گفتگو اینترنتی
گفتگوی اینترنتی
گپ یا چت در فارسی اصطلاحی به معنای گفتگوی اینترنتی است. اگرچه فرهنگستان زبان فارسی واژه گپ را معادل این واژه قرار دادهاست اما این واژه چندان مورد استقبال عمومی قرار نگرفتهاست. این واژه خلاصه شده Online chat از زبان انگلیسی است.

فن آوری
در ابتدا برای چت اینترنتی از پروتوکل آی آر سی استفاده میشد. اما اکنون از طریق سایر پروتکلها نیز این کار امکان پذیر می باشد.
نرمافزارهای چت
برای چت نرمافزارهای زیادی مانند آیآرسی، یاهو مسنجر، ام اس ان مسنجر، گوگل تاک، اسکایپ و پیامرسان ویندوز لایو وجود دارد. نرم افزار های چت هم اکنون در موبایل هم افزایش چشم گیری داشته اند و کاربران خاص خود را دارند.
تالار گفتگو
تالار گفتگو یا فروم (به انگلیسی: forum) به برنامههای مبتنی بر وب گفته میشود که برای نگهداری بحثها و نوشتههای کاربرهای یک وبگاه به کار میروند. در تالار گفتگو معمولاً افراد سؤالات خود را مطرح میکنند و سایر کاربران به این سؤالات پاسخ میدهند.
علاوه بر این تالارهای گفتگو به جز سؤال پرسیدن میتوانند واسطهٔ بحثی در هر زمینه باشند و افراد میتوانند نظریات و عقیدههای خود را برای دیگران بیان کنند.
پیامرسانی فوری
پیام رسانی فوری (به انگلیسی: Instant Messaging) که به شکل کوتاه IM خوانده میشود، گونهای از ارتباط مستقیم متنی بی درنگ(real-time) بین دو یا چند فرد با استفاده از رایانه شخصی با دستگاههای دیگر و از طریق یک کارخواه نرم افزاری(Software Client) مشترک است. متن کاربر بر روی یک شبکه مانند اینترنت منتقل میشود. کارخواههای نرم افزاری پیشرفته تر پیام رسانی فوری ردههای بالاتری از ارتباط مانند تماس تصویری یا صوتی را عرضه میکنند.
تعریف
«پیام رسانی فوری» در زیر چتر واژه «گپ» برخط (online chat) قرار میگیرد از این رو که یک سیستم ارتباطی شبکهای متنی بی درنگ است. وجه تمایز آن در این است که بر پایه کارخواه(client)هایی کار میکند که امکان اتصال بین گروهی از کاربران شناخته شده مشخص (که در انگلیسی به آن Friend List، Buddy List و Contact List گفته میشود) را تسهیل میکند اما گپ برخط برنامههای وبی که امکان ارتباط بین کاربران ناشناس در محیطهای چند کاربره فراهم میآورند را نیز دربر میگیرد.
مرور کلی
پیام رسانی فوری گردایهای از فناوری هاست که برای ایجاد ارتباط متنی بی درنگ بین دو یا چند شرکت کننده بر روی اینترنت یا انواع دیگر شبکهها استفاده میشود.آنچه که اهمیت بیان دارد این است که پیام رسانی فوری و گپ برخط با فناوریهایی مانند پست الکترونیک در این است که در همزمانی و بی درنگ بودن ارتباط بین کاربران است. برخی از سیستمها امکان ارسال پیام برای کاربرانی که وارد سیستم نشده اند(پیامهای برون خط (به انگلیسی: offline messages)) را دارند و این کارکرد مشابه سیستم پست الکترونیک است زیرا همزمانی ارتباط از بین میرود.
پیام رسانی فوری با داشتن امکان جواب دادن آنی، ارتباطی موثر و کارآمد را برقرار میکند. در بعضی از موارد پیام رسانی فوری ویژگیهای اضافی را ارائه میدهد که بر محبوبیت آن میافزایند. مثلا به کاربران اجازه میدهد یکدیگر را از طریق وب بین ببینند. و یا مستقیما و به رایگان با استفاده از میکروفن و هدفون یا بلندگو با یکدیگر حرف بزنند. بسیاری از برنامههای کارخواه(client) امکان انتقال پرونده را فراهم میکنند هر چند که غالبا در مورد حجم پرونده محدودیت وجود دارد.
عموما میتوان متن مکالمهها را برای مراجعه بعدی ذخیره کرد. پیامها غالبا در یک تاریخچه پیام محلی ذخیره میگردند و از این نظر به ماهیت ماندگار نامههای الکترونیکی شبیاهت دارد.
تاریخچه
پیام رسانی فوری کهن تراز اینترنت است. اولین بار بر روی سیستم عاملهای چند کاربره مانند سی تی اس اس(CTSS) و مالتیکس (Multics) در اواسط دهه 1960 پدیدار شد. در آغاز این سیستمها برای آگاهی و اخطارهای سرویسهایی مثل چاپ استفاده میشد اما بهدا گسترش یافت تا برقراری ارتباط بین کاربران مختلف یک ماشین را تسهیل نماید. همزمان با گسترش شبکهها در اواسط دهه 1960 پروتکلها نیز با آنها توسعه یافتند. برخی از اینها از پروتکلهای نظیر-به-نظیر استفاده میکردند(مانند talk, ntalk, ytalk) در حالیکه برخی از آنها نیازمند این بودند مه همه به یک کارساز(سرور) متصل شوند(مانند talker, IRC) در دوران رواج پدیده بی بی اس (BBS) که در خلال دهه 1980 اوج گرفت، برخی از سیستمها امکان گپ زدن مشابه به پیام رسانی فوری را اضافه نمودندکه میزگرد فریلنسین (Freelancin' Roundtable) نمونه بارز این سیستمها بود.
در نیمه دوم دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰، سرویس برخط (online) کوانتوم لینک برای رایانههای کمودور۶۴ امکان تبادل پیام بین مشتریانی که به این سرویس متصل بودند را فراهم میکرد که آن را پیام برخط (OLM) میخواندند. کوانتوم لینک بعدها به امریکاآنلاین (America Online) تغییر نام داد و پیام رسان فوری AOL را بوجود آورد. کوانتوم لینک تنها برای کمودورهای ۶۴ ساخته شده بود و از سیستم پتسکی(PETSCII) کمودور برای متن و گرافیک استفاده میکرد.صفحه به بخشهایی تقسیم میشد و پیامهای OLM بر روی نوار زرد رنگی نماشی داده میشدو با کلمات «پیام از: » آغاز میشدولیستی از گزینهها برای پاسخگویی ارائه میشد. ازاین رو میتوان آن را نوعی واسط کاربر گرافیکی (GUI) دانست که البته بسیار ابتدایی تر از برنامههای پیام رسانی یونیکس و ویندوز و مکینتاش بود که بعد از آن بوجود آمدند. OLM جزو سرویسهای افزوده کوانتوم لینک بود و کاربران میبایست مبلغی اضافی به ازای هر دقیقه علاوه بر هزینه ماهانه معمول سرویس کوانتوم لینک بپردازند.
برنامههای پیام رسانی فوری اینترنتی و مدرن با واسط کاربری گرافیکی به شکل امروزی آن از اواسط دهه ۱۹۹۰ با PowWow، آیسیکیو و AIM آغاز شد.AOl بعدها شرکت Mirabilis، سازنده ICQ را خرید. پند سال بعد ICQ که اکنون توسط AOL اداره میشد دو امتیاز انحصاری برای پیام رسانی فوری از اداره ثبت اختراعات امریکا در یافت نمود. در همین هنگام سایر شرکتها نیز محصولات خود را بیرون دادند(Excite Ubique، MSN و Yahoo) که هرکدام از پروتکل و برنامه کارخواه(Client) اختصاصی خود استفاده میکردند و اگر کسی میخواست در پند شبکه باشد باید نرم افزارهای همه آنها را اجرا میکرد. در ۱۹۹۸، IBM نرم افزاری به نام IBM Lotus Sametime ارائه داد.
در سال 2000 یک برنامه متن باز و پروتکلی بر پایه استانداردهای باز به نام Jabber ایجاد شد. این پروتکل تحت نام پروتکل گسترش پذیر حضوروپیام رسانی (Extensible Messaging and Presence Protocol) استاندارد شدکه غالبا به اختصار XMPP خوانده میشود. کارساز[]های XMPP میتوانند به عنوان دروازهای به پروتکلهای دیگر پیام رسانی فوری عمل کند و نیاز به استفاده از چندین کارخواه(کلاینت) متفاوت را کاهش میدهد. کاربران میتوانند از پروتکلهای پیام رسانی رایج مختلف با یک کارخواه و کتابخانه ویژه آن پروتکل استفاده کنند.IBM Lotus Sametime در نسخه منتشرشده در نوامبر ۲۰۰۷ پشتیبانی از دروازه IBM Lotus Sametime برای XMPP رااضافه نمود.
در حال حاضر شبکههای اجتماعی نیز امکانات پیام رسانی فوری را ارائه میدهند.
بسیاری از سرویسهای پیام رسانی فوری از ویژگیهای تماس تصویری، VoIP و کنفرانس مجازی پشتیبانی میکنند. کنفرانسهای مجازی میتوانند از تماسهای تصویری و پیام رسانی فوری با هم استفاده کنند. برخی از شرکتهای پیام رسانی فوری به اشتراک گذاری میزکار، رادیوی اینترنتی(IP Radio) و تلویزیون اینترنتی(IPTV) را نیز به سرویسهای قبلی اضافه نمودهاند.
«پیام رسان فوری» نام تجاری خدماتی است که به نام شرکت تایم وارنر ثبت شدهاست، و نمیتواند در مورد نرم افزارهایی که با AOL مرتبط نیستند در امریکا به کار رود. به همین دلیل سازندگان نرم افزار پیام رسانی که پیشتر به نام گیم (Gaim) خوانده میشد، در آوریل 2007 اعلام نمودند که نام این نرم افزار را به پیجین (Pidgin) تغییر داده اند.
نرمافزارهای کارخواه
معمولا هر سرویس پیام رسانی فوری مدرنی، نرم افزار کارخواه خود را عرضه میکند که میتواند به صورت نرم افزار قابل نصب ویا برپایه مرورگر باشد. عموما هر نرم افزار تنها با سرویس شرکت خود کار میکند، اما پارهای از آنها امکان محدودی برای کار با سرویسهای شرکتهای دیگر نیز دارند. نرم افزارهایی نیز از طرف شرکتهای سومی ارائه شدهاست که امکان اتصال به اکثر سرویس دهندههای اصلی پیام رسانی فوری را دارند. نمونههایی از این نرم افزارها عبارتند از : Pidgin، Trillian، Meebo، Adium، Qnext پیامرسان میراندا و Digsby.
همکنشپذیری
پنجره گپ چند صفحهای پیجین(Pidgin) در لینوکس
نرم افزارهای پیام رسانی فوری استاندارد رایگان کارکردهایی چون انتقال فایل، لیست تماسها و امکان باز کردن چند پنجره گفتگوی همزمان را ارائه میدهند. این ممکن است نیازهای یک کسب و کار کوچک را برطرف نماید اما سازمانهای بزرگ به نرم افزارهای پیچیده تری نیاز دارند که بتوانند با یکدیگر کار کنند. راهی که پیش روی این سازمانهاست استفاده از نسخههای سازمانی برنامههای پیام رسانی فوری است. این برنامهها شامل عناوینی چون XMPP، IBM Lotus Sametime، Microsoft Office Communicator وغیره میباشند که اغلب با سایر نرم افزارهای سازمانی مثل سیستمهای گردش کار به شکل یکپارچه کار میکنند. این نرم افزارهای سازمانی و یا یکپارچهسازی نرمافزارهای سازمانی (EAI) غالبا با محدودیتهایی نظیر دخیره اطلاعات در یک قالب مشترک ساخته میشوند.
تلاشهای بسیاری جهت ایجاد یک استاندارد یگانه برای پیام رسانی فوری انجام شدهاست : پروتکلهای SIP و SIMPLE گروه ویژه مهندسی اینترنت، APEX، Prim، XMPP و IMPS.
بیشتر تلاشها در جهت ایجاد یک استاندارد یکتا برای عرضهکنندگان اصلی پیام رسانی فوری (مانند AOL, Yahoo, Microsoft) با شکست مواجه شده و هریک به استفاده از پروتکلهای اختصاصی خود ادامه میدهند.
اما درحالی که بحثها در IETF به بن بست رسیده بود، رویترز اولین توافقنامه اتصال بین سرویس دهندهها را در سپتامبر ۲۰۰۳ امضا نمود. این توافقنامه به کاربران AIM، ICQ و MSN امکان میداد تا با همتاهای پیامرسانی رویترز حرف بزنند و بالعکس. پیرو این اتفاق، مایکروسافت، یاهو و امریکا آنلاین معاملهای را منعقد نمودند که مطابق آن کاربران Live Communication Server مایکروسافت میتوانستند با سایر کاربران عمومی پیام رسانی فوری حرف بزنند. طی این معامله SIP/SIMPLE به عنوان استاندارد همکنشپذیری پروتکلها تعیین شد. جدای از این موارد، مایکروسافت و یاهو در ۱۳ اکتبر ۲۰۰۵ اعلام کردند که از ربع سوم سال ۲۰۰۶ با استفاده از استاندارد SIP/SIMPLE با یکدیگر همکنشپذیر خواهند بود. به دنبال آن در دسامبر ۲۰۰۵ گوگل و یاهو قرارداد شراکت راهبردی را امضا نمودند که مطابق آن کاربران گوگل تاک میتوانند با کاربران ICQ و AIM حرف بزنند به شرط آنکه یک حساب AIM نیز داشته باشند.
دو راه برای آمیختن پروتکلهای نامتجانس وجود دارد:
یک راه، ترکیب پروتکلهای مختلف در برنامه کارخواه پیام رسانی فوری (IM Client) است.
راه دیگر ترکیب پروتکلهای متفاوت در برنامه کارساز پیام رسانی فوری(IM Server) است. این روش وظیفه ارتباط با سرویسهای دیگر را به گردن کارساز(سرور) میاندازد. کارخواهها نیاز به دانستن پروتکلهای پیام رسانی فوری ندارند. مثلا LCS 2005 Public IM Connectivity.این دیدگاه در کارسازهای XMPP رواج دارد. هرچند این گونه پروژهها که با نام پروژههای انتقال خوانده میشوند، مانند هر پروژه دیگری که با پروتکلهای بسته و اختصاصی سر و کار دارد، از مشکلات مهندسی معکوس رنج میبرند.
برخی رویکردها با محدودسازی دسترسی به کارساز، به سازمانها اجازه میدهد که یک شبکه پیام رسانی فوری خصوصی داشته باشند.(کل شبکه پیام رسانی فوری پشت دیواره آتش قرار میگیرد).درمقابل سیستمهای پیام رسانی برخی سازمانها به کاربران ثبت شده اجازه میدهد تا از خارج شبکه محلی سازمان نیز با استفاده از پروتکل ایمن اچ تی تی پی اس(HTTPS)، به سیستم متصل شوند. یک کارساز پیام رسانی فوری اختصاصی از مزایایی چون لیست تماسهای از پیش آماده، تصدیق هویت یکپارچه (Integrated Authentication) و امنیت و محرمانگی بیشتر برخوردار است.
پارهای از شبکه، تغییراتی به وجود آوردهاند تا جلوی استفاده کارخواههای چند شبکهای از شبکه خودشان را بگیرند. مثلا تریلیان (Trillian) مجبور به انتشار چندین بازبینی و وصله نرم افزاری شد تا کاربرانش بتوانند به شبکههای MSN و AOL و Yahoo متصل شوند. سرویسدهندههای اصلی مسایلی چون نیاز به توافقنامه رسمی و نگرانیهای امنیتی را به عنوان دلایل این تغییرات عنوان کردهاند.
استفاده از پروتکلهای اختصاصی به این معنا بودهاست که بسیاری از شبکههای پیام رسانی فوری با یکدیگر سازگار نیستند و افراد از برقراری ارتباط با دوستان خود در شبکههای دیگر ناتوان بودهاند.
پیام رسانی فوری سیار
پیام رسانی فوری سیار فناوری است که سبب میشود سرویسهای پیام رسانی فوری از دستگاههای سیار نیز قابل دسترسی باشند. این دستگاهها شامل تلفنهای همراه استاندارد، آی فون(iPhone)، بلک بری(blackberry)، آندروید(Android)، و دستگاههای مبتنی بر ویندوز موبایل میشود. این کار به دو طریق انجام میشود :
کارخواههای جاسازی شده(Embedded Clients) - برای هر دستگاه کارخواه ویژه آن طراحی شود.
بسترهای بدون کارخواه (Clientless Platforms) - برنامه بر پایه مرورگر که نیاز به بارگیری هیچ نرمافزار دیگری ندارد و به همه کاربران و دستگاههای مختلف اجازه میدهد که از این طریق به سرویس پیام رسانی اینترنتی آنها متصل شوند. در عمل قابلیتهای محدود مرورگر هاباعث ایجاد مشکلاتی میشود.
در مرورگر وب
جی میل در صفحه وب خود قابلیت پیام رسانی فوری را دارد و میتوان با یک مرورگر وب و بدون نیاز به بارگیری و نصب نرم افزار از آن استفاده کرد. بعدها یاهو و هات میل هم این ویژگی را پیاده کردند. وبگاه میبو (Meebo) هم امکان دسترسی به چندین سرویس پیام رسانی مختلف را فراهم میکند. این سرویسها معمولاً محدود به متن هستند و شامل صدا و تصویر نمیشوند.
زبان پیامرسانی فوری
کاربران گاهی با استفاده از کلمات عامیانه اینترنتی و اشکال کوتا شده کلمات و عبارات سعی در سرعت دادن به مکالمه و کاهش تعداد دفعات فشردن کلیدها میکنند. این زبان کاملا جهانی شدهاست تا حدی که اصطلاحاتی مانند "lol" در مکالمات رو در رو هم به کار میروند.
احساسات اغلب به صورت کوتاه واختصاری بیان میشوند مثل LOL,BRB,TTYL که به ترتیب شکل کوتاه عبارات Laugh Out Loud,Be Right Back,Talk To You Later میباشند.
اما برخی سعی میکنند که احساساتشان را دقیقتر بیان کنند. ابراز احساساتی چون chortle,snort,guffaw یا eye-roll رواج بیشتری مییابند. همچنین استانداردهای مشخصی هستند که به تدریج به مکالمات راه مییابند مانند علامت «#» که لحن طعنهآمیزی به یک عبارت میبخشد. و یا «*» که نشان دهنده اشتباه گرامری یا املایی در پیام قبلی است و به دنبال آن اصلاحیه میآید.
کاربردهای تجاری
ثابت شدهاست که فناوری پیام رسانی فوری، از این لحاظ که پذیرش کاربرد آن در کسب و کار در وهله اول به صورت داوطلبانه و از جانب خود کارکنان آغاز شدهاست تا با اجبار رسمی یا تدارکات دپارتمانهای فناوری اطلاعات، به فناوریهایی چون رایانه شخصی، پست الکترونیک و وب جهان گستر شباهت دارد. دهها میلیون از حسابهای کاربری پیام رسانی فوری توسط کارکنان شرکتها و یا دیگر سازمانها برای مقاصد تجاری استفاده میشوند.
در پاسخ به تقاضای موجود برای یک سیستم پیام رسانی در سطح تجاری که بتواند امنیت و قانونمند بودن را تضمین کند، گونهای جدید از پیام رسانی فوری به نام «پیام رسانی فوری سازمانی» (Enterprise Instant Messaging یا به اختصار EIM) توسط شرکت نرم افزار |لوتوس (Lotus Software) در سال 1998 با افتتاح پروژه Lotus Sametime آغاز شد. پس از مدت کوتاهی مایکروسافت نیز نمونه مشابهی به نام پیام رسانی فوری مایکروسافت اکسچنج سرور روانه بازار نمود. بعدها بستر جدیدی به نام Microsoft Office Live Communication Server بوجود آورد و سپس در اکتبر 2007، Office Communication Server 2007 را منتشر ساخت. شرکت اوراکل نیز با معرفی Oracle BeeHive به این بازار پیوست. بسترهای EIM پیشرو در حال حاضر عبارتند از IBM Lotus، Microsoft Office Communication Server و Jabber XCP. علاوه بر اینها بسترهایی نیز هستند که برای یک صنعت خاص طراحی شدهاند مانند Reuters Messaging و بلومبرگ (ابهامزدایی) که قابلیتهایی برای شرکتهای مالی در آنها تعبیه شدهاست.
مرور محصولات
محصولات پیام رسانی فوری را میتوان به دو دسته تقسیم نمود : پیام رسانی فوری سازمانی (EIM) و پیام رسانی فوری مصرف کننده(CIM). راه حلهای سازمانی اغلب از یک کارساز پیام رسانی فوری داخلی استفاده میکنند اما این راه حل به ویژه برای کسب و کارهای کوچک با بودجه محدود، شدنی نیست. راه حل دوم که استفاده از CIM است که از مزیت پیاده سازی ارزان و عدم نیاز به سرمایهگذاری برای سخت افزار و نرم افزار برخوردار است.
برای مصارف سازمانی، به دلیل نگرانیهای امنیتی، رمزگذاری(encryption) و بایگانی پیامها(message archiving) از اهمیت بسزایی برخوردارند. گاهی به دلیل استفاده از چند سیستم عامل مختلف در یک سازمان به نرم افزاری نیاز است که بیش از یک بستر را پشتیبانی کند. به عنوان مثال ممکن است در سازمانی برای دپارتمانهای اداری از Windows XP و در بخش تولید نرم افزار از لینوکس استفاده کنند.
ریسکها و مشکلات
اگرچه پیام رسانی فوری مزایای بسیاری به دنبال دارد، اما استفاده از آن ریسکها و مشکلاتی را نیز به ویژه در محیطهای کاری به همراه دارد. برخی از این ریسکها و مشکلات عبارتند از :
ریسکهای امنیتی (مثلا از پیام رسان فوری برای آلوده ساختن رایانهها با ویروس و جاسوسافزار (Spyware) و اسب تروا و کرم استفاده میشود.
ریسکهای سازگاری با قانون
استفاده نامناسب
درز اسرار تجارت
ریسکهای امنیتی
کراکرها (هکرهای بدخواه یا هکرهای کلاه سیاه) پیوسته از پیام رسانی فوری به عنوان وسیلهای برای ترتیب دادن حملات فیشینگ(phishing)و ارسال یو آر الهای سمی و فایلهای آلوده به ویروس سود جستهاند و از سال 2004 تا 2007 به گفته مرکز امنیت پیام رسانی فوری بیش از 1100 حمله مجزا انجام دادهاند. هکرها از دو راه برای تحویل کد بدخواه (malicious code) از طریق پیام رسانهای فوری دارند: تحویل ویروس، اسب تروا و جاسوس افزار در داخل فایلهای آلوده و یا استفاده از یک آدرس وب به همراه یک متن «مهندسی اجتماعی شده» که کاربر را میفریبد تا بر روی آن یوآرال کلیک نماید و اورابه وبگاهی هدایت میکند که نرم افزار بدخواه از آنجا بارگیری(download) میشود. ویروسها، کرمهای رایانهای و اسبهای تروا از راه ارسال خودشان به لیست دوستان فردی که قبلا رایانه اش آلوده شده به سرعت تکثیر میشوند. یک حمله موثر توسط آدرس وب آلوده میتواند در مدتی کوتاه به دهها هزار رایانه دیگر منتقل شود.
پیامها معمولاً به صورت متن ساده منتقل میشوند و از این رو در معرض استراق سمع(eavesdropping) قرار دارند. علاوه بر این نرم افزارهای پیام رسانی فوری پورتهای UDP را به روی دنیا باز میکنند و میزان خطر را با ایجاد نقاط آسیب پذیری افزایش میدهند.
ریسکهای سازگاری با قانون
علاوه بر تهدیدات امنیتی، استفاده از پیام رسانی فوری در محل کار ریسک عدم رعایت قوانین و مقررات حاکم بر ارتباطات الکترونیکی در کسب و کار را به وجود میآورد. در کشور امریکا به تنهایی بیش از 10000 قانون ومقررات مختلف برای پیام رسانی الکترونیکی و نگهداری سوابق وجود دارد. که از این میان قانون ساربینز-اکسلی، HIPAA و SEC17a-3 شناخته شده ترند. بیشتر کشورهای دنیا مقرراتی برای پیام رسانی الکترونیکی و نگهداری سوابق الکترونیکی را مشابه به امریکا وضع میکنند. متعارفترین مقررات مربوط به استفاده از پیام رسانی فوری در محل کار درمرتبط است با نیاز به تولید بایگانی ارتباطات تجاری که برای دولت یا درخواست قضایی تحت قانون قابل قبول باشد. بسیاری از ارتباطات پیام رسانی فوری در رده ارتباطات تجاری قرار میگیرند و باید بایگانی شده و قابل بازیابی باشند.
استفاده نامناسب
تمام انواع سازمانها باید از خود در مقابل مشکل استفاده نادرست کارکنانشان از پیام رسانی فوری مراقبت کنند. طبیعت غیر رسمی، سریع و به ظاهر ناشناس پیام رسانی فوری آن را کاندیدایی برای سو استفاده در محیط کار میکند.در اکتبر 2006 موضوع استفاده نامناسب از پیام رسانی فوری در محیط کار صفحه اول اخبار شد، وقتی که مارک فولی (Mark Foley)، یکی از اعضای کنگره امریکا پس از پذیرفتن ارسال پیامهای فوری توهین آمیز با محتوای جنسی به یک فرد زیر سن قانونی از رایانه دفتر کنگره اش، از کرسی خود استعفا داد. رسوایی مارک فولی به پوشش رسانهای و سیل مقالات روزنامهها در مورد خطرات استفاده نامناسب از پیام رسانی فوری در محیط کار انجامید. در بیشتر کشورها شرکتها مسوولیتی قانونی برای اطمینان از وجود یک محیط کار بدون آزار برای کارکنانشان هستند. استفاده از رایانهها، شبکهها و نرم افزارهای تحت مالکیت سازمان برای آزار یا پخش لطیفهها و ادبیات نامناسب مشکلی است نه تنها به توهین کننده بلکه به استخدام کننده نیز مربوط است.
شمار کاربران
توجه داشته باشید که بسیاری از اعداد یاد شده در این بخش، مستقیما قابل مقایسه نیستند و پارهای از آنها برپایه حدس و تخمین محاسبه شدهاند.بعضی از اعداد توسط صاحبان کل یک سیستم پیام رسانی ارائه شدهاند و بعضی توسط فروشندگان تجاری بخشی از یک سیستم توزیع شده. بعضی از شرکتها به انگیزه درآمد تبلیغاتی بیشتر ویا جذب شرکای تجاری و مشتریان، تمایل به بالاترنشان دادن شمار کاربران خود دارند.همچنین مهم است که در نظرداشته باشید که برخی از اعداد گزاش شده شمار کاربران فعال را نشان میدهندوبرخی شمار کلی کاربران را بازگو میکنند. برخی تنها کاربرانی را شامل میشوند که در دوره اوج مصرف وارد سیستم شدهاند.
پیامرسان فوری
پیامرسان فوری گونهای از ابزارهای ارتباطی بیدرنگ هستند که معمولاً مبتی بر نوشته هستند. این متون از طریق ابزارهایی که توسط یک شبکه نظیر اینترنت مرتبط هستند هدایت میشود.
اتاق گفتگو
اتاق گفتگو یا چت روم (به انگلیسی: Chat room) به فضای مجازی ای گفته میشود که افراد در آن با هم ارتباط برقرار میکنند. نرم افزار یاهو مسنجر یکی از نرمافزارهای پرطرفدار برای چت در چت رومها بود که توسط شرکت یاهو طراحی شده بود. یاهو از تاریخ ۱۴ دسامبر ۲۰۱۲ چت روم های خود را تعطیل کرده است و دیگر چنین چیزی در یاهو مسنجر دیده نمیشود.
تاریخچه
اولین چت برخط با نام تاکوماتیک (به انگلیسی: Talkomatic) توسط دوج برون و داوید آ ولی در سال ۱۹۷۴ بر روی سیستم پلاتو (به انگلیسی: PLATO System) در دانشگاه ایلینوی در اربانا شمپین طراحی شد.
این سیستم تا اواسط دهه ۱۹۸۰ میلادی در میان کاربرهای پلاتو بسیار استفاده میشد و تا ۵ کاربر به صورت همزمان میتوانستند بر روی آن فعالیت کنند.
اینترنت
اینترنت (به انگلیسی: Internet) (مخفف interconnected networks شبکههای به هم پیوسته) را باید بزرگترین سامانهای دانست که تاکنون به دست انسان طرّاحی، مهندسی و اجرا گردیدهاست. ریشهٔ این شبکهٔ عظیم جهانی به دههٔ ۱۹۶۰باز میگردد که سازمانهای نظامی ایالات متّحدهٔ آمریکا برای انجام پروژههای تحقیقاتی برای ساخت شبکهای مستحکم، توزیع شده و باتحمل خطا سرمایهگذاری نمودند. این پژوهش به همراه دورهای از سرمایهگذاری شخصی بنیاد ملی علوم آمریکا برای ایجاد یک ستون فقرات جدید، سبب شد تا مشارکتهای جهانی آغاز گردد و از اواسط دههٔ ۱۹۹۰، اینترنت به صورت یک شبکهٔ همگانی و جهانشمول در بیاید. وابسته شدن تمامی فعّالیتهای بشر به اینترنت در مقیاسی بسیار عظیم و در زمانی چنین کوتاه، حکایت از آغاز یک دوران تاریخیِ نوین در عرصههای گوناگون علوم، فنّآوری، و به خصوص در نحوه تفکّر انسان دارد. شواهد زیادی در دست است که از آنچه اینترنت برای بشر خواهد ساخت و خواهد کرد، تنها مقدار بسیار اندکی به واقعیت درآمدهاست.
اینترنت سامانهای جهانی از شبکههای رایانهای بهم پیوستهاست که از پروتکلِ «مجموعه پروتکل اینترنت» برای ارتباط با یکدیگر استفاده مینمایند. به عبارت دیگر اینترنت، شبکهٔ شبکه هاست که از میلیونها شبکه خصوصی، عمومی، دانشگاهی، تجاری و دولتی در اندازههای محلی و کوچک تا جهانی و بسیار بزرگ تشکیل شدهاست که با آرایه وسیعی از فناوریهای الکترونیکی و نوری به هم متصل گشتهاند. اینترنت در برگیرنده منابع اطلاعاتی و خدمات گسترده ایست که برجستهترین آنها وب جهانگستر و رایانامه میباشند. سازمانها، مراکز علمی و تحقیقاتی و موسسات متعدد، نیازمند دستیابی به شبکه اینترنت برای ایجاد یک وبگاه، دستیابی از راه دور ویپیان، انجام تحقیقات و یا استفاده از سیستم رایانامه، میباشند. بسیاری از رسانههای ارتباطی سنتی مانند تلفن و تلویزیون نیز با استفاده از اینترنت تغییر شکل دادهاند ویا مجدداً تعریف شدهاند و خدماتی جدید همچون صدا روی پروتکل اینترنت و تلویزیون پروتکل اینترنت ظهور کردند. انتشار روزنامه نیز به صورت وبگاه، خوراک وب و وبنوشت تغییر شکل دادهاست. اینترنت اشکال جدیدی از تعامل بین انسانها را از طریق پیامرسانی فوری، تالار گفتگو و شبکههای اجتماعی بوجود آوردهاست.
در اینترنت هیچ نظارت مرکزی چه بر امور فنّی و چه بر سیاستهای دسترسی و استفاده وجود ندارد. هر شبکه تشکیل دهنده اینترنت، استانداردهای خود را تدوین میکند. تنها استثنا در این مورد دو فضای نام اصلی اینترنت، نشانی پروتکل اینترنت و سامانه نام دامنه است که توسط سازمانی به نام آیکان مدیریت میشوند. وظیفه پی بندی و استاندارد سازی پروتکلهای هستهای اینترنت، IPv4 و IPv6 بر عهده گروه ویژه مهندسی اینترنت است که سازمانی بینالمللی و غیرانتفاعی است و هر فردی میتواند در وظایفشان با آن مشارکت نماید.
واژهشناسی
در زبان انگلیسی واژهٔ Intrnet هنگامی که به شبکه جهانی مبتنی بر پروتکل IP اطلاق میگردد، با حرف بزرگ در اول کلمه، نوشته میشود.
در رسانهها فرهنگ عامه، گاه با اینترنت به صورت یک مقوله عمومی و مرسوم برخورد کرده و آن را با حرف تعریف و به صورت حروف کوچک مینگارند(the internet)
در برخی منابع بزرگ نوشتن حرف اول را به دلیل اسم بودن آن جایز میدانند نه برای صفت بودن این واژه.
واژهٔ لاتین the Internet چنانچه به شبکهٔ جهانی اینترنت اشاره کند، اسم خاص است و حرف اوّلش با حروف بزرگ آغاز میشود(I). اگر حرف اوّل آن کوچک باشد میتواند به عنوان شکل کوچک شده کلمه Internetwork برداشت شود که به معنی میان شبکه است. واژه "ابر" نیز به صورت استعاری، به ویژه در ادبیات رایانش ابری و نرمافزار به عنوان سرویس، برای اشاره به اینترنت به کار میرود.
اینترنت در برابر وب
غالباً در گفتگوهای روزمره از دو واژهٔ "وب" و "اینترنت"، به اشتباه، بدون تمایز زیادی استفاده میشود، امااین دو واژه معانی متفاوتی دارند. اینترنت یک سامانه ارتباطی جهانی برای داده هاست، زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری است که رایانهها در سراسر جهان به یکدیگر متصل میسازد. در مقابل، وب یکی از خدماتی (سرویس) است که بر روی اینترنت ارائه میشود و برای ارتباط از شبکه اینترنت بهره میجوید. وب مجموعهای از نوشتههای به هم پیوسته(web page) است که به کمک ابرپیوندها و آدرس جهانی(URL) به یکدیگر پیوند خوردهاند.
وب شامل سرویسهای دیگر مانند رایانامه، انتقال فایل(پروتکل افتیپی)، گروه خبری و بازی آنلاین است.
خدمات(سرویس)های یاد شده بر روی شبکههای مستقل و جدا از اینترنت نیز در دسترس هستند. وب به عنوان لایهای در بالای اینترنت قرار گرفته و سطح بالاتری نسبت به آن قرار دارد.
تاریخچه
مبنای قابلیتهای شبکه، وجود رایانهها و استفاده از پردازشگرهای رمزگذار و رمزگشاست. وجود شبکههای مخابراتی که در ابتدا در قرن نوزدهم ایجاد شده بودند بنیانی مهم برای شکلگیری هر نوع شبکهٔ الکترونیکی محسوب میشدند و این پیشرفتها با ایجاد نظریه اطلاعات در دهه 1940 تکمیل شدند و پیشرفت علم الکترونیک به کندی پیش میرفت. افتتاح پروژه اسپوتنیک توسط اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی زنگ خطر را برای ایالات متحده به صدا درآورد تا با تأسیس آرپا یا موسسه پروژههای تحقیقاتی پیشرفته در سال ۱۹۵۸ (میلادی) پیشروی در زمینه فناوری را بازیابد. آرپا اداره فناوری پردازش اطلاعات (IPTO) را تاسیس نمود تا پروژه SAGE راکه برای اولین بار سامانههای رادار سراسر کشور را با هم شبکه کرده بود پیشتر برد. هدف IPTO دست یافتن به راههایی برای پاسخ به نگرانی ارتش امریکا در باره قابلیت مقاومت شیکههای ارتباطیشان را پاسخ دهد، و به عنوان اولین اقدام رایانه هایشان را در پنتاگون، کوه چاین و دفتر مرکزی فرماندهی راهبردی هوایی (SAC) را به یکدیگر متصل سازد. جی.سی.آر لیکلایدر که از ترویج کنندگان شبکه جهانی بود به مدیریت IPTO رسید. لیکلایدر در سال ۱۹۵۰ (میلادی) پس از علاقهمند شدن به فناوری اطلاعات از آزمایشگاه روانشناسی صدا در دانشگاه هاروارد به ام آی تی رفت. در ام آی تی او در کمیتهای مشغول به خدمت شد که آزمایشگاه لینکلن را تاسیس کرد و بر روی پروژه SAGE کار میکرد. در سال ۱۹۵۷ (میلادی) او نایب رئیس شرکت بی بی ان (BBN) شد. در آنجا بود که اولین محصول PDP-۱ را خرید و نخستین نمایش عمومی اشتراک زمانی را هدایت نمود.
در IPTO جانشین لیکلایدر ایوان ساترلند، در سال ۱۹۶۵ (میلادی)، لارنس رابرتس را بر آن گماشت که پروژهای را برای ایجاد یک شبکه آغاز نماید و رابرتس پایه این فناوری را کار پل باران نهاد. پل باران مطالعه جامعی را برای نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا منتشر کرده بود که در آن پیشنهاد داده بود که برای دستیابی به استحکام و مقاومت در برابر حوادث از راهگزینی بسته کوچک استفاده شود. رابرتس در آزمایشگاه لینکلن ام آی تی کار کرده بود که هدف اولیه از تاسیس آن، پروژه SAGE بود. لئونارد کلینراک استاد دانشگاه کالیفرنیا تئوریهای زیربنایی شبکههای بسته را در سال ۱۹۶۲ (میلادی) و مسیریابی سلسله مراتبی را در سال ۱۹۶۷ (میلادی) ارائه کرده بود، مفاهیمی که زمینه ساز گسترش اینترنت به شکل امروزی آن شدند.
جانشین ساترلند، رابرت تیلور، رابرتس را قانع نمود که موفقیتهای اولیهاش در زمینه راهگزینی بسته کوچک را گسترش دهد و بیاید و دانشمند ارشد IPTO شود. در آنجا رابرتس گزارشی با نام "شبکههای رایانهای منابع مشترک" به تیلور داد، که در ژوئیه ۱۹۶۸ (میلادی) مورد تایید او قرار گرفت و زمینه ساز آغاز کار آرپانت در سال بعد شد. پس از کار فراوان، سرانجام در ۲۹ اکتبر ۱۹۶۹ دو گره اول آنچه که بعدها آرپانت شد به هم متصل شدند. این اتصال بین مرکز سنجش شبکه کلینراک در دانشکده مهندسی و علوم کاربردی UCLA و سامانه NLS داگلاس انگلبرت در موسسه تحقیقاتی SRI International در پارک منلو در کالیفرنیا برقرار شد. سومین مکان در آرپانت مرکز ریاضیات تعاملی Culler-Fried در دانشگاه کالیفرنیا، سانتا باربارا بود و چهارمی دپارتمان گرافیک دانشگاه یوتا بود. تا پایان سال ۱۹۷۹ (میلادی) پانزده مکان مختلف به آرپانت جوان پیوسته بودند که پیام آور رشدی سریع بود. آرپانت تنها یکی از اجداد اینترنت امروزی بود. در تلاشی جداگانه، دونالد دیویز نیز، در آزمایشگاه ملی فیزیک انگلیس مفهوم راهگزینی بسته کوچک را کشف کرده بود. اونخستین بار آن را در ۱۹۶۵ (میلادی) مطرح نمود. کلمات بسته و راهگزینی بسته در واقع توسط او ابداع شدند و بعدها توسط استانداردها پذیرفته و به کار گرفته شدند. دیویز همچنین یک شبکه راهگزینی بسته به نام Mark I در سال ۱۹۷۰ (میلادی) درانگلستان ساخته بود. به دنبال نمایش موفق راهگزینی بسته در آرپانت(ARPANET)؛ در سال ۱۹۷۸، اداره پست بریتانیا، Telenet، DATAPACوTRANSPAC با یکدیگر همکاری را برای بوجود آوردن نخستین سرویس شبکه راهگزینی بسته خود آغاز نمودند. در بریتانیا این شبکه به نام سرویس بینالمللی راهگزینی بسته (به انگلیسی: International Packet Switched Service) خوانده میشد. مجموعه شبکههای X.۲۵ از اروپا و آمریکا گسترش یافت و تا سال ۱۹۸۱ کانادا، هنگ کنگ و استرالیا ر در بر گرفته بود. استانداردهای راهگزینی بسته X.۲۵ را "کمیته مشاوره بینالمللی تلگراف و تلفن(CCITT)" - که امروزه به نام ITU-T خوانده میشود- حول و حوش سال ۱۹۷۶ تدوین نمود. X.۲۵ از پروتکلهای TCP/IP مستقل بود. این پروتکلها حاصل کار تجربی DARPA در آرپانت، شبکه رادیویی بسته و شبکه ماهوارهای بسته بودند.
آرپانت اولیه بر روی برنامه کنترل شبکه(NCP) (به انگلیسی: Network Control Program) کارمی کرد، استانداردی که در دسامبر ۱۹۷۰ توسط تیمی به نام "گروه کاری شبکه(NWG)" به مدیریت استیو کراکر (به انگلیسی: Steve Crocker) طراحی و پیادهسازی شد. برای پاسخگویی به رشد سریع شبکه که مرتباً مکانهای بیشتری بدان متصل میشد، وینتون سرف (به انگلیسی: Vinton Cerf) و باب کان (به انگلیسی: Bob Kahn) اولین توصیف پروتکلهای TCP را که امروزه به گستردگی استفاده میشوند در خلال سال ۱۹۷۳ ارائه دادند و در مه ۱۹۷۴ مقالهای در این باب منتشر نمودند. به کاربردن واژه اینترنت برای توصیف یک شبکه TCP/IP یکتای جهانی از دسامبر ۱۹۷۴ با انتشار RFC ۶۷۵ آغاز شد. این RFC اولین توصیف کامل مشخصات TCP بود که توسط وینتون سرف، یوگن دالال و کارل سانشاین در آن زمان در دانشکاه استانفورد نوشته شد. در خلال نه سال یعدی کار تا آنجا پیش رفت که پروتکلها تصحیح شدندو بر روی بسیاری از سیستمهای عامل پیادهسازی شدند. اولین شبکه برپایه بسته پروتکل اینترنت(TCP/IP) از اول ژانویه ۱۹۸۳ وقتی که همه ایستگاههای متصل به آرپا پروتکلهای قدیمی NCP را با TCP/IP جایگزین کردند، شروع به کار نمود. در سال ۱۹۸۵ بنیاد ملی علوم آمریکا(NFS) ماموریت ساخت NFSNET- یک ستون فقرات (Network Backbone) دانشگاهی با سرعت ۵۶ کیلوبیت بر ثانیه(Kbps) - با استفاده از رایانههای "مسیریاب فازبال" (به انگلیسی: Fuzzball router) را به مخترع این رایانهها، دیوید ال. میلز (به انگلیسی: David L. Mills) سپرد. یک سال بعد NFS تبدیل به شبکه پرسرعت تر ۱٫۵ مگابیت بر ثانیه (Mbps) را نیز پشتیبانی میکرد. دنیس جنینگ، مسئول برنامه ابرکامپیدتردرNFS تصمیمی کلیدی در مورد استفاده از پروتکلهای TCP/IP ارائه شده توسط DARPA گرفت. گشایش شبکه به دنیای تجاری در سال ۱۹۸۸ آغاز شد. شورای شبکه بندی فدرال ایالات متحده در آن سال با اتصال NFSNET به سامانه تجاری پست MCI موافقت نمودو این اتصال در تابستان ۱۹۸۹ برقرارشد. سایر خدمات پست الکترونیکی تجاری (مانند OnTyme,Compuserve,Telemail) نیز به زودی متصل شدند. در آن سال سه ارائه دهنده سرویس اینترنت(ISP) بوجود آمدند: UUNET, PSINet, CERFNET. شبکههای جدای مهمی که دروازههایی به سوی اینترنت (که خود بعداً جزئی از آن شدند) میگشودند عبارت بودند از: یوزنت, بیتنت بسیاری از شبکههای متنوع تجاری و آموزشی دیگر همچون Telenet, Tymnet, Compuserve و JANET نیز به اینترنت در حال رشد پیوستند. Telenet - که بعدها Sprintnet نامیده شد - یک شبکه رایانهای ملی خصوصی بود که از ۱۹۷۰ کار خود را آغاز کرده بود و امکان دسترسی با شمارهگیری (به انگلیسی: Dial-up Access) را به صورت رایگان در شهرهایی در سراسر امریکا فراهم ساخته بود. این شبکه سرانجام در دهه ۱۹۸۰، با محبوبیت روزافزون TCP/IP به سایرین متصل شد. فابلیت TCP/IP برای کار با هر نوع شبکه ارتباطی از پیش موجود، سبب رشد آسانتر آن میگشت؛ اگر چه که رشد سریع اینترنت در وهله اول ناشی از در دسترس بودن مسبریابهای استاندارد تجاری از طرف بسیاری از شرکتها، در دسترس بودن تجهیزات تجاری اترنت(به انگلیسی: Ethernet) برای ساخت شبکههای محلی و پیادهسازیهای گسترده و استانداردسازی TCP/IP در یونیکس]](به انگلیسی: Unix) و بسیاری سیستم عاملهای دیگر بود.
اگرچه بسیاری از کاربردها و رهنمودهایی که اینترنت را ممکن ساخت به مدت تقریباً دو دهه وجو داشتند، امااین شبکه تا دهه ۱۹۹۰ هنوز چهرهای همگانی نداشت. در ششم آگوست ۱۹۹۱، سرن - سازمان اروپایی پژوهش در باره ذرات - پروژه وب جهان گستر(World Wide Web) را به اطلاع عموم رساند. وب توسط دانشمندی انگلیسی به نام تیم برنرز لی(به انگلیسی: Sir Tim Berners-Lee) در سال ۱۹۸۹ اختراع شد. یکی از مرورگرهای وب محبوب اولیه ViolaWWW بود که از روی هایپرکارت الگوبرداری شده بود و از سامانه پنجره ایکس(به انگلیسی: X Window System) استفاده میکرد. سرانجام این مرورگر جای خود را در محبوبیت به مرورگرموزاییک (به انگلیسی: Mosaic) داد. در سال ۱۹۹۳ مرکزملی کاربردهای ابررایانش امریکا (به انگلیسی: National Center for Supercomputing Applications) دردانشگاه ایلینوی اولین نسخه از موزاییک را منتشر کرد و تا اواخر سال ۱۹۹۴ علاقه عمومی به اینترنتی که پیش از این آموزشی و تخصصی بود، گسترش فراوانی یافته بود. در سال ۱۹۹۶ استفاده از واژه اینترنت معمول شد و مجازا برای اشاره به وب هم استفاده شد. در همین هنگام، در گذر این دهه، اینترنت بسیاری از شبکههای رایانهای عمومی از پیش موجود را در خود جا داد (اگر چه برخی مثل FidoNet همپنان جداماندند). آنچنانکه تخمین زده شدهاست، در دهه ۹۰ در هرسال اینترنت رشدی صددرصدی نسبت به سال قبل خود داشتهاست و در سالهای ۱۹۹۶و۱۹۹۷ نیز دورههای کوتاهی از رشد انفجاری داشتهاست. این میزان رشد به خصوصیت عدم کنترل مرکزی اینترنت که امکان رشد اندامی شبکه را فراهم میسازد نسبت دادهاند و همچنین به ماهیت بازوغیراختصاصی پروتکلهای اینترنت که امکان برقراری سازگاری و همکاری میان فروشندگان مختلف و عدم توانایی یک شرکت برای اعمال کنترل بیش از حد بر روی شبکه را سبب میشود.. جمعیت تخمینی کاربران اینترنت مطابق آمار سی ام ژوئیه ۲۰۰۹، ۱٫۶۷ میلیارد نفراست.
فناوری
پروتکلها
زیرساخت ارتباطی پیچیدهٔ اینترنت، از اجزای سختافزاری به همراه سامانهای از لایههای نرمافزاری که جنبههای مختلفی از معماری آن را کنترل میکنند تشکیل شدهاست. از آنجا که سختافزار اینترنت را غالباً میتوان برای پشتیبانی از هر سامانه نرمافزاری دیگری استفاده کرد، اینترنت ویژگیهایش را مرهون طراحی معماری نرمافزار و پروسه استاندارد سازی قوی این معماری است که زیربنای مقیاسپذیری و موفقیت آن را میسازد. مسئولیت طراحی معماری سامانههای نرمافزاری اینترنت بر عهده گروه ویژه مهندسی اینترنت(IETF) گذارده شدهاست. IETF گروههای کاری استانداردگذاری را در ارتباط باجنبههای مختلف معماری اینترنت مدیریت میکند که به روی هر فردی باز هستند. بحثهای حاصل و استانداردهای نهایی در قالب اسنادی به نام درخواست توضیح(RFC) (به انگلیسی: Request for Comments) منتشر میشوند که به رایگان در وبگاه IETF فابل دسترسی هستند. روشهای اصلی شبکه بندی که اینترنت را راه میاندازند درRFCهایی میآیند که به طور ویژهای متمایز شده اندواستانداردهای اینترنت را تشکیل میدهند. سایر اسناد ضعیف تر اسناد اطلاع رسانی، آزمایشی و تاریخی هستند و یا اسنادی اند که بهترین شیوههای رایج در پیادهسازی فناوریهای اینترنت را بیان میکنند.
استانداردهای اینترنت چارچوبی را مشخص میکنند که به نام بسته پروتکل اینترنت شناخته میشود. این بسته یک مدل معماری است که روشهارا به سامانه لایه بندی شدهای از پروتکلها تقسیم میکند.(RFC 1122, RFC 1123) هرلایه با محیطی متناظر است که سرویسهایی که ارائه میدهد در آن محیط یا حوزه عمل میکنند. بالاترین لایه، لایه کاربرد (به انگلیسی: Application Layer)، فضایی است برای شیوههای شبکه بندی مخصوص برنامههای کاربردی که مورد استفاده نرمافزارهای کاربردی قرار میگیرد، به عنوان مثال یک مرورگروب. در زیر این لایه لایه انتقال (به انگلیسی: Transport Layer) قرار دارد که برنامههای کاربردی را در " میزبانهای متفاوت" از طریق شبکه با شیوههای مناسب مبادله داده به یکدیگر مرتبط میسازد (به عنوان مثال مدل کارخواه-کارساز). در زیر این لایهها فناوریهای شبکه بندی اساسی در قالب دو لایه قراردارند. لایه اینترنت از طریق نشانی پروتکل اینترنت(آدرس IP) این قابلیت را به رایانهها میدهد که یکدیگر را شناسایی کنند و مکان یکدیگر را بیایند و به آنها اجازه میدهد که از طریق شبکههای ترانزیت میانی به هم متصل شوند. درآخر زیر همه لایهها یک لایه نرمافزاری به نام لایه پیوند قرارمی گیرد که اتصال بین میزبانهایی که در یک شبکه محلی قرار دارند ویا از طریق اتصال شماره گیری(Dial-up Connection) را بوجود میآورد. این مدل که به نام مجموعه پروتکل اینترنت خوانده میشود به گونهای طراحی شدهاست که از سختافزاری که بر روی آن کار میکند مستقل باشد و به جزئیات سختافزاری نمیپردازد. مدلهای دیگری نیز علاوه بر این مدل بوجود آمدند (مثل مدل مرجع OSI) که اگرچه شباهتهای زیادی با هم دارند، اما نه از لحاظ جزئیات توصیفی و نه از نظر پیادهسازی با هم سازگار نیستند.
برجستهترین جزء مدل اینترنت پروتکل اینترنت(IP) است که یک سیستم آدرس دهی (آدرسهای IP) برای رایانههای متصل به اینترنت را فراهم میآورد. IP نسخه ۴، نسخه ابتدایی آن بود که در نسل اول اینترنت امروزی بکار گرفته شد و هنوز هم کاربرد عمده دارد. این نسخه به گونهای طراحی شده بود که ۴٫۳~ میلیارد (۱۰۹) میزبان اینترنت را آدرس دهی کند. اما رشد انفجاری ایترنت منجر به اتمام آدرسهای IP شد و گمان میرود که تقریباً در ۲۰۱۱ به مرحله پایانی اش برسد. در اواسط دهه ۹۰ نسخه جدید این پروتکل، ipv6 با قابلیت آدرس دهی بسیار بیشتر و مسیر یابی کارآمد تر ترافیک اینترنت بوجود آمد. این نسخه هم اکنون در مرحله بکارگیری تجاری در سراسر دنیا به سر میبرد و دفاتر ثبت منطقهای اینترنت (RIR) (به انگلیسی: Regional Internet Registry) به تمام مدیران منابع اصرار میکنند که برای پذیرش نسخه جدید و تغییر، برنامه ریزی کنند.
IPv۶ با IPv۴ همکنشپذیر (Interoperable) نیست و در واقع نسخهای موازی از اینترنت ایجاد میکند که در دسترس نرمافزارهای سازگار با IPv۴ نمیباشد. این بدین معنی است که ارتقای نرمافزار و یا استفاده از امکانات ترجمه برای همه دستگاههای شبکه که بخواهند بر روی اینترنت IPv۶ ارتباط برقرار کنند، امری ضروری است. اکثر سیستم عاملهای مدرن امروزی به گونهای تغییر داده شدهاند که از هر دو نسخه IP پشتیبانی کنند، اما زیرساختهای شبکه هنوز از این قافله عقب هستند.
ساختار
ساختار اینترنت و خصوصیات کاربرد آن به گستردگی مورد مطالعه قرارگرفتهاست. این مشخص شدهاست که ساختار مسیردهی پروتکل اینترنت(IP) و پیوندهای ابرمتن وب جهان گستر، هردو شبکههای مقیاس-آزاد هستند. شبیه به شیوه ارائه دهندگان تجاری اینترنت(ISP) که از طریق نقاط تبادل اینترنت(IXP) (به انگلیسی: Internet Exchange Point) به هم وصل میشوند، شبکههای پژوهشی نیز تمایل دارند که در شکل زیرشبکههای بزرگی مانند GEANT، گلوریاد، Internet۲ و JANET (شبکه آکادمی علوم و تحقیقات بریتانیا)، به هم متصل شوند. این زیر شبکهها به نوبه خود پیرامون شبکههای کوچکتری پدید آمدهاند.
بسیاری از دانشمندان علوم رایانه اینترنت را نمونه برجستهای از یک سیستم بزرگ بسیار مهندسی شده و هنوز بسیار پیچیده توصیف میکنند. اینترنت به شدت ناهمگن است. مثلاً نرخهای انتفال داده و ویژگیهای فیزیکی اتصالات بسیار تغییر میکند. اصول مسیریابی و آدرس دهی ترافیک در اینترنت به خاستگاه آن در سال ۱۹۶۰ بر میگردد که اتدازه و محبوبیت آینده اینترنت قابل پیش بینی نبود، از این رو امکان ایجاد ساختارهای دیگر در دست بررسی است.
حاکمیت
اینترنت یک شبکه جهانی توزیع شدهاست که شبکههای خودمختار به انتخاب خود به آن پیوستهاند و بدون هیچ بدنهٔ مرکزی فرماندهی کار میکند. اما برای حفظ همکنشپذیری آن جنبههای فنی و سیاستهای زیر ساخت پایهٔ آن و همچنین فضاهای نام اصلی آن توسط بنگاه اینترنتی نامها و شمارههای تخصیص داده شده(به انگلیسی: Internet Corporation for Assigned Names and Numbers) (ICANN) اداره میشوند که مقر اصلی آن درمارینا دل ری، کالیفرنیا قرار دارد. ICANN مرجعی است که به هماهنگ سازی تخصیص شناسههای یکتا برای استفاده در اینترنت میپردازد. این شناسهها شامل نامهای دامنه، نشانیهای IP، شماره پورتهای برنامهها در لایه انتقال و بسیاری از پارامترهای دیگر میشود. فضاهای نام یکتای جهانی که در آن نامها و شمارهها به صورتی تخصیص داده میشوند که مقادیر یکتا باشند، برای دسترسی جهانی به اینترنت ضروری هستند. ICANN توسط یک هیات مدیره بینالمللی که از بین انجمنهای فنی، آکادمیک و سایر انجمنهای غبر تجاری دیگراینترنت انتخاب میشود. دولت امریکا همچنان نقش اولیه را در تایید تغییرات در حوزه ریشه سامانه نام دامنه (به انگلیسی: DNS root zone) که قلب سامانه نام دامنه(DNS) را تشکیل میدهد. نقش ICANN در هماهنگی تخصیص شناسههای یکتا، آن را به عنوان تنها پیکره هماهنگ سازی در شبکه جهانی اینترنت متمایز میسازد. در ۱۶ نوامبر ۲۰۰۵ نشست جهانی در باره جامعه اطلاعاتی که در تونس برگزار شد انجمن حاکمیت اینترنت(IGF) را تاسیس کردند تا به مسایل مرتبط با اینترنت بپردازد.
گپ یا چت در فارسی اصطلاحی به معنای گفتگوی اینترنتی است. اگرچه فرهنگستان زبان فارسی واژه گپ را معادل این واژه قرار دادهاست اما این واژه چندان مورد استقبال عمومی قرار نگرفتهاست. این واژه خلاصه شده Online chat از زبان انگلیسی است.

فن آوری
در ابتدا برای چت اینترنتی از پروتوکل آی آر سی استفاده میشد. اما اکنون از طریق سایر پروتکلها نیز این کار امکان پذیر می باشد.
نرمافزارهای چت
برای چت نرمافزارهای زیادی مانند آیآرسی، یاهو مسنجر، ام اس ان مسنجر، گوگل تاک، اسکایپ و پیامرسان ویندوز لایو وجود دارد. نرم افزار های چت هم اکنون در موبایل هم افزایش چشم گیری داشته اند و کاربران خاص خود را دارند.
تالار گفتگو
تالار گفتگو یا فروم (به انگلیسی: forum) به برنامههای مبتنی بر وب گفته میشود که برای نگهداری بحثها و نوشتههای کاربرهای یک وبگاه به کار میروند. در تالار گفتگو معمولاً افراد سؤالات خود را مطرح میکنند و سایر کاربران به این سؤالات پاسخ میدهند.
علاوه بر این تالارهای گفتگو به جز سؤال پرسیدن میتوانند واسطهٔ بحثی در هر زمینه باشند و افراد میتوانند نظریات و عقیدههای خود را برای دیگران بیان کنند.
پیامرسانی فوری
پیام رسانی فوری (به انگلیسی: Instant Messaging) که به شکل کوتاه IM خوانده میشود، گونهای از ارتباط مستقیم متنی بی درنگ(real-time) بین دو یا چند فرد با استفاده از رایانه شخصی با دستگاههای دیگر و از طریق یک کارخواه نرم افزاری(Software Client) مشترک است. متن کاربر بر روی یک شبکه مانند اینترنت منتقل میشود. کارخواههای نرم افزاری پیشرفته تر پیام رسانی فوری ردههای بالاتری از ارتباط مانند تماس تصویری یا صوتی را عرضه میکنند.
تعریف
«پیام رسانی فوری» در زیر چتر واژه «گپ» برخط (online chat) قرار میگیرد از این رو که یک سیستم ارتباطی شبکهای متنی بی درنگ است. وجه تمایز آن در این است که بر پایه کارخواه(client)هایی کار میکند که امکان اتصال بین گروهی از کاربران شناخته شده مشخص (که در انگلیسی به آن Friend List، Buddy List و Contact List گفته میشود) را تسهیل میکند اما گپ برخط برنامههای وبی که امکان ارتباط بین کاربران ناشناس در محیطهای چند کاربره فراهم میآورند را نیز دربر میگیرد.
مرور کلی
پیام رسانی فوری گردایهای از فناوری هاست که برای ایجاد ارتباط متنی بی درنگ بین دو یا چند شرکت کننده بر روی اینترنت یا انواع دیگر شبکهها استفاده میشود.آنچه که اهمیت بیان دارد این است که پیام رسانی فوری و گپ برخط با فناوریهایی مانند پست الکترونیک در این است که در همزمانی و بی درنگ بودن ارتباط بین کاربران است. برخی از سیستمها امکان ارسال پیام برای کاربرانی که وارد سیستم نشده اند(پیامهای برون خط (به انگلیسی: offline messages)) را دارند و این کارکرد مشابه سیستم پست الکترونیک است زیرا همزمانی ارتباط از بین میرود.
پیام رسانی فوری با داشتن امکان جواب دادن آنی، ارتباطی موثر و کارآمد را برقرار میکند. در بعضی از موارد پیام رسانی فوری ویژگیهای اضافی را ارائه میدهد که بر محبوبیت آن میافزایند. مثلا به کاربران اجازه میدهد یکدیگر را از طریق وب بین ببینند. و یا مستقیما و به رایگان با استفاده از میکروفن و هدفون یا بلندگو با یکدیگر حرف بزنند. بسیاری از برنامههای کارخواه(client) امکان انتقال پرونده را فراهم میکنند هر چند که غالبا در مورد حجم پرونده محدودیت وجود دارد.
عموما میتوان متن مکالمهها را برای مراجعه بعدی ذخیره کرد. پیامها غالبا در یک تاریخچه پیام محلی ذخیره میگردند و از این نظر به ماهیت ماندگار نامههای الکترونیکی شبیاهت دارد.
تاریخچه
پیام رسانی فوری کهن تراز اینترنت است. اولین بار بر روی سیستم عاملهای چند کاربره مانند سی تی اس اس(CTSS) و مالتیکس (Multics) در اواسط دهه 1960 پدیدار شد. در آغاز این سیستمها برای آگاهی و اخطارهای سرویسهایی مثل چاپ استفاده میشد اما بهدا گسترش یافت تا برقراری ارتباط بین کاربران مختلف یک ماشین را تسهیل نماید. همزمان با گسترش شبکهها در اواسط دهه 1960 پروتکلها نیز با آنها توسعه یافتند. برخی از اینها از پروتکلهای نظیر-به-نظیر استفاده میکردند(مانند talk, ntalk, ytalk) در حالیکه برخی از آنها نیازمند این بودند مه همه به یک کارساز(سرور) متصل شوند(مانند talker, IRC) در دوران رواج پدیده بی بی اس (BBS) که در خلال دهه 1980 اوج گرفت، برخی از سیستمها امکان گپ زدن مشابه به پیام رسانی فوری را اضافه نمودندکه میزگرد فریلنسین (Freelancin' Roundtable) نمونه بارز این سیستمها بود.
در نیمه دوم دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰، سرویس برخط (online) کوانتوم لینک برای رایانههای کمودور۶۴ امکان تبادل پیام بین مشتریانی که به این سرویس متصل بودند را فراهم میکرد که آن را پیام برخط (OLM) میخواندند. کوانتوم لینک بعدها به امریکاآنلاین (America Online) تغییر نام داد و پیام رسان فوری AOL را بوجود آورد. کوانتوم لینک تنها برای کمودورهای ۶۴ ساخته شده بود و از سیستم پتسکی(PETSCII) کمودور برای متن و گرافیک استفاده میکرد.صفحه به بخشهایی تقسیم میشد و پیامهای OLM بر روی نوار زرد رنگی نماشی داده میشدو با کلمات «پیام از: » آغاز میشدولیستی از گزینهها برای پاسخگویی ارائه میشد. ازاین رو میتوان آن را نوعی واسط کاربر گرافیکی (GUI) دانست که البته بسیار ابتدایی تر از برنامههای پیام رسانی یونیکس و ویندوز و مکینتاش بود که بعد از آن بوجود آمدند. OLM جزو سرویسهای افزوده کوانتوم لینک بود و کاربران میبایست مبلغی اضافی به ازای هر دقیقه علاوه بر هزینه ماهانه معمول سرویس کوانتوم لینک بپردازند.
برنامههای پیام رسانی فوری اینترنتی و مدرن با واسط کاربری گرافیکی به شکل امروزی آن از اواسط دهه ۱۹۹۰ با PowWow، آیسیکیو و AIM آغاز شد.AOl بعدها شرکت Mirabilis، سازنده ICQ را خرید. پند سال بعد ICQ که اکنون توسط AOL اداره میشد دو امتیاز انحصاری برای پیام رسانی فوری از اداره ثبت اختراعات امریکا در یافت نمود. در همین هنگام سایر شرکتها نیز محصولات خود را بیرون دادند(Excite Ubique، MSN و Yahoo) که هرکدام از پروتکل و برنامه کارخواه(Client) اختصاصی خود استفاده میکردند و اگر کسی میخواست در پند شبکه باشد باید نرم افزارهای همه آنها را اجرا میکرد. در ۱۹۹۸، IBM نرم افزاری به نام IBM Lotus Sametime ارائه داد.
در سال 2000 یک برنامه متن باز و پروتکلی بر پایه استانداردهای باز به نام Jabber ایجاد شد. این پروتکل تحت نام پروتکل گسترش پذیر حضوروپیام رسانی (Extensible Messaging and Presence Protocol) استاندارد شدکه غالبا به اختصار XMPP خوانده میشود. کارساز[]های XMPP میتوانند به عنوان دروازهای به پروتکلهای دیگر پیام رسانی فوری عمل کند و نیاز به استفاده از چندین کارخواه(کلاینت) متفاوت را کاهش میدهد. کاربران میتوانند از پروتکلهای پیام رسانی رایج مختلف با یک کارخواه و کتابخانه ویژه آن پروتکل استفاده کنند.IBM Lotus Sametime در نسخه منتشرشده در نوامبر ۲۰۰۷ پشتیبانی از دروازه IBM Lotus Sametime برای XMPP رااضافه نمود.
در حال حاضر شبکههای اجتماعی نیز امکانات پیام رسانی فوری را ارائه میدهند.
بسیاری از سرویسهای پیام رسانی فوری از ویژگیهای تماس تصویری، VoIP و کنفرانس مجازی پشتیبانی میکنند. کنفرانسهای مجازی میتوانند از تماسهای تصویری و پیام رسانی فوری با هم استفاده کنند. برخی از شرکتهای پیام رسانی فوری به اشتراک گذاری میزکار، رادیوی اینترنتی(IP Radio) و تلویزیون اینترنتی(IPTV) را نیز به سرویسهای قبلی اضافه نمودهاند.
«پیام رسان فوری» نام تجاری خدماتی است که به نام شرکت تایم وارنر ثبت شدهاست، و نمیتواند در مورد نرم افزارهایی که با AOL مرتبط نیستند در امریکا به کار رود. به همین دلیل سازندگان نرم افزار پیام رسانی که پیشتر به نام گیم (Gaim) خوانده میشد، در آوریل 2007 اعلام نمودند که نام این نرم افزار را به پیجین (Pidgin) تغییر داده اند.
نرمافزارهای کارخواه
معمولا هر سرویس پیام رسانی فوری مدرنی، نرم افزار کارخواه خود را عرضه میکند که میتواند به صورت نرم افزار قابل نصب ویا برپایه مرورگر باشد. عموما هر نرم افزار تنها با سرویس شرکت خود کار میکند، اما پارهای از آنها امکان محدودی برای کار با سرویسهای شرکتهای دیگر نیز دارند. نرم افزارهایی نیز از طرف شرکتهای سومی ارائه شدهاست که امکان اتصال به اکثر سرویس دهندههای اصلی پیام رسانی فوری را دارند. نمونههایی از این نرم افزارها عبارتند از : Pidgin، Trillian، Meebo، Adium، Qnext پیامرسان میراندا و Digsby.
همکنشپذیری
پنجره گپ چند صفحهای پیجین(Pidgin) در لینوکس
نرم افزارهای پیام رسانی فوری استاندارد رایگان کارکردهایی چون انتقال فایل، لیست تماسها و امکان باز کردن چند پنجره گفتگوی همزمان را ارائه میدهند. این ممکن است نیازهای یک کسب و کار کوچک را برطرف نماید اما سازمانهای بزرگ به نرم افزارهای پیچیده تری نیاز دارند که بتوانند با یکدیگر کار کنند. راهی که پیش روی این سازمانهاست استفاده از نسخههای سازمانی برنامههای پیام رسانی فوری است. این برنامهها شامل عناوینی چون XMPP، IBM Lotus Sametime، Microsoft Office Communicator وغیره میباشند که اغلب با سایر نرم افزارهای سازمانی مثل سیستمهای گردش کار به شکل یکپارچه کار میکنند. این نرم افزارهای سازمانی و یا یکپارچهسازی نرمافزارهای سازمانی (EAI) غالبا با محدودیتهایی نظیر دخیره اطلاعات در یک قالب مشترک ساخته میشوند.
تلاشهای بسیاری جهت ایجاد یک استاندارد یگانه برای پیام رسانی فوری انجام شدهاست : پروتکلهای SIP و SIMPLE گروه ویژه مهندسی اینترنت، APEX، Prim، XMPP و IMPS.
بیشتر تلاشها در جهت ایجاد یک استاندارد یکتا برای عرضهکنندگان اصلی پیام رسانی فوری (مانند AOL, Yahoo, Microsoft) با شکست مواجه شده و هریک به استفاده از پروتکلهای اختصاصی خود ادامه میدهند.
اما درحالی که بحثها در IETF به بن بست رسیده بود، رویترز اولین توافقنامه اتصال بین سرویس دهندهها را در سپتامبر ۲۰۰۳ امضا نمود. این توافقنامه به کاربران AIM، ICQ و MSN امکان میداد تا با همتاهای پیامرسانی رویترز حرف بزنند و بالعکس. پیرو این اتفاق، مایکروسافت، یاهو و امریکا آنلاین معاملهای را منعقد نمودند که مطابق آن کاربران Live Communication Server مایکروسافت میتوانستند با سایر کاربران عمومی پیام رسانی فوری حرف بزنند. طی این معامله SIP/SIMPLE به عنوان استاندارد همکنشپذیری پروتکلها تعیین شد. جدای از این موارد، مایکروسافت و یاهو در ۱۳ اکتبر ۲۰۰۵ اعلام کردند که از ربع سوم سال ۲۰۰۶ با استفاده از استاندارد SIP/SIMPLE با یکدیگر همکنشپذیر خواهند بود. به دنبال آن در دسامبر ۲۰۰۵ گوگل و یاهو قرارداد شراکت راهبردی را امضا نمودند که مطابق آن کاربران گوگل تاک میتوانند با کاربران ICQ و AIM حرف بزنند به شرط آنکه یک حساب AIM نیز داشته باشند.
دو راه برای آمیختن پروتکلهای نامتجانس وجود دارد:
یک راه، ترکیب پروتکلهای مختلف در برنامه کارخواه پیام رسانی فوری (IM Client) است.
راه دیگر ترکیب پروتکلهای متفاوت در برنامه کارساز پیام رسانی فوری(IM Server) است. این روش وظیفه ارتباط با سرویسهای دیگر را به گردن کارساز(سرور) میاندازد. کارخواهها نیاز به دانستن پروتکلهای پیام رسانی فوری ندارند. مثلا LCS 2005 Public IM Connectivity.این دیدگاه در کارسازهای XMPP رواج دارد. هرچند این گونه پروژهها که با نام پروژههای انتقال خوانده میشوند، مانند هر پروژه دیگری که با پروتکلهای بسته و اختصاصی سر و کار دارد، از مشکلات مهندسی معکوس رنج میبرند.
برخی رویکردها با محدودسازی دسترسی به کارساز، به سازمانها اجازه میدهد که یک شبکه پیام رسانی فوری خصوصی داشته باشند.(کل شبکه پیام رسانی فوری پشت دیواره آتش قرار میگیرد).درمقابل سیستمهای پیام رسانی برخی سازمانها به کاربران ثبت شده اجازه میدهد تا از خارج شبکه محلی سازمان نیز با استفاده از پروتکل ایمن اچ تی تی پی اس(HTTPS)، به سیستم متصل شوند. یک کارساز پیام رسانی فوری اختصاصی از مزایایی چون لیست تماسهای از پیش آماده، تصدیق هویت یکپارچه (Integrated Authentication) و امنیت و محرمانگی بیشتر برخوردار است.
پارهای از شبکه، تغییراتی به وجود آوردهاند تا جلوی استفاده کارخواههای چند شبکهای از شبکه خودشان را بگیرند. مثلا تریلیان (Trillian) مجبور به انتشار چندین بازبینی و وصله نرم افزاری شد تا کاربرانش بتوانند به شبکههای MSN و AOL و Yahoo متصل شوند. سرویسدهندههای اصلی مسایلی چون نیاز به توافقنامه رسمی و نگرانیهای امنیتی را به عنوان دلایل این تغییرات عنوان کردهاند.
استفاده از پروتکلهای اختصاصی به این معنا بودهاست که بسیاری از شبکههای پیام رسانی فوری با یکدیگر سازگار نیستند و افراد از برقراری ارتباط با دوستان خود در شبکههای دیگر ناتوان بودهاند.
پیام رسانی فوری سیار
پیام رسانی فوری سیار فناوری است که سبب میشود سرویسهای پیام رسانی فوری از دستگاههای سیار نیز قابل دسترسی باشند. این دستگاهها شامل تلفنهای همراه استاندارد، آی فون(iPhone)، بلک بری(blackberry)، آندروید(Android)، و دستگاههای مبتنی بر ویندوز موبایل میشود. این کار به دو طریق انجام میشود :
کارخواههای جاسازی شده(Embedded Clients) - برای هر دستگاه کارخواه ویژه آن طراحی شود.
بسترهای بدون کارخواه (Clientless Platforms) - برنامه بر پایه مرورگر که نیاز به بارگیری هیچ نرمافزار دیگری ندارد و به همه کاربران و دستگاههای مختلف اجازه میدهد که از این طریق به سرویس پیام رسانی اینترنتی آنها متصل شوند. در عمل قابلیتهای محدود مرورگر هاباعث ایجاد مشکلاتی میشود.
در مرورگر وب
جی میل در صفحه وب خود قابلیت پیام رسانی فوری را دارد و میتوان با یک مرورگر وب و بدون نیاز به بارگیری و نصب نرم افزار از آن استفاده کرد. بعدها یاهو و هات میل هم این ویژگی را پیاده کردند. وبگاه میبو (Meebo) هم امکان دسترسی به چندین سرویس پیام رسانی مختلف را فراهم میکند. این سرویسها معمولاً محدود به متن هستند و شامل صدا و تصویر نمیشوند.
زبان پیامرسانی فوری
کاربران گاهی با استفاده از کلمات عامیانه اینترنتی و اشکال کوتا شده کلمات و عبارات سعی در سرعت دادن به مکالمه و کاهش تعداد دفعات فشردن کلیدها میکنند. این زبان کاملا جهانی شدهاست تا حدی که اصطلاحاتی مانند "lol" در مکالمات رو در رو هم به کار میروند.
احساسات اغلب به صورت کوتاه واختصاری بیان میشوند مثل LOL,BRB,TTYL که به ترتیب شکل کوتاه عبارات Laugh Out Loud,Be Right Back,Talk To You Later میباشند.
اما برخی سعی میکنند که احساساتشان را دقیقتر بیان کنند. ابراز احساساتی چون chortle,snort,guffaw یا eye-roll رواج بیشتری مییابند. همچنین استانداردهای مشخصی هستند که به تدریج به مکالمات راه مییابند مانند علامت «#» که لحن طعنهآمیزی به یک عبارت میبخشد. و یا «*» که نشان دهنده اشتباه گرامری یا املایی در پیام قبلی است و به دنبال آن اصلاحیه میآید.
کاربردهای تجاری
ثابت شدهاست که فناوری پیام رسانی فوری، از این لحاظ که پذیرش کاربرد آن در کسب و کار در وهله اول به صورت داوطلبانه و از جانب خود کارکنان آغاز شدهاست تا با اجبار رسمی یا تدارکات دپارتمانهای فناوری اطلاعات، به فناوریهایی چون رایانه شخصی، پست الکترونیک و وب جهان گستر شباهت دارد. دهها میلیون از حسابهای کاربری پیام رسانی فوری توسط کارکنان شرکتها و یا دیگر سازمانها برای مقاصد تجاری استفاده میشوند.
در پاسخ به تقاضای موجود برای یک سیستم پیام رسانی در سطح تجاری که بتواند امنیت و قانونمند بودن را تضمین کند، گونهای جدید از پیام رسانی فوری به نام «پیام رسانی فوری سازمانی» (Enterprise Instant Messaging یا به اختصار EIM) توسط شرکت نرم افزار |لوتوس (Lotus Software) در سال 1998 با افتتاح پروژه Lotus Sametime آغاز شد. پس از مدت کوتاهی مایکروسافت نیز نمونه مشابهی به نام پیام رسانی فوری مایکروسافت اکسچنج سرور روانه بازار نمود. بعدها بستر جدیدی به نام Microsoft Office Live Communication Server بوجود آورد و سپس در اکتبر 2007، Office Communication Server 2007 را منتشر ساخت. شرکت اوراکل نیز با معرفی Oracle BeeHive به این بازار پیوست. بسترهای EIM پیشرو در حال حاضر عبارتند از IBM Lotus، Microsoft Office Communication Server و Jabber XCP. علاوه بر اینها بسترهایی نیز هستند که برای یک صنعت خاص طراحی شدهاند مانند Reuters Messaging و بلومبرگ (ابهامزدایی) که قابلیتهایی برای شرکتهای مالی در آنها تعبیه شدهاست.
مرور محصولات
محصولات پیام رسانی فوری را میتوان به دو دسته تقسیم نمود : پیام رسانی فوری سازمانی (EIM) و پیام رسانی فوری مصرف کننده(CIM). راه حلهای سازمانی اغلب از یک کارساز پیام رسانی فوری داخلی استفاده میکنند اما این راه حل به ویژه برای کسب و کارهای کوچک با بودجه محدود، شدنی نیست. راه حل دوم که استفاده از CIM است که از مزیت پیاده سازی ارزان و عدم نیاز به سرمایهگذاری برای سخت افزار و نرم افزار برخوردار است.
برای مصارف سازمانی، به دلیل نگرانیهای امنیتی، رمزگذاری(encryption) و بایگانی پیامها(message archiving) از اهمیت بسزایی برخوردارند. گاهی به دلیل استفاده از چند سیستم عامل مختلف در یک سازمان به نرم افزاری نیاز است که بیش از یک بستر را پشتیبانی کند. به عنوان مثال ممکن است در سازمانی برای دپارتمانهای اداری از Windows XP و در بخش تولید نرم افزار از لینوکس استفاده کنند.
ریسکها و مشکلات
اگرچه پیام رسانی فوری مزایای بسیاری به دنبال دارد، اما استفاده از آن ریسکها و مشکلاتی را نیز به ویژه در محیطهای کاری به همراه دارد. برخی از این ریسکها و مشکلات عبارتند از :
ریسکهای امنیتی (مثلا از پیام رسان فوری برای آلوده ساختن رایانهها با ویروس و جاسوسافزار (Spyware) و اسب تروا و کرم استفاده میشود.
ریسکهای سازگاری با قانون
استفاده نامناسب
درز اسرار تجارت
ریسکهای امنیتی
کراکرها (هکرهای بدخواه یا هکرهای کلاه سیاه) پیوسته از پیام رسانی فوری به عنوان وسیلهای برای ترتیب دادن حملات فیشینگ(phishing)و ارسال یو آر الهای سمی و فایلهای آلوده به ویروس سود جستهاند و از سال 2004 تا 2007 به گفته مرکز امنیت پیام رسانی فوری بیش از 1100 حمله مجزا انجام دادهاند. هکرها از دو راه برای تحویل کد بدخواه (malicious code) از طریق پیام رسانهای فوری دارند: تحویل ویروس، اسب تروا و جاسوس افزار در داخل فایلهای آلوده و یا استفاده از یک آدرس وب به همراه یک متن «مهندسی اجتماعی شده» که کاربر را میفریبد تا بر روی آن یوآرال کلیک نماید و اورابه وبگاهی هدایت میکند که نرم افزار بدخواه از آنجا بارگیری(download) میشود. ویروسها، کرمهای رایانهای و اسبهای تروا از راه ارسال خودشان به لیست دوستان فردی که قبلا رایانه اش آلوده شده به سرعت تکثیر میشوند. یک حمله موثر توسط آدرس وب آلوده میتواند در مدتی کوتاه به دهها هزار رایانه دیگر منتقل شود.
پیامها معمولاً به صورت متن ساده منتقل میشوند و از این رو در معرض استراق سمع(eavesdropping) قرار دارند. علاوه بر این نرم افزارهای پیام رسانی فوری پورتهای UDP را به روی دنیا باز میکنند و میزان خطر را با ایجاد نقاط آسیب پذیری افزایش میدهند.
ریسکهای سازگاری با قانون
علاوه بر تهدیدات امنیتی، استفاده از پیام رسانی فوری در محل کار ریسک عدم رعایت قوانین و مقررات حاکم بر ارتباطات الکترونیکی در کسب و کار را به وجود میآورد. در کشور امریکا به تنهایی بیش از 10000 قانون ومقررات مختلف برای پیام رسانی الکترونیکی و نگهداری سوابق وجود دارد. که از این میان قانون ساربینز-اکسلی، HIPAA و SEC17a-3 شناخته شده ترند. بیشتر کشورهای دنیا مقرراتی برای پیام رسانی الکترونیکی و نگهداری سوابق الکترونیکی را مشابه به امریکا وضع میکنند. متعارفترین مقررات مربوط به استفاده از پیام رسانی فوری در محل کار درمرتبط است با نیاز به تولید بایگانی ارتباطات تجاری که برای دولت یا درخواست قضایی تحت قانون قابل قبول باشد. بسیاری از ارتباطات پیام رسانی فوری در رده ارتباطات تجاری قرار میگیرند و باید بایگانی شده و قابل بازیابی باشند.
استفاده نامناسب
تمام انواع سازمانها باید از خود در مقابل مشکل استفاده نادرست کارکنانشان از پیام رسانی فوری مراقبت کنند. طبیعت غیر رسمی، سریع و به ظاهر ناشناس پیام رسانی فوری آن را کاندیدایی برای سو استفاده در محیط کار میکند.در اکتبر 2006 موضوع استفاده نامناسب از پیام رسانی فوری در محیط کار صفحه اول اخبار شد، وقتی که مارک فولی (Mark Foley)، یکی از اعضای کنگره امریکا پس از پذیرفتن ارسال پیامهای فوری توهین آمیز با محتوای جنسی به یک فرد زیر سن قانونی از رایانه دفتر کنگره اش، از کرسی خود استعفا داد. رسوایی مارک فولی به پوشش رسانهای و سیل مقالات روزنامهها در مورد خطرات استفاده نامناسب از پیام رسانی فوری در محیط کار انجامید. در بیشتر کشورها شرکتها مسوولیتی قانونی برای اطمینان از وجود یک محیط کار بدون آزار برای کارکنانشان هستند. استفاده از رایانهها، شبکهها و نرم افزارهای تحت مالکیت سازمان برای آزار یا پخش لطیفهها و ادبیات نامناسب مشکلی است نه تنها به توهین کننده بلکه به استخدام کننده نیز مربوط است.
شمار کاربران
توجه داشته باشید که بسیاری از اعداد یاد شده در این بخش، مستقیما قابل مقایسه نیستند و پارهای از آنها برپایه حدس و تخمین محاسبه شدهاند.بعضی از اعداد توسط صاحبان کل یک سیستم پیام رسانی ارائه شدهاند و بعضی توسط فروشندگان تجاری بخشی از یک سیستم توزیع شده. بعضی از شرکتها به انگیزه درآمد تبلیغاتی بیشتر ویا جذب شرکای تجاری و مشتریان، تمایل به بالاترنشان دادن شمار کاربران خود دارند.همچنین مهم است که در نظرداشته باشید که برخی از اعداد گزاش شده شمار کاربران فعال را نشان میدهندوبرخی شمار کلی کاربران را بازگو میکنند. برخی تنها کاربرانی را شامل میشوند که در دوره اوج مصرف وارد سیستم شدهاند.
پیامرسان فوری
پیامرسان فوری گونهای از ابزارهای ارتباطی بیدرنگ هستند که معمولاً مبتی بر نوشته هستند. این متون از طریق ابزارهایی که توسط یک شبکه نظیر اینترنت مرتبط هستند هدایت میشود.
اتاق گفتگو
اتاق گفتگو یا چت روم (به انگلیسی: Chat room) به فضای مجازی ای گفته میشود که افراد در آن با هم ارتباط برقرار میکنند. نرم افزار یاهو مسنجر یکی از نرمافزارهای پرطرفدار برای چت در چت رومها بود که توسط شرکت یاهو طراحی شده بود. یاهو از تاریخ ۱۴ دسامبر ۲۰۱۲ چت روم های خود را تعطیل کرده است و دیگر چنین چیزی در یاهو مسنجر دیده نمیشود.
تاریخچه
اولین چت برخط با نام تاکوماتیک (به انگلیسی: Talkomatic) توسط دوج برون و داوید آ ولی در سال ۱۹۷۴ بر روی سیستم پلاتو (به انگلیسی: PLATO System) در دانشگاه ایلینوی در اربانا شمپین طراحی شد.
این سیستم تا اواسط دهه ۱۹۸۰ میلادی در میان کاربرهای پلاتو بسیار استفاده میشد و تا ۵ کاربر به صورت همزمان میتوانستند بر روی آن فعالیت کنند.
اینترنت
اینترنت (به انگلیسی: Internet) (مخفف interconnected networks شبکههای به هم پیوسته) را باید بزرگترین سامانهای دانست که تاکنون به دست انسان طرّاحی، مهندسی و اجرا گردیدهاست. ریشهٔ این شبکهٔ عظیم جهانی به دههٔ ۱۹۶۰باز میگردد که سازمانهای نظامی ایالات متّحدهٔ آمریکا برای انجام پروژههای تحقیقاتی برای ساخت شبکهای مستحکم، توزیع شده و باتحمل خطا سرمایهگذاری نمودند. این پژوهش به همراه دورهای از سرمایهگذاری شخصی بنیاد ملی علوم آمریکا برای ایجاد یک ستون فقرات جدید، سبب شد تا مشارکتهای جهانی آغاز گردد و از اواسط دههٔ ۱۹۹۰، اینترنت به صورت یک شبکهٔ همگانی و جهانشمول در بیاید. وابسته شدن تمامی فعّالیتهای بشر به اینترنت در مقیاسی بسیار عظیم و در زمانی چنین کوتاه، حکایت از آغاز یک دوران تاریخیِ نوین در عرصههای گوناگون علوم، فنّآوری، و به خصوص در نحوه تفکّر انسان دارد. شواهد زیادی در دست است که از آنچه اینترنت برای بشر خواهد ساخت و خواهد کرد، تنها مقدار بسیار اندکی به واقعیت درآمدهاست.
اینترنت سامانهای جهانی از شبکههای رایانهای بهم پیوستهاست که از پروتکلِ «مجموعه پروتکل اینترنت» برای ارتباط با یکدیگر استفاده مینمایند. به عبارت دیگر اینترنت، شبکهٔ شبکه هاست که از میلیونها شبکه خصوصی، عمومی، دانشگاهی، تجاری و دولتی در اندازههای محلی و کوچک تا جهانی و بسیار بزرگ تشکیل شدهاست که با آرایه وسیعی از فناوریهای الکترونیکی و نوری به هم متصل گشتهاند. اینترنت در برگیرنده منابع اطلاعاتی و خدمات گسترده ایست که برجستهترین آنها وب جهانگستر و رایانامه میباشند. سازمانها، مراکز علمی و تحقیقاتی و موسسات متعدد، نیازمند دستیابی به شبکه اینترنت برای ایجاد یک وبگاه، دستیابی از راه دور ویپیان، انجام تحقیقات و یا استفاده از سیستم رایانامه، میباشند. بسیاری از رسانههای ارتباطی سنتی مانند تلفن و تلویزیون نیز با استفاده از اینترنت تغییر شکل دادهاند ویا مجدداً تعریف شدهاند و خدماتی جدید همچون صدا روی پروتکل اینترنت و تلویزیون پروتکل اینترنت ظهور کردند. انتشار روزنامه نیز به صورت وبگاه، خوراک وب و وبنوشت تغییر شکل دادهاست. اینترنت اشکال جدیدی از تعامل بین انسانها را از طریق پیامرسانی فوری، تالار گفتگو و شبکههای اجتماعی بوجود آوردهاست.
در اینترنت هیچ نظارت مرکزی چه بر امور فنّی و چه بر سیاستهای دسترسی و استفاده وجود ندارد. هر شبکه تشکیل دهنده اینترنت، استانداردهای خود را تدوین میکند. تنها استثنا در این مورد دو فضای نام اصلی اینترنت، نشانی پروتکل اینترنت و سامانه نام دامنه است که توسط سازمانی به نام آیکان مدیریت میشوند. وظیفه پی بندی و استاندارد سازی پروتکلهای هستهای اینترنت، IPv4 و IPv6 بر عهده گروه ویژه مهندسی اینترنت است که سازمانی بینالمللی و غیرانتفاعی است و هر فردی میتواند در وظایفشان با آن مشارکت نماید.
واژهشناسی
در زبان انگلیسی واژهٔ Intrnet هنگامی که به شبکه جهانی مبتنی بر پروتکل IP اطلاق میگردد، با حرف بزرگ در اول کلمه، نوشته میشود.
در رسانهها فرهنگ عامه، گاه با اینترنت به صورت یک مقوله عمومی و مرسوم برخورد کرده و آن را با حرف تعریف و به صورت حروف کوچک مینگارند(the internet)
در برخی منابع بزرگ نوشتن حرف اول را به دلیل اسم بودن آن جایز میدانند نه برای صفت بودن این واژه.
واژهٔ لاتین the Internet چنانچه به شبکهٔ جهانی اینترنت اشاره کند، اسم خاص است و حرف اوّلش با حروف بزرگ آغاز میشود(I). اگر حرف اوّل آن کوچک باشد میتواند به عنوان شکل کوچک شده کلمه Internetwork برداشت شود که به معنی میان شبکه است. واژه "ابر" نیز به صورت استعاری، به ویژه در ادبیات رایانش ابری و نرمافزار به عنوان سرویس، برای اشاره به اینترنت به کار میرود.
اینترنت در برابر وب
غالباً در گفتگوهای روزمره از دو واژهٔ "وب" و "اینترنت"، به اشتباه، بدون تمایز زیادی استفاده میشود، امااین دو واژه معانی متفاوتی دارند. اینترنت یک سامانه ارتباطی جهانی برای داده هاست، زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری است که رایانهها در سراسر جهان به یکدیگر متصل میسازد. در مقابل، وب یکی از خدماتی (سرویس) است که بر روی اینترنت ارائه میشود و برای ارتباط از شبکه اینترنت بهره میجوید. وب مجموعهای از نوشتههای به هم پیوسته(web page) است که به کمک ابرپیوندها و آدرس جهانی(URL) به یکدیگر پیوند خوردهاند.
وب شامل سرویسهای دیگر مانند رایانامه، انتقال فایل(پروتکل افتیپی)، گروه خبری و بازی آنلاین است.
خدمات(سرویس)های یاد شده بر روی شبکههای مستقل و جدا از اینترنت نیز در دسترس هستند. وب به عنوان لایهای در بالای اینترنت قرار گرفته و سطح بالاتری نسبت به آن قرار دارد.
تاریخچه
مبنای قابلیتهای شبکه، وجود رایانهها و استفاده از پردازشگرهای رمزگذار و رمزگشاست. وجود شبکههای مخابراتی که در ابتدا در قرن نوزدهم ایجاد شده بودند بنیانی مهم برای شکلگیری هر نوع شبکهٔ الکترونیکی محسوب میشدند و این پیشرفتها با ایجاد نظریه اطلاعات در دهه 1940 تکمیل شدند و پیشرفت علم الکترونیک به کندی پیش میرفت. افتتاح پروژه اسپوتنیک توسط اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی زنگ خطر را برای ایالات متحده به صدا درآورد تا با تأسیس آرپا یا موسسه پروژههای تحقیقاتی پیشرفته در سال ۱۹۵۸ (میلادی) پیشروی در زمینه فناوری را بازیابد. آرپا اداره فناوری پردازش اطلاعات (IPTO) را تاسیس نمود تا پروژه SAGE راکه برای اولین بار سامانههای رادار سراسر کشور را با هم شبکه کرده بود پیشتر برد. هدف IPTO دست یافتن به راههایی برای پاسخ به نگرانی ارتش امریکا در باره قابلیت مقاومت شیکههای ارتباطیشان را پاسخ دهد، و به عنوان اولین اقدام رایانه هایشان را در پنتاگون، کوه چاین و دفتر مرکزی فرماندهی راهبردی هوایی (SAC) را به یکدیگر متصل سازد. جی.سی.آر لیکلایدر که از ترویج کنندگان شبکه جهانی بود به مدیریت IPTO رسید. لیکلایدر در سال ۱۹۵۰ (میلادی) پس از علاقهمند شدن به فناوری اطلاعات از آزمایشگاه روانشناسی صدا در دانشگاه هاروارد به ام آی تی رفت. در ام آی تی او در کمیتهای مشغول به خدمت شد که آزمایشگاه لینکلن را تاسیس کرد و بر روی پروژه SAGE کار میکرد. در سال ۱۹۵۷ (میلادی) او نایب رئیس شرکت بی بی ان (BBN) شد. در آنجا بود که اولین محصول PDP-۱ را خرید و نخستین نمایش عمومی اشتراک زمانی را هدایت نمود.
در IPTO جانشین لیکلایدر ایوان ساترلند، در سال ۱۹۶۵ (میلادی)، لارنس رابرتس را بر آن گماشت که پروژهای را برای ایجاد یک شبکه آغاز نماید و رابرتس پایه این فناوری را کار پل باران نهاد. پل باران مطالعه جامعی را برای نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا منتشر کرده بود که در آن پیشنهاد داده بود که برای دستیابی به استحکام و مقاومت در برابر حوادث از راهگزینی بسته کوچک استفاده شود. رابرتس در آزمایشگاه لینکلن ام آی تی کار کرده بود که هدف اولیه از تاسیس آن، پروژه SAGE بود. لئونارد کلینراک استاد دانشگاه کالیفرنیا تئوریهای زیربنایی شبکههای بسته را در سال ۱۹۶۲ (میلادی) و مسیریابی سلسله مراتبی را در سال ۱۹۶۷ (میلادی) ارائه کرده بود، مفاهیمی که زمینه ساز گسترش اینترنت به شکل امروزی آن شدند.
جانشین ساترلند، رابرت تیلور، رابرتس را قانع نمود که موفقیتهای اولیهاش در زمینه راهگزینی بسته کوچک را گسترش دهد و بیاید و دانشمند ارشد IPTO شود. در آنجا رابرتس گزارشی با نام "شبکههای رایانهای منابع مشترک" به تیلور داد، که در ژوئیه ۱۹۶۸ (میلادی) مورد تایید او قرار گرفت و زمینه ساز آغاز کار آرپانت در سال بعد شد. پس از کار فراوان، سرانجام در ۲۹ اکتبر ۱۹۶۹ دو گره اول آنچه که بعدها آرپانت شد به هم متصل شدند. این اتصال بین مرکز سنجش شبکه کلینراک در دانشکده مهندسی و علوم کاربردی UCLA و سامانه NLS داگلاس انگلبرت در موسسه تحقیقاتی SRI International در پارک منلو در کالیفرنیا برقرار شد. سومین مکان در آرپانت مرکز ریاضیات تعاملی Culler-Fried در دانشگاه کالیفرنیا، سانتا باربارا بود و چهارمی دپارتمان گرافیک دانشگاه یوتا بود. تا پایان سال ۱۹۷۹ (میلادی) پانزده مکان مختلف به آرپانت جوان پیوسته بودند که پیام آور رشدی سریع بود. آرپانت تنها یکی از اجداد اینترنت امروزی بود. در تلاشی جداگانه، دونالد دیویز نیز، در آزمایشگاه ملی فیزیک انگلیس مفهوم راهگزینی بسته کوچک را کشف کرده بود. اونخستین بار آن را در ۱۹۶۵ (میلادی) مطرح نمود. کلمات بسته و راهگزینی بسته در واقع توسط او ابداع شدند و بعدها توسط استانداردها پذیرفته و به کار گرفته شدند. دیویز همچنین یک شبکه راهگزینی بسته به نام Mark I در سال ۱۹۷۰ (میلادی) درانگلستان ساخته بود. به دنبال نمایش موفق راهگزینی بسته در آرپانت(ARPANET)؛ در سال ۱۹۷۸، اداره پست بریتانیا، Telenet، DATAPACوTRANSPAC با یکدیگر همکاری را برای بوجود آوردن نخستین سرویس شبکه راهگزینی بسته خود آغاز نمودند. در بریتانیا این شبکه به نام سرویس بینالمللی راهگزینی بسته (به انگلیسی: International Packet Switched Service) خوانده میشد. مجموعه شبکههای X.۲۵ از اروپا و آمریکا گسترش یافت و تا سال ۱۹۸۱ کانادا، هنگ کنگ و استرالیا ر در بر گرفته بود. استانداردهای راهگزینی بسته X.۲۵ را "کمیته مشاوره بینالمللی تلگراف و تلفن(CCITT)" - که امروزه به نام ITU-T خوانده میشود- حول و حوش سال ۱۹۷۶ تدوین نمود. X.۲۵ از پروتکلهای TCP/IP مستقل بود. این پروتکلها حاصل کار تجربی DARPA در آرپانت، شبکه رادیویی بسته و شبکه ماهوارهای بسته بودند.
آرپانت اولیه بر روی برنامه کنترل شبکه(NCP) (به انگلیسی: Network Control Program) کارمی کرد، استانداردی که در دسامبر ۱۹۷۰ توسط تیمی به نام "گروه کاری شبکه(NWG)" به مدیریت استیو کراکر (به انگلیسی: Steve Crocker) طراحی و پیادهسازی شد. برای پاسخگویی به رشد سریع شبکه که مرتباً مکانهای بیشتری بدان متصل میشد، وینتون سرف (به انگلیسی: Vinton Cerf) و باب کان (به انگلیسی: Bob Kahn) اولین توصیف پروتکلهای TCP را که امروزه به گستردگی استفاده میشوند در خلال سال ۱۹۷۳ ارائه دادند و در مه ۱۹۷۴ مقالهای در این باب منتشر نمودند. به کاربردن واژه اینترنت برای توصیف یک شبکه TCP/IP یکتای جهانی از دسامبر ۱۹۷۴ با انتشار RFC ۶۷۵ آغاز شد. این RFC اولین توصیف کامل مشخصات TCP بود که توسط وینتون سرف، یوگن دالال و کارل سانشاین در آن زمان در دانشکاه استانفورد نوشته شد. در خلال نه سال یعدی کار تا آنجا پیش رفت که پروتکلها تصحیح شدندو بر روی بسیاری از سیستمهای عامل پیادهسازی شدند. اولین شبکه برپایه بسته پروتکل اینترنت(TCP/IP) از اول ژانویه ۱۹۸۳ وقتی که همه ایستگاههای متصل به آرپا پروتکلهای قدیمی NCP را با TCP/IP جایگزین کردند، شروع به کار نمود. در سال ۱۹۸۵ بنیاد ملی علوم آمریکا(NFS) ماموریت ساخت NFSNET- یک ستون فقرات (Network Backbone) دانشگاهی با سرعت ۵۶ کیلوبیت بر ثانیه(Kbps) - با استفاده از رایانههای "مسیریاب فازبال" (به انگلیسی: Fuzzball router) را به مخترع این رایانهها، دیوید ال. میلز (به انگلیسی: David L. Mills) سپرد. یک سال بعد NFS تبدیل به شبکه پرسرعت تر ۱٫۵ مگابیت بر ثانیه (Mbps) را نیز پشتیبانی میکرد. دنیس جنینگ، مسئول برنامه ابرکامپیدتردرNFS تصمیمی کلیدی در مورد استفاده از پروتکلهای TCP/IP ارائه شده توسط DARPA گرفت. گشایش شبکه به دنیای تجاری در سال ۱۹۸۸ آغاز شد. شورای شبکه بندی فدرال ایالات متحده در آن سال با اتصال NFSNET به سامانه تجاری پست MCI موافقت نمودو این اتصال در تابستان ۱۹۸۹ برقرارشد. سایر خدمات پست الکترونیکی تجاری (مانند OnTyme,Compuserve,Telemail) نیز به زودی متصل شدند. در آن سال سه ارائه دهنده سرویس اینترنت(ISP) بوجود آمدند: UUNET, PSINet, CERFNET. شبکههای جدای مهمی که دروازههایی به سوی اینترنت (که خود بعداً جزئی از آن شدند) میگشودند عبارت بودند از: یوزنت, بیتنت بسیاری از شبکههای متنوع تجاری و آموزشی دیگر همچون Telenet, Tymnet, Compuserve و JANET نیز به اینترنت در حال رشد پیوستند. Telenet - که بعدها Sprintnet نامیده شد - یک شبکه رایانهای ملی خصوصی بود که از ۱۹۷۰ کار خود را آغاز کرده بود و امکان دسترسی با شمارهگیری (به انگلیسی: Dial-up Access) را به صورت رایگان در شهرهایی در سراسر امریکا فراهم ساخته بود. این شبکه سرانجام در دهه ۱۹۸۰، با محبوبیت روزافزون TCP/IP به سایرین متصل شد. فابلیت TCP/IP برای کار با هر نوع شبکه ارتباطی از پیش موجود، سبب رشد آسانتر آن میگشت؛ اگر چه که رشد سریع اینترنت در وهله اول ناشی از در دسترس بودن مسبریابهای استاندارد تجاری از طرف بسیاری از شرکتها، در دسترس بودن تجهیزات تجاری اترنت(به انگلیسی: Ethernet) برای ساخت شبکههای محلی و پیادهسازیهای گسترده و استانداردسازی TCP/IP در یونیکس]](به انگلیسی: Unix) و بسیاری سیستم عاملهای دیگر بود.
اگرچه بسیاری از کاربردها و رهنمودهایی که اینترنت را ممکن ساخت به مدت تقریباً دو دهه وجو داشتند، امااین شبکه تا دهه ۱۹۹۰ هنوز چهرهای همگانی نداشت. در ششم آگوست ۱۹۹۱، سرن - سازمان اروپایی پژوهش در باره ذرات - پروژه وب جهان گستر(World Wide Web) را به اطلاع عموم رساند. وب توسط دانشمندی انگلیسی به نام تیم برنرز لی(به انگلیسی: Sir Tim Berners-Lee) در سال ۱۹۸۹ اختراع شد. یکی از مرورگرهای وب محبوب اولیه ViolaWWW بود که از روی هایپرکارت الگوبرداری شده بود و از سامانه پنجره ایکس(به انگلیسی: X Window System) استفاده میکرد. سرانجام این مرورگر جای خود را در محبوبیت به مرورگرموزاییک (به انگلیسی: Mosaic) داد. در سال ۱۹۹۳ مرکزملی کاربردهای ابررایانش امریکا (به انگلیسی: National Center for Supercomputing Applications) دردانشگاه ایلینوی اولین نسخه از موزاییک را منتشر کرد و تا اواخر سال ۱۹۹۴ علاقه عمومی به اینترنتی که پیش از این آموزشی و تخصصی بود، گسترش فراوانی یافته بود. در سال ۱۹۹۶ استفاده از واژه اینترنت معمول شد و مجازا برای اشاره به وب هم استفاده شد. در همین هنگام، در گذر این دهه، اینترنت بسیاری از شبکههای رایانهای عمومی از پیش موجود را در خود جا داد (اگر چه برخی مثل FidoNet همپنان جداماندند). آنچنانکه تخمین زده شدهاست، در دهه ۹۰ در هرسال اینترنت رشدی صددرصدی نسبت به سال قبل خود داشتهاست و در سالهای ۱۹۹۶و۱۹۹۷ نیز دورههای کوتاهی از رشد انفجاری داشتهاست. این میزان رشد به خصوصیت عدم کنترل مرکزی اینترنت که امکان رشد اندامی شبکه را فراهم میسازد نسبت دادهاند و همچنین به ماهیت بازوغیراختصاصی پروتکلهای اینترنت که امکان برقراری سازگاری و همکاری میان فروشندگان مختلف و عدم توانایی یک شرکت برای اعمال کنترل بیش از حد بر روی شبکه را سبب میشود.. جمعیت تخمینی کاربران اینترنت مطابق آمار سی ام ژوئیه ۲۰۰۹، ۱٫۶۷ میلیارد نفراست.
فناوری
پروتکلها
زیرساخت ارتباطی پیچیدهٔ اینترنت، از اجزای سختافزاری به همراه سامانهای از لایههای نرمافزاری که جنبههای مختلفی از معماری آن را کنترل میکنند تشکیل شدهاست. از آنجا که سختافزار اینترنت را غالباً میتوان برای پشتیبانی از هر سامانه نرمافزاری دیگری استفاده کرد، اینترنت ویژگیهایش را مرهون طراحی معماری نرمافزار و پروسه استاندارد سازی قوی این معماری است که زیربنای مقیاسپذیری و موفقیت آن را میسازد. مسئولیت طراحی معماری سامانههای نرمافزاری اینترنت بر عهده گروه ویژه مهندسی اینترنت(IETF) گذارده شدهاست. IETF گروههای کاری استانداردگذاری را در ارتباط باجنبههای مختلف معماری اینترنت مدیریت میکند که به روی هر فردی باز هستند. بحثهای حاصل و استانداردهای نهایی در قالب اسنادی به نام درخواست توضیح(RFC) (به انگلیسی: Request for Comments) منتشر میشوند که به رایگان در وبگاه IETF فابل دسترسی هستند. روشهای اصلی شبکه بندی که اینترنت را راه میاندازند درRFCهایی میآیند که به طور ویژهای متمایز شده اندواستانداردهای اینترنت را تشکیل میدهند. سایر اسناد ضعیف تر اسناد اطلاع رسانی، آزمایشی و تاریخی هستند و یا اسنادی اند که بهترین شیوههای رایج در پیادهسازی فناوریهای اینترنت را بیان میکنند.
استانداردهای اینترنت چارچوبی را مشخص میکنند که به نام بسته پروتکل اینترنت شناخته میشود. این بسته یک مدل معماری است که روشهارا به سامانه لایه بندی شدهای از پروتکلها تقسیم میکند.(RFC 1122, RFC 1123) هرلایه با محیطی متناظر است که سرویسهایی که ارائه میدهد در آن محیط یا حوزه عمل میکنند. بالاترین لایه، لایه کاربرد (به انگلیسی: Application Layer)، فضایی است برای شیوههای شبکه بندی مخصوص برنامههای کاربردی که مورد استفاده نرمافزارهای کاربردی قرار میگیرد، به عنوان مثال یک مرورگروب. در زیر این لایه لایه انتقال (به انگلیسی: Transport Layer) قرار دارد که برنامههای کاربردی را در " میزبانهای متفاوت" از طریق شبکه با شیوههای مناسب مبادله داده به یکدیگر مرتبط میسازد (به عنوان مثال مدل کارخواه-کارساز). در زیر این لایهها فناوریهای شبکه بندی اساسی در قالب دو لایه قراردارند. لایه اینترنت از طریق نشانی پروتکل اینترنت(آدرس IP) این قابلیت را به رایانهها میدهد که یکدیگر را شناسایی کنند و مکان یکدیگر را بیایند و به آنها اجازه میدهد که از طریق شبکههای ترانزیت میانی به هم متصل شوند. درآخر زیر همه لایهها یک لایه نرمافزاری به نام لایه پیوند قرارمی گیرد که اتصال بین میزبانهایی که در یک شبکه محلی قرار دارند ویا از طریق اتصال شماره گیری(Dial-up Connection) را بوجود میآورد. این مدل که به نام مجموعه پروتکل اینترنت خوانده میشود به گونهای طراحی شدهاست که از سختافزاری که بر روی آن کار میکند مستقل باشد و به جزئیات سختافزاری نمیپردازد. مدلهای دیگری نیز علاوه بر این مدل بوجود آمدند (مثل مدل مرجع OSI) که اگرچه شباهتهای زیادی با هم دارند، اما نه از لحاظ جزئیات توصیفی و نه از نظر پیادهسازی با هم سازگار نیستند.
برجستهترین جزء مدل اینترنت پروتکل اینترنت(IP) است که یک سیستم آدرس دهی (آدرسهای IP) برای رایانههای متصل به اینترنت را فراهم میآورد. IP نسخه ۴، نسخه ابتدایی آن بود که در نسل اول اینترنت امروزی بکار گرفته شد و هنوز هم کاربرد عمده دارد. این نسخه به گونهای طراحی شده بود که ۴٫۳~ میلیارد (۱۰۹) میزبان اینترنت را آدرس دهی کند. اما رشد انفجاری ایترنت منجر به اتمام آدرسهای IP شد و گمان میرود که تقریباً در ۲۰۱۱ به مرحله پایانی اش برسد. در اواسط دهه ۹۰ نسخه جدید این پروتکل، ipv6 با قابلیت آدرس دهی بسیار بیشتر و مسیر یابی کارآمد تر ترافیک اینترنت بوجود آمد. این نسخه هم اکنون در مرحله بکارگیری تجاری در سراسر دنیا به سر میبرد و دفاتر ثبت منطقهای اینترنت (RIR) (به انگلیسی: Regional Internet Registry) به تمام مدیران منابع اصرار میکنند که برای پذیرش نسخه جدید و تغییر، برنامه ریزی کنند.
IPv۶ با IPv۴ همکنشپذیر (Interoperable) نیست و در واقع نسخهای موازی از اینترنت ایجاد میکند که در دسترس نرمافزارهای سازگار با IPv۴ نمیباشد. این بدین معنی است که ارتقای نرمافزار و یا استفاده از امکانات ترجمه برای همه دستگاههای شبکه که بخواهند بر روی اینترنت IPv۶ ارتباط برقرار کنند، امری ضروری است. اکثر سیستم عاملهای مدرن امروزی به گونهای تغییر داده شدهاند که از هر دو نسخه IP پشتیبانی کنند، اما زیرساختهای شبکه هنوز از این قافله عقب هستند.
ساختار
ساختار اینترنت و خصوصیات کاربرد آن به گستردگی مورد مطالعه قرارگرفتهاست. این مشخص شدهاست که ساختار مسیردهی پروتکل اینترنت(IP) و پیوندهای ابرمتن وب جهان گستر، هردو شبکههای مقیاس-آزاد هستند. شبیه به شیوه ارائه دهندگان تجاری اینترنت(ISP) که از طریق نقاط تبادل اینترنت(IXP) (به انگلیسی: Internet Exchange Point) به هم وصل میشوند، شبکههای پژوهشی نیز تمایل دارند که در شکل زیرشبکههای بزرگی مانند GEANT، گلوریاد، Internet۲ و JANET (شبکه آکادمی علوم و تحقیقات بریتانیا)، به هم متصل شوند. این زیر شبکهها به نوبه خود پیرامون شبکههای کوچکتری پدید آمدهاند.
بسیاری از دانشمندان علوم رایانه اینترنت را نمونه برجستهای از یک سیستم بزرگ بسیار مهندسی شده و هنوز بسیار پیچیده توصیف میکنند. اینترنت به شدت ناهمگن است. مثلاً نرخهای انتفال داده و ویژگیهای فیزیکی اتصالات بسیار تغییر میکند. اصول مسیریابی و آدرس دهی ترافیک در اینترنت به خاستگاه آن در سال ۱۹۶۰ بر میگردد که اتدازه و محبوبیت آینده اینترنت قابل پیش بینی نبود، از این رو امکان ایجاد ساختارهای دیگر در دست بررسی است.
حاکمیت
اینترنت یک شبکه جهانی توزیع شدهاست که شبکههای خودمختار به انتخاب خود به آن پیوستهاند و بدون هیچ بدنهٔ مرکزی فرماندهی کار میکند. اما برای حفظ همکنشپذیری آن جنبههای فنی و سیاستهای زیر ساخت پایهٔ آن و همچنین فضاهای نام اصلی آن توسط بنگاه اینترنتی نامها و شمارههای تخصیص داده شده(به انگلیسی: Internet Corporation for Assigned Names and Numbers) (ICANN) اداره میشوند که مقر اصلی آن درمارینا دل ری، کالیفرنیا قرار دارد. ICANN مرجعی است که به هماهنگ سازی تخصیص شناسههای یکتا برای استفاده در اینترنت میپردازد. این شناسهها شامل نامهای دامنه، نشانیهای IP، شماره پورتهای برنامهها در لایه انتقال و بسیاری از پارامترهای دیگر میشود. فضاهای نام یکتای جهانی که در آن نامها و شمارهها به صورتی تخصیص داده میشوند که مقادیر یکتا باشند، برای دسترسی جهانی به اینترنت ضروری هستند. ICANN توسط یک هیات مدیره بینالمللی که از بین انجمنهای فنی، آکادمیک و سایر انجمنهای غبر تجاری دیگراینترنت انتخاب میشود. دولت امریکا همچنان نقش اولیه را در تایید تغییرات در حوزه ریشه سامانه نام دامنه (به انگلیسی: DNS root zone) که قلب سامانه نام دامنه(DNS) را تشکیل میدهد. نقش ICANN در هماهنگی تخصیص شناسههای یکتا، آن را به عنوان تنها پیکره هماهنگ سازی در شبکه جهانی اینترنت متمایز میسازد. در ۱۶ نوامبر ۲۰۰۵ نشست جهانی در باره جامعه اطلاعاتی که در تونس برگزار شد انجمن حاکمیت اینترنت(IGF) را تاسیس کردند تا به مسایل مرتبط با اینترنت بپردازد.
آسانسور
آسانسور یا بالابر (به فرانسوی: ascenseur)، اتاقک متحرکی است که به وسیلهٔ آن از طبقهای به طبقات بالا روند و یا از طبقهٔ بالا به پایین فرود آیند. به عبارت دیگر آسانسور تجهیزات حمل و نقل عمودی است که حرکت مردم و یا کالا بین طبقات را تسهیل میبخشد. آسانسور معمولاً به کمک موتور الکتریکی باعث حرکت عمودی کابین میشود.

پیشینه
از بررسی معماری ساختمانها در گذشته میتوان فهمید که در گذشته توان ساخت ساختمانهای بلند وچود داشتهاست ولی شاید دلیل اینکه چرا این کار چندان رواج نداشته، وجود پلههای بسیار بودهباشد. این مشکل همچنان پابرجا بود تا اینکه یک مکانیک آمریکایی به نام الیشا اوتیس ایمنی را در بالابر با به کارگیری چرخی ضامندار که در صورت پارهشدن طناب، اندکی پس از سقوط بالابر را متوقف میکرد، فراهم کرد. این اختراع که در سال ۱۸۵۴ در نمایشگاهی در نیویورک پردهبرداری شد، مقدمهای برای کاربرد گستردهٔ بالابر بود.ناصرالدین شاه در سفرنامه فرنگ خویش در تعریف و توصیف آسانسور میگوید: رفتیم به مریضخانه سنت توماس ... از مرتبههای زیر اسبابی دارند که ناخوش را روی تخت گذاشته از توی اطاق زیر میکشند به مرتبه بالا میبرند. بسیار تماشا داشت که ناخوش حرکت نکند.
در حال حاضر یکی از مشکلات ساختمانهای بزرگ کافی نبودن فضای در نظر گرفته شده برای آسانسور است. این امر یعنی پیشبینی و منظور نمودن فضای کافی با محاسبه تعداد ظرفیت و سرعت مناسب آسانسورها باتوجه به ارتفاع و جمعیت ساکن و کاربری ساختمان باید در ابتدای کار یعنی در زمان طراحی ساختمانها مد نظر قرار گیرد؛ وگرنه پس از اجرای ساختمان معمولاً افزایش فضای چاه آسانسور بسیار مشکل و در اکثر موارد غیر ممکن است.
آسانسور وسیلهای است الکترومکانیکی، در ابتدای اختراع آسانسور به شکل امروزی، بیشتر قطعات و لوازم آسانسورها مکانیکی و الکتریکی بود ولی با پیشرفت علوم در حوزه الکترونیک و نیمههادیها و همچنین ورود حوزه علوم هوش مصنوعی به صنعت این وسیله نیز تکامل یافت و به عنوان یک وسیله کاملاً کاربردی با حوزه سطح دسترسی کاملاً گسترده در بین جوامع شهری قرار گرفت. در طراحی آسانسور علومی همچون مکانیک، برق و الکترونیک، معماری و صنایع مورد استفادهاست. به همین علت هیچگاه یک متخصص به تنهایی قادر نخواهد بود که یک آسانسور را به تنهایی و با تکیه بر یکی از شاخههای علوم طراحی نماید. تا قبل از دهه ۱۹۹۰، عمده اموزشها در این صنعت بصورت اموزشهای محدود و استاد و شاگردی و صرفاً در کارخانههای بزرگ آسانسورسازی معمول بود. به همین سبب آموزش در این صنعت محدود و پنهان بود. برای اولین بار در سال ۱۹۹۵ میلادی اتحادیه آسانسور و پله برقی انگلستان (LEIA) با همکاری پروفسور یانوفسکی و پروفسور جینا بارنی اقدام به برگزاری دورههای آموزشی کوتاه مدت ماژولاری در انگلستان نمود که بیشتر مورد استفاده نصابان و متخصین این کشور بود. در ادامه این اتحادیه با همکاری دانشگاه نورث همپتون انگلستان دورههای دانشگاهی این رشته را در مقطع کاردانی و کارشناسی آغاز نمود. اولین دوره این مقاطع در سال ۱۹۹۸ در نورث همپتون انگلستان با هدایت جانات آدامز، برایان واتز، استفان کازمارسیزیک که از اعضای هیئت علمی دانشکده مهندسی مکانیک و علوم کاربردی بودند آغاز شد. از سال ۲۰۰۰ به بعد مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی تحت عنوان elevator and escalator engineering آغاز گشت.
انواع آسانسور
تمامی آسانسورها در داشتن خصوصیاتی مانند داشتن کابین، حرکت عمودی و توقف در سطوح مختلف با هم مشابه اند. اما از لحاظ نحوه اعمال نیروی محرکه به کابین متفاوت هستند که معمولاً به سه دسته آسانسورهای کششی، هیدرولیک و وینچی تقسیم می شوند(البته نوع فوق پیشرفته دیگری که مغناطیسی می باشد وجود دارد).
آسانسورهای کششی
نیروی محرکه در این نوع آسانسورها از یک موتورالکتریکی که معمولاً در بالای چاه آسانسور و در محلی به نام موتورخانه نصب گردیده، تامین می شود. بر روی فلکه این موتور تعدادی کابل فولادی (اصطلاحاً سیم بکسل) وجود دارد که از یک سمت به کابین آسانسور و از سمت دیگر به وزنههای آسانسور که درون قابی فلزی به نام قاب وزنه قرار دارند، متصل است. جنس این وزنه ها معمولاً از چدن یا بتن است. وزن این وزنه ها به اندازه وزن کابین به علاوه نصف ظرفیت کابین است. وزن هر نفر در محاسبات مربوط به آسانسور ۷۵ کیلوگرم است. دلیل قرار دادن وزنه در سیستم آسانسور کمک به بالا بردن آسانسور است در غیر اینصورت برای این کار باید موتورهای بسیار قوی با کیلووات بالا استفاده کرد. پس با این کار توان موتور مورد استفاده کاهش مییابد. طبیعی است که این وزنه در پایین آمدن آسانسور مزاحمت ایجاد میکند، اما چون هر جسم بدون دخالت به پایین سقوط میکند پس استفاده از وزنه مانعی بزرگی در حرکت آسانسور ایجاد نمیکند.
اساس کار این نوع آسانسورها بر اساس نیروی اصطکاک بین سیم بکسلها و فلکه موتور است. در داخل فریم وزنه به اندازه وزن کابین به اضافه نصف ظرفیت کابین وزنه وجود دارد. مثلاً اگر ظرفیت کابین ۹۰۰ کیلوگرم باشد(یعنی آسانسور نفربر ۱۲ نفره چون متوسط وزن هر نفر ۷۵ کیلو گرم است)باندازه ۴۵۰ کیلوگرم باضافه وزن کابین در کادر وزنه، وزنه وجود دارد. با کمک این وزنه، نیروی کشش لازم برای حرکت کابین کاهش می یابد چرا که در صورت رعایت کردن ظرفیت کابین، اختلاف وزن بین کادر وزنه و کابین تحت هر شرایطی از نصف ظرفیت کابین (در مثال قبل ۴۵۰ کیلوگرم) بیشتر نخواهد شد و در حرکت به سمت بالا یا پایین سیستم کشش آسانسور حداکثر برای جابه جایی جرمی به اندازه نصف ظرفیت کابین توان مصرف خواهد کرد.
آسانسورهای هیدرولیک
امروزه آسانسورهای هیدرولیکی نیز جای خود را در بین کاربران خانگی باز کردهاند. در اروپا بیش از 70 درصد از آسانسورهای زیر 5 طبقه هیدرولیک استفاده می شوند که از محاسن این نوع آسانسورها میتوان به نرمی حرکت در استارت اولیه ؛ خرابی و استهلاک بسیار کم ؛ سهولت در عیب یابی و تعمیر ؛ ایجاد آسانسورهای زیبا و شیشه ای به دلیل حذف کادر وزنه و سیم بکسل ؛ احتیاج به سازه سبک ؛ عدم نیاز به موتورخانه در پشت بام ؛ ایجاد آسانسورهای باربر و سنگین با تناژ بالا و زیبایی بام خانه و همچنین تراز شدن دقیق آن در طبقات اشاره نمود اما از محدودیتهای استفاده از این نوع آسانسورها میتوان به محدودیت در ارتفاع و کندی نسبی سرعت آنها و تنها قرارگیری در چاهک را اشاره کرد.( البته امروزه با استفاده از درایو و سیستم خنک کننده می توان به سرعت 1 متر به صورت معمول دست یافت. آسانسورهای هیدرولیک با پمپ فشار روغن و جک هیدرولیک کار میکنند.
در آسانسورهای هیدرولیک به خاطر اینکه کادر وزنه وجود ندارد و سیستم جک هیدرولیکی باید تمامی کابین و مسافران را جا به جا کند نیاز به موتورهای قوی تری هست. در این آسانسورها یک موتور سه فاز غوطه ور در روغن به همراه یک شیرالکتریکی مخصوص که اصطلاحاً پاور یونیت نامیده می شوند وظیفه تامین فشار روغن برای جک هیدرولیک را داراست. برای راه اندازی موتور به خاطر وجود موتورهای قوی تر در صورت استفاده از درایو یا سافت استارتر نیاز به هزینه بسیار بالاتری است پس لذا معمولاً برای شروع به کار موتور پمپ هیدرولیک از سیستم رایج ستاره - مثلث استفاده می شود. اما این موتور و فشار تنها در حرکت به سمت بالا مورد نیاز است و برای حرکت کابین به سمت پایین نیازی به روشن کردن موتور و مصرف توان نیست و تنها با بازکردن یک شیر و خالی کردن روغن جک کابین به آرامی به سمت پایین حرکت می کند. به عبارت دیگر یک سیستم هیدرولیک تنها در نیمی از مسافت حرکتی خود (تنها به سمت بالا) خود توان قابل ملاحظه ای مصرف می کند و در نیمه دیگر (تنها به سمت پایین) از نیروی گرانش استفاده می کند و این موضوع مصرف برق بالاتر آن نسبت به آسانسورهای دوسرعته را منتفی می کند.
آسانسورهای وینچی
نوعی آسانسور است كه با زنجیر یا طناب فولادی آویزان شده و نیروی رانش به طریقی به غیر از اصطكاك به آن وارد می شود. در این نوع آسانسورها قاب وزنه وجود ندارد.
نیروی محرکه
نیروی محرکه موتور آسانسورها سابقاً از موتورهای جریان مستقیم و توسط برق برق جریان مستقیم بود که برای این گونه موتورها از راه اندازهای گوناگونی همانند وارد - لئونارد استفاده می شد. با از دور خارج شدن موتورهای جریان مستقیم (DC) و معرفی موتورهای القایی سه فاز سالهاست که از موتورهای الکتریکی سه فاز القایی یا آسنکرون و اخیراً از موتورهای مغناطیس دائم (PM) و یا سنکرون استفاده می شود. در این موتورها از مکانیسم لنت ترمز استفاده می شود که با استفاده از نیروی اصطکاک مانع از حرکت ناخواسته موتور در حالت توقف می شود.
موتورهای القایی مورد استفاده در آسانسور به همراه گیربکس (جعبه دنده) و چرخ طیار به کار می روند. این موتورها در ابتدا دارای یک استاتور و تک سرعته بودند. این سیستم دارای اشکالاتی از جمله تکان شدید در هنگام کار بود. به خاطر همین تکان شدید بود که سرعت نهایی کابین در این موتورها کم بود. پس از مدتی موتورهای دوسرعته به بازار عرضه شدند. این موتورها دارای دو استاتور جدا گانه هستند که برای دو سرعت تند و کند به کار می روند. تعداد قطب استاتور دور کند معمولاً چهار برابر دور تند است که باعث می شود سرعت دور کند موتور یک چهارم دور تند باشد. در این نوع موتورها استارت کار موتور با دور تند است. دو عامل یعنی نیروی عکس العمل دنده ها در گیربکس و وجود چرخ طیار یا فلای ویل متصل به محور روتور موتور که دارای لختی دورانی است، مانع از تشدید تکان ها می شوند. برای توقف موتور با استفاده از یک مدار الکتریکی استاتور دور کند وارد مدار شده و دور تند از مدار خارج می شود. تغییر جهت حرکت نیز با جابه جایی دو فاز امکان پذیر است.
با معرفی سیستم های کنترل دور موتور القایی که متشکل از یک مبدل (یکسو ساز) و یک اینورتر هستند، استفاده از آنها در صنعت آسانسور به سرعت پیشرفت کرد. مزیت های این درایورها عبارتند از: نرمی حرکت و توقف، بهبود ضریب توان و کاهش بار رآکتیو شبکه برق، امکان استفاده از موتورهای تک استاتوره و حذف چرخ طیار یا فلایویل و در نتیجه کاهش برق مصرفی. این داریورها که انواع مخصوص استفاده در تابلو فرمان آسانسور آن نیز عرضه شده است، با تغییر فرکانس، نمودار حرکتی منظمی از شروع تا انتها و ایستادن آسانسور ایجاد میکند. در انواع پیشرفته تر این درایورها معمولاً امکان اتصال به یک تاکومتر یا انکودر نیز وجود دارد. این انکودر با اتصال به محور موتور امکان کنترل حلقه بسته را برای درایور فراهم می کند. وجود فیدبک برای یک سیستم کنترل بسیار حایز اهمیت است و باعث نرمی حرکت فوق العاده در آسانسور می شود.
در هنگام توقف آسانسور به علت بالا بودن اندازه حرکت(تکانه) کابین گاهی اوقات موتور به صورت ژنراتوری کار می کند و نیاز است که انرژی تولید شده توسط موتور در جایی تخلیه شود. در آسانسورهای دوسرعته و در سیستم های قدیمی این انرژی به شبکه برق برگشت داده می شد اما در درایور ها به علت وجود یکسوساز، این انرژی قابل برگشت نیست و باعث ازدیاد شدید ولتاژ بر روی بانک خازنی موجود در درایور شده و امکان آسیب زدن به آن وجود دارد. به همین منظور از یک مقاومت با توان بالا جهت تخلیه این انرژی استفاده می شود که به آن اصطلاحاً مقاومت ترمز گفته می شود.
اما با همه این ها موتورهای القایی با گیربکس معایبی نیز دارند. از جمله آنها پایین بودن بازده الکتریکی موتور (در حدود هشتاد درصد) و پایین بودن بازده مکانیکی گیربکس (در حدود 45 درصد) که موجب افزایش هزینه ها و استهلاک سیستم می شود. به همین خاطر موتورهای سنکرون با مغناطیس دائم کم کم در صنعت آسانسور پدیدار شدند که بازده نهایی آنها گاهی به 95 درصد هم می رسد. گشتاور بسیار بالاتر محور موتور باعث می شود که نیازی به استفاده از گیربکس در این موتورها نباشد.این موتورها دارای سیستم راه اندازی پیچیدهای هستند و لزوماً باید با استفاده از درایور و تاکومتر مورد استفاده قرار بگیرند.
تابلو فرمان آسانسور
آسانسورها در گذشته نه چندان دور بوسیله تابلوهای رلهای فرماندهی میشدند. فرمان از این تابلوها به موتورهای به اصطلاح دوسرعته میرسید. این موتورها بوسیله دو سیم پیچی که داشتند قادر بودند با دو سرعت حرکت تند و کند کنند. آسانسور با سرعت تند حرکت میکرد و برای ایستادن در سطح طبقات و کاهش تکان زمان ایستادن با تغییر به سرعت کند و طی مسیر کوتاهی با این سرعت میایستاد.
ایراد بزرگ این سیستم تکان در سه زمان در حرکت است. تکان در هنگام راه افتادن, تغییر سرعت به دور کند و ایستادن است. ایراد دیگر مصرف بالای برق و کاهش ضریب توان در این سیستم بدلیل اتصال مستقیم برق سهفاز به موتور جهت حرکت است. ضمناً ابعاد این تابلوها بسیار بزرگ و سیستم آن بسیار پیچیده بود و رفع خرابی آن به زمان و مهارت بسیاری نیاز داشت.
ایراد دیگر این سیستم متغیر بودن سطح کابین با طبقات با بارهای متفاوت است چون بدلیل عدم اطلاع موتور از وزن کابین (پر یا خالی بودن آن) همیشه نیروی یکسانی به موتور وارد میشود. ایراد دیگر این سیستم آسیب هایی است که در دراز مدت به موتور بدلیل اتصال ناگهانی ولتاژ وارد و باعث کاهش عمر مفید آن میشود. ضمناً این شوک در هنگام استارت آسانسور باعث نوسان ناگهانی ولتاژ میشود که نه تنها برای آسانسور بلکه برای سایر وسایل برقی مضر است. هر چند از این آسانسورها دیگر نصب نمیشود اما تعداد قابل توجهی از این آسانسورهای قدیمی در حال کارکردن هستند.
اما برای رفع اشکالات این تابلوهای رلهای بتدریج تابلوهای میکروپروسسوری وارد بازار شد. که در آن آیسیها و میکروها جایگزین رله ها شدند و با زبانهای مختلف برنامهنویسی برنامهریزی میشدند تا حجم تابلوها کوچکتر شود و تعمیرات و رفع خرابی آن توسط افراد متخصصتر اما با راحتی بیشتری انجام شود.
این نوع تابلو که به تابلوی دوسرعته معروف است تمام ایرادات تابلوهای رلهای را جز ابعاد بزرگ و پیچیدگی تابلو داراست. نصب این تابلو همچنان ادامه دارد با اینکه بدلیل تاثیرات مخرب بر ولتاژ و مصرف بالا در برخی شهرهای بزرگ در ایران ممنوع شدهاست. اما در ساختمانهایی که نیاز به پروانه پایان کار ندارند و یا در تعمیرات آسانسورهای قدیمی همچنان به دلیل قیمت پایین تر آن نسبت به تابلوهای جدید پیشنهاد میشود. با پیشرفت الکترونیک صنعتی و ارزانتر شدن اینورترها استفاده از آنها در تابلوهای فرمان آسانسور رایج شده است و کم کم جایگزین سیستمهای کنتاکتوری میشوند. کاهش تکان ها در هنگام تغییر سرعت و افزایش ضریب توان به دلیل اتصال با واسطه از طریق بانک خازنی اینورتر از مزایای تابلوهای فرمان اینورتری است که به تابلوهای درایودار شناخته می شوند. آسانسور کلمه ای فرانسوی میباشد.
آسانسور یا بالابر (به فرانسوی: ascenseur)، اتاقک متحرکی است که به وسیلهٔ آن از طبقهای به طبقات بالا روند و یا از طبقهٔ بالا به پایین فرود آیند. به عبارت دیگر آسانسور تجهیزات حمل و نقل عمودی است که حرکت مردم و یا کالا بین طبقات را تسهیل میبخشد. آسانسور معمولاً به کمک موتور الکتریکی باعث حرکت عمودی کابین میشود.

پیشینه
از بررسی معماری ساختمانها در گذشته میتوان فهمید که در گذشته توان ساخت ساختمانهای بلند وچود داشتهاست ولی شاید دلیل اینکه چرا این کار چندان رواج نداشته، وجود پلههای بسیار بودهباشد. این مشکل همچنان پابرجا بود تا اینکه یک مکانیک آمریکایی به نام الیشا اوتیس ایمنی را در بالابر با به کارگیری چرخی ضامندار که در صورت پارهشدن طناب، اندکی پس از سقوط بالابر را متوقف میکرد، فراهم کرد. این اختراع که در سال ۱۸۵۴ در نمایشگاهی در نیویورک پردهبرداری شد، مقدمهای برای کاربرد گستردهٔ بالابر بود.ناصرالدین شاه در سفرنامه فرنگ خویش در تعریف و توصیف آسانسور میگوید: رفتیم به مریضخانه سنت توماس ... از مرتبههای زیر اسبابی دارند که ناخوش را روی تخت گذاشته از توی اطاق زیر میکشند به مرتبه بالا میبرند. بسیار تماشا داشت که ناخوش حرکت نکند.
در حال حاضر یکی از مشکلات ساختمانهای بزرگ کافی نبودن فضای در نظر گرفته شده برای آسانسور است. این امر یعنی پیشبینی و منظور نمودن فضای کافی با محاسبه تعداد ظرفیت و سرعت مناسب آسانسورها باتوجه به ارتفاع و جمعیت ساکن و کاربری ساختمان باید در ابتدای کار یعنی در زمان طراحی ساختمانها مد نظر قرار گیرد؛ وگرنه پس از اجرای ساختمان معمولاً افزایش فضای چاه آسانسور بسیار مشکل و در اکثر موارد غیر ممکن است.
آسانسور وسیلهای است الکترومکانیکی، در ابتدای اختراع آسانسور به شکل امروزی، بیشتر قطعات و لوازم آسانسورها مکانیکی و الکتریکی بود ولی با پیشرفت علوم در حوزه الکترونیک و نیمههادیها و همچنین ورود حوزه علوم هوش مصنوعی به صنعت این وسیله نیز تکامل یافت و به عنوان یک وسیله کاملاً کاربردی با حوزه سطح دسترسی کاملاً گسترده در بین جوامع شهری قرار گرفت. در طراحی آسانسور علومی همچون مکانیک، برق و الکترونیک، معماری و صنایع مورد استفادهاست. به همین علت هیچگاه یک متخصص به تنهایی قادر نخواهد بود که یک آسانسور را به تنهایی و با تکیه بر یکی از شاخههای علوم طراحی نماید. تا قبل از دهه ۱۹۹۰، عمده اموزشها در این صنعت بصورت اموزشهای محدود و استاد و شاگردی و صرفاً در کارخانههای بزرگ آسانسورسازی معمول بود. به همین سبب آموزش در این صنعت محدود و پنهان بود. برای اولین بار در سال ۱۹۹۵ میلادی اتحادیه آسانسور و پله برقی انگلستان (LEIA) با همکاری پروفسور یانوفسکی و پروفسور جینا بارنی اقدام به برگزاری دورههای آموزشی کوتاه مدت ماژولاری در انگلستان نمود که بیشتر مورد استفاده نصابان و متخصین این کشور بود. در ادامه این اتحادیه با همکاری دانشگاه نورث همپتون انگلستان دورههای دانشگاهی این رشته را در مقطع کاردانی و کارشناسی آغاز نمود. اولین دوره این مقاطع در سال ۱۹۹۸ در نورث همپتون انگلستان با هدایت جانات آدامز، برایان واتز، استفان کازمارسیزیک که از اعضای هیئت علمی دانشکده مهندسی مکانیک و علوم کاربردی بودند آغاز شد. از سال ۲۰۰۰ به بعد مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی تحت عنوان elevator and escalator engineering آغاز گشت.
انواع آسانسور
تمامی آسانسورها در داشتن خصوصیاتی مانند داشتن کابین، حرکت عمودی و توقف در سطوح مختلف با هم مشابه اند. اما از لحاظ نحوه اعمال نیروی محرکه به کابین متفاوت هستند که معمولاً به سه دسته آسانسورهای کششی، هیدرولیک و وینچی تقسیم می شوند(البته نوع فوق پیشرفته دیگری که مغناطیسی می باشد وجود دارد).
آسانسورهای کششی
نیروی محرکه در این نوع آسانسورها از یک موتورالکتریکی که معمولاً در بالای چاه آسانسور و در محلی به نام موتورخانه نصب گردیده، تامین می شود. بر روی فلکه این موتور تعدادی کابل فولادی (اصطلاحاً سیم بکسل) وجود دارد که از یک سمت به کابین آسانسور و از سمت دیگر به وزنههای آسانسور که درون قابی فلزی به نام قاب وزنه قرار دارند، متصل است. جنس این وزنه ها معمولاً از چدن یا بتن است. وزن این وزنه ها به اندازه وزن کابین به علاوه نصف ظرفیت کابین است. وزن هر نفر در محاسبات مربوط به آسانسور ۷۵ کیلوگرم است. دلیل قرار دادن وزنه در سیستم آسانسور کمک به بالا بردن آسانسور است در غیر اینصورت برای این کار باید موتورهای بسیار قوی با کیلووات بالا استفاده کرد. پس با این کار توان موتور مورد استفاده کاهش مییابد. طبیعی است که این وزنه در پایین آمدن آسانسور مزاحمت ایجاد میکند، اما چون هر جسم بدون دخالت به پایین سقوط میکند پس استفاده از وزنه مانعی بزرگی در حرکت آسانسور ایجاد نمیکند.
اساس کار این نوع آسانسورها بر اساس نیروی اصطکاک بین سیم بکسلها و فلکه موتور است. در داخل فریم وزنه به اندازه وزن کابین به اضافه نصف ظرفیت کابین وزنه وجود دارد. مثلاً اگر ظرفیت کابین ۹۰۰ کیلوگرم باشد(یعنی آسانسور نفربر ۱۲ نفره چون متوسط وزن هر نفر ۷۵ کیلو گرم است)باندازه ۴۵۰ کیلوگرم باضافه وزن کابین در کادر وزنه، وزنه وجود دارد. با کمک این وزنه، نیروی کشش لازم برای حرکت کابین کاهش می یابد چرا که در صورت رعایت کردن ظرفیت کابین، اختلاف وزن بین کادر وزنه و کابین تحت هر شرایطی از نصف ظرفیت کابین (در مثال قبل ۴۵۰ کیلوگرم) بیشتر نخواهد شد و در حرکت به سمت بالا یا پایین سیستم کشش آسانسور حداکثر برای جابه جایی جرمی به اندازه نصف ظرفیت کابین توان مصرف خواهد کرد.
آسانسورهای هیدرولیک
امروزه آسانسورهای هیدرولیکی نیز جای خود را در بین کاربران خانگی باز کردهاند. در اروپا بیش از 70 درصد از آسانسورهای زیر 5 طبقه هیدرولیک استفاده می شوند که از محاسن این نوع آسانسورها میتوان به نرمی حرکت در استارت اولیه ؛ خرابی و استهلاک بسیار کم ؛ سهولت در عیب یابی و تعمیر ؛ ایجاد آسانسورهای زیبا و شیشه ای به دلیل حذف کادر وزنه و سیم بکسل ؛ احتیاج به سازه سبک ؛ عدم نیاز به موتورخانه در پشت بام ؛ ایجاد آسانسورهای باربر و سنگین با تناژ بالا و زیبایی بام خانه و همچنین تراز شدن دقیق آن در طبقات اشاره نمود اما از محدودیتهای استفاده از این نوع آسانسورها میتوان به محدودیت در ارتفاع و کندی نسبی سرعت آنها و تنها قرارگیری در چاهک را اشاره کرد.( البته امروزه با استفاده از درایو و سیستم خنک کننده می توان به سرعت 1 متر به صورت معمول دست یافت. آسانسورهای هیدرولیک با پمپ فشار روغن و جک هیدرولیک کار میکنند.
در آسانسورهای هیدرولیک به خاطر اینکه کادر وزنه وجود ندارد و سیستم جک هیدرولیکی باید تمامی کابین و مسافران را جا به جا کند نیاز به موتورهای قوی تری هست. در این آسانسورها یک موتور سه فاز غوطه ور در روغن به همراه یک شیرالکتریکی مخصوص که اصطلاحاً پاور یونیت نامیده می شوند وظیفه تامین فشار روغن برای جک هیدرولیک را داراست. برای راه اندازی موتور به خاطر وجود موتورهای قوی تر در صورت استفاده از درایو یا سافت استارتر نیاز به هزینه بسیار بالاتری است پس لذا معمولاً برای شروع به کار موتور پمپ هیدرولیک از سیستم رایج ستاره - مثلث استفاده می شود. اما این موتور و فشار تنها در حرکت به سمت بالا مورد نیاز است و برای حرکت کابین به سمت پایین نیازی به روشن کردن موتور و مصرف توان نیست و تنها با بازکردن یک شیر و خالی کردن روغن جک کابین به آرامی به سمت پایین حرکت می کند. به عبارت دیگر یک سیستم هیدرولیک تنها در نیمی از مسافت حرکتی خود (تنها به سمت بالا) خود توان قابل ملاحظه ای مصرف می کند و در نیمه دیگر (تنها به سمت پایین) از نیروی گرانش استفاده می کند و این موضوع مصرف برق بالاتر آن نسبت به آسانسورهای دوسرعته را منتفی می کند.
آسانسورهای وینچی
نوعی آسانسور است كه با زنجیر یا طناب فولادی آویزان شده و نیروی رانش به طریقی به غیر از اصطكاك به آن وارد می شود. در این نوع آسانسورها قاب وزنه وجود ندارد.
نیروی محرکه
نیروی محرکه موتور آسانسورها سابقاً از موتورهای جریان مستقیم و توسط برق برق جریان مستقیم بود که برای این گونه موتورها از راه اندازهای گوناگونی همانند وارد - لئونارد استفاده می شد. با از دور خارج شدن موتورهای جریان مستقیم (DC) و معرفی موتورهای القایی سه فاز سالهاست که از موتورهای الکتریکی سه فاز القایی یا آسنکرون و اخیراً از موتورهای مغناطیس دائم (PM) و یا سنکرون استفاده می شود. در این موتورها از مکانیسم لنت ترمز استفاده می شود که با استفاده از نیروی اصطکاک مانع از حرکت ناخواسته موتور در حالت توقف می شود.
موتورهای القایی مورد استفاده در آسانسور به همراه گیربکس (جعبه دنده) و چرخ طیار به کار می روند. این موتورها در ابتدا دارای یک استاتور و تک سرعته بودند. این سیستم دارای اشکالاتی از جمله تکان شدید در هنگام کار بود. به خاطر همین تکان شدید بود که سرعت نهایی کابین در این موتورها کم بود. پس از مدتی موتورهای دوسرعته به بازار عرضه شدند. این موتورها دارای دو استاتور جدا گانه هستند که برای دو سرعت تند و کند به کار می روند. تعداد قطب استاتور دور کند معمولاً چهار برابر دور تند است که باعث می شود سرعت دور کند موتور یک چهارم دور تند باشد. در این نوع موتورها استارت کار موتور با دور تند است. دو عامل یعنی نیروی عکس العمل دنده ها در گیربکس و وجود چرخ طیار یا فلای ویل متصل به محور روتور موتور که دارای لختی دورانی است، مانع از تشدید تکان ها می شوند. برای توقف موتور با استفاده از یک مدار الکتریکی استاتور دور کند وارد مدار شده و دور تند از مدار خارج می شود. تغییر جهت حرکت نیز با جابه جایی دو فاز امکان پذیر است.
با معرفی سیستم های کنترل دور موتور القایی که متشکل از یک مبدل (یکسو ساز) و یک اینورتر هستند، استفاده از آنها در صنعت آسانسور به سرعت پیشرفت کرد. مزیت های این درایورها عبارتند از: نرمی حرکت و توقف، بهبود ضریب توان و کاهش بار رآکتیو شبکه برق، امکان استفاده از موتورهای تک استاتوره و حذف چرخ طیار یا فلایویل و در نتیجه کاهش برق مصرفی. این داریورها که انواع مخصوص استفاده در تابلو فرمان آسانسور آن نیز عرضه شده است، با تغییر فرکانس، نمودار حرکتی منظمی از شروع تا انتها و ایستادن آسانسور ایجاد میکند. در انواع پیشرفته تر این درایورها معمولاً امکان اتصال به یک تاکومتر یا انکودر نیز وجود دارد. این انکودر با اتصال به محور موتور امکان کنترل حلقه بسته را برای درایور فراهم می کند. وجود فیدبک برای یک سیستم کنترل بسیار حایز اهمیت است و باعث نرمی حرکت فوق العاده در آسانسور می شود.
در هنگام توقف آسانسور به علت بالا بودن اندازه حرکت(تکانه) کابین گاهی اوقات موتور به صورت ژنراتوری کار می کند و نیاز است که انرژی تولید شده توسط موتور در جایی تخلیه شود. در آسانسورهای دوسرعته و در سیستم های قدیمی این انرژی به شبکه برق برگشت داده می شد اما در درایور ها به علت وجود یکسوساز، این انرژی قابل برگشت نیست و باعث ازدیاد شدید ولتاژ بر روی بانک خازنی موجود در درایور شده و امکان آسیب زدن به آن وجود دارد. به همین منظور از یک مقاومت با توان بالا جهت تخلیه این انرژی استفاده می شود که به آن اصطلاحاً مقاومت ترمز گفته می شود.
اما با همه این ها موتورهای القایی با گیربکس معایبی نیز دارند. از جمله آنها پایین بودن بازده الکتریکی موتور (در حدود هشتاد درصد) و پایین بودن بازده مکانیکی گیربکس (در حدود 45 درصد) که موجب افزایش هزینه ها و استهلاک سیستم می شود. به همین خاطر موتورهای سنکرون با مغناطیس دائم کم کم در صنعت آسانسور پدیدار شدند که بازده نهایی آنها گاهی به 95 درصد هم می رسد. گشتاور بسیار بالاتر محور موتور باعث می شود که نیازی به استفاده از گیربکس در این موتورها نباشد.این موتورها دارای سیستم راه اندازی پیچیدهای هستند و لزوماً باید با استفاده از درایور و تاکومتر مورد استفاده قرار بگیرند.
تابلو فرمان آسانسور
آسانسورها در گذشته نه چندان دور بوسیله تابلوهای رلهای فرماندهی میشدند. فرمان از این تابلوها به موتورهای به اصطلاح دوسرعته میرسید. این موتورها بوسیله دو سیم پیچی که داشتند قادر بودند با دو سرعت حرکت تند و کند کنند. آسانسور با سرعت تند حرکت میکرد و برای ایستادن در سطح طبقات و کاهش تکان زمان ایستادن با تغییر به سرعت کند و طی مسیر کوتاهی با این سرعت میایستاد.
ایراد بزرگ این سیستم تکان در سه زمان در حرکت است. تکان در هنگام راه افتادن, تغییر سرعت به دور کند و ایستادن است. ایراد دیگر مصرف بالای برق و کاهش ضریب توان در این سیستم بدلیل اتصال مستقیم برق سهفاز به موتور جهت حرکت است. ضمناً ابعاد این تابلوها بسیار بزرگ و سیستم آن بسیار پیچیده بود و رفع خرابی آن به زمان و مهارت بسیاری نیاز داشت.
ایراد دیگر این سیستم متغیر بودن سطح کابین با طبقات با بارهای متفاوت است چون بدلیل عدم اطلاع موتور از وزن کابین (پر یا خالی بودن آن) همیشه نیروی یکسانی به موتور وارد میشود. ایراد دیگر این سیستم آسیب هایی است که در دراز مدت به موتور بدلیل اتصال ناگهانی ولتاژ وارد و باعث کاهش عمر مفید آن میشود. ضمناً این شوک در هنگام استارت آسانسور باعث نوسان ناگهانی ولتاژ میشود که نه تنها برای آسانسور بلکه برای سایر وسایل برقی مضر است. هر چند از این آسانسورها دیگر نصب نمیشود اما تعداد قابل توجهی از این آسانسورهای قدیمی در حال کارکردن هستند.
اما برای رفع اشکالات این تابلوهای رلهای بتدریج تابلوهای میکروپروسسوری وارد بازار شد. که در آن آیسیها و میکروها جایگزین رله ها شدند و با زبانهای مختلف برنامهنویسی برنامهریزی میشدند تا حجم تابلوها کوچکتر شود و تعمیرات و رفع خرابی آن توسط افراد متخصصتر اما با راحتی بیشتری انجام شود.
این نوع تابلو که به تابلوی دوسرعته معروف است تمام ایرادات تابلوهای رلهای را جز ابعاد بزرگ و پیچیدگی تابلو داراست. نصب این تابلو همچنان ادامه دارد با اینکه بدلیل تاثیرات مخرب بر ولتاژ و مصرف بالا در برخی شهرهای بزرگ در ایران ممنوع شدهاست. اما در ساختمانهایی که نیاز به پروانه پایان کار ندارند و یا در تعمیرات آسانسورهای قدیمی همچنان به دلیل قیمت پایین تر آن نسبت به تابلوهای جدید پیشنهاد میشود. با پیشرفت الکترونیک صنعتی و ارزانتر شدن اینورترها استفاده از آنها در تابلوهای فرمان آسانسور رایج شده است و کم کم جایگزین سیستمهای کنتاکتوری میشوند. کاهش تکان ها در هنگام تغییر سرعت و افزایش ضریب توان به دلیل اتصال با واسطه از طریق بانک خازنی اینورتر از مزایای تابلوهای فرمان اینورتری است که به تابلوهای درایودار شناخته می شوند. آسانسور کلمه ای فرانسوی میباشد.
ساعت : 4:31 am | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی