سی پی
سیپی
سی پی، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان کسلیان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۹۵ نفر (۶۷خانوار) بودهاست.
دهستان کسلیان
دهستان کسلیان، یا درست تر آن کیسلیان دهستانی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران.
جمعیت این دهستان بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ در حدود (۹۲۷ خانوار) ۳۸۷۲ نفر است.
این دهستان از لحاظ تقسیمات کشوری وابسته به شهر زیراب است اما از نظر تاریخی قدمت بیشتری از زیراب دارد.
در تاریخ ابن اسفندیار بارها نام کسلیان و قلعههای آن آورده شده است. حتی وجه تسمیه این دهستان در این کتاب «کیه سلیان» به معنی خانه یا پناهگاه سلیان دانسته شده است.
این دهستان روستاهای متعددی را شامل میشود: سه روستای بهمنان،ولوکش، امیرکلا در این سوی رودخانه کسلیان و روستاهای کچید، پاشاکلا، لولاک، متهکلا، سنگ نیشت، سی پی، پیرنعیم و اتو در آن سوی رودخانه قرار گرفتهاند. روستاهای ولیلا، سوخته سرا، لولاک، ززول، لاجیم نیز با فاصله دورتری از این روستاها در عمق جنگلهای کسلیان قرار گرفتهاند.
لاجیم را باید مرز جغرافیایی سوادکوه و دودانگه دانست. اما از نظر فرهنگی و اجتماعی مرز مشخصی بین کسلیان و دودانگه وجود ندارد و در گذشته ارتباطات گستردهای بین مردم این روستاها و کسلیان وجود داشت.
بیشتر جمعیت دهستان کسلیان امروزه به زیراب کوچ کردهاند. به جرأت میتوان گفت مردم کسلیان در شکل گیری شهر زیراب مهم ترین نقش را ایفا کردهاند. از این رو امروزه نیز در حیات مدنی و اجتماعی این شهر نقش مهمی را ایفا میکنند.
شهرستان سوادکوه
شهرستان سوادکوه یکی از شهرستانهای استان مازندران در شمال ایران است که در ناحیهٔ البرز مرکزی و در مجاورت استان سمنان قرار گرفته است. مهمترین شهر این شهرستان شهر پل سفید بوده که دارای بیشترین جمعیت و مساحت در سطح شهرستان میباشد. شهر پل سفید مرکز این شهرستان میباشد.
شهرستان سوادکوه از سمت شمال به شهرستان قائمشهر، از سمت جنوب به شهرستان فیروزکوه در استان تهران و شهرستان مهدیشهر در استان سمنان، از سمت غرب به شهرستان بابل و از سمت شرق به شهرستان ساری و ارتفاعات دودانگه و دهستان چاشم (شهریارکوه)(جبال شروین) در شهرستان مهدیشهر محدود است.
وجه تسمیه و تاریخچه
سوادکوه در دوران مختلف تاریخ، محدوده ثابتی نداشته و همواره حدود و مرز آن در اثرعوامل طبیعی، اقتصادی و سیاسی تغییر یافتهاست. کشفیات باستانشناسی بهمراه اسناد و مکتوبات تاریخی حاکی از آن است که سوادکوه از نواحی کهن طبرستان وایران بوده و انسجام بافت اجتماعی و فرهنگی آن در دوران اساطیری ایران ریشه دارد. این ناحیه همواره در تعیین مسیر تاریخ طبرستان حضور مؤثر داشته و مورد توجه حکام دولت مرکزی بودهاست. مورخینی مانند ابن اسفندیار تا قبل از قرن دهم هجری قمری آنرا جزئی از تپورستان در ایالت فرشوادگر ذکر کردهاند که از شرق تا جرجان، از غرب تا دیارآذربایجان، از جنوب تا نواحی ری، قومس و دامغان وسعت داشت.
ایالت فرشوادگر که در آثار مورخینی نظیر استرابون یونانی، ابن اسفندیار، میر ظهیرالدین مرعشی و کتاب اوستا از آن یاد شده ترکیبی از واژههای تبری فرش به معنی دشت و جلگه، واد به معنی کوه و گر به معنی دریا ذکر شدهاست. در برخی دیگر از منابع تاریخی مانند التدوین آمده که نام قدیم سوادکوه پتشخوارگر و پتشخرگر بوده و فرمانروایان و امرای بسیاری از این منطقه برخاسته و وقایع تاریخی مهمی نظیر ورود و سکونت فریدون پادشاه پیشدادی، پیکار رستم پهلوان مشهور شاهنامه فردوسی با دیوان مازندران و عبوراسکندر مقدونی در جنگ باداریوش سوم پادشاه ایران آخرین پادشاه هخامنشی در این ناحیه روی دادهاست.
در روایات شاهنامه فردوسی و اوستا، کتاب دینی پیروان آئین زرتشت آمدهاست که سوادکوه در گذشته محل زندگی انسانهای متمدنی بوده که آئین دیوسنائی داشته واژهائی نظیر دیوا، دی، دوآزرک و دا که اکنون نیز در زبان بومیان این نواحی رایج میباشد، از آن روزگاران به یادگار ماندهاست. نشانه هائی نیز از آئین میترائیسم ومهرپرستی در قرون اولیه میلادی و اواسط حکومت پادشاهان ساسانی، در این ناحیه وجود داشت. در زمان یزگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی ایران، حکومت سرزمین سوادکوه به ولاش واگذار و لقب فرشواد جر شاه به او اعطا گردید.
ساکنین این ناحیه بدلیل وضعیت طبیعی منطقه در بدو ورود سپاهیان عربها به ایران، سالیان متمادی با آنها و عوامل خلفای اموی مبارزه کرده و حتی تاقرن چهارم هجری بزبان پهلوی سخن میگفته و باخط پهلوی کتابت میکردهاند. کتیبه ای نیز به خط پهلوی ساسانی در بنای باستانی برج لاجیم بر جای مانده مربوط به قرن پنجم هجری قمری است. سرانجام اهالی منطقه با اختیار و تسلط کامل دین جدید را پذیرفته و به اسلام علوی روی آوردند. عدهای از مورخین بهمین دلیل سوادکوه را کوه سیاه معنی کرده و بر این عقیدهاند که اعراب در طی سالها مبارزه با مردم این ناحیه شکست خورده و بدلیل هراس ناشی از هیبت کوههای مرتفع و سختگذر که از انبوه درختان بلند و کهنسال پوشیده بوده نام سوادکوه یا کوه سیاه را بر این سزمین نهادند.
در عهد خلافت مأمون خلیفه عباسی، اسپهبد مازیار به جر شاه یا پادشاه کوهستان ملقب گردید. این کوه بخشی از کوههای آپارسن قدیم بود که در کتاب اوستا او پامیری یسنا خوانده میشد و اکنون نیز همین نام در سوادکوه وجود دارد.
در برخی از اسناد و مکتوبات تاریخی بجای مانده از جمله کتاب التدوین، سوادکوه را همان ناحیه مشهور فرشوادگر دانستهاند که در آثار مورخین مختلف در طی دوران تاریخی فرشوادگر، پرشخوارگر، پتشخوارگر، پرخواتروس، فرشوادجر، پذشخوارگر نیز خوانده شدهاست.
در همین کتاب ذکر شده که تا زمان حکومت فریدون، ششمین پادشاه پیشدادی ایران، سوادکوه جزء اقطار مازندران در حوزه فرشوادگر بوده و فریدون در ناحیه شیلاب یا تیلاب سوادکوه بزرگ شدهاست. در کتاب اوستا نیز آمده که فرشوادگر در جنوب دریای فرا فکرت قرار دارد و تخت گاه دیوان مازنی است.
در تحولات اجتماعی و تاریخی بعد از قرن پنجم تا اواخر قرن سیزدهم هجری قمری نیز همواره نام سوادکوه بعنوان منطقهای امن و محفوظ مطرح بودهاست. بهمین دلیل باید اذعان داشت که بافت فرهنگی، اجتماعی و تمدن غنی و باستانی این منطقه به سنت دیگر مناطق کشور در طی فراز و نشیبهای تاریخ دچار آسیب کمتری شدهاست.
نام این منطقه از واژه هند و ایرانی سو، زئو، دئو، گرفته شده که معادل واژه فارسی روشنائی است. واژههای شبیه آنها نیز کماکان در گویش و نام اماکن مختلف وجود دارد. واژه سات نیز در اغلب نقاط مازندران بجای واژه صاف و روشن بکار میرود. در سوادکوه نیز در نام روستای سات روآر، مرتع سوته، رودخانه ذبیر و در زیرآبو سئو رویا آب روشن، فرمانهای مختلف این واژه باستانی دیده میشود.
درحال حاضر نیز اهالی منطقه کوههای صاف و عاری از درخت را ساکو میخوانند که مخفف کلمه سات کوه یا کوه صاف میباشد.
عدهای نیز بر این عقیدهاند که نام سوادکوه از کوه سوات گرفته شده که در جنوب شرقی روستای چرات در دهستان ولوپی واقع شده و در ارتفاعات آن آثاری از تمدن قدیم مشاهده میشود که احتمالا بدلیل استقرار حاکمان قدیم سوادکوه بر جای ماندهاست.
با توجه به اینکه واژه سات با دگرگونی واژه سئو یا دئو پدید آمده و به معنی صاف روشن در جملات بکار میرود بهتر آن است که نام سوادکوه را بر گرفته از واژه سات کوه یا کوه صاف و بدون درخت بدانیم. در حال حاضر نیز واژههای سات روآر به معنی آب زلال و روشن، سئو درکا به معنی زلال و صاف، ذیب لا به معنی روشن و در گویش بومیان منطقه بکار میرود.
عدهای از محققین نیز معقدند که نام سوادکوه با تغییر واژه کهن فرشوادگر به فرشواد کوه سپس تبدیل آن به سوادکوه پدید امدهاست.
در بر خی از اسناد و کتب تاریخی اسامی دیگری مانند سواته کوه، و کولاچی نیز برای این نا حیه بکار رفتهاست. میرظهیرالدین مرعشی نیز در میان وقایع تاریخی قرن هشتم هجری قمری آن را گلابی نامیده که علت آن معلوم نیست. تصور سه خط طلا در شهرستان سوادکوه تاحدود ۱قرن پیش اقتصاد عمده مردم سوادکوه دامپروری بوده وبا زندگی عشایری وکوچ نشینی امرار معاش میکردند که هنوز بازماندگان این نسل درگوشه وکناره این منطقه باهمان سبک ساده زندگی به چشم میخورند اما با تاسیس راه آهن و کشف رگههای زغال سنگ در کوههای سوادکوه و پیامد آن احداث معادن استخراج زغال سنگ و ترانسفر آن بکمک لوکوموتیو به اصفهان سبک جدیدی در کسب درآمد مردم و تغییر زندگی کوچ نشینی به زندگی کارگری و مقرری بگیری معادن بوجوآورد. مجموعه معادن کارسنگ، کارمزد، تاریک دره و... ازین قبیل میباشند. رونق سوادکوه نیز ازهمان زمان شروع شد تا اینکه در اواسط دهه ۷۰ بدلیل بی کفایتی برخی مدیران شرکت البرز مرکزی و واگذاری بی حساب و کتاب بیت المال به بخش خصوصی، این شرکت عظیم که با دستان پینه بسته کارگران بومی قوت گرفته بود به بنبست رسید... آثار رکود شدید اقتصادی وفقر مردم سوادکوه واعتیاد فراگیر جوانان ناشی از همین به تاراج بردن شرکت و اموال آن توسط بخش خصوصی و صدالبته لابی مدیران ومسؤلان وقت میباشد.
تقسیمات کشوری
شهرستان سوادکوه از سه بخش به نامهای بخش مرکزی، زیرآب و شیرگاه و چهار شهر بترتیب جمعیت و اهمیت ۱-زیراب ۲-شیرگاه ۳- پل سفید و۴-الاشت تشکیل شدهاست. این شهرستان در مجموع از شش دهستان بنامهای سرخ کلا با بیست آبادی، کردآباد، راستوپی با ۶۹ آبادی، ولوپی با ۵۲ آبادی، کسلیان با ۱۷ آبادی، شرق و غرب شیرگاه با ۳۱ آبادی و دهستان لفور با ۲۹ آبادی تشکیل شدهاست.
بخش مرکزی شهرستان سوادکوه
دهستان راستوپی
دهستان سرخکلا
کردآباد
ارفعده
دهستان ولوپی
دهستان کسلیان
شهر: پل سفید، زیرآب، آلاشت
بخش شیرگاه
دهستان شرق و غرب شیرگاه
دهستان لفور
شهر: شیرگاه
مراکز تاریخی و باستانی
کرداباد یکی از روستاهای زیبا در شهر زیراب میباشد که از نظر پوشش گیاهی همچنان بکر مانده و صاحب دو امامزاده به نامهای امامزاده جمال الدین و امامزاده طاهر میباشد که مورد توجه مردم این منطقه میباشد.
محله قدیم آلاشت
محله قدیمی آلاشت، زادگاه رضاشاه سرسلسله دودمان پهلوی در ۱۸ کیلومتری زیرآب (منطقه سوادکوه) قرار دارد. آلاشت در منطقهای کوهستانی وجنگلی واقع شده و خانههای آن اغلب از خشت خام ساخته شده و بام آنها نیز با تخته پوش پوشانده شدهاست. کوچههای این محله، باریک، سنگی و شیب تندی دارند. آلاشتیها هر محله از دهشان را به نامی میشناسند. زادگاه پهلوی اول در محله پهلوان خلیل قرار دارد که ساختمان آن در اصل دو اشکوبه بودهاست. اشکوب فوقانی آن در اثر زلزله فروریخته بود که دردوران پهلوی دوم به وسیله سازمان سابق میراث فرهنگی به همان سبک اولیه تجدید بنا شدهاست. این خانه امروزه به عنوان موزه مردم شناسی در خدمت عموم مردم جهت بازدید قرار میگیرد.
امامزاده عبدالحق شهر زیراب: این امامزاده ازدیربازبه عنوان یک مکان مقدس برای مردم شهرستان واستان بحساب میامده وهرساله شاهدخیل عظیمی ازمهمانان و زایران میباشد. هم چنین این امامزاده محل یکی ازبزرگترین میعادگاههای استان مازندران درروزعاشوراست. بگونه ایکه دستههای عزاداری ازشهرهاوروستاهای اطراف بسمت شهرزیراب ومحل امامزاده درمرکزشهرروانه میگردند.
قلعه کنگلو
این قلعه به فاصله تقریبی ۲۰ کیلومتری در جنوب شرقی دوآب (منطقه سوادکوه) درنزدیکی روستای کنگلو بر بالای صخرهای قرار دارد که قسمت اعظم آن با گذشت زمان وعوامل مخرب جوی از بین رفتهاست. نمای خارجی قلعه را یک باروی عظیم سنگی تشکیل میدهد که درقسمت میانی و طرفین آن، برجهای دیده بانی تشکیل شدهاست. فضای داخلی این قلعه با توجه به بقایای آن، مدور و در دو طبقه ساخته شده بود که قسمت عمده آن از بین رفته و در حال ویرانی است.
قلعه حسن بور (سرخکلا)
قلعه حسن بور مربوط به دوره ساسانی در ۷ کیلومتری شمال روستای سرخکلا در جنگلهای شاهکوه و لیلی واقع شده و تا قرن ۶ و ۷ ه. ق. مورد استفاده قرار میگرفت است و در شهرستان سواد کوه، بخش مرکزی، روستای سرخ کلا واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۳۸۳ با شمارهٔ ثبت ۱۱۵۳۵ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
نام آن در برخی منابع "قلعه کسلیان" و امروزه به "قلعه حسن بور" شناخته میشود.
بدلیل عدم مراقبت و شرایط فرسایشی اقلیم رطوبتی و همچنین رویش درختان تنومند جنگلی و آسیبهای ناشی از فشار ریشههای این درختان و حفاریهای غیرمجاز انسانی، متاسفانه از همه جوانب به شدت مغلوب فرسایش و تخریب قرارگرفته و اکنون پس از گذر قرنها حدود ۸۰ درصد این اثر ارزشمند و باستانی از بین رفته است
قطر پایهها و دیوارههای قلعه در برخی نقاط به ۵متر هم میرسد که مصالح بکار رفته در آن سنگ، آجرها در ابعاد مختلف و ساروج است.
در محوطه قلعه آثار زیادی از سفالهای ناودانی شکل دیده میشود و در مرکزیت بنا آب انباری با حجم خیلی زیاد وجود داشته که شواهد گویای وجود سیستم پیشرفته جمعآوری و انتقال آب باران به مخزن اصلی و استفاده آب در طول سال میباشد. که دوام سفالها و استحکام آن پس از قرنهای متمادی و همچنین طراحی مهندسی مخزن و سیستم انتقال آب جای افتخار و تحسین دارد.
در ضلع شرقی قلعه درب ورودی وجود داشته که بقایای آن نشانگر تشابه با قلعههای یونان باستان است. دو برج نگهبانی در طرفین قلعه همچنان پابرجا هستند و از قطورترین و محکم ترین نقاط قلعه بشمار میروند.
این قلعه با وجود اتاقهای زیرزمینی و دالانها نشان دهندهٔ سکونت حاکم و خانواده و درباریان میباشد و قلعهٔ دیگری با مساحت کوچکتر در فاصله حدود ۵۰ متری در ضلع شمالی با ارتفاع کمتر قرار دارد که به احتمال فراوان وظیفهٔ نگهبانی از قلعه اصلی توسط سربازان را برعهده داشته است.
آب انبار قلعه: مخزن ذخیره آب و استفاده در طول سال، قابلیت ذخیره حجم بسیار زیادی آب باران و برف را در فضایی خنک را دارا بود. جدارهٔ داخلی آی انبار از آجرهای صفحهای به ضخامت حدود ۵۰ سانتیمتر تشکیل شده و قسمت خارجی آن از سنگ و ساروج است
برج لاجیم
برج لاجیم در شمار آثار زمان تسلط آل زیار بر طبرستان در فاصله سالهای ۳۱۶ الی ۴۴۳ هجری قمری است.
این بنای تاریخی در خارج از یک گنبد مخروطی ساده و ظریف پوشیده شده است که در داخل به حالت مدور تغییر شکل میدهد. ورودی این بنای آجری در سمت شرق است و پایه گنبد به وسیله یک ردیف طاقنما تزئین شده است. در کمربند زیر گنبد دو کتیبه به خط کوفی و پهلوی بر روی هم قرار گرفته است. این دو کتیبه بشکل زیبایی با آجرهای تراشخورده در زمینهای از گچ سفید نصب شدهاند کتیبه با خط کوفی نام کیا اسماعیل ابوالفوراس شهریار ابنعباس صاحب بنا و تاریخ ۴۱۳ هجری قمری را نشان میدهد. جاده دسترسی به روستای لاجیم از شهر زیرآب آغاز میشود و پس از طی یک مسافت ۲۷ کیلومتری به سر گردنه مرتفعی میرسد که از طبیعت و ارتفاعات جنگلی خارج و به چمنزار و بوته زارهای زیبا بدل میگردد. مدتی است که قرار است قسمتهای داخلی این برج مورد مرمت قرار بگیرد و در داخل بنا داربستهایی کار گذاشته شده است ولی به طور مسلم هنوز تعمیرات جدی صورت نگرفته. نکته دیگر وجود یک مقبره در داخل بنای برج است. به گفته اهالی این مقبره مربوط به یکی از امام زادگان است. محوطه اطراف برج در واقع فبرستان لاجیم است. که محل تدفین متوفیان روستا است. در این روزها به دلیل در پبش بودن برنامه یادواره گرامیداشت شهدا در لاجیم بنای یادبودی در کنار برج لاجیم در حال ساخت است. هنوز این بنای یادبود کامل نشده است.
پل ورسک
این پل در زمان رضاشاه، بر روی دره ورسک منطقه سوادکوه ساخته شد و در زمان جنگ جهانی دوم به پل پیروزی معروف شد. پل ورسک با دهانهای به طول ۶۶ متر و ارتفاع ۱۱۰ متر یکی از بزرگترین شاهکارهای مهندسی طول خط آهن شمال است.
بابک محله
این محله در نزدیکی یکی از دهات اطراف سوادکوه بوده و نام قدیم ان گلپور ده است.
برج رسکت
برج زیبای رسکت در روستایی به همین نام، از دوران اسپهبدان مازندران که بر روی آن کتیبهای به دو خط پهلوی و کوفی وجود دارد.
برج باوند
برج بسیار زیبای باوند از دوران آل باوند از اسپهبدان مازندران در ابتدای ورودی منطقه سرخآباد (شامل روستاهای وسیه سر، قلک، پشت کل، زیارت سر، سنگ سرک، ارژنگ سر، وندچال، مالیدره و...) سوادکوه قرار دارد. این برج شبیه مهره رخ در شطرنج است. برج مزبور توسط پروفسور شروین باوند باز سازی شده است. هم اکنون در بین اهالی منطقه فوق به نام گنبد معرف میباشد. برج گنبد ورودی روستاهای زیبا و ییلاقی نظیر وندچال اترگله گرزین خیل مالی دره وسیه سر سنگ سرگ زاهدسرا میباشد ییلاقاتی که زادگاه بزرگان زیادی در تاریخ سوادکوه بودند. مردان و زنانی که به اصل و نسب ییلاقی بودنشان افتخار میکردند و همیشه سوادکوهی واقعی بودند.
نقش شاه
تنها تصویر ناصرالدین شاه قاجار و درباریان او که بر دل سنگ حکاکی شده است در جاده هراز و در کنار تونل وانا و جاده باستانی زمان ساسانی قرار دارد.
لفورک
شهر باستانی لفور در سواد کوه قرار دارد. در این شهر اسکلتهایی از انسانهای دراز سر پیدا شده است.
مراکز دانشگاهی
شهرستان سوادکوه دارای چندین دانشگاه بوده که قطعامهمترین انهاپردیس دانشگاه شهیدبهشتی است. این دانشگاه که هم اکنون به عنوان یک پارک علمی تحقیقاتی مورداستفاده قرارمی گیردازنظرزیبایی مناظرطبیعی درجایگاه دوم دانشگاههای زیبای دنیاقراردارد. شایان ذکراست زیباترین دانشگاه دنیادرکشوراتریش واقع است. پردیس زیبای دانشگاه شهیدبهشتی درشهرزیراب قراردارد. ولی دراثربی توجهیهای مسیولین منطقه وکشور این شهرزیبادرسایهٔ سیاست بازیهای قرارگرفتهاست. دانشگاه آزاد اسلامی واحد سوادکوه واقع در ابتدای جاده آلاشت نیز از مراکز مهم آموزشی و علمی شهرستان است که با داشتن بیش از ۲۵۰۰ نفر دانشجو از سال ۸۱ در حال فعالیت میباشد
سایر مراکز آموزشی
از سال ۱۳۸۰ همزمان با آغاز به کار مرکز فنی و حرفهای غدیر سوادکوه در منطقهٔ دوراهی آزادمهر و در ادامه آن آغاز به کار آموزشگاههای آزاد فنی و حرفهای در شهرستان شاهد حضور چشمگیر علاقمندان به آموزشهای مهارتی در سطح شهرستان هستیم هم اکنون انجمن صنفی آموزشگاههای سوادکوه که با عضویت آموزشگاههای منطقه مسئول پیگیری و همیاری با مسئولین خدوم این مراکز است بالغ بر سی عضو دارد لازم به توضیح است ماحصل فعالیت این مراکز کسب مهارت توسط صدها کارآموز در رشتههای مختلف فنی بوده است که در این میان میتوان به کسب مقام بینالمللی در مسابقات ملی مهارت ۲۰۰۹ کانادا همچنین کسب مقام اول کشور در همین مسابقات در سال ۹۱ که همه ساله برگزار میگردد اشاره نمود. مشروح فعالیتها در پایگاه زیر قابل رویت میباشد. www.As-savadkoh.blogfa.com
رسانههای سوادکوه ۱۲ رسانه مکتوب و مجازی در سوادکوه فعالیت دارند و در سال ۸۹ اقدام به تشکیل انجمن خبرنگاران نمودهاند که نمایندگی کیهان، وارش، حرف، خبرگزاری فارس، صدا و سیما، نسیم ورزش، سرزمین ورزش، سایت سوادکوه نیوز، سایت شمال ورزشب، مقاومت، سایت ونگ وا... را شامل میشود.
بخش مرکزی شهرستان سوادکوه
بخش مرکزی شهرستان سوادکوه یکی از بخشهای شهرستان سوادکوه در استان مازندران در شمال ایران است .
تقسیمات کشوری
بخش مرکزی شهرستان سوادکوه
دهستان راستوپی
دهستان سرخکلا
دهستان ولوپی
دهستان کسلیان
شهرها: آلاشت، پل سفید و زیرآب
جمعیت
بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت بخش مرکزی شهرستان سواد کوه در سال ۱۳۸۵ برابر با ۴۳۹۲۰ نفر بوده است .
استان مازندران
مازَندَران
استانی در شمال ایران و در کرانههای جنوبی دریای مازندران یا دریای کاسپین میباشد. شهر ساری مرکز استان مازندران و پرجمعیتترین شهر آن میباشد. این استان هممرز با استانهای گلستان، سمنان، تهران، البرز، قزوین و گیلان است. قله دماوند مرتفعترین قله ایران در مازندران و در شهرستان آمل قرار دارد. این استان از لحاظ جاذبههای گردشگری و جذب توریست رتبه یک را در ایران دارا است و از جنگل، دشت، کوه، تاریخ و دریا سود بسزایی میبرد. مازندران بلندترین (کوه دماوند) و پست ترین (دریای مازندران) یادریای کاسپین نقاط ایران را در خود جای داده است. این استان یکی از پرجمعیتترین مناطق از لحاظ تراکم جمعیتی و یکی از غنیترین آنها از لحاظ منابع گوناگون زیرزمینی میباشد. این استان دارای ۲۲ شهرستان است. مازندران قدیمیترین مردم را در جهان از نظر یک جا نشینی دارد. روز ۱۴ آبان هم روز مازندران نامگذاری شده است.
مردم مازندران به زبان تبری (مازندرانی) و فارسی سخن میگویند. مازندران با جمعیتی بیش از ۳ میلیون نفر و حدود ۴٫۰۹ درصد جمعیت کشور از وسعتی معادل ۱٫۴۶درصد ایران برخوردار است. اما قرار گرفتن آن در ساحل جنوبی بزرگترین دریاچه جهان موسوم به دریای مازندران یا دریای کاسپین یا خزر و همجواری با چهار کشور ساحلی این دریا یعنی ترکمنستان، قزاقستان، روسیه و جمهوری آذربایجان از یک سو و قرار گرفتن در شمال کلانشهر تهران (پایتخت ایران) از موقعیت جغرافیایی استراتژیکی برخوردار است. امتیاز حمل و نقل دریایی با کشورهای همسایه از طریق منطقه ویژه و بندر قدیمی نوشهر، و منطقه ویژه و جدید امیرآباد بهشهر و اسکله نفتی نکا در شرق مازندران، اتصال آن به شبکه سراسری راه آهن کشور، وجود فرودگاههای بینالمللی فرودگاه دشت ناز (ساری)، نوشهر(قدیمی ترین فرودگاه مازندران) و رامسر، برخورداری از سه جاده شوسه ارتباطی با استان تهران، و اقدام به سرمایهگذاری در طرح در دست ساخت بزرگراه تهران ـ شمال (نوشهر) با امکان دسترسی سریع با فاصله کوتاه ۱۲۰ کیلومتر ارتباط تهران ـ مازندران، عبور خطوط بینالمللی فیبر نوری، شبکه ارتباطی بسیار قوی و گستردهای را در مسیر کریدور بینالمللی شمال ـ جنوب از هلسینکی (فنلاند)، به بندر لاوان (روسیه) تا ساحل دریای خزر فراهم آوردهاست و همچنین جاده بینالمللی هراز در این استان باعث ترددهای بالایی شدهاست.
دسترسی به زیر ساختهای مناسب ارتباطی، به همراه تسهیلات ویژه زیر بنایی آب، برق، فاضلاب و گاز همراه با شرایط آب و هوایی معتدل، اراضی بسیار حاصلخیز، طبیعت گوناگون و مفرح ساحلی، دشتی، جنگلی و کوهستانی مساعد برای توسعه صنعت گردشگری و دسترسی به بازارهای هدف داخلی و خارجی، امکان توسعه سریع را در قالب بخشهای محوری گردشگری، کشاورزی، صنعتی و تجاری، فناوری اطلاعات و ارتباطات را یکجا در خود گرد آورده است. همچنین برخورداری از میراث فرهنگی غنی و بیشترین نرخ دانش آموختگان با تحصیلات دانشگاهی مازندران در بین استانهای کشور، شرایط مناسبی برای گسترش سرمایهگذاری داخلی و خارجی استان در سطح منطقه شمال و ایران فراهم آوردهاست.
شهرستانها
با اجرای طرح همسانسازی کدها، کد همه ی شهرستان های استان مازندران به ۰۱۱ تغییر کرد و شماره های مشترکان تلفن ثابت از ۷ رقم به ۸ رقم تغییر کرد.
وضعیت جغرافیایی
مازندران به خاطر جغرافیای گوناگون آن که شامل جلگهها، علفزارها، بیشهها و جنگلهای هیرکانی با صدها گونه گیاهی منحصر به فرد در جهان است و آب و هواهای گوناگون از سواحل شنی با پستترین نقطه، تا کوهستانهای ناهموار و پوشیده از برف البرز با داشتن یکی از هفت آتشفشان معروف دنیا، کوه دماوند، شناخته شدهاست.
رشته کوههای البرز همچون سدی بلند مازندران را به دو قسمت جلگهای و کوهستانی تقسیم کرده است و به همین دلیل این استان از قسمت داخلی ایران جدا شدهاست. بخشی از البرز غربی و البرز شرقی و تمامی البرز مرکزی در این محدوده قرار دارد و شیب زمین از منطقه کوهستانی به سوی جلگه و دریا کاهش مییابد. رشته کوههای البرز دارای کوههای فرعی است که از جنوب به شمال و یا به موازات دریا کشیده شدهاست. از مرتفعترین قلل مازندران میتوان بادله کوه، کوه چنگی و کوه سفید را در شهرستان ساری نام برد. بلندترین قلههایی که به موازات دریا کشیدهشدهاست عبارتند از سیالان با ارتفاع ۴۱۲۵ متر از سطح دریا و تخت سلیمان با بیش از ۴۰۰۰ متر ارتفاع از سطح دریا در جنوب شرقی شهرستان تنکابن و قله شور، کلارآباد و سیاه سنگ در شهرستان نوشهر.
ناهمواریها
این استان قسمت جنوبی آن کوهستانی و قسمت شمالی آن جلگهای ساحلی میباشد. شیب آن به طرف مشرق در دشت گرگان است که به تدریج به ارتفاعات غربی خراسان منتهی میشود و به علت فراوانی نسبی آب و فرسایش کوهها، آبرفتهای ناشی از آن در دریا تهنشین شده و جلگه مازندران را تشکیل داده است.
آب و هوا
آب و هوای مازندران با توجه به وجود دریا، کوه و جنگل به دو نوع معتدل مرطوب و کوهستانی تقسیم میشود.
مرطوب و معتدل
وجود دریای کاسپین یا خزر و رشته کوههای البرز و نزدیکی این دو مظهر طبیعت به یکدیگر در نواحی جلگهای تا کوهپایههای شمالی البرز، آب و هوای معتدل و مرطوب را به وجود آوردهاست، تابستانهای آن به ویژه در سواحل دریا، گرم و مرطوب است. زمستانهای این نواحی معتدل و مرطوب و به ندرت یخ بندان میشود.
کوهستانی
شامل آب و هوای معتدل کوهستانی و آب و هوای سرد کوهستانی است. دوری از دریا و افزایش تدریجی ارتفاع در اراضی جلگهای، تغییرات خاصی را در آب و هوای این استان پدید آوردهاست. به طوری که در ارتفاعات ۱۸۰۰ تا ۳۰۰۰ متری، آب و هوای معتدل کوهستانی با زمستانیهای سرد و یخ بندان طولانی و تابستانهای کوتاه و معتدل وجود دارد. در ارتفاعات بالای ۳۰۰۰ متر که دمای هوا به شدت پایین میآید، دارای زمستانیهای سرد همراه با یخ بندان طولانی و تابستانها کوتاه و خشک است. در این نواحی هوا غالباً برفی است و در ارتفاعات مهم چون تخت سلیمان و دماوند یخچالهای کوهستانی و طبیعی ایجاد شدهاست. میانگین میزان ریزش باران در این استان کمتر از گیلان است.
منابع آب
دریای کاسپین یا دریای مازندران (خزر) که در بین کشورهای ایران، روسیه، ترکمنستان، قزاقستان و آذربایجان واقع شدهاست با وسعتی حدود ۳۶۰۰۰۰ کیلومتر مربع بزرگترین دریاچه جهان است. سطح آب این دریاچه در دورانهای گذشته بالاتر از سطح دریاهای آزاد بودهاست. %۸۷ از آب رودخانههای ولگا و اورال در روسیه %۷ رودخانههای سواحلی غربی و %۵ رودخانه سواحلی جنوبی در ایران به این دریا میریزد. حجم آب دریای خزر ۷۹۳۱۹ کیلومتر مکعب است. این دریاچه یکی از میدانهای گسترده و غنی نفتی جهان است.
رودها
بیشتر رودهای جاری در مازندران دایمی هستند. در نواحی کوهستانی در فصل زمستان و اوایل بهار پر آب و در تابستانها کم آب و گاهی خشک است. طول رودهای غرب این استان به دلیل نزدیک بودن کوه به دریا کوتاه تر و رودهای شرقی طولاتی تر است. رودهایی که از جنوب به شمال در جریان است عبارتند از:
هراز
بابلرود
چالوس
تِلار
تجن
چشمه کیله
که این رودها همگی به دریای مازندران میریزد. از دیگر منابع آب این استان دریاچههای کوچک محلی است که به هنگام طغیان رودها در قسمتهایی که سطح آبهای زیرزمینی بالا است به وجود میآید و برای کشاورزی، صید و شکار مورد استفاده قرار میگیرد. نوع دیگر ذخایر آبی و مهار سیلاب آب بندان است که در آن ماهی پرورش مییابد. دریاچه دایمی «ولشت» یا «سما» در شمال غربی مرزن آباد شهرستان چالوس یکی دیگر از منابع آبی طبیعی است که از جوشش چشمههای اطراف تشکیل شده و از جاذبههای گردشگری استان است. در مازندران چشمههای آب معدنی فراوانی یافت میشود که خاصیت درمانی دارد و در معالجه امراض پوستی، مفصلی، عصبی، و گوارشی موثرند، چشمه آبگرم آزرود (آزرو) بابل، چشمههای آب اسک، لاریجان، آملو و استراباکو در آمل و حمامهای آب معدنی (گوگردی) در شهرهای رامسر و کتالم و سادات محله شهرستان رامسر و رینه بخش لاریجان شهرستان آمل از آن جملهاند.
سدها
سد لار: این سد در استان مازندران یکی از سدهای خاکی تأمینکننده آب آشامیدنی حوالی تهران و تأمینکننده آب مورد نیاز آبیاریهای کشاورزی منطقه میباشد. این سد در ۷۵ کیلومتری شمال شرق تهران و در ۱۰۰ کیلومتری شهر آمل قرار دارد. مطالعات احداث این سد از سال ۱۳۳۰ آغاز شد و در نهایت در سال ۱۳۶۱ گشایش یافت. سطح حوزه آبریز این سد بالغ بر مساحت ۶۷۵ کیلومتر مربع میباشد و متوسط جریان آب سالانه ۴۸۱ میلیون متر مکعب دارد. از انتقال آب این سد و پیوستن آب آن به سد لتیان، جهت استفاده در نیروگاههای منطقه برای تولید متوسط سالانه ۱۵۰ هزار مگاوات ساعت انرژی برق-آبی استفاده میشود. دریاچه سد لار به دلیل نزدیکی به کوه دماوند و واقع بودن در منطقه دشت لار به یکی از گردشگاههای ایران تبدیل شدهاست که در سالهای اخیر بعنوان مراکز پرورش ماهی قزل آلا و ماهیگیری و همچنین ورزشهایی چون اسکی روی آب از آن استفاده میشود. اطراف این دریاچه در ماه اردیبهشت مملو از شقایق میشود که بر زیباییهای این منطقه میافزاید. بودجه برآورد شده برای ساخت سد، دویست میلیون دلار بود.
سد البرز: به علت بالا بودن دِبی آب بابلرود، بر روی آن سدهایی احداث شده که از مهمترین آنها میتوان به سد البرز (سد آیت الله صالحی) در جنگلهای لفور اشاره کرد که بزرگترین سد خاکی کشور است. این سد ۸۳۸متر طول، ۷۸متر ارتفاع و با حجم ذخیره ۱۵۰ میلیون مترمکعب، در سال ۱۳۸۷ به بهرهبرداری رسید. این سد خاکی در منطقهای واقع شدهاست که به لحاظ تاریخی دارای اهمیت زیادی است. از جمله ماهیان معروف سد لفور میتوان به زردپر، سرخ باله و سفید رودخانهای اشاره نمود.
سد شهید رجایی(سلیمان تنگه): این سد در ۴۵ کیلومتری جنوب باختری ساری در نزدیکی روستای افراچال در منطقهای کوهستانی و سر سبز واقع شدهاست. این سد در سال ۱۳۷۹ برای بازدید مسافرین و گردشگران آماده شدهاست. اقامت شبانه در کنار رودخانه تجن، بازدید از تاج سد با گرفتن بلیط در روزها ممکن بوده و در این سد امکانات قایقرانی و اسکی روی آب برای گردشگران فراهم شدهاست. دهکده آرامش، تاج سد، اسکله شیرین رود و قهوه خانه تلاونگ از جمله مکانهای تفریحی سد سلیمان تنگه یا همان سد شهید رجایی میباشند.
تاریخ
با کشفیات دانشمندان در غارهای هوتو و کمربند، گواهی بر زندگی انسانها در ۷۵ هزار سال پیش از این بدست آمدهاست، علاوه بر این، باستانشناسی در گوهر تپه، که ثابت کرد مازندران بیش از ۶ هزار سال پیشینه تمدن شهری دارد، مازندران را به یکی از مهترین پایگاههای باستانشناسی در منطقه خاورمیانه و جهان شناساندهاست و آن در فرهنگ سازی و تمدن شهرنشینی مردم در ایران نقش مهمی را ایفا کردهاست، در حالی که آمل شهری که آن را دومین شهر کهن ایران میخوانند هم در این استان جا دارد و تاریخ آمل جزو تاریخهای اول شهری است که در زمان مردم آمارد یا همان آماردیان شکوفا شدهاست. مازندران جزوی از قلمرو پادشاهی ورگانا، و پس از آن یکی از استانهای مهم پادشاهی طبرستان (که پس از شاه عباس طبرستان ایالتی از ایران و مازندران استانی از این ایالت شد)، بودهاست.
مردم بومی آن تپوری (مازندرانی) وآمارد و گیلک هستند، مازندران اولین پایگاه اسلامی و شیعه دوازده امامی است و خاندان مرعشی و خاندان ناصر الحق اطروش هم در مازندران به پایتخت گری آمل بودهاند. بعداز غلبه آریاییهای مهاجم ومهاجرت بومیان، ساکنان جدید پس از مدتها ظاهر زیرفرمان هخامنشیان قرار گرفتند. درکتیبه بیستون سرزمین مازندران به نام پشتخوارگی ودر اوستا پزشخوارگر آمده است و مازندران قلمرو اشکانیان و آمل مرکز اصلی آن بوده است.
همزمان با فتوحات مسلمانان از سلسلههای پادوسبانان، آل باوند و افراسیابیان نام برده شده است که در طبرستان یا قسمتی از آن حکومت می کردهاند و استقلال نسبی داشتهاند. مورخان درباره اولین حمله مسلمین به طبرستان وحدت نظر ندارند.
مازندران (تبرستان) تنها ناحیهای از ایران است که در دوره اول فتوحات اعراب (۶۴۹-۶۳۷ میلادی) و حتی در زمان بنی امیه تسخیر نشد و در زمان بنی عباس (۷۶۵ میلادی) ضمیمه گشت.
اقتصاد مازندران کاملاً به طبیعت پرنعمتش وابستهاست، که از راه کشاورزی و مواد غذایی با داشتن بالاترین تولید فرآوردههای غذایی دریایی و جنگلی و صنعتی در میان همه مناطق ایران و کشورهای همسایه از جمله خاویار، در این استان مورد بهرهبرداری واقع میشود، همچنین، صنعت گردشگری، که هر ساله بیش از دوازده میلیون مسافر از مازندران دیدن میکنند. غرب مازندران از نظر دریایی و شهر و مرکز مازندران از نظر سرسبز بودن جنگلهای انبوه دارای اهمیت بوده و در ایران خود را در صدر استان گردشگری جای دادهاست.
تبرستان
طبرستان، تبرستان، تپورستان یا تپوران به بخشی از سرزمینهای میان کوههای البرز و دریای کاسپین یا دریای مازندران اطلاق میشدهاست و از لحاظ جغرافیایی شامل استان مازندران و بخشهایی از استان گلستان و استان گیلان و شرق و شمال استان تهران و شمال استان سمنان میشدهاست. پس از حمله مغولها و انتقال پایتخت از آمل به ساری و مصادف با قرن دهم نام مازندران بر این سرزمین گذاشته شد. تا پیش از آن مازندران سرزمینی نیمهاساطیری محسوب میشد که در شاهنامه و دیگر حماسهها و اساطیر ایران نامش رفته بود. اما تبرستان همیشه خطهای تاریخی محسوب میشدهاست. موقعیت جغرافیایی این سرزمین که میان کوه و دریا واقع شده بود و دشواری دسترسی، آن را تبدیل به آخرین سنگرهای مقاومت ایرانیان در مقابل مهاجمان خارجی بدل ساخته بود. برای مثال تا بیش از یک سده پس از تازش تازیان بازماندگان ساسانیان در طبرستان با عنوان اسپهبدان تبرستان فرمان میراندند. منسوب به تبرستان را تبری میخوانند. سرزمین مازندران که در گذشته «تبرستان» نامیده شد، قسمتی از سرزمین کهن ایرانیان است که بر طبق شواهد و یافتههای باستانشناسی یکی از قدیمترین سکونتگاههای بشری بهشمار میرود. دربارهٔ وجه تسمیه تبرستان و «مازندران» اظهارنظرهای گوناگونی شده است. در بسیاری از متنهای قدیم و جدید آمده است که تبرستان از نام «تپورستان» اخذ شده و تپورستان محل سکونت قوم «تپور» بوده است. تپورها یکی از قومهای باستانی بودند که در کنارهٔ جنوبی دریای خزر زندگی میکردند. برخی از دانشمندان از جمله مارکوارت و بارتولد، «تپوران» را مانند «آمارد»ها و «کاسپ»، انیرانی و از مردمان بومی مازندران، پیش از آمدن آریاییها میدانند که در برابر ایرانیان مهاجر به کوهستانهای بلند این سرزمین پناه بردند و بهتدریج تمدن و فرهنگ و سپس دین ایشان را پذیرفتند. استرابن و برخی از دانشمندان غربی بارها از قوم تپور نام بردهاند چنان که استرابن (۴۰ قبل از میلاد- ۴۰ میلادی) میگوید: «تپوران میان هیرکانیان و آریاییها زندگی میکنند.»
ورود اقوام مختلف
ساکنان قدیم غرب دریای کاسپین یا دریای مازندران کادوسیان بودند. در منطقه میانی و شرقی دریای کاسپین یا دریای مازندران اقوام آنریاک - مردویی و تپورها ساکن بوده که بعدها ایرانیان آن را تپورستان و با آمدن اعراب این منطقه را تبرستان نامیدند. نمیتوان گفت این اقوام کی و از کجا آمدهاند اما به نظر استرابون, تپورها در حد فاصل آماردها و هیرکانیه زندگی میکردند. (یعنی میان آمل و گرگان امروزی) اما دیاکونف نوشته:«تپورها در هیرکانیه ساکن بودند و تحت نفوذ هیرکانیان.»مرز شرقی آنها استرآباد و مرز غربی آنها از چالوس بود. پس مازندران بخشی از تپورستان است که مرکز آن شهر تاریخی ساری بوده و هست. اراستوفن مینویسد:«قبیلههایی که در کناره دریای کاسپین بودند چنیناند: هیرکانیان-آماردها-آناری ها-کادوسها-آلبانیها-کاسیان.» وی هم چنین نوشته:«تپورها قبیلهای بودند که در سرزمین هیرکانی ساکن و جزو قبایل کنار دریا نبودند.»ظاهرا ایشان قبایل گستردهای بودند که با آمدن آریاییها عقب رانده شدند. در مسکوکات سلاطین مستقل مازندران که خود سکه میزدند نام پادشاه تاپورستان آمدهاست. قوم جل یا گل هم از سفیدرود تا لومیر سکنی داشتند که نام گیلان از نام آنها بهرهگرفته. / قوم دیگر مارد یا مازد یا آمارد که از سمت علمده نور به غرب سکونت داشتند و این قوم با جنگجویانی با کمانهای کوچک که سه تیر داشت و شمشیر تیز و ۳۰ سانتی که همیشه همراهشان بود شناخته میشدند این قوم تیر اندازان ماهری بودند و مرکز حکومت آنها بالای خرمآباد منطقه فیض (تنکابن فعلی) بوده که وسعت و پهناوری سرزمین این قوم از غرب تا رودسر فعلی از جنوب تا نصف قزوین و از شرق تا علمده نور ادامه داشته است و ویژگی خاص این قوم شکست ناپذیر و دلاور این بود که دور تا دور سرزمین را با درختهای تو در تو و نزدیک به هم حصار کرده بودند و همیشه در مقابل حاکمان زورگو و ظلم و ستم ایستادگی کرده و شکست ناپذیر بودند و گویش آنها پارسی و گیلکی متمایل بوده است که حالا در تاریخ طبرستان به نام لهجه شهسواری ثبت شده است. «بخشی از تاریخ تنکابن کبیر به نوشته علی اصغر یوسفی نیا»
سی پی، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان کسلیان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۹۵ نفر (۶۷خانوار) بودهاست.
دهستان کسلیان
دهستان کسلیان، یا درست تر آن کیسلیان دهستانی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران.
جمعیت این دهستان بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ در حدود (۹۲۷ خانوار) ۳۸۷۲ نفر است.
این دهستان از لحاظ تقسیمات کشوری وابسته به شهر زیراب است اما از نظر تاریخی قدمت بیشتری از زیراب دارد.
در تاریخ ابن اسفندیار بارها نام کسلیان و قلعههای آن آورده شده است. حتی وجه تسمیه این دهستان در این کتاب «کیه سلیان» به معنی خانه یا پناهگاه سلیان دانسته شده است.
این دهستان روستاهای متعددی را شامل میشود: سه روستای بهمنان،ولوکش، امیرکلا در این سوی رودخانه کسلیان و روستاهای کچید، پاشاکلا، لولاک، متهکلا، سنگ نیشت، سی پی، پیرنعیم و اتو در آن سوی رودخانه قرار گرفتهاند. روستاهای ولیلا، سوخته سرا، لولاک، ززول، لاجیم نیز با فاصله دورتری از این روستاها در عمق جنگلهای کسلیان قرار گرفتهاند.
لاجیم را باید مرز جغرافیایی سوادکوه و دودانگه دانست. اما از نظر فرهنگی و اجتماعی مرز مشخصی بین کسلیان و دودانگه وجود ندارد و در گذشته ارتباطات گستردهای بین مردم این روستاها و کسلیان وجود داشت.
بیشتر جمعیت دهستان کسلیان امروزه به زیراب کوچ کردهاند. به جرأت میتوان گفت مردم کسلیان در شکل گیری شهر زیراب مهم ترین نقش را ایفا کردهاند. از این رو امروزه نیز در حیات مدنی و اجتماعی این شهر نقش مهمی را ایفا میکنند.
شهرستان سوادکوه
شهرستان سوادکوه یکی از شهرستانهای استان مازندران در شمال ایران است که در ناحیهٔ البرز مرکزی و در مجاورت استان سمنان قرار گرفته است. مهمترین شهر این شهرستان شهر پل سفید بوده که دارای بیشترین جمعیت و مساحت در سطح شهرستان میباشد. شهر پل سفید مرکز این شهرستان میباشد.
شهرستان سوادکوه از سمت شمال به شهرستان قائمشهر، از سمت جنوب به شهرستان فیروزکوه در استان تهران و شهرستان مهدیشهر در استان سمنان، از سمت غرب به شهرستان بابل و از سمت شرق به شهرستان ساری و ارتفاعات دودانگه و دهستان چاشم (شهریارکوه)(جبال شروین) در شهرستان مهدیشهر محدود است.
وجه تسمیه و تاریخچه
سوادکوه در دوران مختلف تاریخ، محدوده ثابتی نداشته و همواره حدود و مرز آن در اثرعوامل طبیعی، اقتصادی و سیاسی تغییر یافتهاست. کشفیات باستانشناسی بهمراه اسناد و مکتوبات تاریخی حاکی از آن است که سوادکوه از نواحی کهن طبرستان وایران بوده و انسجام بافت اجتماعی و فرهنگی آن در دوران اساطیری ایران ریشه دارد. این ناحیه همواره در تعیین مسیر تاریخ طبرستان حضور مؤثر داشته و مورد توجه حکام دولت مرکزی بودهاست. مورخینی مانند ابن اسفندیار تا قبل از قرن دهم هجری قمری آنرا جزئی از تپورستان در ایالت فرشوادگر ذکر کردهاند که از شرق تا جرجان، از غرب تا دیارآذربایجان، از جنوب تا نواحی ری، قومس و دامغان وسعت داشت.
ایالت فرشوادگر که در آثار مورخینی نظیر استرابون یونانی، ابن اسفندیار، میر ظهیرالدین مرعشی و کتاب اوستا از آن یاد شده ترکیبی از واژههای تبری فرش به معنی دشت و جلگه، واد به معنی کوه و گر به معنی دریا ذکر شدهاست. در برخی دیگر از منابع تاریخی مانند التدوین آمده که نام قدیم سوادکوه پتشخوارگر و پتشخرگر بوده و فرمانروایان و امرای بسیاری از این منطقه برخاسته و وقایع تاریخی مهمی نظیر ورود و سکونت فریدون پادشاه پیشدادی، پیکار رستم پهلوان مشهور شاهنامه فردوسی با دیوان مازندران و عبوراسکندر مقدونی در جنگ باداریوش سوم پادشاه ایران آخرین پادشاه هخامنشی در این ناحیه روی دادهاست.
در روایات شاهنامه فردوسی و اوستا، کتاب دینی پیروان آئین زرتشت آمدهاست که سوادکوه در گذشته محل زندگی انسانهای متمدنی بوده که آئین دیوسنائی داشته واژهائی نظیر دیوا، دی، دوآزرک و دا که اکنون نیز در زبان بومیان این نواحی رایج میباشد، از آن روزگاران به یادگار ماندهاست. نشانه هائی نیز از آئین میترائیسم ومهرپرستی در قرون اولیه میلادی و اواسط حکومت پادشاهان ساسانی، در این ناحیه وجود داشت. در زمان یزگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی ایران، حکومت سرزمین سوادکوه به ولاش واگذار و لقب فرشواد جر شاه به او اعطا گردید.
ساکنین این ناحیه بدلیل وضعیت طبیعی منطقه در بدو ورود سپاهیان عربها به ایران، سالیان متمادی با آنها و عوامل خلفای اموی مبارزه کرده و حتی تاقرن چهارم هجری بزبان پهلوی سخن میگفته و باخط پهلوی کتابت میکردهاند. کتیبه ای نیز به خط پهلوی ساسانی در بنای باستانی برج لاجیم بر جای مانده مربوط به قرن پنجم هجری قمری است. سرانجام اهالی منطقه با اختیار و تسلط کامل دین جدید را پذیرفته و به اسلام علوی روی آوردند. عدهای از مورخین بهمین دلیل سوادکوه را کوه سیاه معنی کرده و بر این عقیدهاند که اعراب در طی سالها مبارزه با مردم این ناحیه شکست خورده و بدلیل هراس ناشی از هیبت کوههای مرتفع و سختگذر که از انبوه درختان بلند و کهنسال پوشیده بوده نام سوادکوه یا کوه سیاه را بر این سزمین نهادند.
در عهد خلافت مأمون خلیفه عباسی، اسپهبد مازیار به جر شاه یا پادشاه کوهستان ملقب گردید. این کوه بخشی از کوههای آپارسن قدیم بود که در کتاب اوستا او پامیری یسنا خوانده میشد و اکنون نیز همین نام در سوادکوه وجود دارد.
در برخی از اسناد و مکتوبات تاریخی بجای مانده از جمله کتاب التدوین، سوادکوه را همان ناحیه مشهور فرشوادگر دانستهاند که در آثار مورخین مختلف در طی دوران تاریخی فرشوادگر، پرشخوارگر، پتشخوارگر، پرخواتروس، فرشوادجر، پذشخوارگر نیز خوانده شدهاست.
در همین کتاب ذکر شده که تا زمان حکومت فریدون، ششمین پادشاه پیشدادی ایران، سوادکوه جزء اقطار مازندران در حوزه فرشوادگر بوده و فریدون در ناحیه شیلاب یا تیلاب سوادکوه بزرگ شدهاست. در کتاب اوستا نیز آمده که فرشوادگر در جنوب دریای فرا فکرت قرار دارد و تخت گاه دیوان مازنی است.
در تحولات اجتماعی و تاریخی بعد از قرن پنجم تا اواخر قرن سیزدهم هجری قمری نیز همواره نام سوادکوه بعنوان منطقهای امن و محفوظ مطرح بودهاست. بهمین دلیل باید اذعان داشت که بافت فرهنگی، اجتماعی و تمدن غنی و باستانی این منطقه به سنت دیگر مناطق کشور در طی فراز و نشیبهای تاریخ دچار آسیب کمتری شدهاست.
نام این منطقه از واژه هند و ایرانی سو، زئو، دئو، گرفته شده که معادل واژه فارسی روشنائی است. واژههای شبیه آنها نیز کماکان در گویش و نام اماکن مختلف وجود دارد. واژه سات نیز در اغلب نقاط مازندران بجای واژه صاف و روشن بکار میرود. در سوادکوه نیز در نام روستای سات روآر، مرتع سوته، رودخانه ذبیر و در زیرآبو سئو رویا آب روشن، فرمانهای مختلف این واژه باستانی دیده میشود.
درحال حاضر نیز اهالی منطقه کوههای صاف و عاری از درخت را ساکو میخوانند که مخفف کلمه سات کوه یا کوه صاف میباشد.
عدهای نیز بر این عقیدهاند که نام سوادکوه از کوه سوات گرفته شده که در جنوب شرقی روستای چرات در دهستان ولوپی واقع شده و در ارتفاعات آن آثاری از تمدن قدیم مشاهده میشود که احتمالا بدلیل استقرار حاکمان قدیم سوادکوه بر جای ماندهاست.
با توجه به اینکه واژه سات با دگرگونی واژه سئو یا دئو پدید آمده و به معنی صاف روشن در جملات بکار میرود بهتر آن است که نام سوادکوه را بر گرفته از واژه سات کوه یا کوه صاف و بدون درخت بدانیم. در حال حاضر نیز واژههای سات روآر به معنی آب زلال و روشن، سئو درکا به معنی زلال و صاف، ذیب لا به معنی روشن و در گویش بومیان منطقه بکار میرود.
عدهای از محققین نیز معقدند که نام سوادکوه با تغییر واژه کهن فرشوادگر به فرشواد کوه سپس تبدیل آن به سوادکوه پدید امدهاست.
در بر خی از اسناد و کتب تاریخی اسامی دیگری مانند سواته کوه، و کولاچی نیز برای این نا حیه بکار رفتهاست. میرظهیرالدین مرعشی نیز در میان وقایع تاریخی قرن هشتم هجری قمری آن را گلابی نامیده که علت آن معلوم نیست. تصور سه خط طلا در شهرستان سوادکوه تاحدود ۱قرن پیش اقتصاد عمده مردم سوادکوه دامپروری بوده وبا زندگی عشایری وکوچ نشینی امرار معاش میکردند که هنوز بازماندگان این نسل درگوشه وکناره این منطقه باهمان سبک ساده زندگی به چشم میخورند اما با تاسیس راه آهن و کشف رگههای زغال سنگ در کوههای سوادکوه و پیامد آن احداث معادن استخراج زغال سنگ و ترانسفر آن بکمک لوکوموتیو به اصفهان سبک جدیدی در کسب درآمد مردم و تغییر زندگی کوچ نشینی به زندگی کارگری و مقرری بگیری معادن بوجوآورد. مجموعه معادن کارسنگ، کارمزد، تاریک دره و... ازین قبیل میباشند. رونق سوادکوه نیز ازهمان زمان شروع شد تا اینکه در اواسط دهه ۷۰ بدلیل بی کفایتی برخی مدیران شرکت البرز مرکزی و واگذاری بی حساب و کتاب بیت المال به بخش خصوصی، این شرکت عظیم که با دستان پینه بسته کارگران بومی قوت گرفته بود به بنبست رسید... آثار رکود شدید اقتصادی وفقر مردم سوادکوه واعتیاد فراگیر جوانان ناشی از همین به تاراج بردن شرکت و اموال آن توسط بخش خصوصی و صدالبته لابی مدیران ومسؤلان وقت میباشد.
تقسیمات کشوری
شهرستان سوادکوه از سه بخش به نامهای بخش مرکزی، زیرآب و شیرگاه و چهار شهر بترتیب جمعیت و اهمیت ۱-زیراب ۲-شیرگاه ۳- پل سفید و۴-الاشت تشکیل شدهاست. این شهرستان در مجموع از شش دهستان بنامهای سرخ کلا با بیست آبادی، کردآباد، راستوپی با ۶۹ آبادی، ولوپی با ۵۲ آبادی، کسلیان با ۱۷ آبادی، شرق و غرب شیرگاه با ۳۱ آبادی و دهستان لفور با ۲۹ آبادی تشکیل شدهاست.
بخش مرکزی شهرستان سوادکوه
دهستان راستوپی
دهستان سرخکلا
کردآباد
ارفعده
دهستان ولوپی
دهستان کسلیان
شهر: پل سفید، زیرآب، آلاشت
بخش شیرگاه
دهستان شرق و غرب شیرگاه
دهستان لفور
شهر: شیرگاه
مراکز تاریخی و باستانی
کرداباد یکی از روستاهای زیبا در شهر زیراب میباشد که از نظر پوشش گیاهی همچنان بکر مانده و صاحب دو امامزاده به نامهای امامزاده جمال الدین و امامزاده طاهر میباشد که مورد توجه مردم این منطقه میباشد.
محله قدیم آلاشت
محله قدیمی آلاشت، زادگاه رضاشاه سرسلسله دودمان پهلوی در ۱۸ کیلومتری زیرآب (منطقه سوادکوه) قرار دارد. آلاشت در منطقهای کوهستانی وجنگلی واقع شده و خانههای آن اغلب از خشت خام ساخته شده و بام آنها نیز با تخته پوش پوشانده شدهاست. کوچههای این محله، باریک، سنگی و شیب تندی دارند. آلاشتیها هر محله از دهشان را به نامی میشناسند. زادگاه پهلوی اول در محله پهلوان خلیل قرار دارد که ساختمان آن در اصل دو اشکوبه بودهاست. اشکوب فوقانی آن در اثر زلزله فروریخته بود که دردوران پهلوی دوم به وسیله سازمان سابق میراث فرهنگی به همان سبک اولیه تجدید بنا شدهاست. این خانه امروزه به عنوان موزه مردم شناسی در خدمت عموم مردم جهت بازدید قرار میگیرد.
امامزاده عبدالحق شهر زیراب: این امامزاده ازدیربازبه عنوان یک مکان مقدس برای مردم شهرستان واستان بحساب میامده وهرساله شاهدخیل عظیمی ازمهمانان و زایران میباشد. هم چنین این امامزاده محل یکی ازبزرگترین میعادگاههای استان مازندران درروزعاشوراست. بگونه ایکه دستههای عزاداری ازشهرهاوروستاهای اطراف بسمت شهرزیراب ومحل امامزاده درمرکزشهرروانه میگردند.
قلعه کنگلو
این قلعه به فاصله تقریبی ۲۰ کیلومتری در جنوب شرقی دوآب (منطقه سوادکوه) درنزدیکی روستای کنگلو بر بالای صخرهای قرار دارد که قسمت اعظم آن با گذشت زمان وعوامل مخرب جوی از بین رفتهاست. نمای خارجی قلعه را یک باروی عظیم سنگی تشکیل میدهد که درقسمت میانی و طرفین آن، برجهای دیده بانی تشکیل شدهاست. فضای داخلی این قلعه با توجه به بقایای آن، مدور و در دو طبقه ساخته شده بود که قسمت عمده آن از بین رفته و در حال ویرانی است.
قلعه حسن بور (سرخکلا)
قلعه حسن بور مربوط به دوره ساسانی در ۷ کیلومتری شمال روستای سرخکلا در جنگلهای شاهکوه و لیلی واقع شده و تا قرن ۶ و ۷ ه. ق. مورد استفاده قرار میگرفت است و در شهرستان سواد کوه، بخش مرکزی، روستای سرخ کلا واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۳۸۳ با شمارهٔ ثبت ۱۱۵۳۵ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
نام آن در برخی منابع "قلعه کسلیان" و امروزه به "قلعه حسن بور" شناخته میشود.
بدلیل عدم مراقبت و شرایط فرسایشی اقلیم رطوبتی و همچنین رویش درختان تنومند جنگلی و آسیبهای ناشی از فشار ریشههای این درختان و حفاریهای غیرمجاز انسانی، متاسفانه از همه جوانب به شدت مغلوب فرسایش و تخریب قرارگرفته و اکنون پس از گذر قرنها حدود ۸۰ درصد این اثر ارزشمند و باستانی از بین رفته است
قطر پایهها و دیوارههای قلعه در برخی نقاط به ۵متر هم میرسد که مصالح بکار رفته در آن سنگ، آجرها در ابعاد مختلف و ساروج است.
در محوطه قلعه آثار زیادی از سفالهای ناودانی شکل دیده میشود و در مرکزیت بنا آب انباری با حجم خیلی زیاد وجود داشته که شواهد گویای وجود سیستم پیشرفته جمعآوری و انتقال آب باران به مخزن اصلی و استفاده آب در طول سال میباشد. که دوام سفالها و استحکام آن پس از قرنهای متمادی و همچنین طراحی مهندسی مخزن و سیستم انتقال آب جای افتخار و تحسین دارد.
در ضلع شرقی قلعه درب ورودی وجود داشته که بقایای آن نشانگر تشابه با قلعههای یونان باستان است. دو برج نگهبانی در طرفین قلعه همچنان پابرجا هستند و از قطورترین و محکم ترین نقاط قلعه بشمار میروند.
این قلعه با وجود اتاقهای زیرزمینی و دالانها نشان دهندهٔ سکونت حاکم و خانواده و درباریان میباشد و قلعهٔ دیگری با مساحت کوچکتر در فاصله حدود ۵۰ متری در ضلع شمالی با ارتفاع کمتر قرار دارد که به احتمال فراوان وظیفهٔ نگهبانی از قلعه اصلی توسط سربازان را برعهده داشته است.
آب انبار قلعه: مخزن ذخیره آب و استفاده در طول سال، قابلیت ذخیره حجم بسیار زیادی آب باران و برف را در فضایی خنک را دارا بود. جدارهٔ داخلی آی انبار از آجرهای صفحهای به ضخامت حدود ۵۰ سانتیمتر تشکیل شده و قسمت خارجی آن از سنگ و ساروج است
برج لاجیم
برج لاجیم در شمار آثار زمان تسلط آل زیار بر طبرستان در فاصله سالهای ۳۱۶ الی ۴۴۳ هجری قمری است.
این بنای تاریخی در خارج از یک گنبد مخروطی ساده و ظریف پوشیده شده است که در داخل به حالت مدور تغییر شکل میدهد. ورودی این بنای آجری در سمت شرق است و پایه گنبد به وسیله یک ردیف طاقنما تزئین شده است. در کمربند زیر گنبد دو کتیبه به خط کوفی و پهلوی بر روی هم قرار گرفته است. این دو کتیبه بشکل زیبایی با آجرهای تراشخورده در زمینهای از گچ سفید نصب شدهاند کتیبه با خط کوفی نام کیا اسماعیل ابوالفوراس شهریار ابنعباس صاحب بنا و تاریخ ۴۱۳ هجری قمری را نشان میدهد. جاده دسترسی به روستای لاجیم از شهر زیرآب آغاز میشود و پس از طی یک مسافت ۲۷ کیلومتری به سر گردنه مرتفعی میرسد که از طبیعت و ارتفاعات جنگلی خارج و به چمنزار و بوته زارهای زیبا بدل میگردد. مدتی است که قرار است قسمتهای داخلی این برج مورد مرمت قرار بگیرد و در داخل بنا داربستهایی کار گذاشته شده است ولی به طور مسلم هنوز تعمیرات جدی صورت نگرفته. نکته دیگر وجود یک مقبره در داخل بنای برج است. به گفته اهالی این مقبره مربوط به یکی از امام زادگان است. محوطه اطراف برج در واقع فبرستان لاجیم است. که محل تدفین متوفیان روستا است. در این روزها به دلیل در پبش بودن برنامه یادواره گرامیداشت شهدا در لاجیم بنای یادبودی در کنار برج لاجیم در حال ساخت است. هنوز این بنای یادبود کامل نشده است.
پل ورسک
این پل در زمان رضاشاه، بر روی دره ورسک منطقه سوادکوه ساخته شد و در زمان جنگ جهانی دوم به پل پیروزی معروف شد. پل ورسک با دهانهای به طول ۶۶ متر و ارتفاع ۱۱۰ متر یکی از بزرگترین شاهکارهای مهندسی طول خط آهن شمال است.
بابک محله
این محله در نزدیکی یکی از دهات اطراف سوادکوه بوده و نام قدیم ان گلپور ده است.
برج رسکت
برج زیبای رسکت در روستایی به همین نام، از دوران اسپهبدان مازندران که بر روی آن کتیبهای به دو خط پهلوی و کوفی وجود دارد.
برج باوند
برج بسیار زیبای باوند از دوران آل باوند از اسپهبدان مازندران در ابتدای ورودی منطقه سرخآباد (شامل روستاهای وسیه سر، قلک، پشت کل، زیارت سر، سنگ سرک، ارژنگ سر، وندچال، مالیدره و...) سوادکوه قرار دارد. این برج شبیه مهره رخ در شطرنج است. برج مزبور توسط پروفسور شروین باوند باز سازی شده است. هم اکنون در بین اهالی منطقه فوق به نام گنبد معرف میباشد. برج گنبد ورودی روستاهای زیبا و ییلاقی نظیر وندچال اترگله گرزین خیل مالی دره وسیه سر سنگ سرگ زاهدسرا میباشد ییلاقاتی که زادگاه بزرگان زیادی در تاریخ سوادکوه بودند. مردان و زنانی که به اصل و نسب ییلاقی بودنشان افتخار میکردند و همیشه سوادکوهی واقعی بودند.
نقش شاه
تنها تصویر ناصرالدین شاه قاجار و درباریان او که بر دل سنگ حکاکی شده است در جاده هراز و در کنار تونل وانا و جاده باستانی زمان ساسانی قرار دارد.
لفورک
شهر باستانی لفور در سواد کوه قرار دارد. در این شهر اسکلتهایی از انسانهای دراز سر پیدا شده است.
مراکز دانشگاهی
شهرستان سوادکوه دارای چندین دانشگاه بوده که قطعامهمترین انهاپردیس دانشگاه شهیدبهشتی است. این دانشگاه که هم اکنون به عنوان یک پارک علمی تحقیقاتی مورداستفاده قرارمی گیردازنظرزیبایی مناظرطبیعی درجایگاه دوم دانشگاههای زیبای دنیاقراردارد. شایان ذکراست زیباترین دانشگاه دنیادرکشوراتریش واقع است. پردیس زیبای دانشگاه شهیدبهشتی درشهرزیراب قراردارد. ولی دراثربی توجهیهای مسیولین منطقه وکشور این شهرزیبادرسایهٔ سیاست بازیهای قرارگرفتهاست. دانشگاه آزاد اسلامی واحد سوادکوه واقع در ابتدای جاده آلاشت نیز از مراکز مهم آموزشی و علمی شهرستان است که با داشتن بیش از ۲۵۰۰ نفر دانشجو از سال ۸۱ در حال فعالیت میباشد
سایر مراکز آموزشی
از سال ۱۳۸۰ همزمان با آغاز به کار مرکز فنی و حرفهای غدیر سوادکوه در منطقهٔ دوراهی آزادمهر و در ادامه آن آغاز به کار آموزشگاههای آزاد فنی و حرفهای در شهرستان شاهد حضور چشمگیر علاقمندان به آموزشهای مهارتی در سطح شهرستان هستیم هم اکنون انجمن صنفی آموزشگاههای سوادکوه که با عضویت آموزشگاههای منطقه مسئول پیگیری و همیاری با مسئولین خدوم این مراکز است بالغ بر سی عضو دارد لازم به توضیح است ماحصل فعالیت این مراکز کسب مهارت توسط صدها کارآموز در رشتههای مختلف فنی بوده است که در این میان میتوان به کسب مقام بینالمللی در مسابقات ملی مهارت ۲۰۰۹ کانادا همچنین کسب مقام اول کشور در همین مسابقات در سال ۹۱ که همه ساله برگزار میگردد اشاره نمود. مشروح فعالیتها در پایگاه زیر قابل رویت میباشد. www.As-savadkoh.blogfa.com
رسانههای سوادکوه ۱۲ رسانه مکتوب و مجازی در سوادکوه فعالیت دارند و در سال ۸۹ اقدام به تشکیل انجمن خبرنگاران نمودهاند که نمایندگی کیهان، وارش، حرف، خبرگزاری فارس، صدا و سیما، نسیم ورزش، سرزمین ورزش، سایت سوادکوه نیوز، سایت شمال ورزشب، مقاومت، سایت ونگ وا... را شامل میشود.
بخش مرکزی شهرستان سوادکوه
بخش مرکزی شهرستان سوادکوه یکی از بخشهای شهرستان سوادکوه در استان مازندران در شمال ایران است .
تقسیمات کشوری
بخش مرکزی شهرستان سوادکوه
دهستان راستوپی
دهستان سرخکلا
دهستان ولوپی
دهستان کسلیان
شهرها: آلاشت، پل سفید و زیرآب
جمعیت
بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت بخش مرکزی شهرستان سواد کوه در سال ۱۳۸۵ برابر با ۴۳۹۲۰ نفر بوده است .
استان مازندران
مازَندَران
استانی در شمال ایران و در کرانههای جنوبی دریای مازندران یا دریای کاسپین میباشد. شهر ساری مرکز استان مازندران و پرجمعیتترین شهر آن میباشد. این استان هممرز با استانهای گلستان، سمنان، تهران، البرز، قزوین و گیلان است. قله دماوند مرتفعترین قله ایران در مازندران و در شهرستان آمل قرار دارد. این استان از لحاظ جاذبههای گردشگری و جذب توریست رتبه یک را در ایران دارا است و از جنگل، دشت، کوه، تاریخ و دریا سود بسزایی میبرد. مازندران بلندترین (کوه دماوند) و پست ترین (دریای مازندران) یادریای کاسپین نقاط ایران را در خود جای داده است. این استان یکی از پرجمعیتترین مناطق از لحاظ تراکم جمعیتی و یکی از غنیترین آنها از لحاظ منابع گوناگون زیرزمینی میباشد. این استان دارای ۲۲ شهرستان است. مازندران قدیمیترین مردم را در جهان از نظر یک جا نشینی دارد. روز ۱۴ آبان هم روز مازندران نامگذاری شده است.
مردم مازندران به زبان تبری (مازندرانی) و فارسی سخن میگویند. مازندران با جمعیتی بیش از ۳ میلیون نفر و حدود ۴٫۰۹ درصد جمعیت کشور از وسعتی معادل ۱٫۴۶درصد ایران برخوردار است. اما قرار گرفتن آن در ساحل جنوبی بزرگترین دریاچه جهان موسوم به دریای مازندران یا دریای کاسپین یا خزر و همجواری با چهار کشور ساحلی این دریا یعنی ترکمنستان، قزاقستان، روسیه و جمهوری آذربایجان از یک سو و قرار گرفتن در شمال کلانشهر تهران (پایتخت ایران) از موقعیت جغرافیایی استراتژیکی برخوردار است. امتیاز حمل و نقل دریایی با کشورهای همسایه از طریق منطقه ویژه و بندر قدیمی نوشهر، و منطقه ویژه و جدید امیرآباد بهشهر و اسکله نفتی نکا در شرق مازندران، اتصال آن به شبکه سراسری راه آهن کشور، وجود فرودگاههای بینالمللی فرودگاه دشت ناز (ساری)، نوشهر(قدیمی ترین فرودگاه مازندران) و رامسر، برخورداری از سه جاده شوسه ارتباطی با استان تهران، و اقدام به سرمایهگذاری در طرح در دست ساخت بزرگراه تهران ـ شمال (نوشهر) با امکان دسترسی سریع با فاصله کوتاه ۱۲۰ کیلومتر ارتباط تهران ـ مازندران، عبور خطوط بینالمللی فیبر نوری، شبکه ارتباطی بسیار قوی و گستردهای را در مسیر کریدور بینالمللی شمال ـ جنوب از هلسینکی (فنلاند)، به بندر لاوان (روسیه) تا ساحل دریای خزر فراهم آوردهاست و همچنین جاده بینالمللی هراز در این استان باعث ترددهای بالایی شدهاست.
دسترسی به زیر ساختهای مناسب ارتباطی، به همراه تسهیلات ویژه زیر بنایی آب، برق، فاضلاب و گاز همراه با شرایط آب و هوایی معتدل، اراضی بسیار حاصلخیز، طبیعت گوناگون و مفرح ساحلی، دشتی، جنگلی و کوهستانی مساعد برای توسعه صنعت گردشگری و دسترسی به بازارهای هدف داخلی و خارجی، امکان توسعه سریع را در قالب بخشهای محوری گردشگری، کشاورزی، صنعتی و تجاری، فناوری اطلاعات و ارتباطات را یکجا در خود گرد آورده است. همچنین برخورداری از میراث فرهنگی غنی و بیشترین نرخ دانش آموختگان با تحصیلات دانشگاهی مازندران در بین استانهای کشور، شرایط مناسبی برای گسترش سرمایهگذاری داخلی و خارجی استان در سطح منطقه شمال و ایران فراهم آوردهاست.
شهرستانها
با اجرای طرح همسانسازی کدها، کد همه ی شهرستان های استان مازندران به ۰۱۱ تغییر کرد و شماره های مشترکان تلفن ثابت از ۷ رقم به ۸ رقم تغییر کرد.
وضعیت جغرافیایی
مازندران به خاطر جغرافیای گوناگون آن که شامل جلگهها، علفزارها، بیشهها و جنگلهای هیرکانی با صدها گونه گیاهی منحصر به فرد در جهان است و آب و هواهای گوناگون از سواحل شنی با پستترین نقطه، تا کوهستانهای ناهموار و پوشیده از برف البرز با داشتن یکی از هفت آتشفشان معروف دنیا، کوه دماوند، شناخته شدهاست.
رشته کوههای البرز همچون سدی بلند مازندران را به دو قسمت جلگهای و کوهستانی تقسیم کرده است و به همین دلیل این استان از قسمت داخلی ایران جدا شدهاست. بخشی از البرز غربی و البرز شرقی و تمامی البرز مرکزی در این محدوده قرار دارد و شیب زمین از منطقه کوهستانی به سوی جلگه و دریا کاهش مییابد. رشته کوههای البرز دارای کوههای فرعی است که از جنوب به شمال و یا به موازات دریا کشیده شدهاست. از مرتفعترین قلل مازندران میتوان بادله کوه، کوه چنگی و کوه سفید را در شهرستان ساری نام برد. بلندترین قلههایی که به موازات دریا کشیدهشدهاست عبارتند از سیالان با ارتفاع ۴۱۲۵ متر از سطح دریا و تخت سلیمان با بیش از ۴۰۰۰ متر ارتفاع از سطح دریا در جنوب شرقی شهرستان تنکابن و قله شور، کلارآباد و سیاه سنگ در شهرستان نوشهر.
ناهمواریها
این استان قسمت جنوبی آن کوهستانی و قسمت شمالی آن جلگهای ساحلی میباشد. شیب آن به طرف مشرق در دشت گرگان است که به تدریج به ارتفاعات غربی خراسان منتهی میشود و به علت فراوانی نسبی آب و فرسایش کوهها، آبرفتهای ناشی از آن در دریا تهنشین شده و جلگه مازندران را تشکیل داده است.
آب و هوا
آب و هوای مازندران با توجه به وجود دریا، کوه و جنگل به دو نوع معتدل مرطوب و کوهستانی تقسیم میشود.
مرطوب و معتدل
وجود دریای کاسپین یا خزر و رشته کوههای البرز و نزدیکی این دو مظهر طبیعت به یکدیگر در نواحی جلگهای تا کوهپایههای شمالی البرز، آب و هوای معتدل و مرطوب را به وجود آوردهاست، تابستانهای آن به ویژه در سواحل دریا، گرم و مرطوب است. زمستانهای این نواحی معتدل و مرطوب و به ندرت یخ بندان میشود.
کوهستانی
شامل آب و هوای معتدل کوهستانی و آب و هوای سرد کوهستانی است. دوری از دریا و افزایش تدریجی ارتفاع در اراضی جلگهای، تغییرات خاصی را در آب و هوای این استان پدید آوردهاست. به طوری که در ارتفاعات ۱۸۰۰ تا ۳۰۰۰ متری، آب و هوای معتدل کوهستانی با زمستانیهای سرد و یخ بندان طولانی و تابستانهای کوتاه و معتدل وجود دارد. در ارتفاعات بالای ۳۰۰۰ متر که دمای هوا به شدت پایین میآید، دارای زمستانیهای سرد همراه با یخ بندان طولانی و تابستانها کوتاه و خشک است. در این نواحی هوا غالباً برفی است و در ارتفاعات مهم چون تخت سلیمان و دماوند یخچالهای کوهستانی و طبیعی ایجاد شدهاست. میانگین میزان ریزش باران در این استان کمتر از گیلان است.
منابع آب
دریای کاسپین یا دریای مازندران (خزر) که در بین کشورهای ایران، روسیه، ترکمنستان، قزاقستان و آذربایجان واقع شدهاست با وسعتی حدود ۳۶۰۰۰۰ کیلومتر مربع بزرگترین دریاچه جهان است. سطح آب این دریاچه در دورانهای گذشته بالاتر از سطح دریاهای آزاد بودهاست. %۸۷ از آب رودخانههای ولگا و اورال در روسیه %۷ رودخانههای سواحلی غربی و %۵ رودخانه سواحلی جنوبی در ایران به این دریا میریزد. حجم آب دریای خزر ۷۹۳۱۹ کیلومتر مکعب است. این دریاچه یکی از میدانهای گسترده و غنی نفتی جهان است.
رودها
بیشتر رودهای جاری در مازندران دایمی هستند. در نواحی کوهستانی در فصل زمستان و اوایل بهار پر آب و در تابستانها کم آب و گاهی خشک است. طول رودهای غرب این استان به دلیل نزدیک بودن کوه به دریا کوتاه تر و رودهای شرقی طولاتی تر است. رودهایی که از جنوب به شمال در جریان است عبارتند از:
هراز
بابلرود
چالوس
تِلار
تجن
چشمه کیله
که این رودها همگی به دریای مازندران میریزد. از دیگر منابع آب این استان دریاچههای کوچک محلی است که به هنگام طغیان رودها در قسمتهایی که سطح آبهای زیرزمینی بالا است به وجود میآید و برای کشاورزی، صید و شکار مورد استفاده قرار میگیرد. نوع دیگر ذخایر آبی و مهار سیلاب آب بندان است که در آن ماهی پرورش مییابد. دریاچه دایمی «ولشت» یا «سما» در شمال غربی مرزن آباد شهرستان چالوس یکی دیگر از منابع آبی طبیعی است که از جوشش چشمههای اطراف تشکیل شده و از جاذبههای گردشگری استان است. در مازندران چشمههای آب معدنی فراوانی یافت میشود که خاصیت درمانی دارد و در معالجه امراض پوستی، مفصلی، عصبی، و گوارشی موثرند، چشمه آبگرم آزرود (آزرو) بابل، چشمههای آب اسک، لاریجان، آملو و استراباکو در آمل و حمامهای آب معدنی (گوگردی) در شهرهای رامسر و کتالم و سادات محله شهرستان رامسر و رینه بخش لاریجان شهرستان آمل از آن جملهاند.
سدها
سد لار: این سد در استان مازندران یکی از سدهای خاکی تأمینکننده آب آشامیدنی حوالی تهران و تأمینکننده آب مورد نیاز آبیاریهای کشاورزی منطقه میباشد. این سد در ۷۵ کیلومتری شمال شرق تهران و در ۱۰۰ کیلومتری شهر آمل قرار دارد. مطالعات احداث این سد از سال ۱۳۳۰ آغاز شد و در نهایت در سال ۱۳۶۱ گشایش یافت. سطح حوزه آبریز این سد بالغ بر مساحت ۶۷۵ کیلومتر مربع میباشد و متوسط جریان آب سالانه ۴۸۱ میلیون متر مکعب دارد. از انتقال آب این سد و پیوستن آب آن به سد لتیان، جهت استفاده در نیروگاههای منطقه برای تولید متوسط سالانه ۱۵۰ هزار مگاوات ساعت انرژی برق-آبی استفاده میشود. دریاچه سد لار به دلیل نزدیکی به کوه دماوند و واقع بودن در منطقه دشت لار به یکی از گردشگاههای ایران تبدیل شدهاست که در سالهای اخیر بعنوان مراکز پرورش ماهی قزل آلا و ماهیگیری و همچنین ورزشهایی چون اسکی روی آب از آن استفاده میشود. اطراف این دریاچه در ماه اردیبهشت مملو از شقایق میشود که بر زیباییهای این منطقه میافزاید. بودجه برآورد شده برای ساخت سد، دویست میلیون دلار بود.
سد البرز: به علت بالا بودن دِبی آب بابلرود، بر روی آن سدهایی احداث شده که از مهمترین آنها میتوان به سد البرز (سد آیت الله صالحی) در جنگلهای لفور اشاره کرد که بزرگترین سد خاکی کشور است. این سد ۸۳۸متر طول، ۷۸متر ارتفاع و با حجم ذخیره ۱۵۰ میلیون مترمکعب، در سال ۱۳۸۷ به بهرهبرداری رسید. این سد خاکی در منطقهای واقع شدهاست که به لحاظ تاریخی دارای اهمیت زیادی است. از جمله ماهیان معروف سد لفور میتوان به زردپر، سرخ باله و سفید رودخانهای اشاره نمود.
سد شهید رجایی(سلیمان تنگه): این سد در ۴۵ کیلومتری جنوب باختری ساری در نزدیکی روستای افراچال در منطقهای کوهستانی و سر سبز واقع شدهاست. این سد در سال ۱۳۷۹ برای بازدید مسافرین و گردشگران آماده شدهاست. اقامت شبانه در کنار رودخانه تجن، بازدید از تاج سد با گرفتن بلیط در روزها ممکن بوده و در این سد امکانات قایقرانی و اسکی روی آب برای گردشگران فراهم شدهاست. دهکده آرامش، تاج سد، اسکله شیرین رود و قهوه خانه تلاونگ از جمله مکانهای تفریحی سد سلیمان تنگه یا همان سد شهید رجایی میباشند.
تاریخ
با کشفیات دانشمندان در غارهای هوتو و کمربند، گواهی بر زندگی انسانها در ۷۵ هزار سال پیش از این بدست آمدهاست، علاوه بر این، باستانشناسی در گوهر تپه، که ثابت کرد مازندران بیش از ۶ هزار سال پیشینه تمدن شهری دارد، مازندران را به یکی از مهترین پایگاههای باستانشناسی در منطقه خاورمیانه و جهان شناساندهاست و آن در فرهنگ سازی و تمدن شهرنشینی مردم در ایران نقش مهمی را ایفا کردهاست، در حالی که آمل شهری که آن را دومین شهر کهن ایران میخوانند هم در این استان جا دارد و تاریخ آمل جزو تاریخهای اول شهری است که در زمان مردم آمارد یا همان آماردیان شکوفا شدهاست. مازندران جزوی از قلمرو پادشاهی ورگانا، و پس از آن یکی از استانهای مهم پادشاهی طبرستان (که پس از شاه عباس طبرستان ایالتی از ایران و مازندران استانی از این ایالت شد)، بودهاست.
مردم بومی آن تپوری (مازندرانی) وآمارد و گیلک هستند، مازندران اولین پایگاه اسلامی و شیعه دوازده امامی است و خاندان مرعشی و خاندان ناصر الحق اطروش هم در مازندران به پایتخت گری آمل بودهاند. بعداز غلبه آریاییهای مهاجم ومهاجرت بومیان، ساکنان جدید پس از مدتها ظاهر زیرفرمان هخامنشیان قرار گرفتند. درکتیبه بیستون سرزمین مازندران به نام پشتخوارگی ودر اوستا پزشخوارگر آمده است و مازندران قلمرو اشکانیان و آمل مرکز اصلی آن بوده است.
همزمان با فتوحات مسلمانان از سلسلههای پادوسبانان، آل باوند و افراسیابیان نام برده شده است که در طبرستان یا قسمتی از آن حکومت می کردهاند و استقلال نسبی داشتهاند. مورخان درباره اولین حمله مسلمین به طبرستان وحدت نظر ندارند.
مازندران (تبرستان) تنها ناحیهای از ایران است که در دوره اول فتوحات اعراب (۶۴۹-۶۳۷ میلادی) و حتی در زمان بنی امیه تسخیر نشد و در زمان بنی عباس (۷۶۵ میلادی) ضمیمه گشت.
اقتصاد مازندران کاملاً به طبیعت پرنعمتش وابستهاست، که از راه کشاورزی و مواد غذایی با داشتن بالاترین تولید فرآوردههای غذایی دریایی و جنگلی و صنعتی در میان همه مناطق ایران و کشورهای همسایه از جمله خاویار، در این استان مورد بهرهبرداری واقع میشود، همچنین، صنعت گردشگری، که هر ساله بیش از دوازده میلیون مسافر از مازندران دیدن میکنند. غرب مازندران از نظر دریایی و شهر و مرکز مازندران از نظر سرسبز بودن جنگلهای انبوه دارای اهمیت بوده و در ایران خود را در صدر استان گردشگری جای دادهاست.
تبرستان
طبرستان، تبرستان، تپورستان یا تپوران به بخشی از سرزمینهای میان کوههای البرز و دریای کاسپین یا دریای مازندران اطلاق میشدهاست و از لحاظ جغرافیایی شامل استان مازندران و بخشهایی از استان گلستان و استان گیلان و شرق و شمال استان تهران و شمال استان سمنان میشدهاست. پس از حمله مغولها و انتقال پایتخت از آمل به ساری و مصادف با قرن دهم نام مازندران بر این سرزمین گذاشته شد. تا پیش از آن مازندران سرزمینی نیمهاساطیری محسوب میشد که در شاهنامه و دیگر حماسهها و اساطیر ایران نامش رفته بود. اما تبرستان همیشه خطهای تاریخی محسوب میشدهاست. موقعیت جغرافیایی این سرزمین که میان کوه و دریا واقع شده بود و دشواری دسترسی، آن را تبدیل به آخرین سنگرهای مقاومت ایرانیان در مقابل مهاجمان خارجی بدل ساخته بود. برای مثال تا بیش از یک سده پس از تازش تازیان بازماندگان ساسانیان در طبرستان با عنوان اسپهبدان تبرستان فرمان میراندند. منسوب به تبرستان را تبری میخوانند. سرزمین مازندران که در گذشته «تبرستان» نامیده شد، قسمتی از سرزمین کهن ایرانیان است که بر طبق شواهد و یافتههای باستانشناسی یکی از قدیمترین سکونتگاههای بشری بهشمار میرود. دربارهٔ وجه تسمیه تبرستان و «مازندران» اظهارنظرهای گوناگونی شده است. در بسیاری از متنهای قدیم و جدید آمده است که تبرستان از نام «تپورستان» اخذ شده و تپورستان محل سکونت قوم «تپور» بوده است. تپورها یکی از قومهای باستانی بودند که در کنارهٔ جنوبی دریای خزر زندگی میکردند. برخی از دانشمندان از جمله مارکوارت و بارتولد، «تپوران» را مانند «آمارد»ها و «کاسپ»، انیرانی و از مردمان بومی مازندران، پیش از آمدن آریاییها میدانند که در برابر ایرانیان مهاجر به کوهستانهای بلند این سرزمین پناه بردند و بهتدریج تمدن و فرهنگ و سپس دین ایشان را پذیرفتند. استرابن و برخی از دانشمندان غربی بارها از قوم تپور نام بردهاند چنان که استرابن (۴۰ قبل از میلاد- ۴۰ میلادی) میگوید: «تپوران میان هیرکانیان و آریاییها زندگی میکنند.»
ورود اقوام مختلف
ساکنان قدیم غرب دریای کاسپین یا دریای مازندران کادوسیان بودند. در منطقه میانی و شرقی دریای کاسپین یا دریای مازندران اقوام آنریاک - مردویی و تپورها ساکن بوده که بعدها ایرانیان آن را تپورستان و با آمدن اعراب این منطقه را تبرستان نامیدند. نمیتوان گفت این اقوام کی و از کجا آمدهاند اما به نظر استرابون, تپورها در حد فاصل آماردها و هیرکانیه زندگی میکردند. (یعنی میان آمل و گرگان امروزی) اما دیاکونف نوشته:«تپورها در هیرکانیه ساکن بودند و تحت نفوذ هیرکانیان.»مرز شرقی آنها استرآباد و مرز غربی آنها از چالوس بود. پس مازندران بخشی از تپورستان است که مرکز آن شهر تاریخی ساری بوده و هست. اراستوفن مینویسد:«قبیلههایی که در کناره دریای کاسپین بودند چنیناند: هیرکانیان-آماردها-آناری ها-کادوسها-آلبانیها-کاسیان.» وی هم چنین نوشته:«تپورها قبیلهای بودند که در سرزمین هیرکانی ساکن و جزو قبایل کنار دریا نبودند.»ظاهرا ایشان قبایل گستردهای بودند که با آمدن آریاییها عقب رانده شدند. در مسکوکات سلاطین مستقل مازندران که خود سکه میزدند نام پادشاه تاپورستان آمدهاست. قوم جل یا گل هم از سفیدرود تا لومیر سکنی داشتند که نام گیلان از نام آنها بهرهگرفته. / قوم دیگر مارد یا مازد یا آمارد که از سمت علمده نور به غرب سکونت داشتند و این قوم با جنگجویانی با کمانهای کوچک که سه تیر داشت و شمشیر تیز و ۳۰ سانتی که همیشه همراهشان بود شناخته میشدند این قوم تیر اندازان ماهری بودند و مرکز حکومت آنها بالای خرمآباد منطقه فیض (تنکابن فعلی) بوده که وسعت و پهناوری سرزمین این قوم از غرب تا رودسر فعلی از جنوب تا نصف قزوین و از شرق تا علمده نور ادامه داشته است و ویژگی خاص این قوم شکست ناپذیر و دلاور این بود که دور تا دور سرزمین را با درختهای تو در تو و نزدیک به هم حصار کرده بودند و همیشه در مقابل حاکمان زورگو و ظلم و ستم ایستادگی کرده و شکست ناپذیر بودند و گویش آنها پارسی و گیلکی متمایل بوده است که حالا در تاریخ طبرستان به نام لهجه شهسواری ثبت شده است. «بخشی از تاریخ تنکابن کبیر به نوشته علی اصغر یوسفی نیا»
آسانسور
آسانسور یا بالابر (به فرانسوی: ascenseur)، اتاقک متحرکی است که به وسیلهٔ آن از طبقهای به طبقات بالا روند و یا از طبقهٔ بالا به پایین فرود آیند. به عبارت دیگر آسانسور تجهیزات حمل و نقل عمودی است که حرکت مردم و یا کالا بین طبقات را تسهیل میبخشد. آسانسور معمولاً به کمک موتور الکتریکی باعث حرکت عمودی کابین میشود.
پیشینه
از بررسی معماری ساختمانها در گذشته میتوان فهمید که در گذشته توان ساخت ساختمانهای بلند وچود داشتهاست ولی شاید دلیل اینکه چرا این کار چندان رواج نداشته، وجود پلههای بسیار بودهباشد. این مشکل همچنان پابرجا بود تا اینکه یک مکانیک آمریکایی به نام الیشا اوتیس ایمنی را در بالابر با به کارگیری چرخی ضامندار که در صورت پارهشدن طناب، اندکی پس از سقوط بالابر را متوقف میکرد، فراهم کرد. این اختراع که در سال ۱۸۵۴ در نمایشگاهی در نیویورک پردهبرداری شد، مقدمهای برای کاربرد گستردهٔ بالابر بود.ناصرالدین شاه در سفرنامه فرنگ خویش در تعریف و توصیف آسانسور میگوید: رفتیم به مریضخانه سنت توماس ... از مرتبههای زیر اسبابی دارند که ناخوش را روی تخت گذاشته از توی اطاق زیر میکشند به مرتبه بالا میبرند. بسیار تماشا داشت که ناخوش حرکت نکند.
در حال حاضر یکی از مشکلات ساختمانهای بزرگ کافی نبودن فضای در نظر گرفته شده برای آسانسور است. این امر یعنی پیشبینی و منظور نمودن فضای کافی با محاسبه تعداد ظرفیت و سرعت مناسب آسانسورها باتوجه به ارتفاع و جمعیت ساکن و کاربری ساختمان باید در ابتدای کار یعنی در زمان طراحی ساختمانها مد نظر قرار گیرد؛ وگرنه پس از اجرای ساختمان معمولاً افزایش فضای چاه آسانسور بسیار مشکل و در اکثر موارد غیر ممکن است.
آسانسور وسیلهای است الکترومکانیکی، در ابتدای اختراع آسانسور به شکل امروزی، بیشتر قطعات و لوازم آسانسورها مکانیکی و الکتریکی بود ولی با پیشرفت علوم در حوزه الکترونیک و نیمههادیها و همچنین ورود حوزه علوم هوش مصنوعی به صنعت این وسیله نیز تکامل یافت و به عنوان یک وسیله کاملاً کاربردی با حوزه سطح دسترسی کاملاً گسترده در بین جوامع شهری قرار گرفت. در طراحی آسانسور علومی همچون مکانیک، برق و الکترونیک، معماری و صنایع مورد استفادهاست. به همین علت هیچگاه یک متخصص به تنهایی قادر نخواهد بود که یک آسانسور را به تنهایی و با تکیه بر یکی از شاخههای علوم طراحی نماید. تا قبل از دهه ۱۹۹۰، عمده اموزشها در این صنعت بصورت اموزشهای محدود و استاد و شاگردی و صرفاً در کارخانههای بزرگ آسانسورسازی معمول بود. به همین سبب آموزش در این صنعت محدود و پنهان بود. برای اولین بار در سال ۱۹۹۵ میلادی اتحادیه آسانسور و پله برقی انگلستان (LEIA) با همکاری پروفسور یانوفسکی و پروفسور جینا بارنی اقدام به برگزاری دورههای آموزشی کوتاه مدت ماژولاری در انگلستان نمود که بیشتر مورد استفاده نصابان و متخصین این کشور بود. در ادامه این اتحادیه با همکاری دانشگاه نورث همپتون انگلستان دورههای دانشگاهی این رشته را در مقطع کاردانی و کارشناسی آغاز نمود. اولین دوره این مقاطع در سال ۱۹۹۸ در نورث همپتون انگلستان با هدایت جانات آدامز، برایان واتز، استفان کازمارسیزیک که از اعضای هیئت علمی دانشکده مهندسی مکانیک و علوم کاربردی بودند آغاز شد. از سال ۲۰۰۰ به بعد مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی تحت عنوان elevator and escalator engineering آغاز گشت.
انواع آسانسور
تمامی آسانسورها در داشتن خصوصیاتی مانند داشتن کابین، حرکت عمودی و توقف در سطوح مختلف با هم مشابه اند. اما از لحاظ نحوه اعمال نیروی محرکه به کابین متفاوت هستند که معمولاً به سه دسته آسانسورهای کششی، هیدرولیک و وینچی تقسیم می شوند(البته نوع فوق پیشرفته دیگری که مغناطیسی می باشد وجود دارد).
آسانسورهای کششی
نیروی محرکه در این نوع آسانسورها از یک موتورالکتریکی که معمولاً در بالای چاه آسانسور و در محلی به نام موتورخانه نصب گردیده، تامین می شود. بر روی فلکه این موتور تعدادی کابل فولادی (اصطلاحاً سیم بکسل) وجود دارد که از یک سمت به کابین آسانسور و از سمت دیگر به وزنههای آسانسور که درون قابی فلزی به نام قاب وزنه قرار دارند، متصل است. جنس این وزنه ها معمولاً از چدن یا بتن است. وزن این وزنه ها به اندازه وزن کابین به علاوه نصف ظرفیت کابین است. وزن هر نفر در محاسبات مربوط به آسانسور ۷۵ کیلوگرم است. دلیل قرار دادن وزنه در سیستم آسانسور کمک به بالا بردن آسانسور است در غیر اینصورت برای این کار باید موتورهای بسیار قوی با کیلووات بالا استفاده کرد. پس با این کار توان موتور مورد استفاده کاهش مییابد. طبیعی است که این وزنه در پایین آمدن آسانسور مزاحمت ایجاد میکند، اما چون هر جسم بدون دخالت به پایین سقوط میکند پس استفاده از وزنه مانعی بزرگی در حرکت آسانسور ایجاد نمیکند.
اساس کار این نوع آسانسورها بر اساس نیروی اصطکاک بین سیم بکسلها و فلکه موتور است. در داخل فریم وزنه به اندازه وزن کابین به اضافه نصف ظرفیت کابین وزنه وجود دارد. مثلاً اگر ظرفیت کابین ۹۰۰ کیلوگرم باشد(یعنی آسانسور نفربر ۱۲ نفره چون متوسط وزن هر نفر ۷۵ کیلو گرم است)باندازه ۴۵۰ کیلوگرم باضافه وزن کابین در کادر وزنه، وزنه وجود دارد. با کمک این وزنه، نیروی کشش لازم برای حرکت کابین کاهش می یابد چرا که در صورت رعایت کردن ظرفیت کابین، اختلاف وزن بین کادر وزنه و کابین تحت هر شرایطی از نصف ظرفیت کابین (در مثال قبل ۴۵۰ کیلوگرم) بیشتر نخواهد شد و در حرکت به سمت بالا یا پایین سیستم کشش آسانسور حداکثر برای جابه جایی جرمی به اندازه نصف ظرفیت کابین توان مصرف خواهد کرد.
آسانسورهای هیدرولیک
امروزه آسانسورهای هیدرولیکی نیز جای خود را در بین کاربران خانگی باز کردهاند. در اروپا بیش از 70 درصد از آسانسورهای زیر 5 طبقه هیدرولیک استفاده می شوند که از محاسن این نوع آسانسورها میتوان به نرمی حرکت در استارت اولیه ؛ خرابی و استهلاک بسیار کم ؛ سهولت در عیب یابی و تعمیر ؛ ایجاد آسانسورهای زیبا و شیشه ای به دلیل حذف کادر وزنه و سیم بکسل ؛ احتیاج به سازه سبک ؛ عدم نیاز به موتورخانه در پشت بام ؛ ایجاد آسانسورهای باربر و سنگین با تناژ بالا و زیبایی بام خانه و همچنین تراز شدن دقیق آن در طبقات اشاره نمود اما از محدودیتهای استفاده از این نوع آسانسورها میتوان به محدودیت در ارتفاع و کندی نسبی سرعت آنها و تنها قرارگیری در چاهک را اشاره کرد.( البته امروزه با استفاده از درایو و سیستم خنک کننده می توان به سرعت 1 متر به صورت معمول دست یافت. آسانسورهای هیدرولیک با پمپ فشار روغن و جک هیدرولیک کار میکنند.
در آسانسورهای هیدرولیک به خاطر اینکه کادر وزنه وجود ندارد و سیستم جک هیدرولیکی باید تمامی کابین و مسافران را جا به جا کند نیاز به موتورهای قوی تری هست. در این آسانسورها یک موتور سه فاز غوطه ور در روغن به همراه یک شیرالکتریکی مخصوص که اصطلاحاً پاور یونیت نامیده می شوند وظیفه تامین فشار روغن برای جک هیدرولیک را داراست. برای راه اندازی موتور به خاطر وجود موتورهای قوی تر در صورت استفاده از درایو یا سافت استارتر نیاز به هزینه بسیار بالاتری است پس لذا معمولاً برای شروع به کار موتور پمپ هیدرولیک از سیستم رایج ستاره - مثلث استفاده می شود. اما این موتور و فشار تنها در حرکت به سمت بالا مورد نیاز است و برای حرکت کابین به سمت پایین نیازی به روشن کردن موتور و مصرف توان نیست و تنها با بازکردن یک شیر و خالی کردن روغن جک کابین به آرامی به سمت پایین حرکت می کند. به عبارت دیگر یک سیستم هیدرولیک تنها در نیمی از مسافت حرکتی خود (تنها به سمت بالا) خود توان قابل ملاحظه ای مصرف می کند و در نیمه دیگر (تنها به سمت پایین) از نیروی گرانش استفاده می کند و این موضوع مصرف برق بالاتر آن نسبت به آسانسورهای دوسرعته را منتفی می کند.
آسانسورهای وینچی
نوعی آسانسور است كه با زنجیر یا طناب فولادی آویزان شده و نیروی رانش به طریقی به غیر از اصطكاك به آن وارد می شود. در این نوع آسانسورها قاب وزنه وجود ندارد.
نیروی محرکه
نیروی محرکه موتور آسانسورها سابقاً از موتورهای جریان مستقیم و توسط برق برق جریان مستقیم بود که برای این گونه موتورها از راه اندازهای گوناگونی همانند وارد - لئونارد استفاده می شد. با از دور خارج شدن موتورهای جریان مستقیم (DC) و معرفی موتورهای القایی سه فاز سالهاست که از موتورهای الکتریکی سه فاز القایی یا آسنکرون و اخیراً از موتورهای مغناطیس دائم (PM) و یا سنکرون استفاده می شود. در این موتورها از مکانیسم لنت ترمز استفاده می شود که با استفاده از نیروی اصطکاک مانع از حرکت ناخواسته موتور در حالت توقف می شود.
موتورهای القایی مورد استفاده در آسانسور به همراه گیربکس (جعبه دنده) و چرخ طیار به کار می روند. این موتورها در ابتدا دارای یک استاتور و تک سرعته بودند. این سیستم دارای اشکالاتی از جمله تکان شدید در هنگام کار بود. به خاطر همین تکان شدید بود که سرعت نهایی کابین در این موتورها کم بود. پس از مدتی موتورهای دوسرعته به بازار عرضه شدند. این موتورها دارای دو استاتور جدا گانه هستند که برای دو سرعت تند و کند به کار می روند. تعداد قطب استاتور دور کند معمولاً چهار برابر دور تند است که باعث می شود سرعت دور کند موتور یک چهارم دور تند باشد. در این نوع موتورها استارت کار موتور با دور تند است. دو عامل یعنی نیروی عکس العمل دنده ها در گیربکس و وجود چرخ طیار یا فلای ویل متصل به محور روتور موتور که دارای لختی دورانی است، مانع از تشدید تکان ها می شوند. برای توقف موتور با استفاده از یک مدار الکتریکی استاتور دور کند وارد مدار شده و دور تند از مدار خارج می شود. تغییر جهت حرکت نیز با جابه جایی دو فاز امکان پذیر است.
با معرفی سیستم های کنترل دور موتور القایی که متشکل از یک مبدل (یکسو ساز) و یک اینورتر هستند، استفاده از آنها در صنعت آسانسور به سرعت پیشرفت کرد. مزیت های این درایورها عبارتند از: نرمی حرکت و توقف، بهبود ضریب توان و کاهش بار رآکتیو شبکه برق، امکان استفاده از موتورهای تک استاتوره و حذف چرخ طیار یا فلایویل و در نتیجه کاهش برق مصرفی. این داریورها که انواع مخصوص استفاده در تابلو فرمان آسانسور آن نیز عرضه شده است، با تغییر فرکانس، نمودار حرکتی منظمی از شروع تا انتها و ایستادن آسانسور ایجاد میکند. در انواع پیشرفته تر این درایورها معمولاً امکان اتصال به یک تاکومتر یا انکودر نیز وجود دارد. این انکودر با اتصال به محور موتور امکان کنترل حلقه بسته را برای درایور فراهم می کند. وجود فیدبک برای یک سیستم کنترل بسیار حایز اهمیت است و باعث نرمی حرکت فوق العاده در آسانسور می شود.
در هنگام توقف آسانسور به علت بالا بودن اندازه حرکت(تکانه) کابین گاهی اوقات موتور به صورت ژنراتوری کار می کند و نیاز است که انرژی تولید شده توسط موتور در جایی تخلیه شود. در آسانسورهای دوسرعته و در سیستم های قدیمی این انرژی به شبکه برق برگشت داده می شد اما در درایور ها به علت وجود یکسوساز، این انرژی قابل برگشت نیست و باعث ازدیاد شدید ولتاژ بر روی بانک خازنی موجود در درایور شده و امکان آسیب زدن به آن وجود دارد. به همین منظور از یک مقاومت با توان بالا جهت تخلیه این انرژی استفاده می شود که به آن اصطلاحاً مقاومت ترمز گفته می شود.
اما با همه این ها موتورهای القایی با گیربکس معایبی نیز دارند. از جمله آنها پایین بودن بازده الکتریکی موتور (در حدود هشتاد درصد) و پایین بودن بازده مکانیکی گیربکس (در حدود 45 درصد) که موجب افزایش هزینه ها و استهلاک سیستم می شود. به همین خاطر موتورهای سنکرون با مغناطیس دائم کم کم در صنعت آسانسور پدیدار شدند که بازده نهایی آنها گاهی به 95 درصد هم می رسد. گشتاور بسیار بالاتر محور موتور باعث می شود که نیازی به استفاده از گیربکس در این موتورها نباشد.این موتورها دارای سیستم راه اندازی پیچیدهای هستند و لزوماً باید با استفاده از درایور و تاکومتر مورد استفاده قرار بگیرند.
تابلو فرمان آسانسور
آسانسورها در گذشته نه چندان دور بوسیله تابلوهای رلهای فرماندهی میشدند. فرمان از این تابلوها به موتورهای به اصطلاح دوسرعته میرسید. این موتورها بوسیله دو سیم پیچی که داشتند قادر بودند با دو سرعت حرکت تند و کند کنند. آسانسور با سرعت تند حرکت میکرد و برای ایستادن در سطح طبقات و کاهش تکان زمان ایستادن با تغییر به سرعت کند و طی مسیر کوتاهی با این سرعت میایستاد.
ایراد بزرگ این سیستم تکان در سه زمان در حرکت است. تکان در هنگام راه افتادن, تغییر سرعت به دور کند و ایستادن است. ایراد دیگر مصرف بالای برق و کاهش ضریب توان در این سیستم بدلیل اتصال مستقیم برق سهفاز به موتور جهت حرکت است. ضمناً ابعاد این تابلوها بسیار بزرگ و سیستم آن بسیار پیچیده بود و رفع خرابی آن به زمان و مهارت بسیاری نیاز داشت.
ایراد دیگر این سیستم متغیر بودن سطح کابین با طبقات با بارهای متفاوت است چون بدلیل عدم اطلاع موتور از وزن کابین (پر یا خالی بودن آن) همیشه نیروی یکسانی به موتور وارد میشود. ایراد دیگر این سیستم آسیب هایی است که در دراز مدت به موتور بدلیل اتصال ناگهانی ولتاژ وارد و باعث کاهش عمر مفید آن میشود. ضمناً این شوک در هنگام استارت آسانسور باعث نوسان ناگهانی ولتاژ میشود که نه تنها برای آسانسور بلکه برای سایر وسایل برقی مضر است. هر چند از این آسانسورها دیگر نصب نمیشود اما تعداد قابل توجهی از این آسانسورهای قدیمی در حال کارکردن هستند.
اما برای رفع اشکالات این تابلوهای رلهای بتدریج تابلوهای میکروپروسسوری وارد بازار شد. که در آن آیسیها و میکروها جایگزین رله ها شدند و با زبانهای مختلف برنامهنویسی برنامهریزی میشدند تا حجم تابلوها کوچکتر شود و تعمیرات و رفع خرابی آن توسط افراد متخصصتر اما با راحتی بیشتری انجام شود.
این نوع تابلو که به تابلوی دوسرعته معروف است تمام ایرادات تابلوهای رلهای را جز ابعاد بزرگ و پیچیدگی تابلو داراست. نصب این تابلو همچنان ادامه دارد با اینکه بدلیل تاثیرات مخرب بر ولتاژ و مصرف بالا در برخی شهرهای بزرگ در ایران ممنوع شدهاست. اما در ساختمانهایی که نیاز به پروانه پایان کار ندارند و یا در تعمیرات آسانسورهای قدیمی همچنان به دلیل قیمت پایین تر آن نسبت به تابلوهای جدید پیشنهاد میشود. با پیشرفت الکترونیک صنعتی و ارزانتر شدن اینورترها استفاده از آنها در تابلوهای فرمان آسانسور رایج شده است و کم کم جایگزین سیستمهای کنتاکتوری میشوند. کاهش تکان ها در هنگام تغییر سرعت و افزایش ضریب توان به دلیل اتصال با واسطه از طریق بانک خازنی اینورتر از مزایای تابلوهای فرمان اینورتری است که به تابلوهای درایودار شناخته می شوند. آسانسور کلمه ای فرانسوی میباشد.
آسانسور یا بالابر (به فرانسوی: ascenseur)، اتاقک متحرکی است که به وسیلهٔ آن از طبقهای به طبقات بالا روند و یا از طبقهٔ بالا به پایین فرود آیند. به عبارت دیگر آسانسور تجهیزات حمل و نقل عمودی است که حرکت مردم و یا کالا بین طبقات را تسهیل میبخشد. آسانسور معمولاً به کمک موتور الکتریکی باعث حرکت عمودی کابین میشود.
پیشینه
از بررسی معماری ساختمانها در گذشته میتوان فهمید که در گذشته توان ساخت ساختمانهای بلند وچود داشتهاست ولی شاید دلیل اینکه چرا این کار چندان رواج نداشته، وجود پلههای بسیار بودهباشد. این مشکل همچنان پابرجا بود تا اینکه یک مکانیک آمریکایی به نام الیشا اوتیس ایمنی را در بالابر با به کارگیری چرخی ضامندار که در صورت پارهشدن طناب، اندکی پس از سقوط بالابر را متوقف میکرد، فراهم کرد. این اختراع که در سال ۱۸۵۴ در نمایشگاهی در نیویورک پردهبرداری شد، مقدمهای برای کاربرد گستردهٔ بالابر بود.ناصرالدین شاه در سفرنامه فرنگ خویش در تعریف و توصیف آسانسور میگوید: رفتیم به مریضخانه سنت توماس ... از مرتبههای زیر اسبابی دارند که ناخوش را روی تخت گذاشته از توی اطاق زیر میکشند به مرتبه بالا میبرند. بسیار تماشا داشت که ناخوش حرکت نکند.
در حال حاضر یکی از مشکلات ساختمانهای بزرگ کافی نبودن فضای در نظر گرفته شده برای آسانسور است. این امر یعنی پیشبینی و منظور نمودن فضای کافی با محاسبه تعداد ظرفیت و سرعت مناسب آسانسورها باتوجه به ارتفاع و جمعیت ساکن و کاربری ساختمان باید در ابتدای کار یعنی در زمان طراحی ساختمانها مد نظر قرار گیرد؛ وگرنه پس از اجرای ساختمان معمولاً افزایش فضای چاه آسانسور بسیار مشکل و در اکثر موارد غیر ممکن است.
آسانسور وسیلهای است الکترومکانیکی، در ابتدای اختراع آسانسور به شکل امروزی، بیشتر قطعات و لوازم آسانسورها مکانیکی و الکتریکی بود ولی با پیشرفت علوم در حوزه الکترونیک و نیمههادیها و همچنین ورود حوزه علوم هوش مصنوعی به صنعت این وسیله نیز تکامل یافت و به عنوان یک وسیله کاملاً کاربردی با حوزه سطح دسترسی کاملاً گسترده در بین جوامع شهری قرار گرفت. در طراحی آسانسور علومی همچون مکانیک، برق و الکترونیک، معماری و صنایع مورد استفادهاست. به همین علت هیچگاه یک متخصص به تنهایی قادر نخواهد بود که یک آسانسور را به تنهایی و با تکیه بر یکی از شاخههای علوم طراحی نماید. تا قبل از دهه ۱۹۹۰، عمده اموزشها در این صنعت بصورت اموزشهای محدود و استاد و شاگردی و صرفاً در کارخانههای بزرگ آسانسورسازی معمول بود. به همین سبب آموزش در این صنعت محدود و پنهان بود. برای اولین بار در سال ۱۹۹۵ میلادی اتحادیه آسانسور و پله برقی انگلستان (LEIA) با همکاری پروفسور یانوفسکی و پروفسور جینا بارنی اقدام به برگزاری دورههای آموزشی کوتاه مدت ماژولاری در انگلستان نمود که بیشتر مورد استفاده نصابان و متخصین این کشور بود. در ادامه این اتحادیه با همکاری دانشگاه نورث همپتون انگلستان دورههای دانشگاهی این رشته را در مقطع کاردانی و کارشناسی آغاز نمود. اولین دوره این مقاطع در سال ۱۹۹۸ در نورث همپتون انگلستان با هدایت جانات آدامز، برایان واتز، استفان کازمارسیزیک که از اعضای هیئت علمی دانشکده مهندسی مکانیک و علوم کاربردی بودند آغاز شد. از سال ۲۰۰۰ به بعد مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی تحت عنوان elevator and escalator engineering آغاز گشت.
انواع آسانسور
تمامی آسانسورها در داشتن خصوصیاتی مانند داشتن کابین، حرکت عمودی و توقف در سطوح مختلف با هم مشابه اند. اما از لحاظ نحوه اعمال نیروی محرکه به کابین متفاوت هستند که معمولاً به سه دسته آسانسورهای کششی، هیدرولیک و وینچی تقسیم می شوند(البته نوع فوق پیشرفته دیگری که مغناطیسی می باشد وجود دارد).
آسانسورهای کششی
نیروی محرکه در این نوع آسانسورها از یک موتورالکتریکی که معمولاً در بالای چاه آسانسور و در محلی به نام موتورخانه نصب گردیده، تامین می شود. بر روی فلکه این موتور تعدادی کابل فولادی (اصطلاحاً سیم بکسل) وجود دارد که از یک سمت به کابین آسانسور و از سمت دیگر به وزنههای آسانسور که درون قابی فلزی به نام قاب وزنه قرار دارند، متصل است. جنس این وزنه ها معمولاً از چدن یا بتن است. وزن این وزنه ها به اندازه وزن کابین به علاوه نصف ظرفیت کابین است. وزن هر نفر در محاسبات مربوط به آسانسور ۷۵ کیلوگرم است. دلیل قرار دادن وزنه در سیستم آسانسور کمک به بالا بردن آسانسور است در غیر اینصورت برای این کار باید موتورهای بسیار قوی با کیلووات بالا استفاده کرد. پس با این کار توان موتور مورد استفاده کاهش مییابد. طبیعی است که این وزنه در پایین آمدن آسانسور مزاحمت ایجاد میکند، اما چون هر جسم بدون دخالت به پایین سقوط میکند پس استفاده از وزنه مانعی بزرگی در حرکت آسانسور ایجاد نمیکند.
اساس کار این نوع آسانسورها بر اساس نیروی اصطکاک بین سیم بکسلها و فلکه موتور است. در داخل فریم وزنه به اندازه وزن کابین به اضافه نصف ظرفیت کابین وزنه وجود دارد. مثلاً اگر ظرفیت کابین ۹۰۰ کیلوگرم باشد(یعنی آسانسور نفربر ۱۲ نفره چون متوسط وزن هر نفر ۷۵ کیلو گرم است)باندازه ۴۵۰ کیلوگرم باضافه وزن کابین در کادر وزنه، وزنه وجود دارد. با کمک این وزنه، نیروی کشش لازم برای حرکت کابین کاهش می یابد چرا که در صورت رعایت کردن ظرفیت کابین، اختلاف وزن بین کادر وزنه و کابین تحت هر شرایطی از نصف ظرفیت کابین (در مثال قبل ۴۵۰ کیلوگرم) بیشتر نخواهد شد و در حرکت به سمت بالا یا پایین سیستم کشش آسانسور حداکثر برای جابه جایی جرمی به اندازه نصف ظرفیت کابین توان مصرف خواهد کرد.
آسانسورهای هیدرولیک
امروزه آسانسورهای هیدرولیکی نیز جای خود را در بین کاربران خانگی باز کردهاند. در اروپا بیش از 70 درصد از آسانسورهای زیر 5 طبقه هیدرولیک استفاده می شوند که از محاسن این نوع آسانسورها میتوان به نرمی حرکت در استارت اولیه ؛ خرابی و استهلاک بسیار کم ؛ سهولت در عیب یابی و تعمیر ؛ ایجاد آسانسورهای زیبا و شیشه ای به دلیل حذف کادر وزنه و سیم بکسل ؛ احتیاج به سازه سبک ؛ عدم نیاز به موتورخانه در پشت بام ؛ ایجاد آسانسورهای باربر و سنگین با تناژ بالا و زیبایی بام خانه و همچنین تراز شدن دقیق آن در طبقات اشاره نمود اما از محدودیتهای استفاده از این نوع آسانسورها میتوان به محدودیت در ارتفاع و کندی نسبی سرعت آنها و تنها قرارگیری در چاهک را اشاره کرد.( البته امروزه با استفاده از درایو و سیستم خنک کننده می توان به سرعت 1 متر به صورت معمول دست یافت. آسانسورهای هیدرولیک با پمپ فشار روغن و جک هیدرولیک کار میکنند.
در آسانسورهای هیدرولیک به خاطر اینکه کادر وزنه وجود ندارد و سیستم جک هیدرولیکی باید تمامی کابین و مسافران را جا به جا کند نیاز به موتورهای قوی تری هست. در این آسانسورها یک موتور سه فاز غوطه ور در روغن به همراه یک شیرالکتریکی مخصوص که اصطلاحاً پاور یونیت نامیده می شوند وظیفه تامین فشار روغن برای جک هیدرولیک را داراست. برای راه اندازی موتور به خاطر وجود موتورهای قوی تر در صورت استفاده از درایو یا سافت استارتر نیاز به هزینه بسیار بالاتری است پس لذا معمولاً برای شروع به کار موتور پمپ هیدرولیک از سیستم رایج ستاره - مثلث استفاده می شود. اما این موتور و فشار تنها در حرکت به سمت بالا مورد نیاز است و برای حرکت کابین به سمت پایین نیازی به روشن کردن موتور و مصرف توان نیست و تنها با بازکردن یک شیر و خالی کردن روغن جک کابین به آرامی به سمت پایین حرکت می کند. به عبارت دیگر یک سیستم هیدرولیک تنها در نیمی از مسافت حرکتی خود (تنها به سمت بالا) خود توان قابل ملاحظه ای مصرف می کند و در نیمه دیگر (تنها به سمت پایین) از نیروی گرانش استفاده می کند و این موضوع مصرف برق بالاتر آن نسبت به آسانسورهای دوسرعته را منتفی می کند.
آسانسورهای وینچی
نوعی آسانسور است كه با زنجیر یا طناب فولادی آویزان شده و نیروی رانش به طریقی به غیر از اصطكاك به آن وارد می شود. در این نوع آسانسورها قاب وزنه وجود ندارد.
نیروی محرکه
نیروی محرکه موتور آسانسورها سابقاً از موتورهای جریان مستقیم و توسط برق برق جریان مستقیم بود که برای این گونه موتورها از راه اندازهای گوناگونی همانند وارد - لئونارد استفاده می شد. با از دور خارج شدن موتورهای جریان مستقیم (DC) و معرفی موتورهای القایی سه فاز سالهاست که از موتورهای الکتریکی سه فاز القایی یا آسنکرون و اخیراً از موتورهای مغناطیس دائم (PM) و یا سنکرون استفاده می شود. در این موتورها از مکانیسم لنت ترمز استفاده می شود که با استفاده از نیروی اصطکاک مانع از حرکت ناخواسته موتور در حالت توقف می شود.
موتورهای القایی مورد استفاده در آسانسور به همراه گیربکس (جعبه دنده) و چرخ طیار به کار می روند. این موتورها در ابتدا دارای یک استاتور و تک سرعته بودند. این سیستم دارای اشکالاتی از جمله تکان شدید در هنگام کار بود. به خاطر همین تکان شدید بود که سرعت نهایی کابین در این موتورها کم بود. پس از مدتی موتورهای دوسرعته به بازار عرضه شدند. این موتورها دارای دو استاتور جدا گانه هستند که برای دو سرعت تند و کند به کار می روند. تعداد قطب استاتور دور کند معمولاً چهار برابر دور تند است که باعث می شود سرعت دور کند موتور یک چهارم دور تند باشد. در این نوع موتورها استارت کار موتور با دور تند است. دو عامل یعنی نیروی عکس العمل دنده ها در گیربکس و وجود چرخ طیار یا فلای ویل متصل به محور روتور موتور که دارای لختی دورانی است، مانع از تشدید تکان ها می شوند. برای توقف موتور با استفاده از یک مدار الکتریکی استاتور دور کند وارد مدار شده و دور تند از مدار خارج می شود. تغییر جهت حرکت نیز با جابه جایی دو فاز امکان پذیر است.
با معرفی سیستم های کنترل دور موتور القایی که متشکل از یک مبدل (یکسو ساز) و یک اینورتر هستند، استفاده از آنها در صنعت آسانسور به سرعت پیشرفت کرد. مزیت های این درایورها عبارتند از: نرمی حرکت و توقف، بهبود ضریب توان و کاهش بار رآکتیو شبکه برق، امکان استفاده از موتورهای تک استاتوره و حذف چرخ طیار یا فلایویل و در نتیجه کاهش برق مصرفی. این داریورها که انواع مخصوص استفاده در تابلو فرمان آسانسور آن نیز عرضه شده است، با تغییر فرکانس، نمودار حرکتی منظمی از شروع تا انتها و ایستادن آسانسور ایجاد میکند. در انواع پیشرفته تر این درایورها معمولاً امکان اتصال به یک تاکومتر یا انکودر نیز وجود دارد. این انکودر با اتصال به محور موتور امکان کنترل حلقه بسته را برای درایور فراهم می کند. وجود فیدبک برای یک سیستم کنترل بسیار حایز اهمیت است و باعث نرمی حرکت فوق العاده در آسانسور می شود.
در هنگام توقف آسانسور به علت بالا بودن اندازه حرکت(تکانه) کابین گاهی اوقات موتور به صورت ژنراتوری کار می کند و نیاز است که انرژی تولید شده توسط موتور در جایی تخلیه شود. در آسانسورهای دوسرعته و در سیستم های قدیمی این انرژی به شبکه برق برگشت داده می شد اما در درایور ها به علت وجود یکسوساز، این انرژی قابل برگشت نیست و باعث ازدیاد شدید ولتاژ بر روی بانک خازنی موجود در درایور شده و امکان آسیب زدن به آن وجود دارد. به همین منظور از یک مقاومت با توان بالا جهت تخلیه این انرژی استفاده می شود که به آن اصطلاحاً مقاومت ترمز گفته می شود.
اما با همه این ها موتورهای القایی با گیربکس معایبی نیز دارند. از جمله آنها پایین بودن بازده الکتریکی موتور (در حدود هشتاد درصد) و پایین بودن بازده مکانیکی گیربکس (در حدود 45 درصد) که موجب افزایش هزینه ها و استهلاک سیستم می شود. به همین خاطر موتورهای سنکرون با مغناطیس دائم کم کم در صنعت آسانسور پدیدار شدند که بازده نهایی آنها گاهی به 95 درصد هم می رسد. گشتاور بسیار بالاتر محور موتور باعث می شود که نیازی به استفاده از گیربکس در این موتورها نباشد.این موتورها دارای سیستم راه اندازی پیچیدهای هستند و لزوماً باید با استفاده از درایور و تاکومتر مورد استفاده قرار بگیرند.
تابلو فرمان آسانسور
آسانسورها در گذشته نه چندان دور بوسیله تابلوهای رلهای فرماندهی میشدند. فرمان از این تابلوها به موتورهای به اصطلاح دوسرعته میرسید. این موتورها بوسیله دو سیم پیچی که داشتند قادر بودند با دو سرعت حرکت تند و کند کنند. آسانسور با سرعت تند حرکت میکرد و برای ایستادن در سطح طبقات و کاهش تکان زمان ایستادن با تغییر به سرعت کند و طی مسیر کوتاهی با این سرعت میایستاد.
ایراد بزرگ این سیستم تکان در سه زمان در حرکت است. تکان در هنگام راه افتادن, تغییر سرعت به دور کند و ایستادن است. ایراد دیگر مصرف بالای برق و کاهش ضریب توان در این سیستم بدلیل اتصال مستقیم برق سهفاز به موتور جهت حرکت است. ضمناً ابعاد این تابلوها بسیار بزرگ و سیستم آن بسیار پیچیده بود و رفع خرابی آن به زمان و مهارت بسیاری نیاز داشت.
ایراد دیگر این سیستم متغیر بودن سطح کابین با طبقات با بارهای متفاوت است چون بدلیل عدم اطلاع موتور از وزن کابین (پر یا خالی بودن آن) همیشه نیروی یکسانی به موتور وارد میشود. ایراد دیگر این سیستم آسیب هایی است که در دراز مدت به موتور بدلیل اتصال ناگهانی ولتاژ وارد و باعث کاهش عمر مفید آن میشود. ضمناً این شوک در هنگام استارت آسانسور باعث نوسان ناگهانی ولتاژ میشود که نه تنها برای آسانسور بلکه برای سایر وسایل برقی مضر است. هر چند از این آسانسورها دیگر نصب نمیشود اما تعداد قابل توجهی از این آسانسورهای قدیمی در حال کارکردن هستند.
اما برای رفع اشکالات این تابلوهای رلهای بتدریج تابلوهای میکروپروسسوری وارد بازار شد. که در آن آیسیها و میکروها جایگزین رله ها شدند و با زبانهای مختلف برنامهنویسی برنامهریزی میشدند تا حجم تابلوها کوچکتر شود و تعمیرات و رفع خرابی آن توسط افراد متخصصتر اما با راحتی بیشتری انجام شود.
این نوع تابلو که به تابلوی دوسرعته معروف است تمام ایرادات تابلوهای رلهای را جز ابعاد بزرگ و پیچیدگی تابلو داراست. نصب این تابلو همچنان ادامه دارد با اینکه بدلیل تاثیرات مخرب بر ولتاژ و مصرف بالا در برخی شهرهای بزرگ در ایران ممنوع شدهاست. اما در ساختمانهایی که نیاز به پروانه پایان کار ندارند و یا در تعمیرات آسانسورهای قدیمی همچنان به دلیل قیمت پایین تر آن نسبت به تابلوهای جدید پیشنهاد میشود. با پیشرفت الکترونیک صنعتی و ارزانتر شدن اینورترها استفاده از آنها در تابلوهای فرمان آسانسور رایج شده است و کم کم جایگزین سیستمهای کنتاکتوری میشوند. کاهش تکان ها در هنگام تغییر سرعت و افزایش ضریب توان به دلیل اتصال با واسطه از طریق بانک خازنی اینورتر از مزایای تابلوهای فرمان اینورتری است که به تابلوهای درایودار شناخته می شوند. آسانسور کلمه ای فرانسوی میباشد.
ساعت : 6:18 pm | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی