کشت و پرورش
کشت و پرورش
رقمهای مختلف گوجه فرنگی
امروزه هزاران (نزدیک ۷۵۰۰) رقم گوجه فرنگی در سراسر جهان کشت میشود. این رقمها در اندازه، شکل، رنگ و طعم با یکدیگر فرق میکنند. قطر آنها ممکن است از ۱ یا ۲ سانتیمتر (گوجه فرنگی ریز آلبالویی و گوجه فرنگی وحشی) تا ۱۰ سانتیمتر (گوجه فرنگی گوشت گاوی) باشد. با این وجود بیشتر گوجه فرنگیها در مراکز خرید قطری به اندازهٔ ۵، ۶ سانتیمتر دارند.

اغلب انواع گوجه فرنگی میوههایی قرمزرنگ دارند، با این حال این میوه به رنگهای زرد، نارنجی، صورتی، بنفش، سبز، سیاه و سفید نیز دیده میشود. گوجه فرنگیهای چندرنگ یا مخطط نیز بهندرت کمتری یافت میشوند.
گوجه فرنگیهایی که به منظور کنسرو شدن یا تولید سوپ پرورش داده میشوند معمولاً کشیده (طول ۷ تا ۹ سانتیمتر و عرض ۴ تا ۵ سانتیمتر) و کمآبتر از سایر رقمها هستند و به گوجه فرنگیهای آلویی معروفند.
تولید
در سال ۲۰۰۸ حدود ۱۳۰ میلیون تن گوجه فرنگی در جهان تولید شد. چین با یکچهارم تولیدات جهانی (که بیشتر آن در بازار داخلی آن مصرف میشود)، و به دنبال آن ایالات متحده آمریکا، ترکیه، هند، ایتالیا، مصر و ایران بزرگترین تولیدکنندهٔ گوجه فرنگی در این سال بودند. ایالت کالیفرنیا ۹۰٪ تولیدات گوجه فرنگی آلویی ایالات متحده آمریکا و ۳۵٪ جهان را به خود اختصاص میدهد.
تولید گوجه فرنگی معمولاً به دو دستهٔ مجزا تقسیم میشود: تولید برای مصرف تازه (گوجه فرنگی بازار) و تولید برای تبدیل (گوجه فرنگی صنعتی). گوجه فرنگی صنعتی (که معمولاً از نوع گوجه فرنگی آلویی است) حدوداً یکدوم تولیدات اروپایی، ۹۰٪ تولیدات ایالات متحده آمریکا و ۱۵٪ تولیدات چین را تشکیل میدهد (در سال ۲۰۰۸).
تولید گوجه فرنگی برای مصارف صنعتی تقریباً یکچهارم تولید کل جهانی (۲۶٫۸ میلیون تن در سال ۲۰۰۲، بهعبارتی ۲۳٫۴٪) را تشکیل میدهد. سه منطقهٔ اصلی که این نوع گوجه فرنگی را تولید میکنند کالیفرنیا، کشورهای نزدیک سواحل مدیترانه و چین هستند.
طبق آمار فائو تولید جهانی گوجه فرنگی در سال ۲۰۰۷ به ۱۲۶٫۲ میلیون تن در مساحت ۴٫۶۳ میلیون هکتار بوده است، و بهعبارتی بازدهی متوسط برابر ۲۷٫۳ تن در هکتار. لازم به ذکر است که تولیدات غیرتجاری (شخصی وخانوادگی) در این آمار به حساب نیامده است.
طبق اطلاعات فائو گوجه فرنگی در ۱۷۰ دنیا با آبوهواهای مختلف کشت میشود. پس از سیبزمینی و سیبزمینی شیرین، گوجه فرنگی بیشترین حجم تولید ترهبار جهانی را دارد و در فهرست بالاتر از هندوانه و کلم قرار میگیرد.تولید جهانی گوجه فرنگی از سال ۱۹۶۱ تا ۲۰۰۷ چهاربرابر شد و ز ۲۷٫۶ میلیون تن به ۱۰۲٫۲ میلیون تن رسید. به ایت ترتیب رشد متوسط سالانه حدود ۳٫۳۶٪ بوده است. این رشد خصوصاً در آسیا زیاد بوده است و چین تولیدات خود را هفتبرابر و هند ۱۸٫۵برابر کرده است.
صادرات و واردات
در سال ۲۰۰۶ صادرات گوجه فرنگی تازه کمی بیش از ۶ میلیون تن بود و ۴٫۸٪ تولیدات جهانی آن سال را تشکیل میداد. سه کشور کشور صادرکنندهٔ اصلی مکزیک، سوریه و اسپانیا بودند.
نخستین کشورهای واردکنندهٔ گوجه فرنگی تازه در همان سال بهترتیب ایالات متحده آمریکا، آلمان، فرانسه، انگلستان و روسیه بودهاند.
مهمترین کشورهای صادرکنندهٔ گوجه فرنگی پردازششده (خمیر و پوره) در سال ۲۰۰۶ بهترتیب چین، اتحادیه اروپا، ایالات متحده آمریکا، شیلی و ترکیه بودند. کشورهای واردکنندهٔ این نوع گوجه فرنگی در همان سال به ترتیب روسیه، ژاپن، اتحادیه اروپا، مکزیک و کانادا بودهاند.
کشورهای مصرفکننده
طبق آمار فائو، مصرف جهانی گوجه فرنگی در سال ۲۰۰۳ ۱۰۲٫۸ میلیون تن بود. چین با ۲۴٫۶٪ این رقم نخستین کشور مصرفکنندهٔ گوجه فرنگی است و ایالات متحده آمریکا (۹٫۸٪)، هند (۸٫۷٪)، ترکیه (۵٫۹٪) و مصر (۵٫۹٪) بهترتیب پس از آن قرار میگیرند.
رکورد مصرف سالانهٔ گوجه فرنگی به ازای هر یک نفر به لیبی (۱۱۷ کیلوگرم در سال) تعلق میگیرد. به دنبال آن یونان (۱۱۵ کیلوگرم در سال) و سایر کشورهای اطراف دریای مدیترانه (تونس، ترکیه، مصر، ایتالیا و لبنان) قرار میگیرند. میزان مصرف گوجه فرنگی خانگی در این آمار محاسبه نشده است.
۱۸ کشور زیر در مجموع ۷۷٪ مصارف جهانی را به خود اختصاص میدهند.
آفت و بیماری
مقاومت رقمهای مختلف گوجه فرنگی نسبت به آفات و بیماریهای گوناگون متفاوت است.
محصولات گوجه فرنگی در معرض از بین رفتن توسط آفات، بیماریهای قارچی، باکتریایی و ویروسی، رقابت با علفهای هرز و شرایط آبوهوایی و خاکی نامساعد هستند. آفات و بیماریهای گوجه فرنگی اغلب با آفات و بیماریهای سایر گیاهان خانوادهٔ سیبزمینیان مانند بادمجان و توتون مشترکاند.
یکی از بیماریهای شایع گوجه فرنگی در اثر ویروس موزائیک توتون ایجاد میشود. انواع سفیدک و آتشک از سایر موارد شایعی هستند که موجب خرابی این محصولات میشوند.
مصرف
گوجه فرنگی امروزه در سراسر جهان به شیوههای مختلف، بهصورت خام در انواع سالاد، و بهطور پردازششده برای تهیهٔ غذا و سوپ، سس و رُب مصرف میشود. آب گوجه فرنگی همچنین نوشیدنی خنکی است که برای تهیهٔ برخی کوکتلها چون بلادی مری استفاده میشود.
گوجه فرنگی خاصیت اسیدی دارد و به همین دلیل ذخیره و نگاهداری آن در انبار به صورت خام، سس و رُب آسان میباشد. این میوه همچنین میتواند به صورت ورقههای نازک خشکشده در روغن زیتون نگاهداری و مصرف شود.
گوجه فرنگی در غذاهای مدیترانهای به خصوص در ایتالیا استفادهٔ فراوان دارد و از مواد اصلی مورد نیاز برای تهیهٔ پیتزا و سس برای پاستا است.
ارزش خوراکی
گوجه فرنگی از لحاظ ارزش غذایی بسیار کمکالری (۲۰ کیلوکالری در هر ۱۰۰ گرم) و سرشار از ویتامینهای مختلف (آ، ث و ای) و مواد معدنی است. ۹۳ تا ۹۵٪ آن را آب تشکیل میدهد و قندها که ۳ تا ۴٪ آن را نشکیل میدهند عبارتاند از گلوکز و فروکتوز.
مهمترین مواد معدنی موجود در گوجه فرنگی که به نوع خاک و کود بستگی دارد شامل پتاسیم، کلر و فسفر است.
گوجه فرنگی همچنین دارای لیکوپن، یکی از قویترین انواع آنتیاکسیدانهای طبیعی، و چند نوع رنگدانه از خانوادهٔ کاروتنوئیدها از جمله بتاکاروتن است.
ارزش محتمل برای سلامتی
گوجه فرنگی حاوی ویتامینهای آ، ث و لیکوپن است. رنگ قرمز گوجه فرنگی از لیکوپن موجود در آن ناشی میشود. این ماده که آنتی اکسیدان بسیار قویای محسوب میشود،تحقیقات نشان میدهد که مصرف بسیار بالای گوجه فرنگی خام خطر ابتلا به سرطان پروستات را به میزان کمی کاهش میدهد.
تعدادی از تحقیقات نشان میدهند که لیکوپن، به خصوص در گوجه فرنگی پخته، در جلوگیری از ابتلا به سرطان پروستات مؤثر است؛ ولی تحقیقات دیگری با این نتایج مغایرت داشتند.
بهعلاوه، تحقیقات نشان میدهند که مصرف گوجه فرنگی و کاهش ریسک ابتلا به سرطان سینه، سرطان سر و گردن و بیماریهای مخرب اعصاب مرتبط است.
جهشهای ژنتیکی در رقمهای مختلف گوجه فرنگی و انواع وحشی آن گنجی از ژنهای مختلف که لیکوپن، کاروتن، آنتوسیانین و آنتیاکسیدانهای دیگر تولید میکنند به وجود آورده است. میزان این آنتیاکسیدانها و ویتامینها در برخی رقمهای پرورش دادهشده نسبت به میزان طبیعی آن افزایش داده شده است.
خوراکی
گوجه فرنگی به طور خام یا پخته خورده میشود. گوجه فرنگی خام را میتوان با نمک مصرف کرد، ولی اغلب آن را در سالاد با موادی دیگر مخلوط میکنند و سپس مصرف میکنند. گوجه فرنگی خام همچنین برای تهیهٔ برخی سوپها استفاده میشود.
پختن گوجه فرنگی موجب از بین رفتن بخشی از ویتامینهای آن میشود، ولی در عین حال جذب لیکوپن را افزایش میدهد. گوجه فرنگی پخته از مواد تشکیلدهندهٔ بسیاری از غذاها و سسهاست.
فراوری گوجه فرنگی
امروزه صنعت عظیمی فراوری گوجه فرنگی را برعهده دارد و آن را به صورت خشک شده، پوستکنده، پوره، رُِب، انواع سس از جمله سس کچاپ، پودر و آبمیوه در اختیار مصرفکنندگان میگذارد. دو عمل اصلی فراوری صنعتی گوجه فرنگی تغلیظ کردن و خشک کردن هستند.
نگاهداری
گوجه فرنگی نرسیده معمولاً در دمای اتاق و در جای تاریک نگاهداری میشود تا زمانی که برسد. با این شرایط، عمر مفید آن ۳ تا ۴ روز است. پس از رسیدن، گوجه فرنگی باید ظرف یک تا دو روز مصرف شود. گوجه فرنگی تنها در صورتی در یخچال قرار داده میشود که کاملاً رسیده باشد، هرچند این موجب تغییر طعم میشود.
مسمومیت
برگها، ساقه و میوهٔ سبز نرسیدهٔ این گیاه دارای میزان کمی توماتین است که سمی است. مصرف برگ گوجه فرنگی در چای در حداقل یک مورد موجب مرگ فرد شده است، ولی بهطور کلی میزان توماتین گوجه فرنگی به آن حد زیاد نیست که برای انسان خطری داشته باشد، و غذاهایی چون گوجه فرنگی سبز نرسیدهٔ سرخشده برای سلامتی ضرری ندارند. گوجه فرنگی رسیده دارای توماتین نمیباشد.
مصرف گوجه فرنگی خام در بعضی از افراد موجب حساسیت میشود و میتواند به آنافیلاکسی منجر شود. این حساسیت نادر بهعلت ترکیب برخی از پروتئینهای موجود در گوجه فرنگی و ایمونوگلوبینهای ای میباشد.
گوجه فرنگی تازه میتواند به باکتری سالمونلا آلوده شود. در اواخر بهار سال ۲۰۰۸ مصرف گوجه فرنگی آلوده به این باکتری در ایالات متحدهٔ آمریکا موجب مسمویت ۲۲۸ فرد و بستری شدن ۲۵ نفر در ۲۳ ایالت گردید. به این ترتیب گوجه فرنگی از بسیاری از زنجیرههای غذایی و فروشگاهها جمعآوری گردید. در کانادا گزارشی حاکی از مسمومیت بهعلت مصرف گوجه فرنگی آلوده اعلام نشد، ولی زنجیرههای غذایی بزرگ چون مکدونالد و کیافسی از روی احتیاط گوجه فرنگی را موقتاً از منوهای خود حذف کردند.
میوه یا ترهبار
از لحاظ گیاهشناسی گوجه فرنگی سبزی محسوب میشود. با این حال میزان قند و شیرینی گوجه فرنگی نسبت به میوههای دگر کمتر است و اغلب بهعنوان بخشی از سالاد یا غذایی اصلی، و نه دسر، سِرو میشود. به این ترتیب بهعلت مصرف عملیای که در آشپزی دارد ترهبار خوانده میشود. این ابهام مختص گوجه فرنگی نیست و تعدادی دیگر از گیاهانی که ترهبار میخوانیم، همچون بادنجان، خیار، کدو و کدو حلوایی، میوه هستند.
این ابهام در ایالات متحدهٔ آمریکا در سال ۱۸۸۷ موجب یک مباحثهٔ حقوقی شد. در این سال قوانین تعرفههای گمرکی موجب میکردند که برای ترهبار (و نه میوهها) عوارض پرداخت شود. به این ترتیب جایگاه و طبقهبندی گوجه فرنگی در این کشور اهمیت قانونی یافت. دیوان عالی ایالات متحده آمریکا برای حل این مشکل، در روز ۱۰ مه ۱۸۹۳ بر پایهٔ تعریف عمومی که گوجه فرنگی را بهعلت استفادهٔ عملی آن ترهبار محسوب میکرد، اعلام کرد که گوجه فرنگی جزء ترهبار است. با این حال این اظهار تنها بهمنظور بهعمل درآوردن قوانین تعرفههای گمرکی بود و موجب اقدام برای تغییر ردهبندی گوجه فرنگی از لحاظ گیاهشناسی نگردید.
شورای اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۱ در یک رهنمود اعلام کرد که گوجه فرنگی باید میوه محسوب شود.
رکوردها
سنگینترین گوجه فرنگی وزنی برابر ۳٫۵۱ کیلوگرم داشت و در سال ۱۹۸۶ در اکلاهما پرورش داده شده بود. بزرگترین گوجه فرنگی نیز با عرضی برابر ۱۹٫۸ سانتی متر در سال ۲۰۰۰ در انگلستان به ثبت رسید.بوتهٔ بزرگ گوجه فرنگی موجود در تفرجگاه جهانی والت دیزنی در فلوریدا احتمالاً بزرگترین گیاه گوجه فرنگی در جهان است و با محصول بیش از ۳۲٬۰۰۰ گوجه فرنگی برای وزنی کلی برابر ۵۲۲ کیلوگرم رکورددار رکوردهای جهانی گینس میباشد. هر تاک این گیاه به طور همزمان هزاران گوجه فرنگی میدهد که در رستورانهای پارک دیزنی سِرو میشوند.
آووکادو
آووکادو نام درخت و میوهٔ آن درخت است. این درخت در مناطق گرم و استوایی میروید و میوهای سبز رنگ با هستهای درشت دارد.
آواکادو (پرسی آمریکانا) درختی است که میوهٔ آن در گونهٔ گیاهان گلدار طبقهبندی میشود. این گیاه بومی آمریکای مرکزی و مکزیک است و تا ۲۰ متر رشد میکند
و رشد خیلی سریعی دارد.این گیاه همیشه برگهای سبز دارد که طول آنها به ۱۲ تا ۱۵ سانتیمتر میرسد. گلهای آن نامشخص (ناپیدا) و به رنگ زرد مایل به سبز و به عرض ۵ تا ۱۰ میلیمتر است. میوهٔ گلابی شکل آن از نظر گیاهشناسی یک سته یا شفت است که ۷ تا ۱۰ سانتیمتر طول دارد.
در ایران
نهالهای این گیاه در دهه ۴۰ شمسی از اکوادر وارد ایران شد ولی در ابتدا دچار سرما زدگی شد ولی بعد از گذشت چند سال با اب و هوای منطقه مورد کشت مقاومت ایجاد کرده که هر کدام از این درختان در حال حاضر ۵۰۰ تا ۱۵۰۰ عدد میوه تولید میکنند. در ایران بیش از ۵۰ هکتار در شمال کشور به باغهای آووکادو اختصاص دارد و هر ساله حدود ۱۰۰ تن میوه تولید میشود.
تاریخچه
Persea Americana یا آووکادو از ایالت پوبلاومکزیک سرچشمه میگیرد. قدیمی ترین شواهد استفاده از آووکادو در یک غار واقع در پابلو Coxcatlán مکزیک که به حدود ۱۰۰۰۰ سال قبل از میلاد یافت شده بر میگردد. همچنین درخت آووکادو سابقهای طولانی کشت در آسیای مرکزی و جنوب آمریکا دارد. اولین باری که شرح آووکادو در اروپا استفاده شده توسط مارتین فرناندز در ۱۵۱۸ یا ۱۵۱۹ در کتابش به نام Suma De Geographia Que Trata De Todas Las Partidas Y Provincias Del Mundo بوده است. اولین نوشتهٔ ثبت شده در انگلیسی که از کلمهٔ آووکادو استفاده کرده توسط هانس اسلون(Hans Sloane) در شاخص ۱۶۹۶ از گیاهان جامائیکا بود. این گیاه در ۱۷۵۰ به اندونزی و در ۱۸۰۹ به برزیل و در اواخر قرن نوزدهم به جنوب آفریقا و استرالیا معرفی شد.
ارزش غذایی
آووکادو دارای چربیهای متفاوتی است. برای یک آووکادوی معمولی:
حدود ۷۵٪ انرژی آووکادو از چربی میآید. که اکثر آن ها (۶۷٪ از کل) از نوع چربی اشباع همچون اسید اولئیک است.
دیگر چربیهای غالب عبارتند از اسیدهای چرب و اسید لینولئیک.
ترکیب چربیها به طوری تقریبی عبارت است از: یک درصد امگا ۳، چهارده درصد امگا ۶، هفتاد و یک درصد امگا ۹ (۶۵ درصد اولیک و ۶ درصد چرب)، و چهارده درصد چربی اشباع (اسید چرب).
بر اساس وزن آووکادو ۳۵٪ بیشتر از موز پتاسیم دارد. آووکادو سرشار از اسید فولیک و ویتامین K است و از منابع غذایی غنی برای ویتامین B6، ویتامین C و ویتامین E و اسید پانتوتنیک به شمار میآید.
آووکادو دارای ۷۵٪ فیبر نامحلول و ۲۵٪ فیبر محلول است.
گیلاس
گیلاس گیاه و درختی از سرده پرونوس است که میوه آن دارای هسته و گوشتدار است. میوه این درخت قرمز و گلهای سفید دارد. ترکیه، ایالات متحده آمریکا و ایران از عمده تولیدکنندگان میوه گیلاس در جهان هستند.
گیلاس دارای گونههای متعدد و در تمام ایران پراکنده است. از گیلاس علاوه بر مصرف به عنوان میوه خام، مربا و کمپوت ساخته میشود. برگ آن به صورت دم کرده برای درمان بیماری کلیه و کبد مورد استفاده قرار میگیرد.میوه گیلاس در سلامت چشم،سلامت پوست،پیری و کاهش وزن بسیار موثر می باشد.
این گیاه احتمالاً از منطقهای بین دریای سیاه و دریای خزر منشا گرفته است. ولی به نظر میرسد که در زمانهای قدیم آن را به اروپا برده باشند. بیشتر ارقام کشت شده آن در سرتاسر دنیا از اروپا منشا گرفتهاند، ولی تعدادی از ارقام مهم، در مناطق گیلاس خیز محلی انتخاب یا اصلاح گردیدهاند.
ایران با تولید ۲۲۵ هزار تن (۱۲درصد تولیددنیا) سومین تولید کننده گیلاس در جهان میباشد (بعد از ترکیه و آمریکا) یکی از قطبهای عمده تولید گیلاس در ایران دشت کهریز ارومیه و شهرستان اشنویه ( پایتخت گیلاس ایران) میباشند.
هلو
هُلو (به دری: شفتالو) میوه آبدار درخت هلو (نام علمی: Prunus Persica در لاتین به معنی سیب ایرانی) است که دارای یک هسته سخت، گوشت زرد، یا نسبتاً سفید و پوستی مخملی میباشد. بر اساس چسبیدن گوشت به هسته این میوه به دو دسته هستهجدا و هستهچسب تقسیم میشوند. یکی از میوه هائیکه تا حد زیادی با هلو ارتباط دارد شلیل است. ارتباط شلیلها با هلو تا حدی است که در واقع گاهی اوقات محصولات هلو حاوی تعداد کمی شلیل هستند و برعکس. شلیل در واقع نوعی هلو با ژن مغلوب است که تولید میوههای بدون کرک میکند. درخت هلو سه نوع شاخه ساده، مرکب و کاذب تولید میکند. شاخههای ساده فقط جوانه رویشی تولید میکنند. شاخه مرکب، جوانه رویش و زایشی و شاخه کاذب در طول شاخه جوانه زایش و در نوکم جوانه رویشی تولید میکند که در هنگام هرس نوک شاخه کاذب حذف میشود. جوانه گل هلو ساده بوده و در جانب شاخههای یک ساله تشکیل میشود.
خواص
هلو مثل تمام میوهها خواص ادرارآور و ملین دارد. گوشت هلو، دارای سلولوزهای نرمی است و کاملاً هضم میشود. هلو میوهای نسبتاً کم ترشی است. مواد قندی و نشاستهای آن به آسانی هضم میشود و معده به راحتی هضم آن را تحمل میکند.
به نظر میرسد که مواد قندی هلو، ترشحات غدههای هاضمه را تقویت میکند و هضم غذا را آسان میسازد.
هلو سرشار از انواع ویتامین هاست به خصوص ویتامینهای ب۱، ب۲ و آ.
این ویتامینها به مقدار زیادی در پوست هلو تمرکز یافته است.
هلو داری انواع مختلف با گونه ها و طعم های متفاوت میباشد از انواع مختلف ای میوه میتوان به بلخی، کاردی،زعفرانی (که دارای دو نوع هسته جدا وهسته چسب موجود است ومورد استفاده قرار میگیرد)،هلو انجیری، هلو هلندری(که شباهت فریبندهای به زرد آلودارد) نام برد.از استان های تولید کننده عمده هلو میتوان به استان چهار محال و بختیاری و به صورت عمده شهر گردشگری و زیبای سامان و استان البرز و شهرکرج اشاره نمود.هلو بلخی که بسیار بزرگ و شیرین است از تولیدش بسیار کاسته شده است زیرا بلافاصله بعد تماس لک افتاده و چهرهی بدی به خود میگیرد.
زیتون
زیتون (به انگلیسی: Olive) و با (نام علمی: Olea europaea) شامل تقریباً ۲۰ گونه درختان کوچک از خانواده زیتونیان بوده و در جهان کهن از حوزه دریای مدیترانه، شمال آفریقا، جنوب شرقی آسیا، شمال تا جنوب چین، اسکاتلند و شرق استرالیا پراکندگی گستردهای داشتهاند. آنها همیشه سبز بوده و دارای برگهایی کوچک و یکپارچه هستند که روبروی هم قرار گرفتهاند. میوه این گیاه یک شفت است.
پیشینه
تخمین دقیق زمانی که زیتون از حالت وحشی خارج شد، تحت کنترل کشاورزان درآمد و به صورت میوهٔ باغی مورد استفاده قرار گرفت، ممکن نیست. اشارات فراوانی که در انجیل درباره این گیاه و تولید آن وجود دارد و فراوانی ضمنی آن در سرزمین کنعان و منطقهای در سوریه، که همیشه زیتون برای اقتصاد ساکنین آن مهم بودهاست، موجب این نتیجهگیری میشود که سوریه محل تولد زیتون پرورش یافته است. احتمالاً در آغاز، یک گونه اصلاح شده به دست تعدادی از فرقه کوچک سامی افتاد و به تدریج در قبایل اطراف نیز گسترش یافت و با حداقل تلاش به میزان بسیار زیادی پرورش یافت؛ این ماده روغنی در آب و هوای خشک شرق، مادهای بسیار حیاتی برای سلامتی به شمار میرفت و میوه این درخت در آن دوران ابتدایی در بین جنگجویان بربری نمادی از صلح و حسن نیت بود. دورانی بعد و همزمان با توسعه سازمانهای دریایی این روغن بهعنوان یکی از اقلام تجاری به کشورهای آسیای صغیر و مناطق دریایی انتقال یافت و بیتردید گیاه زیتون نیز در پی آن گسترش یافت.
زیتون در یونان باستان
در دنیای هومر همانگونه که در ایلیاد مشخص است، روغن زیتون فقط بهعنوان یک ماده برای ثروتمندان – محصول خارجی – شناخته شده و بیشتر به سبب ارزش آن برای آرایش پهلوانان مورد توجه بودهاست؛ جنگجویان بعد از استحمام به خودشان روغن زیتون میزدند و بدن پاتروکلوس هم عیناً با روغن زیتون پوشیده میشد. اما نه اشارهای به کشت این گیاه شده و نه بر روی تاکستانی که روی سپر آشیل نقش شده، وجود دارد. اما اگرچه در ایلیاد هیچ اشارهای به کشت زیتون نشده، وجود آن در باغ السینوس و دیگر کنایههای آشنا، نشاندهنده این حقیقت است که زیتون در زمان نگارش ادیسه شناخته شدهاست.هر زمان به معرفی این گیاه میرسیم تمامی روایات به تپههای آهکی آتیکا بهعنوان اولین مکان کشت آن در شبه جزیره یونانی اشاره دارد. زمانی که پوزئیدون (خدای دریا) و آتنا (الهه عقل و زیبایی) برای شهر آینده رقابت میکردند، به خواست الهه یک زیتون از صخرههای لمیزرع پدیدار شد (نگهبان هنرهایی که بر آن وضعیت رو به افزایش تأثیر جاودانی گذاشت). اینکه این افسانه ارتباطی با اولین کشت زیتون در یونان دارد، با توجه به داستان جالبی که توسط هرودوت در مورد اهالی اپیداروس نقل شده قطعی به نظر میرسد. آنها به علت از دست دادن محصولشان مجبور به مشورت با (پیشگوی معبد دلفی) شدند و مقرر شد تا مجسمههای دامیا و هورای (هردو از نمادهای حاصلخیزی) را از چوب باغهای زیتون بتراشند. سپس تنها در اختیار مردم آتن قرار گیرد. آتنیها به درخواست مردم اپیداروس درختی را به آنها اعطا کردند مشروط به آنکه هر سال برای آتنا الهه عقل و زیبایی (نگهبان آن) قربانی کنند. بنابراین آنها دستور پیشگو را اطاعت کرده و سرزمینشان دوباره حاصلخیز شد.
درخت مقدس الهه مدت طولانی در آکروپلیس قرار داشت و اگرچه در حمله ایرانیان نابود شد، دوباره از ریشه جوانه زد (گفته میشود بعضی مکندههای این ریشه، درختان زیتون باغ محل تحصیل افلاطون را به وجود آوردهاند که پس از گذشت سالها هنوز بسیار قابل احترام هستند).
در زمان سولن حقوقدان یونانی، زیتون به قدری گسترده شده بود که او وضع قوانینی را برای کشت منظم این درخت در آتیکا ضروری دانست. این منطقهای بود که احتمال زیتون از آنجا به تدریج در تمام نواحی همپیمان با یونان و کشورهای انشعابی از آن انتشار یافت. در ساحل آسیای صغیر که در آنجا مقدار فراوانی از این درخت در زمان تالهها وجود داشت، این درخت ممکن است در سالهایی پیشتر از آن توسط کشتیهای فینیقی آورده شده باشد. برخی از جزایر دریای اژه نیز ممکن است آن را از همین منبع به دست آورده باشند؛ زیتون جزیره رودز و جزیره کرت نیز شاید ریشهای مانند اینها داشته باشند. اگر از لقب اسکیلس استفاده کنیم، جزیره ساموس باید سالها زیادی قبل از جنگهای ایران دارای درختان زیتون میوهدار بوده باشند.
زیتون جایگزین مناسبی برای چربیهای حیوانی و کره مصرفی مردم نواحی شمال شد و در بین ملل جنوب نیز همینطور. در بین یونانیان روغن زیتون بهعنوان یک ماده غذایی مهم و نیز برای کاربردهای خارجی اهمیت زیادی داشت. رومیان بیشتر از آن در آشپزی و غذا استفاده میکردند و بهعنوان مادهای ضروری برای آرایش پرارزش بود و در روزهای پرشکوه امپراتوری بعدی این به صورت یک اصل درآمد که زندگی طولانی و خوش به دو مایع بستگی دارد: با شراب و بدون روغن.
پلینی به صورت مبهمی پانزده گونه زیتون کشت شده در دوران خودش را توصیف میکند که با ارزشترین آنها لینکیان نامیده میشد و روغن به دست آمده از آن در ونافروم در ناحیه کامپانیای ایتالیا عالیترین نوع شناخته شده برای خبرگان رومی بود؛ تولید شده در ایستریا و بائتیکا در شبه جزیره ایتالیا بهعنوان رده دوم مورد توجه قرار داشت.
خوراکشناس امپراتور با خواباندن زیتون خام در آب نمک بهعنوان تحریککننده اشتها به این میوه ارزش بیشتری بخشید که کمتر از انواع جدید آن نبودند و ترشی زیتون با حفظ خصوصیات طعم خود در انبارهای زیر خاک پمپئی یافت شدهاند. آب تلخ زیتون یا پس مانده حاصل از آن در خلال روغنگیری (به نام آمورکا) و برگهای گس آن دارای خواص بسیاری هستند که نویسندگان دوران بسیار دور به آنها اشاره کردهاند. پزشکان رومی از روغن زیتون تلخ وحشی در پزشکی استفاده میکردند ولی کاربرد آن بهعنوان غذا یا در آشپزی مشخص نیست.
در عصر حاضر این میوه گستردگی فراوانی در جهان پیدا کردهاست و اگر چه ناحیه مدیترانه که خاستگاه آن است همچنان تولیدکننده عمده زیتون است، این درخت اکنون در نواحی بسیار زیادی که برای توزیعکنندگان اولیه آن ناشناخته است، با موفقیت کشت میشود. یک درخت زیتون که با دیوارهای آجری بلند محافظت میشود در باغ فیزیک چلسی لندن نگهداری میشود. زیتون مدت زمان کمی پس از کشف قاره آمریکا توسط ساکنین اسپانیایی به آنجا انتقال یافت.این گیاه در شیلی به فراوانی سرزمین اصلی زیتون کشت میشود (گاهی اوقات تنه درخت قطور میشود) درحالی که روغن به دست آمده از میوه آن کیفیتی متوسط دارد. بعد از آن، زیتون وارد کشور پرو شد اما به موفقی شیلی نبوده است. در قرن ۱۷ (مبلغان مذهبی یسوعی) آن را به مکزیک بردند و توسط همین نمایندگان در کالیفرنیا کاشته شد که در آنجا بر اثر مدیریت بیدقت فاتحان انگلوساکسون کشت آن متوقف شد. در ایالات جنوب شرقی نیز به کشت آن مبادرت شده مخصوصاً در کارولینای جنوبی، فلوریدا و میسیسیپی. این گیاه درون بسیاری از کشورهای نیمکره شرقی کشت شده که به علت نوع کشت در قدیم ناسازگار محسوب میشده است. در ایران و ارمنستان آن را در دوران نسبتاً اولیه تاریخ میشناختند و در حال حاضر باغهای زیتون بسیار زیادی در مصر علیا نیز وجود دارد. درخت زیتون به کشاورزی چین نیز معرفی شده است و یکی از منابع مهم افزوده شده برای کشاورزان استرالیایی است. کوینزلند دارای آب و هوایی بسیار مطلوب برای زیتون است. در جنوب استرالیا نزدیک آدلاید شدیداً رشد میکند و احتمالاً مناطق ساحلی فراوانی در این قاره جزیرهای وسیع وجود دارد که امکان پرورش این گیاه در آنها نیست. همچنین زیتون با موفقیت در برخی قسمتهای جزایر مهاجرنشین معرفی شده است.
زیتون به عنوان نماد
در گذشته زیتون نه تنها نشانی از صلح بلکه نمایانگر ثروت و وفور کشور بود؛ حمل شاخههای آن در جشنهای بزرگ یونان، افشاندن زیتون وحشی برای قهرمانان المپیک، تاج زیتون فاتحان رومی در مراسم استقبال، و مواردی که سوارهنظامها در بازدیدهای امپراتوری همانند هدیههای نمادین صلح بکار میبردند (دوران بربرها) که فقط با پیروزی حفظ میشدند.
تاج زیتون، شاخهای از درخت زیتون است که بدور حلقهای پیچیده شده و در بازیهای باستانی المپیک یونان به قهرمان اعطا میشده است. در المپیک ۲۰۰۴ آتن سنت اهدای تاج زیتون تجدید شد و به همراه مدال طلا به قهرمانان اعطا شد.
شاخه زیتون در پرچم سازمان ملل متحد نیز به عنوان نماد صلح استفاده شده است.
رقمهای مختلف گوجه فرنگی
امروزه هزاران (نزدیک ۷۵۰۰) رقم گوجه فرنگی در سراسر جهان کشت میشود. این رقمها در اندازه، شکل، رنگ و طعم با یکدیگر فرق میکنند. قطر آنها ممکن است از ۱ یا ۲ سانتیمتر (گوجه فرنگی ریز آلبالویی و گوجه فرنگی وحشی) تا ۱۰ سانتیمتر (گوجه فرنگی گوشت گاوی) باشد. با این وجود بیشتر گوجه فرنگیها در مراکز خرید قطری به اندازهٔ ۵، ۶ سانتیمتر دارند.

اغلب انواع گوجه فرنگی میوههایی قرمزرنگ دارند، با این حال این میوه به رنگهای زرد، نارنجی، صورتی، بنفش، سبز، سیاه و سفید نیز دیده میشود. گوجه فرنگیهای چندرنگ یا مخطط نیز بهندرت کمتری یافت میشوند.
گوجه فرنگیهایی که به منظور کنسرو شدن یا تولید سوپ پرورش داده میشوند معمولاً کشیده (طول ۷ تا ۹ سانتیمتر و عرض ۴ تا ۵ سانتیمتر) و کمآبتر از سایر رقمها هستند و به گوجه فرنگیهای آلویی معروفند.
تولید
در سال ۲۰۰۸ حدود ۱۳۰ میلیون تن گوجه فرنگی در جهان تولید شد. چین با یکچهارم تولیدات جهانی (که بیشتر آن در بازار داخلی آن مصرف میشود)، و به دنبال آن ایالات متحده آمریکا، ترکیه، هند، ایتالیا، مصر و ایران بزرگترین تولیدکنندهٔ گوجه فرنگی در این سال بودند. ایالت کالیفرنیا ۹۰٪ تولیدات گوجه فرنگی آلویی ایالات متحده آمریکا و ۳۵٪ جهان را به خود اختصاص میدهد.
تولید گوجه فرنگی معمولاً به دو دستهٔ مجزا تقسیم میشود: تولید برای مصرف تازه (گوجه فرنگی بازار) و تولید برای تبدیل (گوجه فرنگی صنعتی). گوجه فرنگی صنعتی (که معمولاً از نوع گوجه فرنگی آلویی است) حدوداً یکدوم تولیدات اروپایی، ۹۰٪ تولیدات ایالات متحده آمریکا و ۱۵٪ تولیدات چین را تشکیل میدهد (در سال ۲۰۰۸).
تولید گوجه فرنگی برای مصارف صنعتی تقریباً یکچهارم تولید کل جهانی (۲۶٫۸ میلیون تن در سال ۲۰۰۲، بهعبارتی ۲۳٫۴٪) را تشکیل میدهد. سه منطقهٔ اصلی که این نوع گوجه فرنگی را تولید میکنند کالیفرنیا، کشورهای نزدیک سواحل مدیترانه و چین هستند.
طبق آمار فائو تولید جهانی گوجه فرنگی در سال ۲۰۰۷ به ۱۲۶٫۲ میلیون تن در مساحت ۴٫۶۳ میلیون هکتار بوده است، و بهعبارتی بازدهی متوسط برابر ۲۷٫۳ تن در هکتار. لازم به ذکر است که تولیدات غیرتجاری (شخصی وخانوادگی) در این آمار به حساب نیامده است.
طبق اطلاعات فائو گوجه فرنگی در ۱۷۰ دنیا با آبوهواهای مختلف کشت میشود. پس از سیبزمینی و سیبزمینی شیرین، گوجه فرنگی بیشترین حجم تولید ترهبار جهانی را دارد و در فهرست بالاتر از هندوانه و کلم قرار میگیرد.تولید جهانی گوجه فرنگی از سال ۱۹۶۱ تا ۲۰۰۷ چهاربرابر شد و ز ۲۷٫۶ میلیون تن به ۱۰۲٫۲ میلیون تن رسید. به ایت ترتیب رشد متوسط سالانه حدود ۳٫۳۶٪ بوده است. این رشد خصوصاً در آسیا زیاد بوده است و چین تولیدات خود را هفتبرابر و هند ۱۸٫۵برابر کرده است.
صادرات و واردات
در سال ۲۰۰۶ صادرات گوجه فرنگی تازه کمی بیش از ۶ میلیون تن بود و ۴٫۸٪ تولیدات جهانی آن سال را تشکیل میداد. سه کشور کشور صادرکنندهٔ اصلی مکزیک، سوریه و اسپانیا بودند.
نخستین کشورهای واردکنندهٔ گوجه فرنگی تازه در همان سال بهترتیب ایالات متحده آمریکا، آلمان، فرانسه، انگلستان و روسیه بودهاند.
مهمترین کشورهای صادرکنندهٔ گوجه فرنگی پردازششده (خمیر و پوره) در سال ۲۰۰۶ بهترتیب چین، اتحادیه اروپا، ایالات متحده آمریکا، شیلی و ترکیه بودند. کشورهای واردکنندهٔ این نوع گوجه فرنگی در همان سال به ترتیب روسیه، ژاپن، اتحادیه اروپا، مکزیک و کانادا بودهاند.
کشورهای مصرفکننده
طبق آمار فائو، مصرف جهانی گوجه فرنگی در سال ۲۰۰۳ ۱۰۲٫۸ میلیون تن بود. چین با ۲۴٫۶٪ این رقم نخستین کشور مصرفکنندهٔ گوجه فرنگی است و ایالات متحده آمریکا (۹٫۸٪)، هند (۸٫۷٪)، ترکیه (۵٫۹٪) و مصر (۵٫۹٪) بهترتیب پس از آن قرار میگیرند.
رکورد مصرف سالانهٔ گوجه فرنگی به ازای هر یک نفر به لیبی (۱۱۷ کیلوگرم در سال) تعلق میگیرد. به دنبال آن یونان (۱۱۵ کیلوگرم در سال) و سایر کشورهای اطراف دریای مدیترانه (تونس، ترکیه، مصر، ایتالیا و لبنان) قرار میگیرند. میزان مصرف گوجه فرنگی خانگی در این آمار محاسبه نشده است.
۱۸ کشور زیر در مجموع ۷۷٪ مصارف جهانی را به خود اختصاص میدهند.
آفت و بیماری
مقاومت رقمهای مختلف گوجه فرنگی نسبت به آفات و بیماریهای گوناگون متفاوت است.
محصولات گوجه فرنگی در معرض از بین رفتن توسط آفات، بیماریهای قارچی، باکتریایی و ویروسی، رقابت با علفهای هرز و شرایط آبوهوایی و خاکی نامساعد هستند. آفات و بیماریهای گوجه فرنگی اغلب با آفات و بیماریهای سایر گیاهان خانوادهٔ سیبزمینیان مانند بادمجان و توتون مشترکاند.
یکی از بیماریهای شایع گوجه فرنگی در اثر ویروس موزائیک توتون ایجاد میشود. انواع سفیدک و آتشک از سایر موارد شایعی هستند که موجب خرابی این محصولات میشوند.
مصرف
گوجه فرنگی امروزه در سراسر جهان به شیوههای مختلف، بهصورت خام در انواع سالاد، و بهطور پردازششده برای تهیهٔ غذا و سوپ، سس و رُب مصرف میشود. آب گوجه فرنگی همچنین نوشیدنی خنکی است که برای تهیهٔ برخی کوکتلها چون بلادی مری استفاده میشود.
گوجه فرنگی خاصیت اسیدی دارد و به همین دلیل ذخیره و نگاهداری آن در انبار به صورت خام، سس و رُب آسان میباشد. این میوه همچنین میتواند به صورت ورقههای نازک خشکشده در روغن زیتون نگاهداری و مصرف شود.
گوجه فرنگی در غذاهای مدیترانهای به خصوص در ایتالیا استفادهٔ فراوان دارد و از مواد اصلی مورد نیاز برای تهیهٔ پیتزا و سس برای پاستا است.
ارزش خوراکی
گوجه فرنگی از لحاظ ارزش غذایی بسیار کمکالری (۲۰ کیلوکالری در هر ۱۰۰ گرم) و سرشار از ویتامینهای مختلف (آ، ث و ای) و مواد معدنی است. ۹۳ تا ۹۵٪ آن را آب تشکیل میدهد و قندها که ۳ تا ۴٪ آن را نشکیل میدهند عبارتاند از گلوکز و فروکتوز.
مهمترین مواد معدنی موجود در گوجه فرنگی که به نوع خاک و کود بستگی دارد شامل پتاسیم، کلر و فسفر است.
گوجه فرنگی همچنین دارای لیکوپن، یکی از قویترین انواع آنتیاکسیدانهای طبیعی، و چند نوع رنگدانه از خانوادهٔ کاروتنوئیدها از جمله بتاکاروتن است.
ارزش محتمل برای سلامتی
گوجه فرنگی حاوی ویتامینهای آ، ث و لیکوپن است. رنگ قرمز گوجه فرنگی از لیکوپن موجود در آن ناشی میشود. این ماده که آنتی اکسیدان بسیار قویای محسوب میشود،تحقیقات نشان میدهد که مصرف بسیار بالای گوجه فرنگی خام خطر ابتلا به سرطان پروستات را به میزان کمی کاهش میدهد.
تعدادی از تحقیقات نشان میدهند که لیکوپن، به خصوص در گوجه فرنگی پخته، در جلوگیری از ابتلا به سرطان پروستات مؤثر است؛ ولی تحقیقات دیگری با این نتایج مغایرت داشتند.
بهعلاوه، تحقیقات نشان میدهند که مصرف گوجه فرنگی و کاهش ریسک ابتلا به سرطان سینه، سرطان سر و گردن و بیماریهای مخرب اعصاب مرتبط است.
جهشهای ژنتیکی در رقمهای مختلف گوجه فرنگی و انواع وحشی آن گنجی از ژنهای مختلف که لیکوپن، کاروتن، آنتوسیانین و آنتیاکسیدانهای دیگر تولید میکنند به وجود آورده است. میزان این آنتیاکسیدانها و ویتامینها در برخی رقمهای پرورش دادهشده نسبت به میزان طبیعی آن افزایش داده شده است.
خوراکی
گوجه فرنگی به طور خام یا پخته خورده میشود. گوجه فرنگی خام را میتوان با نمک مصرف کرد، ولی اغلب آن را در سالاد با موادی دیگر مخلوط میکنند و سپس مصرف میکنند. گوجه فرنگی خام همچنین برای تهیهٔ برخی سوپها استفاده میشود.
پختن گوجه فرنگی موجب از بین رفتن بخشی از ویتامینهای آن میشود، ولی در عین حال جذب لیکوپن را افزایش میدهد. گوجه فرنگی پخته از مواد تشکیلدهندهٔ بسیاری از غذاها و سسهاست.
فراوری گوجه فرنگی
امروزه صنعت عظیمی فراوری گوجه فرنگی را برعهده دارد و آن را به صورت خشک شده، پوستکنده، پوره، رُِب، انواع سس از جمله سس کچاپ، پودر و آبمیوه در اختیار مصرفکنندگان میگذارد. دو عمل اصلی فراوری صنعتی گوجه فرنگی تغلیظ کردن و خشک کردن هستند.
نگاهداری
گوجه فرنگی نرسیده معمولاً در دمای اتاق و در جای تاریک نگاهداری میشود تا زمانی که برسد. با این شرایط، عمر مفید آن ۳ تا ۴ روز است. پس از رسیدن، گوجه فرنگی باید ظرف یک تا دو روز مصرف شود. گوجه فرنگی تنها در صورتی در یخچال قرار داده میشود که کاملاً رسیده باشد، هرچند این موجب تغییر طعم میشود.
مسمومیت
برگها، ساقه و میوهٔ سبز نرسیدهٔ این گیاه دارای میزان کمی توماتین است که سمی است. مصرف برگ گوجه فرنگی در چای در حداقل یک مورد موجب مرگ فرد شده است، ولی بهطور کلی میزان توماتین گوجه فرنگی به آن حد زیاد نیست که برای انسان خطری داشته باشد، و غذاهایی چون گوجه فرنگی سبز نرسیدهٔ سرخشده برای سلامتی ضرری ندارند. گوجه فرنگی رسیده دارای توماتین نمیباشد.
مصرف گوجه فرنگی خام در بعضی از افراد موجب حساسیت میشود و میتواند به آنافیلاکسی منجر شود. این حساسیت نادر بهعلت ترکیب برخی از پروتئینهای موجود در گوجه فرنگی و ایمونوگلوبینهای ای میباشد.
گوجه فرنگی تازه میتواند به باکتری سالمونلا آلوده شود. در اواخر بهار سال ۲۰۰۸ مصرف گوجه فرنگی آلوده به این باکتری در ایالات متحدهٔ آمریکا موجب مسمویت ۲۲۸ فرد و بستری شدن ۲۵ نفر در ۲۳ ایالت گردید. به این ترتیب گوجه فرنگی از بسیاری از زنجیرههای غذایی و فروشگاهها جمعآوری گردید. در کانادا گزارشی حاکی از مسمومیت بهعلت مصرف گوجه فرنگی آلوده اعلام نشد، ولی زنجیرههای غذایی بزرگ چون مکدونالد و کیافسی از روی احتیاط گوجه فرنگی را موقتاً از منوهای خود حذف کردند.
میوه یا ترهبار
از لحاظ گیاهشناسی گوجه فرنگی سبزی محسوب میشود. با این حال میزان قند و شیرینی گوجه فرنگی نسبت به میوههای دگر کمتر است و اغلب بهعنوان بخشی از سالاد یا غذایی اصلی، و نه دسر، سِرو میشود. به این ترتیب بهعلت مصرف عملیای که در آشپزی دارد ترهبار خوانده میشود. این ابهام مختص گوجه فرنگی نیست و تعدادی دیگر از گیاهانی که ترهبار میخوانیم، همچون بادنجان، خیار، کدو و کدو حلوایی، میوه هستند.
این ابهام در ایالات متحدهٔ آمریکا در سال ۱۸۸۷ موجب یک مباحثهٔ حقوقی شد. در این سال قوانین تعرفههای گمرکی موجب میکردند که برای ترهبار (و نه میوهها) عوارض پرداخت شود. به این ترتیب جایگاه و طبقهبندی گوجه فرنگی در این کشور اهمیت قانونی یافت. دیوان عالی ایالات متحده آمریکا برای حل این مشکل، در روز ۱۰ مه ۱۸۹۳ بر پایهٔ تعریف عمومی که گوجه فرنگی را بهعلت استفادهٔ عملی آن ترهبار محسوب میکرد، اعلام کرد که گوجه فرنگی جزء ترهبار است. با این حال این اظهار تنها بهمنظور بهعمل درآوردن قوانین تعرفههای گمرکی بود و موجب اقدام برای تغییر ردهبندی گوجه فرنگی از لحاظ گیاهشناسی نگردید.
شورای اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۱ در یک رهنمود اعلام کرد که گوجه فرنگی باید میوه محسوب شود.
رکوردها
سنگینترین گوجه فرنگی وزنی برابر ۳٫۵۱ کیلوگرم داشت و در سال ۱۹۸۶ در اکلاهما پرورش داده شده بود. بزرگترین گوجه فرنگی نیز با عرضی برابر ۱۹٫۸ سانتی متر در سال ۲۰۰۰ در انگلستان به ثبت رسید.بوتهٔ بزرگ گوجه فرنگی موجود در تفرجگاه جهانی والت دیزنی در فلوریدا احتمالاً بزرگترین گیاه گوجه فرنگی در جهان است و با محصول بیش از ۳۲٬۰۰۰ گوجه فرنگی برای وزنی کلی برابر ۵۲۲ کیلوگرم رکورددار رکوردهای جهانی گینس میباشد. هر تاک این گیاه به طور همزمان هزاران گوجه فرنگی میدهد که در رستورانهای پارک دیزنی سِرو میشوند.
آووکادو
آووکادو نام درخت و میوهٔ آن درخت است. این درخت در مناطق گرم و استوایی میروید و میوهای سبز رنگ با هستهای درشت دارد.
آواکادو (پرسی آمریکانا) درختی است که میوهٔ آن در گونهٔ گیاهان گلدار طبقهبندی میشود. این گیاه بومی آمریکای مرکزی و مکزیک است و تا ۲۰ متر رشد میکند
و رشد خیلی سریعی دارد.این گیاه همیشه برگهای سبز دارد که طول آنها به ۱۲ تا ۱۵ سانتیمتر میرسد. گلهای آن نامشخص (ناپیدا) و به رنگ زرد مایل به سبز و به عرض ۵ تا ۱۰ میلیمتر است. میوهٔ گلابی شکل آن از نظر گیاهشناسی یک سته یا شفت است که ۷ تا ۱۰ سانتیمتر طول دارد.
در ایران
نهالهای این گیاه در دهه ۴۰ شمسی از اکوادر وارد ایران شد ولی در ابتدا دچار سرما زدگی شد ولی بعد از گذشت چند سال با اب و هوای منطقه مورد کشت مقاومت ایجاد کرده که هر کدام از این درختان در حال حاضر ۵۰۰ تا ۱۵۰۰ عدد میوه تولید میکنند. در ایران بیش از ۵۰ هکتار در شمال کشور به باغهای آووکادو اختصاص دارد و هر ساله حدود ۱۰۰ تن میوه تولید میشود.
تاریخچه
Persea Americana یا آووکادو از ایالت پوبلاومکزیک سرچشمه میگیرد. قدیمی ترین شواهد استفاده از آووکادو در یک غار واقع در پابلو Coxcatlán مکزیک که به حدود ۱۰۰۰۰ سال قبل از میلاد یافت شده بر میگردد. همچنین درخت آووکادو سابقهای طولانی کشت در آسیای مرکزی و جنوب آمریکا دارد. اولین باری که شرح آووکادو در اروپا استفاده شده توسط مارتین فرناندز در ۱۵۱۸ یا ۱۵۱۹ در کتابش به نام Suma De Geographia Que Trata De Todas Las Partidas Y Provincias Del Mundo بوده است. اولین نوشتهٔ ثبت شده در انگلیسی که از کلمهٔ آووکادو استفاده کرده توسط هانس اسلون(Hans Sloane) در شاخص ۱۶۹۶ از گیاهان جامائیکا بود. این گیاه در ۱۷۵۰ به اندونزی و در ۱۸۰۹ به برزیل و در اواخر قرن نوزدهم به جنوب آفریقا و استرالیا معرفی شد.
ارزش غذایی
آووکادو دارای چربیهای متفاوتی است. برای یک آووکادوی معمولی:
حدود ۷۵٪ انرژی آووکادو از چربی میآید. که اکثر آن ها (۶۷٪ از کل) از نوع چربی اشباع همچون اسید اولئیک است.
دیگر چربیهای غالب عبارتند از اسیدهای چرب و اسید لینولئیک.
ترکیب چربیها به طوری تقریبی عبارت است از: یک درصد امگا ۳، چهارده درصد امگا ۶، هفتاد و یک درصد امگا ۹ (۶۵ درصد اولیک و ۶ درصد چرب)، و چهارده درصد چربی اشباع (اسید چرب).
بر اساس وزن آووکادو ۳۵٪ بیشتر از موز پتاسیم دارد. آووکادو سرشار از اسید فولیک و ویتامین K است و از منابع غذایی غنی برای ویتامین B6، ویتامین C و ویتامین E و اسید پانتوتنیک به شمار میآید.
آووکادو دارای ۷۵٪ فیبر نامحلول و ۲۵٪ فیبر محلول است.
گیلاس
گیلاس گیاه و درختی از سرده پرونوس است که میوه آن دارای هسته و گوشتدار است. میوه این درخت قرمز و گلهای سفید دارد. ترکیه، ایالات متحده آمریکا و ایران از عمده تولیدکنندگان میوه گیلاس در جهان هستند.
گیلاس دارای گونههای متعدد و در تمام ایران پراکنده است. از گیلاس علاوه بر مصرف به عنوان میوه خام، مربا و کمپوت ساخته میشود. برگ آن به صورت دم کرده برای درمان بیماری کلیه و کبد مورد استفاده قرار میگیرد.میوه گیلاس در سلامت چشم،سلامت پوست،پیری و کاهش وزن بسیار موثر می باشد.
این گیاه احتمالاً از منطقهای بین دریای سیاه و دریای خزر منشا گرفته است. ولی به نظر میرسد که در زمانهای قدیم آن را به اروپا برده باشند. بیشتر ارقام کشت شده آن در سرتاسر دنیا از اروپا منشا گرفتهاند، ولی تعدادی از ارقام مهم، در مناطق گیلاس خیز محلی انتخاب یا اصلاح گردیدهاند.
ایران با تولید ۲۲۵ هزار تن (۱۲درصد تولیددنیا) سومین تولید کننده گیلاس در جهان میباشد (بعد از ترکیه و آمریکا) یکی از قطبهای عمده تولید گیلاس در ایران دشت کهریز ارومیه و شهرستان اشنویه ( پایتخت گیلاس ایران) میباشند.
هلو
هُلو (به دری: شفتالو) میوه آبدار درخت هلو (نام علمی: Prunus Persica در لاتین به معنی سیب ایرانی) است که دارای یک هسته سخت، گوشت زرد، یا نسبتاً سفید و پوستی مخملی میباشد. بر اساس چسبیدن گوشت به هسته این میوه به دو دسته هستهجدا و هستهچسب تقسیم میشوند. یکی از میوه هائیکه تا حد زیادی با هلو ارتباط دارد شلیل است. ارتباط شلیلها با هلو تا حدی است که در واقع گاهی اوقات محصولات هلو حاوی تعداد کمی شلیل هستند و برعکس. شلیل در واقع نوعی هلو با ژن مغلوب است که تولید میوههای بدون کرک میکند. درخت هلو سه نوع شاخه ساده، مرکب و کاذب تولید میکند. شاخههای ساده فقط جوانه رویشی تولید میکنند. شاخه مرکب، جوانه رویش و زایشی و شاخه کاذب در طول شاخه جوانه زایش و در نوکم جوانه رویشی تولید میکند که در هنگام هرس نوک شاخه کاذب حذف میشود. جوانه گل هلو ساده بوده و در جانب شاخههای یک ساله تشکیل میشود.
خواص
هلو مثل تمام میوهها خواص ادرارآور و ملین دارد. گوشت هلو، دارای سلولوزهای نرمی است و کاملاً هضم میشود. هلو میوهای نسبتاً کم ترشی است. مواد قندی و نشاستهای آن به آسانی هضم میشود و معده به راحتی هضم آن را تحمل میکند.
به نظر میرسد که مواد قندی هلو، ترشحات غدههای هاضمه را تقویت میکند و هضم غذا را آسان میسازد.
هلو سرشار از انواع ویتامین هاست به خصوص ویتامینهای ب۱، ب۲ و آ.
این ویتامینها به مقدار زیادی در پوست هلو تمرکز یافته است.
هلو داری انواع مختلف با گونه ها و طعم های متفاوت میباشد از انواع مختلف ای میوه میتوان به بلخی، کاردی،زعفرانی (که دارای دو نوع هسته جدا وهسته چسب موجود است ومورد استفاده قرار میگیرد)،هلو انجیری، هلو هلندری(که شباهت فریبندهای به زرد آلودارد) نام برد.از استان های تولید کننده عمده هلو میتوان به استان چهار محال و بختیاری و به صورت عمده شهر گردشگری و زیبای سامان و استان البرز و شهرکرج اشاره نمود.هلو بلخی که بسیار بزرگ و شیرین است از تولیدش بسیار کاسته شده است زیرا بلافاصله بعد تماس لک افتاده و چهرهی بدی به خود میگیرد.
زیتون
زیتون (به انگلیسی: Olive) و با (نام علمی: Olea europaea) شامل تقریباً ۲۰ گونه درختان کوچک از خانواده زیتونیان بوده و در جهان کهن از حوزه دریای مدیترانه، شمال آفریقا، جنوب شرقی آسیا، شمال تا جنوب چین، اسکاتلند و شرق استرالیا پراکندگی گستردهای داشتهاند. آنها همیشه سبز بوده و دارای برگهایی کوچک و یکپارچه هستند که روبروی هم قرار گرفتهاند. میوه این گیاه یک شفت است.
پیشینه
تخمین دقیق زمانی که زیتون از حالت وحشی خارج شد، تحت کنترل کشاورزان درآمد و به صورت میوهٔ باغی مورد استفاده قرار گرفت، ممکن نیست. اشارات فراوانی که در انجیل درباره این گیاه و تولید آن وجود دارد و فراوانی ضمنی آن در سرزمین کنعان و منطقهای در سوریه، که همیشه زیتون برای اقتصاد ساکنین آن مهم بودهاست، موجب این نتیجهگیری میشود که سوریه محل تولد زیتون پرورش یافته است. احتمالاً در آغاز، یک گونه اصلاح شده به دست تعدادی از فرقه کوچک سامی افتاد و به تدریج در قبایل اطراف نیز گسترش یافت و با حداقل تلاش به میزان بسیار زیادی پرورش یافت؛ این ماده روغنی در آب و هوای خشک شرق، مادهای بسیار حیاتی برای سلامتی به شمار میرفت و میوه این درخت در آن دوران ابتدایی در بین جنگجویان بربری نمادی از صلح و حسن نیت بود. دورانی بعد و همزمان با توسعه سازمانهای دریایی این روغن بهعنوان یکی از اقلام تجاری به کشورهای آسیای صغیر و مناطق دریایی انتقال یافت و بیتردید گیاه زیتون نیز در پی آن گسترش یافت.
زیتون در یونان باستان
در دنیای هومر همانگونه که در ایلیاد مشخص است، روغن زیتون فقط بهعنوان یک ماده برای ثروتمندان – محصول خارجی – شناخته شده و بیشتر به سبب ارزش آن برای آرایش پهلوانان مورد توجه بودهاست؛ جنگجویان بعد از استحمام به خودشان روغن زیتون میزدند و بدن پاتروکلوس هم عیناً با روغن زیتون پوشیده میشد. اما نه اشارهای به کشت این گیاه شده و نه بر روی تاکستانی که روی سپر آشیل نقش شده، وجود دارد. اما اگرچه در ایلیاد هیچ اشارهای به کشت زیتون نشده، وجود آن در باغ السینوس و دیگر کنایههای آشنا، نشاندهنده این حقیقت است که زیتون در زمان نگارش ادیسه شناخته شدهاست.هر زمان به معرفی این گیاه میرسیم تمامی روایات به تپههای آهکی آتیکا بهعنوان اولین مکان کشت آن در شبه جزیره یونانی اشاره دارد. زمانی که پوزئیدون (خدای دریا) و آتنا (الهه عقل و زیبایی) برای شهر آینده رقابت میکردند، به خواست الهه یک زیتون از صخرههای لمیزرع پدیدار شد (نگهبان هنرهایی که بر آن وضعیت رو به افزایش تأثیر جاودانی گذاشت). اینکه این افسانه ارتباطی با اولین کشت زیتون در یونان دارد، با توجه به داستان جالبی که توسط هرودوت در مورد اهالی اپیداروس نقل شده قطعی به نظر میرسد. آنها به علت از دست دادن محصولشان مجبور به مشورت با (پیشگوی معبد دلفی) شدند و مقرر شد تا مجسمههای دامیا و هورای (هردو از نمادهای حاصلخیزی) را از چوب باغهای زیتون بتراشند. سپس تنها در اختیار مردم آتن قرار گیرد. آتنیها به درخواست مردم اپیداروس درختی را به آنها اعطا کردند مشروط به آنکه هر سال برای آتنا الهه عقل و زیبایی (نگهبان آن) قربانی کنند. بنابراین آنها دستور پیشگو را اطاعت کرده و سرزمینشان دوباره حاصلخیز شد.
درخت مقدس الهه مدت طولانی در آکروپلیس قرار داشت و اگرچه در حمله ایرانیان نابود شد، دوباره از ریشه جوانه زد (گفته میشود بعضی مکندههای این ریشه، درختان زیتون باغ محل تحصیل افلاطون را به وجود آوردهاند که پس از گذشت سالها هنوز بسیار قابل احترام هستند).
در زمان سولن حقوقدان یونانی، زیتون به قدری گسترده شده بود که او وضع قوانینی را برای کشت منظم این درخت در آتیکا ضروری دانست. این منطقهای بود که احتمال زیتون از آنجا به تدریج در تمام نواحی همپیمان با یونان و کشورهای انشعابی از آن انتشار یافت. در ساحل آسیای صغیر که در آنجا مقدار فراوانی از این درخت در زمان تالهها وجود داشت، این درخت ممکن است در سالهایی پیشتر از آن توسط کشتیهای فینیقی آورده شده باشد. برخی از جزایر دریای اژه نیز ممکن است آن را از همین منبع به دست آورده باشند؛ زیتون جزیره رودز و جزیره کرت نیز شاید ریشهای مانند اینها داشته باشند. اگر از لقب اسکیلس استفاده کنیم، جزیره ساموس باید سالها زیادی قبل از جنگهای ایران دارای درختان زیتون میوهدار بوده باشند.
زیتون جایگزین مناسبی برای چربیهای حیوانی و کره مصرفی مردم نواحی شمال شد و در بین ملل جنوب نیز همینطور. در بین یونانیان روغن زیتون بهعنوان یک ماده غذایی مهم و نیز برای کاربردهای خارجی اهمیت زیادی داشت. رومیان بیشتر از آن در آشپزی و غذا استفاده میکردند و بهعنوان مادهای ضروری برای آرایش پرارزش بود و در روزهای پرشکوه امپراتوری بعدی این به صورت یک اصل درآمد که زندگی طولانی و خوش به دو مایع بستگی دارد: با شراب و بدون روغن.
پلینی به صورت مبهمی پانزده گونه زیتون کشت شده در دوران خودش را توصیف میکند که با ارزشترین آنها لینکیان نامیده میشد و روغن به دست آمده از آن در ونافروم در ناحیه کامپانیای ایتالیا عالیترین نوع شناخته شده برای خبرگان رومی بود؛ تولید شده در ایستریا و بائتیکا در شبه جزیره ایتالیا بهعنوان رده دوم مورد توجه قرار داشت.
خوراکشناس امپراتور با خواباندن زیتون خام در آب نمک بهعنوان تحریککننده اشتها به این میوه ارزش بیشتری بخشید که کمتر از انواع جدید آن نبودند و ترشی زیتون با حفظ خصوصیات طعم خود در انبارهای زیر خاک پمپئی یافت شدهاند. آب تلخ زیتون یا پس مانده حاصل از آن در خلال روغنگیری (به نام آمورکا) و برگهای گس آن دارای خواص بسیاری هستند که نویسندگان دوران بسیار دور به آنها اشاره کردهاند. پزشکان رومی از روغن زیتون تلخ وحشی در پزشکی استفاده میکردند ولی کاربرد آن بهعنوان غذا یا در آشپزی مشخص نیست.
در عصر حاضر این میوه گستردگی فراوانی در جهان پیدا کردهاست و اگر چه ناحیه مدیترانه که خاستگاه آن است همچنان تولیدکننده عمده زیتون است، این درخت اکنون در نواحی بسیار زیادی که برای توزیعکنندگان اولیه آن ناشناخته است، با موفقیت کشت میشود. یک درخت زیتون که با دیوارهای آجری بلند محافظت میشود در باغ فیزیک چلسی لندن نگهداری میشود. زیتون مدت زمان کمی پس از کشف قاره آمریکا توسط ساکنین اسپانیایی به آنجا انتقال یافت.این گیاه در شیلی به فراوانی سرزمین اصلی زیتون کشت میشود (گاهی اوقات تنه درخت قطور میشود) درحالی که روغن به دست آمده از میوه آن کیفیتی متوسط دارد. بعد از آن، زیتون وارد کشور پرو شد اما به موفقی شیلی نبوده است. در قرن ۱۷ (مبلغان مذهبی یسوعی) آن را به مکزیک بردند و توسط همین نمایندگان در کالیفرنیا کاشته شد که در آنجا بر اثر مدیریت بیدقت فاتحان انگلوساکسون کشت آن متوقف شد. در ایالات جنوب شرقی نیز به کشت آن مبادرت شده مخصوصاً در کارولینای جنوبی، فلوریدا و میسیسیپی. این گیاه درون بسیاری از کشورهای نیمکره شرقی کشت شده که به علت نوع کشت در قدیم ناسازگار محسوب میشده است. در ایران و ارمنستان آن را در دوران نسبتاً اولیه تاریخ میشناختند و در حال حاضر باغهای زیتون بسیار زیادی در مصر علیا نیز وجود دارد. درخت زیتون به کشاورزی چین نیز معرفی شده است و یکی از منابع مهم افزوده شده برای کشاورزان استرالیایی است. کوینزلند دارای آب و هوایی بسیار مطلوب برای زیتون است. در جنوب استرالیا نزدیک آدلاید شدیداً رشد میکند و احتمالاً مناطق ساحلی فراوانی در این قاره جزیرهای وسیع وجود دارد که امکان پرورش این گیاه در آنها نیست. همچنین زیتون با موفقیت در برخی قسمتهای جزایر مهاجرنشین معرفی شده است.
زیتون به عنوان نماد
در گذشته زیتون نه تنها نشانی از صلح بلکه نمایانگر ثروت و وفور کشور بود؛ حمل شاخههای آن در جشنهای بزرگ یونان، افشاندن زیتون وحشی برای قهرمانان المپیک، تاج زیتون فاتحان رومی در مراسم استقبال، و مواردی که سوارهنظامها در بازدیدهای امپراتوری همانند هدیههای نمادین صلح بکار میبردند (دوران بربرها) که فقط با پیروزی حفظ میشدند.
تاج زیتون، شاخهای از درخت زیتون است که بدور حلقهای پیچیده شده و در بازیهای باستانی المپیک یونان به قهرمان اعطا میشده است. در المپیک ۲۰۰۴ آتن سنت اهدای تاج زیتون تجدید شد و به همراه مدال طلا به قهرمانان اعطا شد.
شاخه زیتون در پرچم سازمان ملل متحد نیز به عنوان نماد صلح استفاده شده است.
آسانسور
آسانسور یا بالابر (به فرانسوی: ascenseur)، اتاقک متحرکی است که به وسیلهٔ آن از طبقهای به طبقات بالا روند و یا از طبقهٔ بالا به پایین فرود آیند. به عبارت دیگر آسانسور تجهیزات حمل و نقل عمودی است که حرکت مردم و یا کالا بین طبقات را تسهیل میبخشد. آسانسور معمولاً به کمک موتور الکتریکی باعث حرکت عمودی کابین میشود.

پیشینه
از بررسی معماری ساختمانها در گذشته میتوان فهمید که در گذشته توان ساخت ساختمانهای بلند وچود داشتهاست ولی شاید دلیل اینکه چرا این کار چندان رواج نداشته، وجود پلههای بسیار بودهباشد. این مشکل همچنان پابرجا بود تا اینکه یک مکانیک آمریکایی به نام الیشا اوتیس ایمنی را در بالابر با به کارگیری چرخی ضامندار که در صورت پارهشدن طناب، اندکی پس از سقوط بالابر را متوقف میکرد، فراهم کرد. این اختراع که در سال ۱۸۵۴ در نمایشگاهی در نیویورک پردهبرداری شد، مقدمهای برای کاربرد گستردهٔ بالابر بود.ناصرالدین شاه در سفرنامه فرنگ خویش در تعریف و توصیف آسانسور میگوید: رفتیم به مریضخانه سنت توماس ... از مرتبههای زیر اسبابی دارند که ناخوش را روی تخت گذاشته از توی اطاق زیر میکشند به مرتبه بالا میبرند. بسیار تماشا داشت که ناخوش حرکت نکند.
در حال حاضر یکی از مشکلات ساختمانهای بزرگ کافی نبودن فضای در نظر گرفته شده برای آسانسور است. این امر یعنی پیشبینی و منظور نمودن فضای کافی با محاسبه تعداد ظرفیت و سرعت مناسب آسانسورها باتوجه به ارتفاع و جمعیت ساکن و کاربری ساختمان باید در ابتدای کار یعنی در زمان طراحی ساختمانها مد نظر قرار گیرد؛ وگرنه پس از اجرای ساختمان معمولاً افزایش فضای چاه آسانسور بسیار مشکل و در اکثر موارد غیر ممکن است.
آسانسور وسیلهای است الکترومکانیکی، در ابتدای اختراع آسانسور به شکل امروزی، بیشتر قطعات و لوازم آسانسورها مکانیکی و الکتریکی بود ولی با پیشرفت علوم در حوزه الکترونیک و نیمههادیها و همچنین ورود حوزه علوم هوش مصنوعی به صنعت این وسیله نیز تکامل یافت و به عنوان یک وسیله کاملاً کاربردی با حوزه سطح دسترسی کاملاً گسترده در بین جوامع شهری قرار گرفت. در طراحی آسانسور علومی همچون مکانیک، برق و الکترونیک، معماری و صنایع مورد استفادهاست. به همین علت هیچگاه یک متخصص به تنهایی قادر نخواهد بود که یک آسانسور را به تنهایی و با تکیه بر یکی از شاخههای علوم طراحی نماید. تا قبل از دهه ۱۹۹۰، عمده اموزشها در این صنعت بصورت اموزشهای محدود و استاد و شاگردی و صرفاً در کارخانههای بزرگ آسانسورسازی معمول بود. به همین سبب آموزش در این صنعت محدود و پنهان بود. برای اولین بار در سال ۱۹۹۵ میلادی اتحادیه آسانسور و پله برقی انگلستان (LEIA) با همکاری پروفسور یانوفسکی و پروفسور جینا بارنی اقدام به برگزاری دورههای آموزشی کوتاه مدت ماژولاری در انگلستان نمود که بیشتر مورد استفاده نصابان و متخصین این کشور بود. در ادامه این اتحادیه با همکاری دانشگاه نورث همپتون انگلستان دورههای دانشگاهی این رشته را در مقطع کاردانی و کارشناسی آغاز نمود. اولین دوره این مقاطع در سال ۱۹۹۸ در نورث همپتون انگلستان با هدایت جانات آدامز، برایان واتز، استفان کازمارسیزیک که از اعضای هیئت علمی دانشکده مهندسی مکانیک و علوم کاربردی بودند آغاز شد. از سال ۲۰۰۰ به بعد مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی تحت عنوان elevator and escalator engineering آغاز گشت.
انواع آسانسور
تمامی آسانسورها در داشتن خصوصیاتی مانند داشتن کابین، حرکت عمودی و توقف در سطوح مختلف با هم مشابه اند. اما از لحاظ نحوه اعمال نیروی محرکه به کابین متفاوت هستند که معمولاً به سه دسته آسانسورهای کششی، هیدرولیک و وینچی تقسیم می شوند(البته نوع فوق پیشرفته دیگری که مغناطیسی می باشد وجود دارد).
آسانسورهای کششی
نیروی محرکه در این نوع آسانسورها از یک موتورالکتریکی که معمولاً در بالای چاه آسانسور و در محلی به نام موتورخانه نصب گردیده، تامین می شود. بر روی فلکه این موتور تعدادی کابل فولادی (اصطلاحاً سیم بکسل) وجود دارد که از یک سمت به کابین آسانسور و از سمت دیگر به وزنههای آسانسور که درون قابی فلزی به نام قاب وزنه قرار دارند، متصل است. جنس این وزنه ها معمولاً از چدن یا بتن است. وزن این وزنه ها به اندازه وزن کابین به علاوه نصف ظرفیت کابین است. وزن هر نفر در محاسبات مربوط به آسانسور ۷۵ کیلوگرم است. دلیل قرار دادن وزنه در سیستم آسانسور کمک به بالا بردن آسانسور است در غیر اینصورت برای این کار باید موتورهای بسیار قوی با کیلووات بالا استفاده کرد. پس با این کار توان موتور مورد استفاده کاهش مییابد. طبیعی است که این وزنه در پایین آمدن آسانسور مزاحمت ایجاد میکند، اما چون هر جسم بدون دخالت به پایین سقوط میکند پس استفاده از وزنه مانعی بزرگی در حرکت آسانسور ایجاد نمیکند.
اساس کار این نوع آسانسورها بر اساس نیروی اصطکاک بین سیم بکسلها و فلکه موتور است. در داخل فریم وزنه به اندازه وزن کابین به اضافه نصف ظرفیت کابین وزنه وجود دارد. مثلاً اگر ظرفیت کابین ۹۰۰ کیلوگرم باشد(یعنی آسانسور نفربر ۱۲ نفره چون متوسط وزن هر نفر ۷۵ کیلو گرم است)باندازه ۴۵۰ کیلوگرم باضافه وزن کابین در کادر وزنه، وزنه وجود دارد. با کمک این وزنه، نیروی کشش لازم برای حرکت کابین کاهش می یابد چرا که در صورت رعایت کردن ظرفیت کابین، اختلاف وزن بین کادر وزنه و کابین تحت هر شرایطی از نصف ظرفیت کابین (در مثال قبل ۴۵۰ کیلوگرم) بیشتر نخواهد شد و در حرکت به سمت بالا یا پایین سیستم کشش آسانسور حداکثر برای جابه جایی جرمی به اندازه نصف ظرفیت کابین توان مصرف خواهد کرد.
آسانسورهای هیدرولیک
امروزه آسانسورهای هیدرولیکی نیز جای خود را در بین کاربران خانگی باز کردهاند. در اروپا بیش از 70 درصد از آسانسورهای زیر 5 طبقه هیدرولیک استفاده می شوند که از محاسن این نوع آسانسورها میتوان به نرمی حرکت در استارت اولیه ؛ خرابی و استهلاک بسیار کم ؛ سهولت در عیب یابی و تعمیر ؛ ایجاد آسانسورهای زیبا و شیشه ای به دلیل حذف کادر وزنه و سیم بکسل ؛ احتیاج به سازه سبک ؛ عدم نیاز به موتورخانه در پشت بام ؛ ایجاد آسانسورهای باربر و سنگین با تناژ بالا و زیبایی بام خانه و همچنین تراز شدن دقیق آن در طبقات اشاره نمود اما از محدودیتهای استفاده از این نوع آسانسورها میتوان به محدودیت در ارتفاع و کندی نسبی سرعت آنها و تنها قرارگیری در چاهک را اشاره کرد.( البته امروزه با استفاده از درایو و سیستم خنک کننده می توان به سرعت 1 متر به صورت معمول دست یافت. آسانسورهای هیدرولیک با پمپ فشار روغن و جک هیدرولیک کار میکنند.
در آسانسورهای هیدرولیک به خاطر اینکه کادر وزنه وجود ندارد و سیستم جک هیدرولیکی باید تمامی کابین و مسافران را جا به جا کند نیاز به موتورهای قوی تری هست. در این آسانسورها یک موتور سه فاز غوطه ور در روغن به همراه یک شیرالکتریکی مخصوص که اصطلاحاً پاور یونیت نامیده می شوند وظیفه تامین فشار روغن برای جک هیدرولیک را داراست. برای راه اندازی موتور به خاطر وجود موتورهای قوی تر در صورت استفاده از درایو یا سافت استارتر نیاز به هزینه بسیار بالاتری است پس لذا معمولاً برای شروع به کار موتور پمپ هیدرولیک از سیستم رایج ستاره - مثلث استفاده می شود. اما این موتور و فشار تنها در حرکت به سمت بالا مورد نیاز است و برای حرکت کابین به سمت پایین نیازی به روشن کردن موتور و مصرف توان نیست و تنها با بازکردن یک شیر و خالی کردن روغن جک کابین به آرامی به سمت پایین حرکت می کند. به عبارت دیگر یک سیستم هیدرولیک تنها در نیمی از مسافت حرکتی خود (تنها به سمت بالا) خود توان قابل ملاحظه ای مصرف می کند و در نیمه دیگر (تنها به سمت پایین) از نیروی گرانش استفاده می کند و این موضوع مصرف برق بالاتر آن نسبت به آسانسورهای دوسرعته را منتفی می کند.
آسانسورهای وینچی
نوعی آسانسور است كه با زنجیر یا طناب فولادی آویزان شده و نیروی رانش به طریقی به غیر از اصطكاك به آن وارد می شود. در این نوع آسانسورها قاب وزنه وجود ندارد.
نیروی محرکه
نیروی محرکه موتور آسانسورها سابقاً از موتورهای جریان مستقیم و توسط برق برق جریان مستقیم بود که برای این گونه موتورها از راه اندازهای گوناگونی همانند وارد - لئونارد استفاده می شد. با از دور خارج شدن موتورهای جریان مستقیم (DC) و معرفی موتورهای القایی سه فاز سالهاست که از موتورهای الکتریکی سه فاز القایی یا آسنکرون و اخیراً از موتورهای مغناطیس دائم (PM) و یا سنکرون استفاده می شود. در این موتورها از مکانیسم لنت ترمز استفاده می شود که با استفاده از نیروی اصطکاک مانع از حرکت ناخواسته موتور در حالت توقف می شود.
موتورهای القایی مورد استفاده در آسانسور به همراه گیربکس (جعبه دنده) و چرخ طیار به کار می روند. این موتورها در ابتدا دارای یک استاتور و تک سرعته بودند. این سیستم دارای اشکالاتی از جمله تکان شدید در هنگام کار بود. به خاطر همین تکان شدید بود که سرعت نهایی کابین در این موتورها کم بود. پس از مدتی موتورهای دوسرعته به بازار عرضه شدند. این موتورها دارای دو استاتور جدا گانه هستند که برای دو سرعت تند و کند به کار می روند. تعداد قطب استاتور دور کند معمولاً چهار برابر دور تند است که باعث می شود سرعت دور کند موتور یک چهارم دور تند باشد. در این نوع موتورها استارت کار موتور با دور تند است. دو عامل یعنی نیروی عکس العمل دنده ها در گیربکس و وجود چرخ طیار یا فلای ویل متصل به محور روتور موتور که دارای لختی دورانی است، مانع از تشدید تکان ها می شوند. برای توقف موتور با استفاده از یک مدار الکتریکی استاتور دور کند وارد مدار شده و دور تند از مدار خارج می شود. تغییر جهت حرکت نیز با جابه جایی دو فاز امکان پذیر است.
با معرفی سیستم های کنترل دور موتور القایی که متشکل از یک مبدل (یکسو ساز) و یک اینورتر هستند، استفاده از آنها در صنعت آسانسور به سرعت پیشرفت کرد. مزیت های این درایورها عبارتند از: نرمی حرکت و توقف، بهبود ضریب توان و کاهش بار رآکتیو شبکه برق، امکان استفاده از موتورهای تک استاتوره و حذف چرخ طیار یا فلایویل و در نتیجه کاهش برق مصرفی. این داریورها که انواع مخصوص استفاده در تابلو فرمان آسانسور آن نیز عرضه شده است، با تغییر فرکانس، نمودار حرکتی منظمی از شروع تا انتها و ایستادن آسانسور ایجاد میکند. در انواع پیشرفته تر این درایورها معمولاً امکان اتصال به یک تاکومتر یا انکودر نیز وجود دارد. این انکودر با اتصال به محور موتور امکان کنترل حلقه بسته را برای درایور فراهم می کند. وجود فیدبک برای یک سیستم کنترل بسیار حایز اهمیت است و باعث نرمی حرکت فوق العاده در آسانسور می شود.
در هنگام توقف آسانسور به علت بالا بودن اندازه حرکت(تکانه) کابین گاهی اوقات موتور به صورت ژنراتوری کار می کند و نیاز است که انرژی تولید شده توسط موتور در جایی تخلیه شود. در آسانسورهای دوسرعته و در سیستم های قدیمی این انرژی به شبکه برق برگشت داده می شد اما در درایور ها به علت وجود یکسوساز، این انرژی قابل برگشت نیست و باعث ازدیاد شدید ولتاژ بر روی بانک خازنی موجود در درایور شده و امکان آسیب زدن به آن وجود دارد. به همین منظور از یک مقاومت با توان بالا جهت تخلیه این انرژی استفاده می شود که به آن اصطلاحاً مقاومت ترمز گفته می شود.
اما با همه این ها موتورهای القایی با گیربکس معایبی نیز دارند. از جمله آنها پایین بودن بازده الکتریکی موتور (در حدود هشتاد درصد) و پایین بودن بازده مکانیکی گیربکس (در حدود 45 درصد) که موجب افزایش هزینه ها و استهلاک سیستم می شود. به همین خاطر موتورهای سنکرون با مغناطیس دائم کم کم در صنعت آسانسور پدیدار شدند که بازده نهایی آنها گاهی به 95 درصد هم می رسد. گشتاور بسیار بالاتر محور موتور باعث می شود که نیازی به استفاده از گیربکس در این موتورها نباشد.این موتورها دارای سیستم راه اندازی پیچیدهای هستند و لزوماً باید با استفاده از درایور و تاکومتر مورد استفاده قرار بگیرند.
تابلو فرمان آسانسور
آسانسورها در گذشته نه چندان دور بوسیله تابلوهای رلهای فرماندهی میشدند. فرمان از این تابلوها به موتورهای به اصطلاح دوسرعته میرسید. این موتورها بوسیله دو سیم پیچی که داشتند قادر بودند با دو سرعت حرکت تند و کند کنند. آسانسور با سرعت تند حرکت میکرد و برای ایستادن در سطح طبقات و کاهش تکان زمان ایستادن با تغییر به سرعت کند و طی مسیر کوتاهی با این سرعت میایستاد.
ایراد بزرگ این سیستم تکان در سه زمان در حرکت است. تکان در هنگام راه افتادن, تغییر سرعت به دور کند و ایستادن است. ایراد دیگر مصرف بالای برق و کاهش ضریب توان در این سیستم بدلیل اتصال مستقیم برق سهفاز به موتور جهت حرکت است. ضمناً ابعاد این تابلوها بسیار بزرگ و سیستم آن بسیار پیچیده بود و رفع خرابی آن به زمان و مهارت بسیاری نیاز داشت.
ایراد دیگر این سیستم متغیر بودن سطح کابین با طبقات با بارهای متفاوت است چون بدلیل عدم اطلاع موتور از وزن کابین (پر یا خالی بودن آن) همیشه نیروی یکسانی به موتور وارد میشود. ایراد دیگر این سیستم آسیب هایی است که در دراز مدت به موتور بدلیل اتصال ناگهانی ولتاژ وارد و باعث کاهش عمر مفید آن میشود. ضمناً این شوک در هنگام استارت آسانسور باعث نوسان ناگهانی ولتاژ میشود که نه تنها برای آسانسور بلکه برای سایر وسایل برقی مضر است. هر چند از این آسانسورها دیگر نصب نمیشود اما تعداد قابل توجهی از این آسانسورهای قدیمی در حال کارکردن هستند.
اما برای رفع اشکالات این تابلوهای رلهای بتدریج تابلوهای میکروپروسسوری وارد بازار شد. که در آن آیسیها و میکروها جایگزین رله ها شدند و با زبانهای مختلف برنامهنویسی برنامهریزی میشدند تا حجم تابلوها کوچکتر شود و تعمیرات و رفع خرابی آن توسط افراد متخصصتر اما با راحتی بیشتری انجام شود.
این نوع تابلو که به تابلوی دوسرعته معروف است تمام ایرادات تابلوهای رلهای را جز ابعاد بزرگ و پیچیدگی تابلو داراست. نصب این تابلو همچنان ادامه دارد با اینکه بدلیل تاثیرات مخرب بر ولتاژ و مصرف بالا در برخی شهرهای بزرگ در ایران ممنوع شدهاست. اما در ساختمانهایی که نیاز به پروانه پایان کار ندارند و یا در تعمیرات آسانسورهای قدیمی همچنان به دلیل قیمت پایین تر آن نسبت به تابلوهای جدید پیشنهاد میشود. با پیشرفت الکترونیک صنعتی و ارزانتر شدن اینورترها استفاده از آنها در تابلوهای فرمان آسانسور رایج شده است و کم کم جایگزین سیستمهای کنتاکتوری میشوند. کاهش تکان ها در هنگام تغییر سرعت و افزایش ضریب توان به دلیل اتصال با واسطه از طریق بانک خازنی اینورتر از مزایای تابلوهای فرمان اینورتری است که به تابلوهای درایودار شناخته می شوند. آسانسور کلمه ای فرانسوی میباشد.
آسانسور یا بالابر (به فرانسوی: ascenseur)، اتاقک متحرکی است که به وسیلهٔ آن از طبقهای به طبقات بالا روند و یا از طبقهٔ بالا به پایین فرود آیند. به عبارت دیگر آسانسور تجهیزات حمل و نقل عمودی است که حرکت مردم و یا کالا بین طبقات را تسهیل میبخشد. آسانسور معمولاً به کمک موتور الکتریکی باعث حرکت عمودی کابین میشود.

پیشینه
از بررسی معماری ساختمانها در گذشته میتوان فهمید که در گذشته توان ساخت ساختمانهای بلند وچود داشتهاست ولی شاید دلیل اینکه چرا این کار چندان رواج نداشته، وجود پلههای بسیار بودهباشد. این مشکل همچنان پابرجا بود تا اینکه یک مکانیک آمریکایی به نام الیشا اوتیس ایمنی را در بالابر با به کارگیری چرخی ضامندار که در صورت پارهشدن طناب، اندکی پس از سقوط بالابر را متوقف میکرد، فراهم کرد. این اختراع که در سال ۱۸۵۴ در نمایشگاهی در نیویورک پردهبرداری شد، مقدمهای برای کاربرد گستردهٔ بالابر بود.ناصرالدین شاه در سفرنامه فرنگ خویش در تعریف و توصیف آسانسور میگوید: رفتیم به مریضخانه سنت توماس ... از مرتبههای زیر اسبابی دارند که ناخوش را روی تخت گذاشته از توی اطاق زیر میکشند به مرتبه بالا میبرند. بسیار تماشا داشت که ناخوش حرکت نکند.
در حال حاضر یکی از مشکلات ساختمانهای بزرگ کافی نبودن فضای در نظر گرفته شده برای آسانسور است. این امر یعنی پیشبینی و منظور نمودن فضای کافی با محاسبه تعداد ظرفیت و سرعت مناسب آسانسورها باتوجه به ارتفاع و جمعیت ساکن و کاربری ساختمان باید در ابتدای کار یعنی در زمان طراحی ساختمانها مد نظر قرار گیرد؛ وگرنه پس از اجرای ساختمان معمولاً افزایش فضای چاه آسانسور بسیار مشکل و در اکثر موارد غیر ممکن است.
آسانسور وسیلهای است الکترومکانیکی، در ابتدای اختراع آسانسور به شکل امروزی، بیشتر قطعات و لوازم آسانسورها مکانیکی و الکتریکی بود ولی با پیشرفت علوم در حوزه الکترونیک و نیمههادیها و همچنین ورود حوزه علوم هوش مصنوعی به صنعت این وسیله نیز تکامل یافت و به عنوان یک وسیله کاملاً کاربردی با حوزه سطح دسترسی کاملاً گسترده در بین جوامع شهری قرار گرفت. در طراحی آسانسور علومی همچون مکانیک، برق و الکترونیک، معماری و صنایع مورد استفادهاست. به همین علت هیچگاه یک متخصص به تنهایی قادر نخواهد بود که یک آسانسور را به تنهایی و با تکیه بر یکی از شاخههای علوم طراحی نماید. تا قبل از دهه ۱۹۹۰، عمده اموزشها در این صنعت بصورت اموزشهای محدود و استاد و شاگردی و صرفاً در کارخانههای بزرگ آسانسورسازی معمول بود. به همین سبب آموزش در این صنعت محدود و پنهان بود. برای اولین بار در سال ۱۹۹۵ میلادی اتحادیه آسانسور و پله برقی انگلستان (LEIA) با همکاری پروفسور یانوفسکی و پروفسور جینا بارنی اقدام به برگزاری دورههای آموزشی کوتاه مدت ماژولاری در انگلستان نمود که بیشتر مورد استفاده نصابان و متخصین این کشور بود. در ادامه این اتحادیه با همکاری دانشگاه نورث همپتون انگلستان دورههای دانشگاهی این رشته را در مقطع کاردانی و کارشناسی آغاز نمود. اولین دوره این مقاطع در سال ۱۹۹۸ در نورث همپتون انگلستان با هدایت جانات آدامز، برایان واتز، استفان کازمارسیزیک که از اعضای هیئت علمی دانشکده مهندسی مکانیک و علوم کاربردی بودند آغاز شد. از سال ۲۰۰۰ به بعد مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی تحت عنوان elevator and escalator engineering آغاز گشت.
انواع آسانسور
تمامی آسانسورها در داشتن خصوصیاتی مانند داشتن کابین، حرکت عمودی و توقف در سطوح مختلف با هم مشابه اند. اما از لحاظ نحوه اعمال نیروی محرکه به کابین متفاوت هستند که معمولاً به سه دسته آسانسورهای کششی، هیدرولیک و وینچی تقسیم می شوند(البته نوع فوق پیشرفته دیگری که مغناطیسی می باشد وجود دارد).
آسانسورهای کششی
نیروی محرکه در این نوع آسانسورها از یک موتورالکتریکی که معمولاً در بالای چاه آسانسور و در محلی به نام موتورخانه نصب گردیده، تامین می شود. بر روی فلکه این موتور تعدادی کابل فولادی (اصطلاحاً سیم بکسل) وجود دارد که از یک سمت به کابین آسانسور و از سمت دیگر به وزنههای آسانسور که درون قابی فلزی به نام قاب وزنه قرار دارند، متصل است. جنس این وزنه ها معمولاً از چدن یا بتن است. وزن این وزنه ها به اندازه وزن کابین به علاوه نصف ظرفیت کابین است. وزن هر نفر در محاسبات مربوط به آسانسور ۷۵ کیلوگرم است. دلیل قرار دادن وزنه در سیستم آسانسور کمک به بالا بردن آسانسور است در غیر اینصورت برای این کار باید موتورهای بسیار قوی با کیلووات بالا استفاده کرد. پس با این کار توان موتور مورد استفاده کاهش مییابد. طبیعی است که این وزنه در پایین آمدن آسانسور مزاحمت ایجاد میکند، اما چون هر جسم بدون دخالت به پایین سقوط میکند پس استفاده از وزنه مانعی بزرگی در حرکت آسانسور ایجاد نمیکند.
اساس کار این نوع آسانسورها بر اساس نیروی اصطکاک بین سیم بکسلها و فلکه موتور است. در داخل فریم وزنه به اندازه وزن کابین به اضافه نصف ظرفیت کابین وزنه وجود دارد. مثلاً اگر ظرفیت کابین ۹۰۰ کیلوگرم باشد(یعنی آسانسور نفربر ۱۲ نفره چون متوسط وزن هر نفر ۷۵ کیلو گرم است)باندازه ۴۵۰ کیلوگرم باضافه وزن کابین در کادر وزنه، وزنه وجود دارد. با کمک این وزنه، نیروی کشش لازم برای حرکت کابین کاهش می یابد چرا که در صورت رعایت کردن ظرفیت کابین، اختلاف وزن بین کادر وزنه و کابین تحت هر شرایطی از نصف ظرفیت کابین (در مثال قبل ۴۵۰ کیلوگرم) بیشتر نخواهد شد و در حرکت به سمت بالا یا پایین سیستم کشش آسانسور حداکثر برای جابه جایی جرمی به اندازه نصف ظرفیت کابین توان مصرف خواهد کرد.
آسانسورهای هیدرولیک
امروزه آسانسورهای هیدرولیکی نیز جای خود را در بین کاربران خانگی باز کردهاند. در اروپا بیش از 70 درصد از آسانسورهای زیر 5 طبقه هیدرولیک استفاده می شوند که از محاسن این نوع آسانسورها میتوان به نرمی حرکت در استارت اولیه ؛ خرابی و استهلاک بسیار کم ؛ سهولت در عیب یابی و تعمیر ؛ ایجاد آسانسورهای زیبا و شیشه ای به دلیل حذف کادر وزنه و سیم بکسل ؛ احتیاج به سازه سبک ؛ عدم نیاز به موتورخانه در پشت بام ؛ ایجاد آسانسورهای باربر و سنگین با تناژ بالا و زیبایی بام خانه و همچنین تراز شدن دقیق آن در طبقات اشاره نمود اما از محدودیتهای استفاده از این نوع آسانسورها میتوان به محدودیت در ارتفاع و کندی نسبی سرعت آنها و تنها قرارگیری در چاهک را اشاره کرد.( البته امروزه با استفاده از درایو و سیستم خنک کننده می توان به سرعت 1 متر به صورت معمول دست یافت. آسانسورهای هیدرولیک با پمپ فشار روغن و جک هیدرولیک کار میکنند.
در آسانسورهای هیدرولیک به خاطر اینکه کادر وزنه وجود ندارد و سیستم جک هیدرولیکی باید تمامی کابین و مسافران را جا به جا کند نیاز به موتورهای قوی تری هست. در این آسانسورها یک موتور سه فاز غوطه ور در روغن به همراه یک شیرالکتریکی مخصوص که اصطلاحاً پاور یونیت نامیده می شوند وظیفه تامین فشار روغن برای جک هیدرولیک را داراست. برای راه اندازی موتور به خاطر وجود موتورهای قوی تر در صورت استفاده از درایو یا سافت استارتر نیاز به هزینه بسیار بالاتری است پس لذا معمولاً برای شروع به کار موتور پمپ هیدرولیک از سیستم رایج ستاره - مثلث استفاده می شود. اما این موتور و فشار تنها در حرکت به سمت بالا مورد نیاز است و برای حرکت کابین به سمت پایین نیازی به روشن کردن موتور و مصرف توان نیست و تنها با بازکردن یک شیر و خالی کردن روغن جک کابین به آرامی به سمت پایین حرکت می کند. به عبارت دیگر یک سیستم هیدرولیک تنها در نیمی از مسافت حرکتی خود (تنها به سمت بالا) خود توان قابل ملاحظه ای مصرف می کند و در نیمه دیگر (تنها به سمت پایین) از نیروی گرانش استفاده می کند و این موضوع مصرف برق بالاتر آن نسبت به آسانسورهای دوسرعته را منتفی می کند.
آسانسورهای وینچی
نوعی آسانسور است كه با زنجیر یا طناب فولادی آویزان شده و نیروی رانش به طریقی به غیر از اصطكاك به آن وارد می شود. در این نوع آسانسورها قاب وزنه وجود ندارد.
نیروی محرکه
نیروی محرکه موتور آسانسورها سابقاً از موتورهای جریان مستقیم و توسط برق برق جریان مستقیم بود که برای این گونه موتورها از راه اندازهای گوناگونی همانند وارد - لئونارد استفاده می شد. با از دور خارج شدن موتورهای جریان مستقیم (DC) و معرفی موتورهای القایی سه فاز سالهاست که از موتورهای الکتریکی سه فاز القایی یا آسنکرون و اخیراً از موتورهای مغناطیس دائم (PM) و یا سنکرون استفاده می شود. در این موتورها از مکانیسم لنت ترمز استفاده می شود که با استفاده از نیروی اصطکاک مانع از حرکت ناخواسته موتور در حالت توقف می شود.
موتورهای القایی مورد استفاده در آسانسور به همراه گیربکس (جعبه دنده) و چرخ طیار به کار می روند. این موتورها در ابتدا دارای یک استاتور و تک سرعته بودند. این سیستم دارای اشکالاتی از جمله تکان شدید در هنگام کار بود. به خاطر همین تکان شدید بود که سرعت نهایی کابین در این موتورها کم بود. پس از مدتی موتورهای دوسرعته به بازار عرضه شدند. این موتورها دارای دو استاتور جدا گانه هستند که برای دو سرعت تند و کند به کار می روند. تعداد قطب استاتور دور کند معمولاً چهار برابر دور تند است که باعث می شود سرعت دور کند موتور یک چهارم دور تند باشد. در این نوع موتورها استارت کار موتور با دور تند است. دو عامل یعنی نیروی عکس العمل دنده ها در گیربکس و وجود چرخ طیار یا فلای ویل متصل به محور روتور موتور که دارای لختی دورانی است، مانع از تشدید تکان ها می شوند. برای توقف موتور با استفاده از یک مدار الکتریکی استاتور دور کند وارد مدار شده و دور تند از مدار خارج می شود. تغییر جهت حرکت نیز با جابه جایی دو فاز امکان پذیر است.
با معرفی سیستم های کنترل دور موتور القایی که متشکل از یک مبدل (یکسو ساز) و یک اینورتر هستند، استفاده از آنها در صنعت آسانسور به سرعت پیشرفت کرد. مزیت های این درایورها عبارتند از: نرمی حرکت و توقف، بهبود ضریب توان و کاهش بار رآکتیو شبکه برق، امکان استفاده از موتورهای تک استاتوره و حذف چرخ طیار یا فلایویل و در نتیجه کاهش برق مصرفی. این داریورها که انواع مخصوص استفاده در تابلو فرمان آسانسور آن نیز عرضه شده است، با تغییر فرکانس، نمودار حرکتی منظمی از شروع تا انتها و ایستادن آسانسور ایجاد میکند. در انواع پیشرفته تر این درایورها معمولاً امکان اتصال به یک تاکومتر یا انکودر نیز وجود دارد. این انکودر با اتصال به محور موتور امکان کنترل حلقه بسته را برای درایور فراهم می کند. وجود فیدبک برای یک سیستم کنترل بسیار حایز اهمیت است و باعث نرمی حرکت فوق العاده در آسانسور می شود.
در هنگام توقف آسانسور به علت بالا بودن اندازه حرکت(تکانه) کابین گاهی اوقات موتور به صورت ژنراتوری کار می کند و نیاز است که انرژی تولید شده توسط موتور در جایی تخلیه شود. در آسانسورهای دوسرعته و در سیستم های قدیمی این انرژی به شبکه برق برگشت داده می شد اما در درایور ها به علت وجود یکسوساز، این انرژی قابل برگشت نیست و باعث ازدیاد شدید ولتاژ بر روی بانک خازنی موجود در درایور شده و امکان آسیب زدن به آن وجود دارد. به همین منظور از یک مقاومت با توان بالا جهت تخلیه این انرژی استفاده می شود که به آن اصطلاحاً مقاومت ترمز گفته می شود.
اما با همه این ها موتورهای القایی با گیربکس معایبی نیز دارند. از جمله آنها پایین بودن بازده الکتریکی موتور (در حدود هشتاد درصد) و پایین بودن بازده مکانیکی گیربکس (در حدود 45 درصد) که موجب افزایش هزینه ها و استهلاک سیستم می شود. به همین خاطر موتورهای سنکرون با مغناطیس دائم کم کم در صنعت آسانسور پدیدار شدند که بازده نهایی آنها گاهی به 95 درصد هم می رسد. گشتاور بسیار بالاتر محور موتور باعث می شود که نیازی به استفاده از گیربکس در این موتورها نباشد.این موتورها دارای سیستم راه اندازی پیچیدهای هستند و لزوماً باید با استفاده از درایور و تاکومتر مورد استفاده قرار بگیرند.
تابلو فرمان آسانسور
آسانسورها در گذشته نه چندان دور بوسیله تابلوهای رلهای فرماندهی میشدند. فرمان از این تابلوها به موتورهای به اصطلاح دوسرعته میرسید. این موتورها بوسیله دو سیم پیچی که داشتند قادر بودند با دو سرعت حرکت تند و کند کنند. آسانسور با سرعت تند حرکت میکرد و برای ایستادن در سطح طبقات و کاهش تکان زمان ایستادن با تغییر به سرعت کند و طی مسیر کوتاهی با این سرعت میایستاد.
ایراد بزرگ این سیستم تکان در سه زمان در حرکت است. تکان در هنگام راه افتادن, تغییر سرعت به دور کند و ایستادن است. ایراد دیگر مصرف بالای برق و کاهش ضریب توان در این سیستم بدلیل اتصال مستقیم برق سهفاز به موتور جهت حرکت است. ضمناً ابعاد این تابلوها بسیار بزرگ و سیستم آن بسیار پیچیده بود و رفع خرابی آن به زمان و مهارت بسیاری نیاز داشت.
ایراد دیگر این سیستم متغیر بودن سطح کابین با طبقات با بارهای متفاوت است چون بدلیل عدم اطلاع موتور از وزن کابین (پر یا خالی بودن آن) همیشه نیروی یکسانی به موتور وارد میشود. ایراد دیگر این سیستم آسیب هایی است که در دراز مدت به موتور بدلیل اتصال ناگهانی ولتاژ وارد و باعث کاهش عمر مفید آن میشود. ضمناً این شوک در هنگام استارت آسانسور باعث نوسان ناگهانی ولتاژ میشود که نه تنها برای آسانسور بلکه برای سایر وسایل برقی مضر است. هر چند از این آسانسورها دیگر نصب نمیشود اما تعداد قابل توجهی از این آسانسورهای قدیمی در حال کارکردن هستند.
اما برای رفع اشکالات این تابلوهای رلهای بتدریج تابلوهای میکروپروسسوری وارد بازار شد. که در آن آیسیها و میکروها جایگزین رله ها شدند و با زبانهای مختلف برنامهنویسی برنامهریزی میشدند تا حجم تابلوها کوچکتر شود و تعمیرات و رفع خرابی آن توسط افراد متخصصتر اما با راحتی بیشتری انجام شود.
این نوع تابلو که به تابلوی دوسرعته معروف است تمام ایرادات تابلوهای رلهای را جز ابعاد بزرگ و پیچیدگی تابلو داراست. نصب این تابلو همچنان ادامه دارد با اینکه بدلیل تاثیرات مخرب بر ولتاژ و مصرف بالا در برخی شهرهای بزرگ در ایران ممنوع شدهاست. اما در ساختمانهایی که نیاز به پروانه پایان کار ندارند و یا در تعمیرات آسانسورهای قدیمی همچنان به دلیل قیمت پایین تر آن نسبت به تابلوهای جدید پیشنهاد میشود. با پیشرفت الکترونیک صنعتی و ارزانتر شدن اینورترها استفاده از آنها در تابلوهای فرمان آسانسور رایج شده است و کم کم جایگزین سیستمهای کنتاکتوری میشوند. کاهش تکان ها در هنگام تغییر سرعت و افزایش ضریب توان به دلیل اتصال با واسطه از طریق بانک خازنی اینورتر از مزایای تابلوهای فرمان اینورتری است که به تابلوهای درایودار شناخته می شوند. آسانسور کلمه ای فرانسوی میباشد.
ساعت : 12:44 pm | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی