) (به انگلیسی: electronic-learning) رشتهای است که از پیدایش اینترنت و گسترش این پدیدهٔ فناوری و استفاده از قابلیتهای آن ایجاد گردیده است و در حقیقت تکامل شیوه آموزش از راه دور برطرف کننده نیاز انسانهای پرسوجوگر و خواهان یادگیری با توجه اختیاری بودن زمان و مکان است. آموزش الکترونیکی امروزه توجه بسیاری از دست اندرکاران آموزش را به خود جلب نموده و از مباحث و مصارف بسیار اساسی در اینترنت است.کوتهنوشته های مثل (CBT(Computer-Based Training , (IBT (Internet-Based Training یا (WBT (Web-Based Training به عنوان مترادف آموزش الکترونیکی به کار برده میشوند.
کتاب الکترونیک
کتاب الکترونیک یا ئیبوک (به انگلیسی: E-book) کتابهایی هستند که به شکل پروندههای رقومی تولید و خوانده میشوند. کتابهای الکترونیکی صرفاً نسخههای الکترونیکی مطالب مکتوب نیستند، بلکه میتوانند علاوه بر متن و تصویر، فیلم، صوت و پویانمایی را نیز شامل شوند. بافت کتابهای الکترونیک پروندههایی است که میتواند توسط یک رایانه خوانده شود مانند بافتهای ایپاب، HTML ،Word، پیدیاف و حتی پروندههای اجرایی. این پدیده میتواند نظام آموزش و اطّلاعرسانی را دگرگون کند.
پروژه گوتنبرگ
در سال ۱۹۷۱ میلادی، جنبشی تحت عنوان پروژهٔ گوتنبرگ با هدف تبدیل کتابهای کاغذی به کتابهای الکترونیکی پایه گذاری شد.اکنون با تلاش داوطلبان این جنبش، هزاران کتاب که پیش از این در کتابخانههای خصوصی قرار داشتند در بافت رقومی در دسترس همگان قرار دارند.
ابزار خواندن
برای خواندن کتابهای الکترونیک وسیلههای همراه زیادی در بازار است از جمله آمازون کیندل. با وجود انواع و قیمتهای مختلف این ابزار در بازار، استفاده از آن هنوز در جامعه فراگیر نشده است. بسیاری معتقدند خواندن کتاب کاغذی لذت بخشتر است. تکنولوژی جوهر الکترونیکی (به انگلیسی: E-Ink) کمک زیادی به امکان مطالعه بلند مدت با کتابخوانهای دیجیتال کرد.
کتاب الکترونیک در ایران
«کتابخانه ملی کودکان و نوجوانان ایران» یک کتابخانه مجازی است که با مدیریت مصطفی رحماندوست اداره میشود. برخی نویسندگان نامآشنا مانند هوشنگ مرادی کرمانی پذیرفتهاند کتابشان را در این کتابخانه مجازی در اختیار مخاطبان قرار دهند. مرادی کرمانی معتقد است انتشار الکترونیکی کتاب تاثیر بسیاری بر فروش کتاب در بازار ندارد و میگوید: «به یقین میتوانم بگویم با وجود دو کتابی که از من در فضای مجازی منتشر شد، فروش کتابهایم در بازار افت نکرد.»
عباس جهانگیریان، شیوا مقانلو و محمدهاشم اکبریانی دیدگاههایی مخالف درباره نشر الکترونیک دارند.
آسانسور
آسانسور یا بالابر (به فرانسوی: ascenseur)، اتاقک متحرکی است که به وسیلهٔ آن از طبقهای به طبقات بالا روند و یا از طبقهٔ بالا به پایین فرود آیند. به عبارت دیگر آسانسور تجهیزات حمل و نقل عمودی است که حرکت مردم و یا کالا بین طبقات را تسهیل میبخشد. آسانسور معمولاً به کمک موتور الکتریکی باعث حرکت عمودی کابین میشود.
پیشینه
از بررسی معماری ساختمانها در گذشته میتوان فهمید که در گذشته توان ساخت ساختمانهای بلند وچود داشتهاست ولی شاید دلیل اینکه چرا این کار چندان رواج نداشته، وجود پلههای بسیار بودهباشد. این مشکل همچنان پابرجا بود تا اینکه یک مکانیک آمریکایی به نام الیشا اوتیس ایمنی را در بالابر با به کارگیری چرخی ضامندار که در صورت پارهشدن طناب، اندکی پس از سقوط بالابر را متوقف میکرد، فراهم کرد. این اختراع که در سال ۱۸۵۴ در نمایشگاهی در نیویورک پردهبرداری شد، مقدمهای برای کاربرد گستردهٔ بالابر بود.ناصرالدین شاه در سفرنامه فرنگ خویش در تعریف و توصیف آسانسور میگوید: رفتیم به مریضخانه سنت توماس ... از مرتبههای زیر اسبابی دارند که ناخوش را روی تخت گذاشته از توی اطاق زیر میکشند به مرتبه بالا میبرند. بسیار تماشا داشت که ناخوش حرکت نکند.
در حال حاضر یکی از مشکلات ساختمانهای بزرگ کافی نبودن فضای در نظر گرفته شده برای آسانسور است. این امر یعنی پیشبینی و منظور نمودن فضای کافی با محاسبه تعداد ظرفیت و سرعت مناسب آسانسورها باتوجه به ارتفاع و جمعیت ساکن و کاربری ساختمان باید در ابتدای کار یعنی در زمان طراحی ساختمانها مد نظر قرار گیرد؛ وگرنه پس از اجرای ساختمان معمولاً افزایش فضای چاه آسانسور بسیار مشکل و در اکثر موارد غیر ممکن است.
آسانسور وسیلهای است الکترومکانیکی، در ابتدای اختراع آسانسور به شکل امروزی، بیشتر قطعات و لوازم آسانسورها مکانیکی و الکتریکی بود ولی با پیشرفت علوم در حوزه الکترونیک و نیمههادیها و همچنین ورود حوزه علوم هوش مصنوعی به صنعت این وسیله نیز تکامل یافت و به عنوان یک وسیله کاملاً کاربردی با حوزه سطح دسترسی کاملاً گسترده در بین جوامع شهری قرار گرفت. در طراحی آسانسور علومی همچون مکانیک، برق و الکترونیک، معماری و صنایع مورد استفادهاست. به همین علت هیچگاه یک متخصص به تنهایی قادر نخواهد بود که یک آسانسور را به تنهایی و با تکیه بر یکی از شاخههای علوم طراحی نماید. تا قبل از دهه ۱۹۹۰، عمده اموزشها در این صنعت بصورت اموزشهای محدود و استاد و شاگردی و صرفاً در کارخانههای بزرگ آسانسورسازی معمول بود. به همین سبب آموزش در این صنعت محدود و پنهان بود. برای اولین بار در سال ۱۹۹۵ میلادی اتحادیه آسانسور و پله برقی انگلستان (LEIA) با همکاری پروفسور یانوفسکی و پروفسور جینا بارنی اقدام به برگزاری دورههای آموزشی کوتاه مدت ماژولاری در انگلستان نمود که بیشتر مورد استفاده نصابان و متخصین این کشور بود. در ادامه این اتحادیه با همکاری دانشگاه نورث همپتون انگلستان دورههای دانشگاهی این رشته را در مقطع کاردانی و کارشناسی آغاز نمود. اولین دوره این مقاطع در سال ۱۹۹۸ در نورث همپتون انگلستان با هدایت جانات آدامز، برایان واتز، استفان کازمارسیزیک که از اعضای هیئت علمی دانشکده مهندسی مکانیک و علوم کاربردی بودند آغاز شد. از سال ۲۰۰۰ به بعد مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی تحت عنوان elevator and escalator engineering آغاز گشت.
انواع آسانسور
تمامی آسانسورها در داشتن خصوصیاتی مانند داشتن کابین، حرکت عمودی و توقف در سطوح مختلف با هم مشابه اند. اما از لحاظ نحوه اعمال نیروی محرکه به کابین متفاوت هستند که معمولاً به سه دسته آسانسورهای کششی، هیدرولیک و وینچی تقسیم می شوند(البته نوع فوق پیشرفته دیگری که مغناطیسی می باشد وجود دارد).
آسانسورهای کششی
نیروی محرکه در این نوع آسانسورها از یک موتورالکتریکی که معمولاً در بالای چاه آسانسور و در محلی به نام موتورخانه نصب گردیده، تامین می شود. بر روی فلکه این موتور تعدادی کابل فولادی (اصطلاحاً سیم بکسل) وجود دارد که از یک سمت به کابین آسانسور و از سمت دیگر به وزنههای آسانسور که درون قابی فلزی به نام قاب وزنه قرار دارند، متصل است. جنس این وزنه ها معمولاً از چدن یا بتن است. وزن این وزنه ها به اندازه وزن کابین به علاوه نصف ظرفیت کابین است. وزن هر نفر در محاسبات مربوط به آسانسور ۷۵ کیلوگرم است. دلیل قرار دادن وزنه در سیستم آسانسور کمک به بالا بردن آسانسور است در غیر اینصورت برای این کار باید موتورهای بسیار قوی با کیلووات بالا استفاده کرد. پس با این کار توان موتور مورد استفاده کاهش مییابد. طبیعی است که این وزنه در پایین آمدن آسانسور مزاحمت ایجاد میکند، اما چون هر جسم بدون دخالت به پایین سقوط میکند پس استفاده از وزنه مانعی بزرگی در حرکت آسانسور ایجاد نمیکند.
اساس کار این نوع آسانسورها بر اساس نیروی اصطکاک بین سیم بکسلها و فلکه موتور است. در داخل فریم وزنه به اندازه وزن کابین به اضافه نصف ظرفیت کابین وزنه وجود دارد. مثلاً اگر ظرفیت کابین ۹۰۰ کیلوگرم باشد(یعنی آسانسور نفربر ۱۲ نفره چون متوسط وزن هر نفر ۷۵ کیلو گرم است)باندازه ۴۵۰ کیلوگرم باضافه وزن کابین در کادر وزنه، وزنه وجود دارد. با کمک این وزنه، نیروی کشش لازم برای حرکت کابین کاهش می یابد چرا که در صورت رعایت کردن ظرفیت کابین، اختلاف وزن بین کادر وزنه و کابین تحت هر شرایطی از نصف ظرفیت کابین (در مثال قبل ۴۵۰ کیلوگرم) بیشتر نخواهد شد و در حرکت به سمت بالا یا پایین سیستم کشش آسانسور حداکثر برای جابه جایی جرمی به اندازه نصف ظرفیت کابین توان مصرف خواهد کرد.
آسانسورهای هیدرولیک
امروزه آسانسورهای هیدرولیکی نیز جای خود را در بین کاربران خانگی باز کردهاند. در اروپا بیش از 70 درصد از آسانسورهای زیر 5 طبقه هیدرولیک استفاده می شوند که از محاسن این نوع آسانسورها میتوان به نرمی حرکت در استارت اولیه ؛ خرابی و استهلاک بسیار کم ؛ سهولت در عیب یابی و تعمیر ؛ ایجاد آسانسورهای زیبا و شیشه ای به دلیل حذف کادر وزنه و سیم بکسل ؛ احتیاج به سازه سبک ؛ عدم نیاز به موتورخانه در پشت بام ؛ ایجاد آسانسورهای باربر و سنگین با تناژ بالا و زیبایی بام خانه و همچنین تراز شدن دقیق آن در طبقات اشاره نمود اما از محدودیتهای استفاده از این نوع آسانسورها میتوان به محدودیت در ارتفاع و کندی نسبی سرعت آنها و تنها قرارگیری در چاهک را اشاره کرد.( البته امروزه با استفاده از درایو و سیستم خنک کننده می توان به سرعت 1 متر به صورت معمول دست یافت. آسانسورهای هیدرولیک با پمپ فشار روغن و جک هیدرولیک کار میکنند.
در آسانسورهای هیدرولیک به خاطر اینکه کادر وزنه وجود ندارد و سیستم جک هیدرولیکی باید تمامی کابین و مسافران را جا به جا کند نیاز به موتورهای قوی تری هست. در این آسانسورها یک موتور سه فاز غوطه ور در روغن به همراه یک شیرالکتریکی مخصوص که اصطلاحاً پاور یونیت نامیده می شوند وظیفه تامین فشار روغن برای جک هیدرولیک را داراست. برای راه اندازی موتور به خاطر وجود موتورهای قوی تر در صورت استفاده از درایو یا سافت استارتر نیاز به هزینه بسیار بالاتری است پس لذا معمولاً برای شروع به کار موتور پمپ هیدرولیک از سیستم رایج ستاره - مثلث استفاده می شود. اما این موتور و فشار تنها در حرکت به سمت بالا مورد نیاز است و برای حرکت کابین به سمت پایین نیازی به روشن کردن موتور و مصرف توان نیست و تنها با بازکردن یک شیر و خالی کردن روغن جک کابین به آرامی به سمت پایین حرکت می کند. به عبارت دیگر یک سیستم هیدرولیک تنها در نیمی از مسافت حرکتی خود (تنها به سمت بالا) خود توان قابل ملاحظه ای مصرف می کند و در نیمه دیگر (تنها به سمت پایین) از نیروی گرانش استفاده می کند و این موضوع مصرف برق بالاتر آن نسبت به آسانسورهای دوسرعته را منتفی می کند.
آسانسورهای وینچی
نوعی آسانسور است كه با زنجیر یا طناب فولادی آویزان شده و نیروی رانش به طریقی به غیر از اصطكاك به آن وارد می شود. در این نوع آسانسورها قاب وزنه وجود ندارد.
نیروی محرکه
نیروی محرکه موتور آسانسورها سابقاً از موتورهای جریان مستقیم و توسط برق برق جریان مستقیم بود که برای این گونه موتورها از راه اندازهای گوناگونی همانند وارد - لئونارد استفاده می شد. با از دور خارج شدن موتورهای جریان مستقیم (DC) و معرفی موتورهای القایی سه فاز سالهاست که از موتورهای الکتریکی سه فاز القایی یا آسنکرون و اخیراً از موتورهای مغناطیس دائم (PM) و یا سنکرون استفاده می شود. در این موتورها از مکانیسم لنت ترمز استفاده می شود که با استفاده از نیروی اصطکاک مانع از حرکت ناخواسته موتور در حالت توقف می شود.
موتورهای القایی مورد استفاده در آسانسور به همراه گیربکس (جعبه دنده) و چرخ طیار به کار می روند. این موتورها در ابتدا دارای یک استاتور و تک سرعته بودند. این سیستم دارای اشکالاتی از جمله تکان شدید در هنگام کار بود. به خاطر همین تکان شدید بود که سرعت نهایی کابین در این موتورها کم بود. پس از مدتی موتورهای دوسرعته به بازار عرضه شدند. این موتورها دارای دو استاتور جدا گانه هستند که برای دو سرعت تند و کند به کار می روند. تعداد قطب استاتور دور کند معمولاً چهار برابر دور تند است که باعث می شود سرعت دور کند موتور یک چهارم دور تند باشد. در این نوع موتورها استارت کار موتور با دور تند است. دو عامل یعنی نیروی عکس العمل دنده ها در گیربکس و وجود چرخ طیار یا فلای ویل متصل به محور روتور موتور که دارای لختی دورانی است، مانع از تشدید تکان ها می شوند. برای توقف موتور با استفاده از یک مدار الکتریکی استاتور دور کند وارد مدار شده و دور تند از مدار خارج می شود. تغییر جهت حرکت نیز با جابه جایی دو فاز امکان پذیر است.
با معرفی سیستم های کنترل دور موتور القایی که متشکل از یک مبدل (یکسو ساز) و یک اینورتر هستند، استفاده از آنها در صنعت آسانسور به سرعت پیشرفت کرد. مزیت های این درایورها عبارتند از: نرمی حرکت و توقف، بهبود ضریب توان و کاهش بار رآکتیو شبکه برق، امکان استفاده از موتورهای تک استاتوره و حذف چرخ طیار یا فلایویل و در نتیجه کاهش برق مصرفی. این داریورها که انواع مخصوص استفاده در تابلو فرمان آسانسور آن نیز عرضه شده است، با تغییر فرکانس، نمودار حرکتی منظمی از شروع تا انتها و ایستادن آسانسور ایجاد میکند. در انواع پیشرفته تر این درایورها معمولاً امکان اتصال به یک تاکومتر یا انکودر نیز وجود دارد. این انکودر با اتصال به محور موتور امکان کنترل حلقه بسته را برای درایور فراهم می کند. وجود فیدبک برای یک سیستم کنترل بسیار حایز اهمیت است و باعث نرمی حرکت فوق العاده در آسانسور می شود.
در هنگام توقف آسانسور به علت بالا بودن اندازه حرکت(تکانه) کابین گاهی اوقات موتور به صورت ژنراتوری کار می کند و نیاز است که انرژی تولید شده توسط موتور در جایی تخلیه شود. در آسانسورهای دوسرعته و در سیستم های قدیمی این انرژی به شبکه برق برگشت داده می شد اما در درایور ها به علت وجود یکسوساز، این انرژی قابل برگشت نیست و باعث ازدیاد شدید ولتاژ بر روی بانک خازنی موجود در درایور شده و امکان آسیب زدن به آن وجود دارد. به همین منظور از یک مقاومت با توان بالا جهت تخلیه این انرژی استفاده می شود که به آن اصطلاحاً مقاومت ترمز گفته می شود.
اما با همه این ها موتورهای القایی با گیربکس معایبی نیز دارند. از جمله آنها پایین بودن بازده الکتریکی موتور (در حدود هشتاد درصد) و پایین بودن بازده مکانیکی گیربکس (در حدود 45 درصد) که موجب افزایش هزینه ها و استهلاک سیستم می شود. به همین خاطر موتورهای سنکرون با مغناطیس دائم کم کم در صنعت آسانسور پدیدار شدند که بازده نهایی آنها گاهی به 95 درصد هم می رسد. گشتاور بسیار بالاتر محور موتور باعث می شود که نیازی به استفاده از گیربکس در این موتورها نباشد.این موتورها دارای سیستم راه اندازی پیچیدهای هستند و لزوماً باید با استفاده از درایور و تاکومتر مورد استفاده قرار بگیرند.
تابلو فرمان آسانسور
آسانسورها در گذشته نه چندان دور بوسیله تابلوهای رلهای فرماندهی میشدند. فرمان از این تابلوها به موتورهای به اصطلاح دوسرعته میرسید. این موتورها بوسیله دو سیم پیچی که داشتند قادر بودند با دو سرعت حرکت تند و کند کنند. آسانسور با سرعت تند حرکت میکرد و برای ایستادن در سطح طبقات و کاهش تکان زمان ایستادن با تغییر به سرعت کند و طی مسیر کوتاهی با این سرعت میایستاد.
ایراد بزرگ این سیستم تکان در سه زمان در حرکت است. تکان در هنگام راه افتادن, تغییر سرعت به دور کند و ایستادن است. ایراد دیگر مصرف بالای برق و کاهش ضریب توان در این سیستم بدلیل اتصال مستقیم برق سهفاز به موتور جهت حرکت است. ضمناً ابعاد این تابلوها بسیار بزرگ و سیستم آن بسیار پیچیده بود و رفع خرابی آن به زمان و مهارت بسیاری نیاز داشت.
ایراد دیگر این سیستم متغیر بودن سطح کابین با طبقات با بارهای متفاوت است چون بدلیل عدم اطلاع موتور از وزن کابین (پر یا خالی بودن آن) همیشه نیروی یکسانی به موتور وارد میشود. ایراد دیگر این سیستم آسیب هایی است که در دراز مدت به موتور بدلیل اتصال ناگهانی ولتاژ وارد و باعث کاهش عمر مفید آن میشود. ضمناً این شوک در هنگام استارت آسانسور باعث نوسان ناگهانی ولتاژ میشود که نه تنها برای آسانسور بلکه برای سایر وسایل برقی مضر است. هر چند از این آسانسورها دیگر نصب نمیشود اما تعداد قابل توجهی از این آسانسورهای قدیمی در حال کارکردن هستند.
اما برای رفع اشکالات این تابلوهای رلهای بتدریج تابلوهای میکروپروسسوری وارد بازار شد. که در آن آیسیها و میکروها جایگزین رله ها شدند و با زبانهای مختلف برنامهنویسی برنامهریزی میشدند تا حجم تابلوها کوچکتر شود و تعمیرات و رفع خرابی آن توسط افراد متخصصتر اما با راحتی بیشتری انجام شود.
این نوع تابلو که به تابلوی دوسرعته معروف است تمام ایرادات تابلوهای رلهای را جز ابعاد بزرگ و پیچیدگی تابلو داراست. نصب این تابلو همچنان ادامه دارد با اینکه بدلیل تاثیرات مخرب بر ولتاژ و مصرف بالا در برخی شهرهای بزرگ در ایران ممنوع شدهاست. اما در ساختمانهایی که نیاز به پروانه پایان کار ندارند و یا در تعمیرات آسانسورهای قدیمی همچنان به دلیل قیمت پایین تر آن نسبت به تابلوهای جدید پیشنهاد میشود. با پیشرفت الکترونیک صنعتی و ارزانتر شدن اینورترها استفاده از آنها در تابلوهای فرمان آسانسور رایج شده است و کم کم جایگزین سیستمهای کنتاکتوری میشوند. کاهش تکان ها در هنگام تغییر سرعت و افزایش ضریب توان به دلیل اتصال با واسطه از طریق بانک خازنی اینورتر از مزایای تابلوهای فرمان اینورتری است که به تابلوهای درایودار شناخته می شوند. آسانسور کلمه ای فرانسوی میباشد.
آسانسور یا بالابر (به فرانسوی: ascenseur)، اتاقک متحرکی است که به وسیلهٔ آن از طبقهای به طبقات بالا روند و یا از طبقهٔ بالا به پایین فرود آیند. به عبارت دیگر آسانسور تجهیزات حمل و نقل عمودی است که حرکت مردم و یا کالا بین طبقات را تسهیل میبخشد. آسانسور معمولاً به کمک موتور الکتریکی باعث حرکت عمودی کابین میشود.
پیشینه
از بررسی معماری ساختمانها در گذشته میتوان فهمید که در گذشته توان ساخت ساختمانهای بلند وچود داشتهاست ولی شاید دلیل اینکه چرا این کار چندان رواج نداشته، وجود پلههای بسیار بودهباشد. این مشکل همچنان پابرجا بود تا اینکه یک مکانیک آمریکایی به نام الیشا اوتیس ایمنی را در بالابر با به کارگیری چرخی ضامندار که در صورت پارهشدن طناب، اندکی پس از سقوط بالابر را متوقف میکرد، فراهم کرد. این اختراع که در سال ۱۸۵۴ در نمایشگاهی در نیویورک پردهبرداری شد، مقدمهای برای کاربرد گستردهٔ بالابر بود.ناصرالدین شاه در سفرنامه فرنگ خویش در تعریف و توصیف آسانسور میگوید: رفتیم به مریضخانه سنت توماس ... از مرتبههای زیر اسبابی دارند که ناخوش را روی تخت گذاشته از توی اطاق زیر میکشند به مرتبه بالا میبرند. بسیار تماشا داشت که ناخوش حرکت نکند.
در حال حاضر یکی از مشکلات ساختمانهای بزرگ کافی نبودن فضای در نظر گرفته شده برای آسانسور است. این امر یعنی پیشبینی و منظور نمودن فضای کافی با محاسبه تعداد ظرفیت و سرعت مناسب آسانسورها باتوجه به ارتفاع و جمعیت ساکن و کاربری ساختمان باید در ابتدای کار یعنی در زمان طراحی ساختمانها مد نظر قرار گیرد؛ وگرنه پس از اجرای ساختمان معمولاً افزایش فضای چاه آسانسور بسیار مشکل و در اکثر موارد غیر ممکن است.
آسانسور وسیلهای است الکترومکانیکی، در ابتدای اختراع آسانسور به شکل امروزی، بیشتر قطعات و لوازم آسانسورها مکانیکی و الکتریکی بود ولی با پیشرفت علوم در حوزه الکترونیک و نیمههادیها و همچنین ورود حوزه علوم هوش مصنوعی به صنعت این وسیله نیز تکامل یافت و به عنوان یک وسیله کاملاً کاربردی با حوزه سطح دسترسی کاملاً گسترده در بین جوامع شهری قرار گرفت. در طراحی آسانسور علومی همچون مکانیک، برق و الکترونیک، معماری و صنایع مورد استفادهاست. به همین علت هیچگاه یک متخصص به تنهایی قادر نخواهد بود که یک آسانسور را به تنهایی و با تکیه بر یکی از شاخههای علوم طراحی نماید. تا قبل از دهه ۱۹۹۰، عمده اموزشها در این صنعت بصورت اموزشهای محدود و استاد و شاگردی و صرفاً در کارخانههای بزرگ آسانسورسازی معمول بود. به همین سبب آموزش در این صنعت محدود و پنهان بود. برای اولین بار در سال ۱۹۹۵ میلادی اتحادیه آسانسور و پله برقی انگلستان (LEIA) با همکاری پروفسور یانوفسکی و پروفسور جینا بارنی اقدام به برگزاری دورههای آموزشی کوتاه مدت ماژولاری در انگلستان نمود که بیشتر مورد استفاده نصابان و متخصین این کشور بود. در ادامه این اتحادیه با همکاری دانشگاه نورث همپتون انگلستان دورههای دانشگاهی این رشته را در مقطع کاردانی و کارشناسی آغاز نمود. اولین دوره این مقاطع در سال ۱۹۹۸ در نورث همپتون انگلستان با هدایت جانات آدامز، برایان واتز، استفان کازمارسیزیک که از اعضای هیئت علمی دانشکده مهندسی مکانیک و علوم کاربردی بودند آغاز شد. از سال ۲۰۰۰ به بعد مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی تحت عنوان elevator and escalator engineering آغاز گشت.
انواع آسانسور
تمامی آسانسورها در داشتن خصوصیاتی مانند داشتن کابین، حرکت عمودی و توقف در سطوح مختلف با هم مشابه اند. اما از لحاظ نحوه اعمال نیروی محرکه به کابین متفاوت هستند که معمولاً به سه دسته آسانسورهای کششی، هیدرولیک و وینچی تقسیم می شوند(البته نوع فوق پیشرفته دیگری که مغناطیسی می باشد وجود دارد).
آسانسورهای کششی
نیروی محرکه در این نوع آسانسورها از یک موتورالکتریکی که معمولاً در بالای چاه آسانسور و در محلی به نام موتورخانه نصب گردیده، تامین می شود. بر روی فلکه این موتور تعدادی کابل فولادی (اصطلاحاً سیم بکسل) وجود دارد که از یک سمت به کابین آسانسور و از سمت دیگر به وزنههای آسانسور که درون قابی فلزی به نام قاب وزنه قرار دارند، متصل است. جنس این وزنه ها معمولاً از چدن یا بتن است. وزن این وزنه ها به اندازه وزن کابین به علاوه نصف ظرفیت کابین است. وزن هر نفر در محاسبات مربوط به آسانسور ۷۵ کیلوگرم است. دلیل قرار دادن وزنه در سیستم آسانسور کمک به بالا بردن آسانسور است در غیر اینصورت برای این کار باید موتورهای بسیار قوی با کیلووات بالا استفاده کرد. پس با این کار توان موتور مورد استفاده کاهش مییابد. طبیعی است که این وزنه در پایین آمدن آسانسور مزاحمت ایجاد میکند، اما چون هر جسم بدون دخالت به پایین سقوط میکند پس استفاده از وزنه مانعی بزرگی در حرکت آسانسور ایجاد نمیکند.
اساس کار این نوع آسانسورها بر اساس نیروی اصطکاک بین سیم بکسلها و فلکه موتور است. در داخل فریم وزنه به اندازه وزن کابین به اضافه نصف ظرفیت کابین وزنه وجود دارد. مثلاً اگر ظرفیت کابین ۹۰۰ کیلوگرم باشد(یعنی آسانسور نفربر ۱۲ نفره چون متوسط وزن هر نفر ۷۵ کیلو گرم است)باندازه ۴۵۰ کیلوگرم باضافه وزن کابین در کادر وزنه، وزنه وجود دارد. با کمک این وزنه، نیروی کشش لازم برای حرکت کابین کاهش می یابد چرا که در صورت رعایت کردن ظرفیت کابین، اختلاف وزن بین کادر وزنه و کابین تحت هر شرایطی از نصف ظرفیت کابین (در مثال قبل ۴۵۰ کیلوگرم) بیشتر نخواهد شد و در حرکت به سمت بالا یا پایین سیستم کشش آسانسور حداکثر برای جابه جایی جرمی به اندازه نصف ظرفیت کابین توان مصرف خواهد کرد.
آسانسورهای هیدرولیک
امروزه آسانسورهای هیدرولیکی نیز جای خود را در بین کاربران خانگی باز کردهاند. در اروپا بیش از 70 درصد از آسانسورهای زیر 5 طبقه هیدرولیک استفاده می شوند که از محاسن این نوع آسانسورها میتوان به نرمی حرکت در استارت اولیه ؛ خرابی و استهلاک بسیار کم ؛ سهولت در عیب یابی و تعمیر ؛ ایجاد آسانسورهای زیبا و شیشه ای به دلیل حذف کادر وزنه و سیم بکسل ؛ احتیاج به سازه سبک ؛ عدم نیاز به موتورخانه در پشت بام ؛ ایجاد آسانسورهای باربر و سنگین با تناژ بالا و زیبایی بام خانه و همچنین تراز شدن دقیق آن در طبقات اشاره نمود اما از محدودیتهای استفاده از این نوع آسانسورها میتوان به محدودیت در ارتفاع و کندی نسبی سرعت آنها و تنها قرارگیری در چاهک را اشاره کرد.( البته امروزه با استفاده از درایو و سیستم خنک کننده می توان به سرعت 1 متر به صورت معمول دست یافت. آسانسورهای هیدرولیک با پمپ فشار روغن و جک هیدرولیک کار میکنند.
در آسانسورهای هیدرولیک به خاطر اینکه کادر وزنه وجود ندارد و سیستم جک هیدرولیکی باید تمامی کابین و مسافران را جا به جا کند نیاز به موتورهای قوی تری هست. در این آسانسورها یک موتور سه فاز غوطه ور در روغن به همراه یک شیرالکتریکی مخصوص که اصطلاحاً پاور یونیت نامیده می شوند وظیفه تامین فشار روغن برای جک هیدرولیک را داراست. برای راه اندازی موتور به خاطر وجود موتورهای قوی تر در صورت استفاده از درایو یا سافت استارتر نیاز به هزینه بسیار بالاتری است پس لذا معمولاً برای شروع به کار موتور پمپ هیدرولیک از سیستم رایج ستاره - مثلث استفاده می شود. اما این موتور و فشار تنها در حرکت به سمت بالا مورد نیاز است و برای حرکت کابین به سمت پایین نیازی به روشن کردن موتور و مصرف توان نیست و تنها با بازکردن یک شیر و خالی کردن روغن جک کابین به آرامی به سمت پایین حرکت می کند. به عبارت دیگر یک سیستم هیدرولیک تنها در نیمی از مسافت حرکتی خود (تنها به سمت بالا) خود توان قابل ملاحظه ای مصرف می کند و در نیمه دیگر (تنها به سمت پایین) از نیروی گرانش استفاده می کند و این موضوع مصرف برق بالاتر آن نسبت به آسانسورهای دوسرعته را منتفی می کند.
آسانسورهای وینچی
نوعی آسانسور است كه با زنجیر یا طناب فولادی آویزان شده و نیروی رانش به طریقی به غیر از اصطكاك به آن وارد می شود. در این نوع آسانسورها قاب وزنه وجود ندارد.
نیروی محرکه
نیروی محرکه موتور آسانسورها سابقاً از موتورهای جریان مستقیم و توسط برق برق جریان مستقیم بود که برای این گونه موتورها از راه اندازهای گوناگونی همانند وارد - لئونارد استفاده می شد. با از دور خارج شدن موتورهای جریان مستقیم (DC) و معرفی موتورهای القایی سه فاز سالهاست که از موتورهای الکتریکی سه فاز القایی یا آسنکرون و اخیراً از موتورهای مغناطیس دائم (PM) و یا سنکرون استفاده می شود. در این موتورها از مکانیسم لنت ترمز استفاده می شود که با استفاده از نیروی اصطکاک مانع از حرکت ناخواسته موتور در حالت توقف می شود.
موتورهای القایی مورد استفاده در آسانسور به همراه گیربکس (جعبه دنده) و چرخ طیار به کار می روند. این موتورها در ابتدا دارای یک استاتور و تک سرعته بودند. این سیستم دارای اشکالاتی از جمله تکان شدید در هنگام کار بود. به خاطر همین تکان شدید بود که سرعت نهایی کابین در این موتورها کم بود. پس از مدتی موتورهای دوسرعته به بازار عرضه شدند. این موتورها دارای دو استاتور جدا گانه هستند که برای دو سرعت تند و کند به کار می روند. تعداد قطب استاتور دور کند معمولاً چهار برابر دور تند است که باعث می شود سرعت دور کند موتور یک چهارم دور تند باشد. در این نوع موتورها استارت کار موتور با دور تند است. دو عامل یعنی نیروی عکس العمل دنده ها در گیربکس و وجود چرخ طیار یا فلای ویل متصل به محور روتور موتور که دارای لختی دورانی است، مانع از تشدید تکان ها می شوند. برای توقف موتور با استفاده از یک مدار الکتریکی استاتور دور کند وارد مدار شده و دور تند از مدار خارج می شود. تغییر جهت حرکت نیز با جابه جایی دو فاز امکان پذیر است.
با معرفی سیستم های کنترل دور موتور القایی که متشکل از یک مبدل (یکسو ساز) و یک اینورتر هستند، استفاده از آنها در صنعت آسانسور به سرعت پیشرفت کرد. مزیت های این درایورها عبارتند از: نرمی حرکت و توقف، بهبود ضریب توان و کاهش بار رآکتیو شبکه برق، امکان استفاده از موتورهای تک استاتوره و حذف چرخ طیار یا فلایویل و در نتیجه کاهش برق مصرفی. این داریورها که انواع مخصوص استفاده در تابلو فرمان آسانسور آن نیز عرضه شده است، با تغییر فرکانس، نمودار حرکتی منظمی از شروع تا انتها و ایستادن آسانسور ایجاد میکند. در انواع پیشرفته تر این درایورها معمولاً امکان اتصال به یک تاکومتر یا انکودر نیز وجود دارد. این انکودر با اتصال به محور موتور امکان کنترل حلقه بسته را برای درایور فراهم می کند. وجود فیدبک برای یک سیستم کنترل بسیار حایز اهمیت است و باعث نرمی حرکت فوق العاده در آسانسور می شود.
در هنگام توقف آسانسور به علت بالا بودن اندازه حرکت(تکانه) کابین گاهی اوقات موتور به صورت ژنراتوری کار می کند و نیاز است که انرژی تولید شده توسط موتور در جایی تخلیه شود. در آسانسورهای دوسرعته و در سیستم های قدیمی این انرژی به شبکه برق برگشت داده می شد اما در درایور ها به علت وجود یکسوساز، این انرژی قابل برگشت نیست و باعث ازدیاد شدید ولتاژ بر روی بانک خازنی موجود در درایور شده و امکان آسیب زدن به آن وجود دارد. به همین منظور از یک مقاومت با توان بالا جهت تخلیه این انرژی استفاده می شود که به آن اصطلاحاً مقاومت ترمز گفته می شود.
اما با همه این ها موتورهای القایی با گیربکس معایبی نیز دارند. از جمله آنها پایین بودن بازده الکتریکی موتور (در حدود هشتاد درصد) و پایین بودن بازده مکانیکی گیربکس (در حدود 45 درصد) که موجب افزایش هزینه ها و استهلاک سیستم می شود. به همین خاطر موتورهای سنکرون با مغناطیس دائم کم کم در صنعت آسانسور پدیدار شدند که بازده نهایی آنها گاهی به 95 درصد هم می رسد. گشتاور بسیار بالاتر محور موتور باعث می شود که نیازی به استفاده از گیربکس در این موتورها نباشد.این موتورها دارای سیستم راه اندازی پیچیدهای هستند و لزوماً باید با استفاده از درایور و تاکومتر مورد استفاده قرار بگیرند.
تابلو فرمان آسانسور
آسانسورها در گذشته نه چندان دور بوسیله تابلوهای رلهای فرماندهی میشدند. فرمان از این تابلوها به موتورهای به اصطلاح دوسرعته میرسید. این موتورها بوسیله دو سیم پیچی که داشتند قادر بودند با دو سرعت حرکت تند و کند کنند. آسانسور با سرعت تند حرکت میکرد و برای ایستادن در سطح طبقات و کاهش تکان زمان ایستادن با تغییر به سرعت کند و طی مسیر کوتاهی با این سرعت میایستاد.
ایراد بزرگ این سیستم تکان در سه زمان در حرکت است. تکان در هنگام راه افتادن, تغییر سرعت به دور کند و ایستادن است. ایراد دیگر مصرف بالای برق و کاهش ضریب توان در این سیستم بدلیل اتصال مستقیم برق سهفاز به موتور جهت حرکت است. ضمناً ابعاد این تابلوها بسیار بزرگ و سیستم آن بسیار پیچیده بود و رفع خرابی آن به زمان و مهارت بسیاری نیاز داشت.
ایراد دیگر این سیستم متغیر بودن سطح کابین با طبقات با بارهای متفاوت است چون بدلیل عدم اطلاع موتور از وزن کابین (پر یا خالی بودن آن) همیشه نیروی یکسانی به موتور وارد میشود. ایراد دیگر این سیستم آسیب هایی است که در دراز مدت به موتور بدلیل اتصال ناگهانی ولتاژ وارد و باعث کاهش عمر مفید آن میشود. ضمناً این شوک در هنگام استارت آسانسور باعث نوسان ناگهانی ولتاژ میشود که نه تنها برای آسانسور بلکه برای سایر وسایل برقی مضر است. هر چند از این آسانسورها دیگر نصب نمیشود اما تعداد قابل توجهی از این آسانسورهای قدیمی در حال کارکردن هستند.
اما برای رفع اشکالات این تابلوهای رلهای بتدریج تابلوهای میکروپروسسوری وارد بازار شد. که در آن آیسیها و میکروها جایگزین رله ها شدند و با زبانهای مختلف برنامهنویسی برنامهریزی میشدند تا حجم تابلوها کوچکتر شود و تعمیرات و رفع خرابی آن توسط افراد متخصصتر اما با راحتی بیشتری انجام شود.
این نوع تابلو که به تابلوی دوسرعته معروف است تمام ایرادات تابلوهای رلهای را جز ابعاد بزرگ و پیچیدگی تابلو داراست. نصب این تابلو همچنان ادامه دارد با اینکه بدلیل تاثیرات مخرب بر ولتاژ و مصرف بالا در برخی شهرهای بزرگ در ایران ممنوع شدهاست. اما در ساختمانهایی که نیاز به پروانه پایان کار ندارند و یا در تعمیرات آسانسورهای قدیمی همچنان به دلیل قیمت پایین تر آن نسبت به تابلوهای جدید پیشنهاد میشود. با پیشرفت الکترونیک صنعتی و ارزانتر شدن اینورترها استفاده از آنها در تابلوهای فرمان آسانسور رایج شده است و کم کم جایگزین سیستمهای کنتاکتوری میشوند. کاهش تکان ها در هنگام تغییر سرعت و افزایش ضریب توان به دلیل اتصال با واسطه از طریق بانک خازنی اینورتر از مزایای تابلوهای فرمان اینورتری است که به تابلوهای درایودار شناخته می شوند. آسانسور کلمه ای فرانسوی میباشد.
ساعت : 3:18 am | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی